دکتر سیدعلی حسینی، رئیس دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، در مراسم افتتاحیه سمینار«آشنایی با چالشهای جدید در اعتیاد به مواد و اعتیادهای نوظهور» تصریح کرد: اعتیاد، موضوعی تکبعدی نیست و صرفا نمیتوان با نگاه پزشکی و دارویی به دنبال درمان و ترک آن بود. جرمانگاری و پزشکیسازی اعتیاد، نیاز به اصلاح دارد و باید با اصلاح رویکردها شرایطی را فراهم آوریم که مسئولان را در تصمیمسازی دچار مشکل نکند. اینکه چه باید کرد، نیازمند بحثهای علمی است که وظیفه پژوهشگران و فعالان حوزه درمان اعتیاد به شمار میآید.
گرایشهای متضاد انسان
دکتر غنچه راهب، رئیس مرکز تحقیقات سوءمصرف مواد دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی گفت: اعتیادهای رفتاری و شیمیایی همواره بهدنبال پدید آمدن نقصانهایی به لحاظ عاطفی در انسانها بروز یافته است و بیشک برای رفع این نقصانها و فائق آمدن به پدیده اعتیاد، باید به ماهیت انسان و نیازهای نهفته در هستی او توجه داشت.
انسان در طول تاریخ، همواره به دنبال کسب آزادی بوده و بسیاری از جنگها و خونریزیها با هدف کسب آزادی رخ داده، اما اغلب پس از کسب آزادی و دستیابی به تفرد، انسانها به دلیل ناتوانی در رشد هویت مستقل و راهگشایی در جهت نیل به اهداف متعالی، به دنبال پیوستن به جمع و گرو گذاشتن آزادی خود در راستای اهداف جمعی و گروهی بودهاند و بنابر آنچه اریک فروم در رویکردهای روانشناختی خود ذکر کرده است، انسانها به گونهای از آزادی خود میگریزند.
با تمرکز بر گرایش متضاد انسان برای دستیابی به آزادی و سپس گریز از آن، بسیاری از نهادها و پندارهای اجتماعی، سعی در تثبیت سیطره قدرت خود و به زیر کشیدن آزادی انسانها و قالببندی آنها در ذیل خواستها و اهداف خویش داشتهاند. آنها انسان را در اسارت خواستهای خود فرو برده و به نظر میرسد که برای دستیابی به این اهداف، راهی جز سوق دادن انسان به سمت رفتارهای اعتیادگونه نداشتهاند. این موضوع از رویکردهای سببشناسی اعتیاد از منظر اجتماعی است.
از سوی دیگر انسانها خود برای گریز از آزادی و دوری از تفرد، در مواردی
به راهحلهای فردی روی آوردهاند که برخی از آنها متعالی و رشددهنده
بوده و برخی دیگر اضمحلال فرد را به دنبال داشته است. یکی از راهکارهایی که
انسان در پی تضعیف، ناآگاهی و تعارضهای روانی به آن پیوسته، اسیر شدن در
دایره اعتیادهای رفتاری و شیمیایی است و به نظر میرسد یکی از راهکارهای
فائق آمدن بر این نقصان، بازنگری در پرورش انسانها برای دستیابی به هویت
مستقل در پیوند با اجتماع باشد.
سوءمصرف داروها
دکتر امید مساح، درمانگر اعتیاد گفت: دسترسی به برخی داروها زمینهساز وسوسه و سوءمصرف و بروز وابستگی به آنهاست. این خطر برای شاغلان حوزه سلامت، بهداشت و درمان بیشتر است، اگرچه سایر افراد جامعه نیز ممکن است به روشهای مختلف با انواع داروهای سایکواکتیو (مؤثر بر روان) آشنا شده یا تجربه مصرف پیدا کنند.
«زولپیدم» یکی از داروهایی است که خاصیت ایجاد وابستگی بالایی دارد و با توجه به شیوع بالای اختلالات خواب، ممکن است توسط افرادی که دچار این اختلالات هستند مصرف شده و طولانیمدت ادامه یابد.
متأسفانه اخیرا گروههایی از جوانان، بدون ابتلا به هرگونه اختلال خواب، مبادرت به مصرف آن به قصد لذتطلبی کاذب میکنند و موجی از سوءمصرف این دارو از یک دهه گذشته شروع شده و به جوانان و نوجوانان تسری پیدا کرده است؛ تا جایی که اصطلاح «زولپارتی» باب شده و آنها در کنار هم از این دارو استفاده میکنند که باعث کاهش هوشیاری میشود.
توصیه میشود پیش از تجویز زولپیدم، حتما درمانهای شناختی رفتاری و اصلاح رفتارهای خواب انجام شود و اگر پاسخ لازم گرفته نشد آن وقت پزشک این دارو را تجویز کند، آن هم در زمان کوتاه و با حداقل دوز، چون از همان ابتدا میتواند وابستگی ایجاد کند.
اگر مصرف آن به مدت طولانی ادامه پیدا کند میتواند در زمان قطع مصرف، مشکلات واکنشی شدیدتری مانند تشنج در بدن ایجاد کند. بیشترین زمان مصرف زولپیدم برای درمان، شش هفته است. عوارض زولپیدم در میان ۱۰ تا ۱۵ درصد افراد دیده میشود که عمده این عوارض، سردرد، سرگیجه، خوابآلودگی، اسهال و عوارض هولناک دیگری همچون، راه رفتن در خواب، اقدام به رانندگی در خواب و خوردن در خواب است.
این درمانگر اعتیاد درباره داروی دیگری به نام «کتامین» گفت: کتامین یک داروی بیهوشی به حساب میآید و برای کنترل درد و افسردگیهای مقاوم به درمان نیز مورد استفاده قرار میگیرد. این دارو نوعی احساس سبکسری و خلسه به افراد میدهد و اخیرا سوءمصرف آن در مراجعان مراکز درمان اعتیاد بیشتر شده است.
این دارو روشهای مختلفی برای سوء مصرف دارد. یکی از اثرات آن، حس جدا شدن از محیط است، افراد بعد از مصرف، چیزی را به یاد نمیآورند و بینایی و شنوایی آنها دچار اختلال میشود. بیقراری، فراموشی و کاهش سطح هوشیاری، سفت شدن عضلات و... هم از اثرات دیگر سوءمصرف کتامین است.
او تأکید کرد: مخدرهای تزریقی مثل مورفین و پتیدین که در اورژانسهای مراکز درمانی و متعاقب جراحیها و دردهای شدید استفاده میشود، از زمانهای گذشته مورد سوءمصرف افراد بوده اما نکته مهم، تصورات غلطی است که امکان دارد راجع به این داروها در جامعه وجود داشته باشد و برخی تصور کنند بهخاطر ماهیت قانونی بودن و تولید با فرمولاسیون علمی، ضرر و وابستگی کمتری دارند؛ در حالیکه داروهایی از این دست، خصوصا زولپیدم و ترامادول که نیمه عمر کوتاهی دارند با خالی شدن ناگهانی بدن از آنها متعاقب قطع مصرف، احتمال بروز تشنجهای ناگهانی و خطرناک را بالا میبرند.
رفتارهای مخرب اطرافیان فرد معتاد
دکتر رامین رادفر، رواندرمانگر و پژوهشگر با اشاره به رفتارهای مخرب نزدیکان افرادی که درگیر اعتیاد هستند توضیح داد: اعتیاد، نهتنها مسأله فردی است بلکه تأثیرات عمیقی بر روی خانواده و جامعه دارد و نادیده گرفتن این تأثیرات، میتواند منجر به عدم توانایی در ارائه راهکارهای مؤثر برای درمان شود. هموابستگی در خانوادهها که باعث تقویت و تداوم رفتارهای اعتیادگونه میشود، نیازمند توجه ویژهای است.
درمان هموابستگیها به اندازه درمان فرد معتاد اهمیت دارد، زیرا خانوادهای که درگیر هموابستگی است، نمیتواند پشتیبانی لازم را برای بهبود فرد معتاد فراهم کند. مداخلات روانشناختی و حمایتهای اجتماعی برای همه اعضای خانواده باید در برنامههای درمانی گنجانده شود تا بتوان به یک بهبود کامل و پایدار دست یافت. ایجاد بستر حمایتی مناسب در خانوادهها میتواند نقش مؤثری در کاهش رفتارهای اعتیادگونه و بازگشت افراد به زندگی سالم داشته باشد.
وی با اشاره به رفتارهای مخرب نزدیکان افرادی که درگیر اعتیاد هستند توضیح داد: چنین افرادی قادرند فرد را بعد از بهبودی مجدد به مصرف برگردانند؛ مثلا یک مصرفکننده داریم و یک همسر مصرفکننده که خودآگاه یا ناخودآگاه طوری رفتار میکند که این فرد دوباره مصرف کند.
در برخی موارد، فردی که اعتماد به نفس پایینی دارد سعی میکند وارد رابطه با فرد معتادی شود تا بتواند از طریق کنترل او احساس خودارزشمندی پیدا کند. دیده شده زنانی از همسر معتاد خود جدا شدهاند اما در ازدواج بعدی هم دوباره با یک فرد معتاد وارد رابطه میشوند.
گاهی هموابسته ها نیز به سمت مصرف مواد میروند. چطور میشود زنی که میداند شوهرش معتاد است و مصیبتهای زیادی را تجربه کرده، میرود و کنار او شروع به مصرف مواد میکند؟ این رفتار از دید مصرفکننده مواد، قابلدرک است، زیرا او میخواهد برای خودش هممنقلی درست کند تا توازن قوا به خانواده برگردد.
رادفر تأکید کرد: در خانوادههای ایرانی، بخش عظیمی از اتفاقی که در خانواده مصرفکننده مواد میافتد، در داستان امتیازگیری و توازن قدرت است. من اگر معتاد باشم، همسرم از یکسری مزایا برخوردار میشود، مثلا میتواند در چالش با مادرشوهر، دست بالاتر را داشته باشد اما اگر اعتیاد من رفع شود این مزایا از او گرفته میشود، یا در میان دو برادر، آن که اعتیاد ندارد از احترام بیشتری برخوردار است، دسترسی راحتتری به منابع مالی خانواده دارد، طرف مشورت است و خانواده او از احترام بیشتری برخوردارند. اگر برادر دیگر هم اعتیادش را ترک کرد بعد از چند ماه صدای اعتراض او بلند میشود که چرا یک نفر باید از همه منافع مالی برخوردار باشد؟ حالا که معتاد نیستم، من هم باید از احترام و ثروت برخوردار باشم. خروجی این است که درمان برادر معتاد، برای برادری که سالم است ضرر دارد.
در شرایطی که فرد تصمیم میگیرد اعتیاد خود را ترک کند خانوادهها رفتارهای مخربی دارند که نمونه آن میداندهی، انکار مشکل، پذیرش مسئولیتهای فرد معتاد، انکار و کنترل و باج، تهدید و تطمیع است.
آسیبهای اجتماعی جدید
دکتر کامیار غنی، مشاور ترک اعتیاد گفت: با توجه به وجود برخی از اشتراکات ماهوی بین اعتیاد به مواد با اعتیادهای رفتاری و حتی معیارهای موجود در تشخیص این دو حوزه، درمانگران شاغل در حوزه اعتیادهای شیمیایی، میتوانند با تقویت آموختههای خود، نسبت به تقویت توانشان جهت درمان افرادی که وجود اعتیادهای رفتاری در آنها تشخیص داده میشود اقدام کنند.
در تشخیصگذاری مبتلایان به اعتیادهای شیمیایی، علاوه بر چهره افراد، از
ابزارهای آزمایشگاهی هم استفاده میشود که این دو مورد در اعتیادهای
رفتاری نمیتوانند موردتوجه قرار بگیرند، چون اثرگذاری اینگونه اعتیادها
بر چهره، مشخص نبوده و همچنین مواد شیمیایی نیز وارد بدن نشده تا بتوان با
انجام آزمایش، آنها را متمایز کرد، هرچند معیارهای رفتاری بسیار مشابهی
بین این دو حوزه اعتیاد وجود دارد.
به جهت سهولت در تشخیص انواع
اعتیادهای رفتاری رایج و کاستن از سردرگمی درمانگران و مراجعان، از
پرسشنامههای انفرادی مداد- کاغذی استفاده میشود. اجرای این پرسشنامهها
نیاز به تجربه و مهارت درمانگر در اجرا و تفسیر آنها دارد. از جمله
پرسشنامههایی که اعتبارسنجی و هنجاریابی آنها انجام شده میتوان به
پرسشنامه اختلال بازی اینترنتی، شاخص غربالگری قمار پاتولوژیک و اختلال
شبکههای اجتماعی اشاره کرد.
دکتر مرضیه حمزهزاده قلعهجوقی، استاد دانشگاه و روانشناس بالینی در همین زمینه گفت: عدم آشنایی با فضای مجازی، میتواند تهدیداتی برای جوامع، خانوادهها و افراد، بهخصوص کودکان و نوجوانان به وجود آورد و زمینهساز نوع جدیدی از آسیبهای اجتماعی و روانی باشد، به همین دلیل شناسایی، پیشگیری و کاهش این آسیبهای نوظهور لازم و ضروری است.
بازیهای دیجیتال، قماربازی، سکس، شبکههای اجتماعی و غذا به عنوان اعتیادهای رفتاری شناخته میشوند که دارای بیشترین میزان ابتلا نسبت به سایر اعتیادهای رفتاری هستند. هر یک از این اعتیادها دارای ملاک و معیارهای تشخیصی ویژهای است که درمانگران باید ضمن آشنایی با آنها، نسبت به تشخیصهای لازم اقدام کنند. از طرفی، همه افراد نیز باید نسبت به وجود خطرات احتمالی در اینگونه رفتارها آگاهی لازم را داشته باشند.
دکتر محمدحسن فرهادی، متخصص علوم اعصاب شناختی تأکید کرد: اطلاعات ما درباره انواع اعتیاد به مواد مخدر و شیمیایی، کامل اما درباره اعتیادهای رفتاری، اندک است. درباره اعتیادهای رفتاری به ویدئو گیم، قمار و اینترنت، مطالعات بیشتری صورت گرفته و میدانیم فردی که قبلا درگیر اعتیاد به مواد مخدر بوده، راحتتر درگیر اعتیاد رفتاری میشود.
در پایان، دکتر رابرت فرنام، متخصص روانپزشکی و مدیر گروه اعتیادهای رفتاری مرکز ملی مطالعات اعتیاد گفت: مهمترین مرحله در درمان اعتیاد رفتاری، کمک به افراد برای شناخت این بیماری و پذیرش اهمیت مسأله است.
تمام انسانها استعداد ابتلا به اعتیادهای رفتاری را دارند اما ۱۵ تکنیک برای درمان این اعتیادها وجود دارد که از جمله آنها میتوان به بازسازی شناختی، تقویت انگیزشی، به چالش کشیدن افکار منفی، آماده کردن فرد برای تغییر و خود مشاهدگی نام برد. دخالت در زمان مناسب و اتخاذ تصمیمهای به موقع، از موارد ضروری در کار درمانگران این حوزه است./اطلاعات