به گفته سیدوحید موسویان، دادستان مرکز کهگیلویهوبویراحمد، «انتقام، انگیزه عامل این جنایت است و مسعود داودی، متخصص قلب و عروق، شب گذشته ساعت ۲۳ شامگاه دوشنبه مقابل منزل شخصی خود واقع در منطقه رجای یاسوج به قتل رسید». «قاتل پس از قتل متواری شد، البته اقدامات و دستورات لازم برای شناسایی و دستگیری قاتل از سوی بازپرس ویژه پرونده از همان شب گذشته آغاز شد». دادستان کهگیلویهوبویراحمد تصریح کرد: «هویت قاتل شناسایی شده و ادعای قاتل مبنی بر کوتاهی پزشک بر بالین بیمار و فوت او بوده است».
همچنین سعید جاودانسیرت، رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان کهگیلویهوبویراحمد درباره قتل دکتر داودی، متخصص قلب و عروق، به دست فرد ناشناسی با سلاح گرم در مسیر منزل، به مسئولان استانی نامه نوشت. در بخشهایی از این نامه آورده شده است: «در پی اتفاقات مکرر و هنجارشکن تعرض به کادر سلامت که ظاهرا پایانی هم ندارد، متأسفانه باخبر شدیم یکی از پزشکان متخصص و حاذق مرکز استان زندهیاد دکتر داودی، متخصص قلب و عروق، ساعت ۲۳ شب گذشته به دست فردی ناشناس و با استفاده از سلاح گرم در مسیر منزل خود به قتل رسیده است؛ بنابراین با توجه به شرایط و مشکلات متعدد کادر سلامت در سطح کشور و با درنظرگرفتن تعدیهای سالهای اخیر در بیمارستانهای استان به پرسنل خدوم حوزه سلامت که البته حتما از همه آنها باخبر هستید، اکنون شاهد خسرانی جبرانناپذیر و غمبار ازدستدادن همکار عزیزی هستیم که سالهای متمادی با دستان پر از مهر و عطوفت خود سلامتی و شور و شعف ناشی از احیای سلامتی را برای خیلی از خانوادههای این استان به ارمغان میآورد».
او یاسوج و مردم یاسوج را دوست داشت
دکتر امیرحسین ضیایی استرآبادی، پزشک و رئیس اسبق جمعیت هلالاحمر کشور که از اقوام و دوستان مرحوم دکتر داودی بود، ضمن ابراز تأسف از این اتفاق، درباره جزئیات این فاجعه بیان کرد: «دکتر مسعود داودی یک پزشک حاذق قلب بودند. او متخصص داخلی قلب بود که سالها در یاسوج کار میکرد. اول برای گذراندن دوره طرحش عازم یاسوج شد ولی خاک آنجا دامنش را گرفت و ماند. بارها به او گفته بودم برگرد به تهران یا مثل بقیه خانواده مهاجرت کن، اما او مدام میگفت: اینجا خیلی مردم خوب و بامرامی دارد و دلم میخواهد که اینجا باشم و به مردم این شهر خدمت کنم و با وجودی که محل خدمتش با زادگاهش 200 کیلومتر فاصله داشت، ماند و اتفاقا خاطرات خوبی برای مردم گذاشت. و کسی را هم در آنجا نداشت. اما این مکان را بهعنوان محل زندگی خودش و محل خدمتش انتخاب کرده بود و به همراه همسر و فرزندش آنجا زندگی میکرد».
ضیایی در ادامه افزود: «دو سال قبل بیماری با علائم حمله قلبی به بیمارستان منتقل میشود و پزشک on call شب دکتر داودی بود. ایشان هم داروهای لازم را تجویز میکند. اما ظاهرا آن حمله قلبی منجر به یک سکته وسیع قلبی شده بوده و متأسفانه اقدامات درمانی مربوطه درباره متوفی فایده نمیکند. پس از مرگ مرد جوان، خانواده متوفی علیه پزشک و بیمارستان شکایت میکنند و مراجع ذیصلاح از نظام پزشکی تا پزشکی قانونی و هیئتهای مربوطه هم قصوری را متوجه تیم درمانی نمیبینند». ضیایی با اشاره به اینکه با مرگ یا هر اتفاقی برای بیمار خانوادهها تقصیری را متوجه کادر درمانی میبینند، گفت: «اینکه کادر درمان حتما بتواند کسی را نجات دهد، تصوری اشتباه است. معمولا درمان بدون عارضه اتفاق نمیافتد. اقدامات درمانی تا حدی قدرت تغییر وضعیت را دارند. هر پزشکی قصد و نیت اصلی که دارد، نجات بیمار است و طبیعتا خوشحال میشود که بیمارش را نجات بدهد، اما گاهی شدت عارضه کار را از دست کادر درمان هم خارج میکند». ضیایی با اشاره به اینکه در تمام این دو سال بارها مرحوم داودی از طرف قاتل تهدید شده بود، گفت: «به دکتر داودی گفته بودند که اگر قانون و سیستم قانونی مسئله را حل نکند، ما خودمان انتقام میگیریم و بالاخره گرفتند...».
رئیس اسبق سازمان هلالاحمر در پایان خاطرنشان کرد: «او ۱۵ سال درس خوانده بود و حالا وقت خدمترسانی بود. و جامعه از حضور پزشکی که میتوانست خدمات ارزنده ارائه دهد، محروم ماند. ما تألمات روحی خانواده بیماران را درک میکنیم، ولی کادر درمان آسیبهای زیادی را تحمل میکنند. فضای رسانهای هم به این نداشتن امنیت دامن میزند. در فیلمها و سریالها پزشکان از طبقهای خاص و بسیار مرفه نمایش داده میشوند که به بهترین امکانات دسترسی دارند. انگار یک جوّ درواقع ضد سلامت یا ضد پزشکی ایجاد شده است. پزشک با پول مردم پولدار شده و در زمان لازم کارش را انجام نداده است. این نگاه اعتماد بین بیمار و پزشک را بهشدت کاهش میدهد. مهمترین سرمایه طبابت با این نگاه از بین خواهد رفت. درواقع بحث من فارغ و جدا از قتل دکتر داودی است. ما در حال آسیبرساندن به ارائهدهندگان خدمت هستیم. اگر کادر درمان احساس امنیت نکند، ممکن است از حضور بر بالین بیماران بدحال خودداری کند. این مسائل را باید جدی گرفت».
چه باید کرد؟
خشونت علیه کادر درمان در ایران به یکی از چالشهای جدی در نظام سلامت کشور تبدیل شده است. این خشونتها که شامل حملات فیزیکی، تهدیدات لفظی، توهینها و حتی تعرضات جسمی به پزشکان، پرستاران و دیگر اعضای تیم درمانی است، تهدیدی جدی برای سلامت کارکنان و کیفیت خدمات به بیماران محسوب میشود. از آنجا که این نوع خشونتها بیشتر در بیمارستانها و مراکز درمانی رخ میدهند، همواره تأثیرات منفی بر روحیه و کارایی کادر درمان دارد و درعینحال بر روند درمان بیماران نیز تأثیر میگذارد. با توجه به این مشکلات، قوانین و مقرراتی در نظام پزشکی ایران وجود دارند که هدف از آنها حمایت از کادر درمان و جلوگیری از بروز چنین خشونتهایی است.
مهسا فرجی، دکترای حقوق و کارشناس در حوزه حقوق پزشکی، با بیان اینکه در قوانین موجود، بهویژه در قانون سازمان نظامپزشکی، تأکید فراوانی بر حفظ کرامت و امنیت کادر درمان شده و یکی از این قوانین، «قانون حفاظت از پزشکان» است که در سالهای اخیر برای مقابله با خشونتهای جسمی و روحی علیه پزشکان و پرستاران تصویب شده است، گفت: «این قانون بهویژه در مواقعی که آسیبهای جسمی به کادر درمان وارد میشود، پیشبینی جریمههای سنگین برای متخلفان دارد. بهطور خاص، قانون مجازات اسلامی نیز در این زمینه به صراحت مواردی همچون تهدید و آسیبرسانی به سلامت جسمی و روانی کارکنان درمان را تحت تعقیب قانونی قرار داده است. همچنین طبق آییننامهها و مقررات سازمان نظام پزشکی ایران، هرگونه تعرض به کادر درمان از نظر حقوقی قابل پیگرد است. این قوانین میتوانند به شکایتهای قضائی از سوی پزشکان یا پرستاران آسیبدیده منتهی شوند و در نتیجه، فرد متخلف با مجازاتهایی نظیر حبس، جریمههای مالی و حتی تعطیلی مراکز درمانی مواجه شود. علاوه بر این، در برخی موارد ممکن است آسیبدیدگان از خدمات حمایتی روانشناسی و مشاورهای استفاده کنند تا از نظر روحی و روانی نیز بازتوانی شوند».
به گفته فرجی، در این زمینه وزارت بهداشت و درمان نیز اقداماتی را برای کاهش خشونت علیه کادر درمان انجام داده است. ازجمله این اقدامات، آموزشهای مستمر به پرسنل درمانی درباره مقابله با خشونتهای احتمالی و چگونگی برخورد با بیماران و همراهان آنها بهویژه در شرایط بحرانی است. همچنین، پلیسهای ویژهای تحت عنوان «پلیس ویژه سلامت» برای حفاظت از کادر درمان در بیمارستانها و مراکز درمانی در نظر گرفته شدهاند که میتوانند در صورت بروز مشکلات امنیتی، سریعا وارد عمل شوند.
با وجود این قوانین حمایتی، هنوز هم خشونتهای مختلف علیه کادر درمان در ایران ادامه دارد و برخی از این مشکلات به دلیل ضعف در اجرای قوانین یا عدم آگاهی کافی از حقوق کادر درمان باقی مانده است. در این راستا، نیاز به فرهنگسازی بیشتر در جامعه برای احترام به جایگاه کادر درمان و توجه به حقوق آنها ضروری به نظر میرسد. این فرهنگسازی باید از سوی رسانهها، نهادهای دولتی و خود مراکز درمانی در دستور کار قرار گیرد تا علاوه بر تقویت ایمنی جسمی کارکنان، از آسیبهای روانی آنان نیز جلوگیری شود. فرجی در پاسخ به این پرسش که در کدام قانون به بحث حقوق کادر درمان در برابر خشونت اشاره شده است؟ گفت: «مثلا در قانون مجازات اسلامی و در بخش (تعزیرات) ما به حقوق افراد میرسیم. در این قانون، هرگونه تعرض به سلامت جسمی و روانی افراد، ازجمله کادر درمان، تحت عنوان «جرائم علیه اشخاص» و «جرائم علیه نظم عمومی» قرار میگیرد. بهویژه ماده ۶۱۶ قانون مجازات اسلامی، هرگونه ضرب و جرح یا تهدید کارکنان دولت، ازجمله پزشکان و پرستاران را جرم تلقی کرده و برای آن مجازاتهایی نظیر حبس و جریمههای مالی در نظر میگیرد. این ماده بهطور خاص به خشونتهایی که ممکن است علیه کادر درمان در بیمارستانها و مراکز بهداشتی و درمانی رخ دهد، اشاره دارد. همچنین در قانون حفاظت از پزشکان و کارکنان درمانی (مصوب ۱۳۹۵) حمایت از کادر درمان دیده شده است». به گفته فرجی این قانون یکی از مهمترین قوانین حمایتی از کادر درمان است. بر اساس این قانون، هرگونه خشونت فیزیکی، تهدید یا تعرض به کارکنان درمانی، بهویژه پزشکان، جرم محسوب میشود. قانونگذاران در اینجا تأکید کردهاند که این خشونتها بههیچوجه نباید تحمل شود و مرتکبان آنها به مجازاتهای مختلفی ازجمله حبس، جریمههای نقدی یا حتی ممنوعیت فعالیتهای شغلی محکوم خواهند شد. این قانون همچنین مقرراتی برای ایجاد امنیت بیشتر در بیمارستانها و مراکز درمانی وضع کرده است.
این پژوهشگر حقوقی خاطرنشان کرد: «در ماده 53 قانون نظام پزشکی، بهویژه بر حمایت از حقوق کادر درمانی تأکید شده است. این ماده به سازمان نظام پزشکی ایران این اختیار را میدهد که در صورت تعرض یا تهدید علیه اعضای کادر درمان، نسبت به پیگیری قضائی و قانونی اقدام کند. سازمان نظام پزشکی میتواند با همکاری مراجع قضائی و انتظامی، به صورت جدی وارد عمل شده و از حقوق کادر درمان در برابر خشونتهای مختلف دفاع کند. همچنین در پاسخ به افزایش خشونتها علیه کادر درمان، پلیس ویژهای برای حفاظت از بیمارستانها و مراکز درمانی در نظر گرفته شده است. این پلیس بهویژه در زمانهایی که محیط بیمارستانها و مراکز درمانی تحت تهدید است، بهطور سریع و مؤثر وارد عمل میشود. وجود چنین پلیسی کمک میکند تا از ایجاد فضای امن در بیمارستانها و کاهش خشونتها علیه کادر درمان اطمینان حاصل شود. البته باید خاطرنشان کنم این قوانین و مقررات، اگرچه در ظاهر ممکن است حمایتهای قانونی خوبی را برای کادر درمان فراهم کنند، اما چالشهایی در زمینه اجرای مؤثر آنها وجود دارد. در بسیاری از موارد، ناآگاهی از حقوق کادر درمان یا عدم پیگیری جدی قضائی میتواند موجب تداوم خشونتها علیه این گروه شود. در نتیجه، نهتنها اصلاح و تقویت این قوانین بلکه نیاز به فرهنگسازی عمومی و آموزشهای لازم برای ارتقای آگاهی جامعه و مسئولان در این زمینه نیز بسیار ضروری است.
در روزهای گذشته کادر درمان بیمارستان امام سجاد(ع) شهر یاسوج که بیمارستان محل خدمت دکتر داودی بود، در تجمعی اعتراضی به دنبال قتل پزشک متخصص قلب، خواستار رسیدگی جدی به امنیت مراکز درمانی شدند. کادر درمان بیمارستان امام سجاد(ع) ضمن بیان نگرانیهای خود از حملات مکرر همراهان بیماران، درخواست تأمین امنیت فیزیکی و استقرار نیروی انتظامی در مراکز درمانی را داشتند. همچنین دکتر محمدرضا ظفرقندی دستور پیگیری این قتل را صادر کرده است. هرچند مسعود داودی دیگر به بیمارستان و خانه بازنمیگردد، اما پیگیری حقوق کادر درمان از یک سو و همچنین جلوگیری از ایجاد رعب و وحشت توسط قاتلان در فضای مجازی و سطح شهر از مسائل مهمی است که پیگیری آن شاید مهمتر از برخی فعالیتهای زائد به نظر برسد. شاید اگر هزینههای اینچنینی صرف سلامت روان مردم و افزایش ظرفیت کلینیکهای سلامت روان میشد، در چند هفته گذشته شاهد این حجم از خشونت در اقصی نقاط کشور نبودیم.