کد خبر: ۳۳۶۲۸۵
تاریخ انتشار: ۰۷:۴۵ - ۱۵ آذر ۱۴۰۲ - 2023December 06
«سقف شیشه‌ای» استعاره‌ای از موانع و مشکلات پیش‌روی زنان در جهت ارتقای آنان در سمت‌های مدیریتی و اجرائی در سازمان‌ها، صنعت و اقتصاد است. موانعی نامرئی که با کلیشه‌های ساختاری، فرهنگی و سلطه مردان در جامعه بازتولید می‌شود و حرکت زنان در مسیر پیشرفت را کند می‌کند.
شفا آنلاین>جامعه> اگرچه طی سالیان گذشته و با کنش‌های اجتماعی و اقدامات فعالان حقوق زنان شکاف جنسیتی در جامعه ایران کم‌رنگ‌تر شده اما همچنان راه درازی در حل‌وفصل کامل این نابرابری‌ها در پیش است.
 به گزارش شفا آنلاین: زنان در دهه‌های گذشته در فعالیت‌های اجتماعی، اقتصادی، دانشگاهی و محیط‌های آکادمیک خوش درخشیده‌اند اما هنوز حضور چشمگیری در سمت‌های مدیرتی در سازمان‌ها، به‌ویژه دستگاه‌های دولتی ندارند. ماجرایی که تقریبا در تمامی دولت‌ها شکل یکسانی داشته است. نه‌تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورها با وجود تلاش‌های بسیار در جهت دستیابی به شرایط مساوی و رفع نابرابری‌های اجتماعی میان مردان و زنان، مشکلات زنان همچنان پابرجاست و علاوه بر نابرابری آنها در موقعیت‌های یکسان، خشونت و سایر محدودیت‌های اجتماعی نیز عرصه را برای زنان تنگ‌تر خواهد کرد. در سال 1398، نایب‌رئیس انجمن زنان مدیر کارآفرین گفته بود طبق گزارش نتایج آمارگیری نیروی کار سال ۹۵ مرکز آمار ایران، نرخ مشارکت اقتصادی زنان (بالای ۱۵ سال) ۱۶.۳ درصد و در سطح جهانی ۴۷.۶ درصد است. اما جدیدترین داده‌های مرکز آمار ایران در آبان امسال منتشر شد، حکایت از این داشت که نرخ مشارکت اقتصادی جمعیت ۱۵ساله و بیشتر در بهار سال جاری ۴۱.۲ درصد بوده که ۶۸.۳ درصد این مشارکت اقتصادی توسط مردان و فقط ۱۴.۱ درصد از سوی زنان بوده است. البته همین آمار از رشد یک درصدی مشارکت زنان در فعالیت‌های اقتصادی در مقایسه با سال 1401 خبر می‌دهد. همچنین جدیدترین آمارهای مرکز آمار ایران می‌گویند که نسبت اشتغال یعنی تقسیم جمعیت شاغل به کل جمعیت در سن کار در میان زنان ۱۲ درصد و نسبت اشتغال در مردان نیز ۶۳.۷ درصد است. تفاوت فاحشی که از فرصت‌های نابرابر شغلی میان زنان و مردان در جامعه نشان دارد. گرچه وضعیت نامساعد اقتصادی و حتی اجتماعی و فرهنگی عرصه‌ را برای فعالیت‌های اقتصادی در جامعه هم برای مردان و هم زنان دشوار کرده است، اما داده‌ها به صراحت نشان می‌دهد که در همین شرایط وضعیت زنان در عرصه‌های اقتصادی به مراتب بدتر از مردان است. براساس گزارش جهانی شکاف جنسیتی که در سال 2023 تهیه شده است، بین سال‌های 2019 تا 2020، نرخ مشارکت جهانی زنان در نیروی کار 3.4 درصد در مقایسه با 2.4 درصد برای مردان کاهش یافته است. این گزارش می‌گوید که در سطح منطقه، تحولات ناهموار بوده است. پس از اینکه همه مناطق در سال 2022 شاهد رکود بودند، بیشترین بهبودی در سال جاری در جنوب آسیا مشاهده شد و پس از آن آمریکای لاتین و دریای کارائیب، اوراسیا و آسیای مرکزی، آسیای شرقی و اقیانوس آرام و سپس کشورهای جنوب صحرای آفریقا قرار دارند. برابری در مشارکت نیروی کار در اروپا و آمریکای شمالی در مقایسه با گزارش 2022 تقریبا هیچ تغییری نداشته است در حالی که خاورمیانه و شمال آفریقا شاهد کاهش جزئی بودند. این گزارش اعلام می‌کند که به طور کلی، کمترین میزان برابری در مشارکت به طور متوسط در سطح منطقه‌ای در خاورمیانه و شمال آفریقا 30 درصد و جنوب آسیا 34 درصد است. در بین تمام مناطق، آمریکای شمالی با 84 درصد بالاترین امتیاز را به دست آورده است، پس از آن اروپا با 82 درصد و آسیای شرقی و اقیانوس آرام با 80 درصد قرار دارند.

مراقبت دائمی زنان از جایگاه خود

جمعیت زنان و مردان در ایران با اندکی اختلاف تقریبا یکسان است. با این حال چنانچه گفته شد میزان مشارکت آنها در عرصه‌های اقتصادی کاملا متفاوت است. این نابرابری و تفاوت در برخی عرصه‌های اقتصادی مانند کارآفرینی جلوه بیشتری دارد. در سال 1398 اعلام شد که براساس آمارهای سازمان جهانی کار، یونسکو، بانک جهانی و بنیاد پایش کارآفرینی جهانی، زنان کارآفرین ایرانی در قعر جدول قرار دارند و رتبه 54 را از میان 58 کشور مورد بررسی دریافت کرده‌اند. در این گزارش ایران تنها جلوتر از عربستان، الجزایر، بنگلادش و مصر قرار داشت. اما موانع و مشکلات زنان کارآفرین در ایران چیست؟

یکی از زنان کارآفرین ایرانی زهرا حسین‌پور است؛ رئیس هیئت‌مدیره انجمن ملی زنان کارآفرین، عضو هیئت‌مدیره انجمن زنان مدیر کارآفرین و البته مؤسس و مدیرعامل شرکت آرکاآزما که در زمینه بازرگانی مواد شیمیایی آزمایشگاهی و تجهیزات آزمایشگاهی فعال است. او معتقد است هنوز هم در فرهنگ ایرانی آن اندازه که حضور زنان در خانه معنا دارد، حضورشان در جامعه معنا پیدا نکرده است. مصداق این گفته او هم مشکلات و چالش‌هایی است که به عنوان یک کارآفرین در جامعه دارد؛ مثل موضوعات مربوط به بیمه و مالیات. درست است که این موضوعات مسائل عامی هستند که مردان مدیر را هم درگیر می‌کند، اما به زعم او و برخی دیگر از زنان فعال در عرصه‌های اقتصادی زنان دشواری‌های بیشتری برای حل‌وفصل این موضوعات متحمل می‌شوند. او به «شرق» می‌گوید: «وقتی برای دریافت پروانه مجوز به یک اداره می‌روم، به عنوان یک زن باید چند برابر یک مرد برای آن فرایند انرژی بگذازم و هزار و یک مدرک ارائه دهم، اما وقتی یک مرد مراجعه می‌کند راحت‌تر به خواسته‌اش می‌رسد».

او این موضوع را ناشی از نگاه جنسیتی در جامعه می‌داند؛ نگاهی که گرچه در سال‌های اخیر کمتر شده اما هنوز رنگ نباخته و حتی در مواردی به قوت پیشین خود باقی‌ است؛ «وقتی در جامعه زنی وارد میدان می‌شود باید بسیار مراقب باشد تا هم از نظر شخصیت اجتماعی بتواند جایگاه خودش را محفوظ بدارد و هم اینکه برخلاف انتظار با سنگ‌اندازی‌های بیشتری مواجه می‌شود. حال اینکه انتظار بر این است که بوروکراسی فرایند یکسانی را پیش پای افراد بگذارد».

او تأکید می‌کند وقتی یک زن می‌خواهد به کسب‌وکاری وارد شود، باید حتما مدلی برای خودش ایجاد کند و براساس همین مدل بتواند چالش‌های موجود در صنف کاری خود را حل‌وفصل کرده و حتما آموزش‌های مورد نیاز و لازم را دریافت کند.

حسین‌پور حدود 20 سال سابقه فعالیت کاری دارد اما به گفته خودش بعد از حدود 12 سال به سراغ تحصیلات دانشگاهی در زمینه مدیریت کسب‌وکار می‌رود و از دانشگاه تهران دکترای مدیریت کسب‌وکار دریافت می‌کند: «اگر ذهنیتی را که الان داشتم در ابتدای کسب‌وکارم داشتم قطعا موضوعات مربوط به مدیریت کسب‌وکار و سایر موضوعات مربوط به آن را در همان ابتدا آموزش می‌دیدم و آنها را در کسب‌وکار خودم پیاده می‌کردم؛ چون بعد از فراگیری آموزش‌ها متوجه شدم که با داشتن این مهارت‌ها چقدر برخوردم با مسائل متفاوت است. متوجه شدم لازمه هر کسب‌وکاری این است که فرد فرایندهای مدیریت کسب‌وکار را آموزش ببیند».

او معتقد است وقتی به عنوان یک زن به کسب‌وکاری ورود می‌کنید، با توجه به نگاه جنسیتی در جامعه و به‌ویژه در فعالیت‌هایی که به زعم برخی کمی رنگ و بوی مردانه دارند، حضور در این مشاغل سخت‌تر می‌شود و زمان بیشتری نیاز است تا فرد خودش را به عنوان یک زن فعال در صنعت و تجارت یا سایر حوزه‌ها ثابت کند؛ «وقتی خودت را ثابت کردی متوجه می‌شوی نگاه‌ها چقدر متفاوت و تحسین‌برانگیز می‌شود. البته من معتقدم مشاغل جنسیتی نیستند و زنان توانایی انجام تمام مشاغل را دارند، چه‌بسا حتی گاهی با پتانسیل‌های بیشتر. ولی به هر حال به عنوان یک زن باید مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را بیش از مردان رعایت کنی تا دچار شکست نشوی».

حمایت محدود

درباره موقعیت‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و عرف عمومی برای زنانی که می‌خواهند وارد حوزه کسب‌وکار بشوند، نکته‌ قابل توجهی وجود دارد که باید گفته شود. حسین‌پور در‌این‌باره توضیح می‌دهد: «وقتی زنان کسب‌وکاری را آغاز می‌کنند، می‌توانند با خلاقیت و توسعه علاقه‌ خود، فعالیت صنفی‌شان را پیش ببرند. این نکته در بحث کارآفرینی بسیار مهم است. نظر بسیاری این است که مقصود اول کارآفرینی کسب درآمد و سود است. در صورتی که این‌طور نیست و یک کارآفرین ممکن است الزاما به ثروت‌اندوزی فکر نکند. در صورتی که می‌تواند با ورود به حوزه‌هایی که دردسر کمتری دارند سود بیشتری ایجاد کند. معمولا آغاز کارآفرینی با علاقه شخصی افراد همراه است. کارهایی که فرد احساس می‌کند می‌تواند به طور خاص و متمایز انجام دهد».

اگر سابقه حضور زنان در جامعه صنعتی را بررسی کنیم، می‌بینیم که حمایت بسیار کمی از کسانی که فعال بوده‌اند صورت می‌گرفته است. او معتقد است به همین دلیل کار زنان در جامعه نمود کمتری داشته ‌است؛ «این وضع به نسل‌های بعدی هم منتقل شده است. به همین خاطر من شخصا همیشه بسیار علاقه‌مند بوده‌ام که از ظرفیت خانم‌ها در کار استفاده کنم و به همین دلیل فقط خانم‌ها را استخدام کرده‌ام. این اقدام من حرکتی فمینیستی نیست، بلکه با توجه به نیازهای جامعه‌ای با غلبه فرهنگ مردسالار است». او این تصمیم را برای اصلاح این فرهنگ گرفته است و می‌گوید: «در جامعه‌ای که در آن بر حسب عادت برای حضور آقایان در همه زمینه‌ها شرایط فراهم است، باید فضای بیشتری به خانم‌ها داده شود. به همین دلیل من سعی کردم که از دختران و زنان و پتانسیل آنها بیشتر استفاده بکنم و از این تصمیم بسیار راضی هستم».

او به عنوان یک زن صاحب تجربه با بیش از 20 سال سابقه کار معتقد است نمی‌توان به صراحت گفت که زنان در کدام عرصه‌های اقتصادی موفق‌تر بوده‌اند، اما به تجربه می‌توان دریافت که حضور زنان در کدام حوزه‌ها سخت‌تر بوده یا دشواری‌های بیشتری برای آنها به همراه داشته است؛ «مثلا حضور زنان در حوزه صنعت سخت‌تر است. با این حال زنان موفق را در تمام‌ زمینه‌ها می‌توان دید؛ خصوصا در انجمن زنان کارآفرین، در تمام حوزه‌های کسب‌وکار اعم از صنعت و تجارت، آی‌تی، استارت‌آپ‌ها، کشاورزی، صنایع دستی، گردشگری و... می‌توان زنان نامداری را یافت که باعث افتخار جامعه ما هستند. به همین خاطر شاید جواب این سؤال که زنان در کدام حوزه‌ها موفق‌تر هستند این باشد: در تمام زمینه‌ها».

مأموریت انجمن زنان کارآفرین

سال 1397، معصومه ابتکار، معاون وقت رئیس‌جمهور در حوزه زنان و خانواده در دولت حسن روحانی اعلام کرده بود که دوهزار‌و 700 تشکل و سمن ثبت‌شده در زمینه زنان در ایران وجود دارد. گرچه بسیاری از این تشکل‌ها خروجی مشخص و منسجمی نداشتند و البته با تغییر دولت و نگاه غالب بر تشکل‌های اجتماعی و برچیده‌شدن برخی از شناخته‌شده‌ترین تشکل‌ها در حوزه زنان این موضوع نیز رنگ و بوی خود را تا حدودی از دست داد.

با این حال، انجمن ملی زنان کارآفرین یکی از تشکل‌های شناخته‌شده و فعال در حوزه زنان است که در اسفند ۱۳۸۳ مجوز فعالیت خود را از وزارت کشور دریافت کرد. انجمن ملی زنان کارآفرین به منظور اشاعه فرهنگ کارآفرینی در جامعه زنان ایرانی به دنبال اجرای موفق «طرح ملی ترویج فرهنگ کارآفرینی و توان‌افزایی زنان کارآفرین» به همت تعدادی از کارآفرینان و صاحبان کسب‌وکار شکل یافت و با گذشت قریب به 20 سال همچنان پابرجاست.

حسین‌پور، رئیس هیئت‌مدیره این تشکل، معتقد است که یکی از مهم‌ترین نقش‌های انجمن، ایجاد شبکه بین زنان کارآفرین است؛ «مأموریت انجمن، جمع‌آوری اطلاعات، بررسی و تحقیق درباره فرصت‌ها و مشکلات، نیازها و اولویت‌های کسب‌وکار زنان و کوشش در راستای استیفای خواسته‌های مشروع و قانونی آنان است. همین‌طور ایجاد شبکه‌های ارتباطی و اطلاعاتی بین زنان کارآفرین در سطح ملی و حتی منطقه‌ای و جهانی. ایجاد این ارتباط و انتقال تجربیات، با هیچ ثروتی خریدنی نیست و تنها حضور در این انجمن‌های مردم‌نهاد است که می‌تواند به زنان کمک کند. ما می‌توانیم از تجربیات یکدیگر در راستای رشد و حذف موانع موجود در کسب‌وکار خود استفاده کنیم. همین‌طور یکی از برجسته‌ترین کارهایی که انجمن انجام می‌دهد، کمک به ترویج فرهنگ کارآفرینی میان زنان و دختران دانشگاهی ماست. الگوسازی در میان دختران و زنان، با توجه به تجربه‌های بسیار موفقی که میان دیگر اعضا یافت می‌شود».

چالش‌های کارآفرینی

او به موضوعات مهم دیگری هم اشاره می‌کند: «در کسب‌وکارها همیشه باید در نظر گرفت که ممکن است شرایط همیشه و در همه چیز مطلوب ما نباشد. همواره چالش‌هایی وجود دارد که مهم‌ترین آنها موضوع تأمین و جذب منابع انسانی است. وقتی ما جذب نیرو را بر‌اساس مهارت‌آموزی انجام می‌دهیم، وظیفه ما به‌عنوان کارفرما این است که محیطی سالم و امن برای پویایی افراد فراهم کنیم. همچنین فردی که به‌عنوان نیروی انسانی به استخدام مجموعه در‌می‌آید، وظیفه دارد به کارفرما اطمینان خاطر دهد که از آینده‌ شغلی‌ که برای او فراهم می‌کند و سرمایه‌گذاری‌ای که بر روی او انجام می‌دهد، نترسد؛ یعنی کارفرماها مدام دغدغه این را نداشته باشند که آیا این نیرو ماندگار خواهد بود یا خیر».

به عقیده این زن کارآفرین، وقتی به‌عنوان یک کارفرما، در حوزه منابع انسانی همه چیز را در کنار هم قرار می‌دهیم، متوجه می‌شویم همه افراد به دنبال احترام هستند و وقتی احترام متقابل در مجموعه رعایت شود، می‌توانیم به پایداری نیروهای منابع انسانی بیشتر دل ببندیم.

او از کسب‌وکارهای خانوادگی به‌عنوان یکی دیگر از چالش‌های کاری در حوزه کارآفرینی یاد می‌کند؛ «برخورد با موضوع کسب‌وکارهای خانوادگی، موضوعی علمی است و باید به طور علمی با آن مواجه شویم. اگر با دانش با آن برخورد کنیم و درباره مشکلاتی که در یک کسب‌وکار خانوادگی ممکن است پیش بیاید، آموزش‌های مربوطه را به دست آوریم، این کسب‌وکار پایدار خواهد بود. متأسفانه وقتی این آموزش‌ها را دریافت نکرده باشیم، ممکن است هم روابط خانواده خدشه‌دار شود و هم استحکامی را که یک کسب‌وکار خانوادگی باید داشته باشد از دست بدهیم».

حسین‌پور تأکید می‌کند که یکی از مواردی که برای پیشرفت فرهنگ جامعه درباره حضور زنان در کسب‌وکارها بسیار لازم است، حضور فردی و سازمانی آنها به‌عنوان یک مسئولیت اجتماعی است؛ «در‌این‌باره لازم است که فرهنگ تشکل‌گرایی بسیار مورد توجه قرار بگیرد. وقتی فعالیت‌های خودجوش اجتماعی بیشتر می‌شود و استقبال عمومی از ارائه قابلیت‌ها و ظرفیت‌های مبتنی بر نیازهای اساسی جامعه تعریف شود، هم‌افزایی شکل می‌گیرد. در چنین شرایطی است که آن نهاد مدنی می‌تواند در آگاهی‌بخشی، بهبود کارکرد، کاهش تناقضات اجتماعی و بهبود فرهنگ جامعه موفق‌تر عمل کند. به هر حال یکی از ویژگی‌های ما این است که متأسفانه بیش از آنکه عمل کنیم، حرف می‌زنیم. بسیار بهتر از آنچه عمل می‌کنیم، فکر می‌کنیم و بسیار بهتر از آنچه عمل می‌کنیم، فکرمان را بیان می‌کنیم و انتظار داریم که یک ایده به خودی خود ایجاد شود؛ در‌حالی‌که فکر و حرف و عمل باید در راستای هم باشد. نهادهای مدنی و از‌جمله انجمن زنان کارآفرین در این زمینه فرهنگ‌سازی خوبی ایجاد کرده است که امیدواریم با اشاعه این فرهنگ، در حفظ و پایداری نقش‌های چندگانه زنان در جامعه موفق‌تر عمل کنیم».

او به چالش سومی هم اشاره می‌کند: «یکی از چالش‌های دیگر در جامعه ما، آموزش‌های مدیریتی است. همان‌طور که می‌دانید، استادان دانشگاه‌ها در هر کشور براساس شرایط همان کشور خود را تطبیق می‌دهند. این در حالی است که در دانشگاه‌های ما همواره در دوره‌های مربوط به کارآفرینی، شریط کشورهای آمریکا و انگلیس تدریس می‌شود؛ اما وضع اجتماعی و سیاسی ما بسیار متفاوت با این کشورهاست. من معتقدم اکوسیستم کارآفرینی در ایران باید متناسب با جامعه ایرانی طراحی شده و با قوانین ایران و ویژگی‌های فرهنگی ما تدوین و اجرا شود. امیدوارم زمانی در آینده شاهد این رویه باشیم و آموخته‌های ما با آنچه در جامعه وجود دارد، مطابقت بیشتری داشته باشد».

مادر خوب، مدیر خوب

یکی از دلایل رایج و دم‌دستی فرهنگ غالب در جامعه برای عقب‌راندن زنان از عرصه‌های اجتماعی، تأکید بر مادر خوب بودن است. تأکید بر اینکه حضور جدی زنان در عرصه‌های اجتماعی یا مشاغل کلیدی می‌تواند به نقش مادری آنها لطمه وارد کند. ایده‌ای که فارغ از درست یا نادرست‌بودن آن، می‌تواند عذاب وجدان و فشار مضاعفی را به زنان شاغل وارد کند. حسین‌پور به‌عنوان یک زن، یک مادر و یک کارآفرین موفق این نگاه کلیشه‌ای به زنان را رد می‌کند: «یک مادر خوب بودن با یک مدیر خوب بودن و با یک کارآفرین بودن، هیچ تناقضی با همدیگر ندارند. من به‌عنوان مادر دو فرزند هم از حضور فرزندانم لذت می‌برم و هم از حضورم به‌عنوان زنی صاحب کسب‌وکار حتی در این شرایط اقتصادی و اجتماعی بسیار لذت می‌برم. امیدوارم با توجه به سرمایه‌های مادی و معنوی که در اختیار داریم، بتوانیم در کنار هم با رویکرد هم‌افزایی، قابلیت حل مسائل و بهره‌مندی از فرصت‌های طلایی را بیشتر کنیم و قدمی در راه توسعه کشور برداریم».

بار سنگین کلیشه‌های جنسیتی

جهان‌آرا ممی‌خانی، رئیس هیئت‌مدیره و مدیرعامل یک شرکت مشاوره مدیریتی، آموزشی و پژوهشی و یکی از اعضای فعال انجمن ملی زنان کارآفرین نیز از تجربیات خود به‌عنوان یک زن فعال در عرصه اقتصادی به «شرق» توضیحاتی می‌دهد.

او می‌گوید با توجه به حوزه کاری او که در زمینه مشاوره مدیریتی و اقتصاد است، چالش‌هایی با برخی زنان دیگر هم داشته است: «برخی از زنانی که در سازمان‌های دولتی شاغل بودند و کارهای روتینی انجام می‌دادند یا آنهایی که در جامعه در کسب‌وکارهای مرسوم زنانه فعالیت داشتند، گمان می‌کردند مشاوره‌دادن به سازمان‌ها و افراد به دلیل ماهیت آن که به تجربه و دانش گسترده نیاز دارد، از عهده زنان خارج است؛ چون به عقیده آنها زنان به دلیل مشغله‌های مختلف فرصت اینکه دانش و مهارت زیادی در این زمینه داشته باشند، ندارند. این موضوع بسیار ناراحت‌کننده بود؛ چون از سوی خود زنان به من منتقل می‌شد».

موضوع دیگری که او به آن اشاره می‌کند، این است که به عقیده برخی معمولا سؤال‌کردن از یک زن و رفع اشکال کردن و کمک‌خواستن از او برای حل مشکلات دون شأن مردان است. به‌همین‌دلیل زمانی که شرکت‌ها شرایط و حق انتخابی برای دریافت مشاوره داشتند، تمایل آنها برای مراجعه به مشاوران مرد بیشتر بود؛ ضمن اینکه وقتی افراد متوجه می‌شوند یک زن مدیریت یک مجموعه را بر عهده دارد، فکر می‌کنند باید چانه‌زنی بیشتری داشته باشند. این ناشی از همان تصور غلطی است که دستمزد زنان باید کمتر باشد. در اوایل کارم بارها دیدم شرکت‌ها تلاش می‌کردند تا مبلغی را که برای مشاور مرد پرداخت می‌کردند، در برابر مشاور زن به حداقل یا نصف برسانند».

جمله دیگری که این زن کارآفرین بارها با آن مواجه بوده، این است «زنان در مدیریت یک بنگاه اقتصادی کم‌توان هستند». البته او تأکید می‌کند که این طرز تفکر بیشتر در دهه 80 مرسوم بود و الان به قدری زنان در محیط ‌کاری و کسب‌وکارها ورود کرده‌اند که دیگر این حرف‌ها مطرح نیست «آن اوایل که من کارم را شروع کرده بودم، این ذهنیت مطرح بود و برای همین مردان به خودشان اجازه می‌دادند نکات خیلی‌خیلی کم‌اهمیت و ناچیز را هم در کار به زنان یادآوری کنند. جالب اینکه این یادآوری‌ها به سمت موضوعات مهم نبود و بیشتر روی جزئیاتی بود که طرح آن برایم برخورنده بود؛ به‌ویژه شنیدن این جزئیات از سوی کسانی که خودشان کسب‌وکاری راه‌اندازی نکرده بودند یا مهارت چندانی هم در این زمینه نداشتند».

او می‌گوید به دلیل نوع کارش نیاز بود که سفرهای زیادی داشته باشد. وقتی این موضوع را در جایی مطرح می‌کرده، به‌‌ویژه در شهرستان‌ها با این توجیه مواجه می‌شده که سفرهای زیاد کاری مخصوص مردان است و بهتر است زنان در کارهایی که نیاز به سفر داشته باشد، ورود نکنند. او همچنین می‌گوید: «اوایل شروع کارم به حمایت‌های مالی نیاز داشتم و برای دریافت تسهیلات به صندوق‌ها و بانک‌های مختلف مراجعه می‌کردم. وقتی می‌گفتم مدیریت و مسئولیت شرکت با من است، نگاه خوبی به من نداشتند. مدام این حرف را می‌شنیدم که زنان پشتکار کافی ندارند و نمی‌توانند کار را تمام کنند؛ در نتیجه در پرداخت اقساط هم دچار مشکل می‌شوند و کم می‌آورند. می‌گفتند زنان اگر بودجه کم بیاورند، نمی‌توانند به هر دری بزنند تا پول جور کنند؛ اما مردان این توان را دارند. این جمله را از چندین صندوق و بانک شنیدم و خیلی عجیب بود که افراد مختلف در نقاط مختلف این دید را درباره زنان داشتند».

تلاش مضاعف زنان

ممی‌خانی هم با دیگر زنان کارآفرین هم‌عقیده است که به دلیل باورهای غلط در جامعه، زنان در هر جایی که قرار داشته باشند، باید بیشتر بجنگند و در مقایسه با مردان مبارزه بیشتری کنند؛ «چون هر مورد شکست در کار برای زنان خیلی بیشتر در ذهن جامعه باقی می‌ماند تا صدها مورد شکست مردان. حتی امروزه که نگاه‌ها و برداشت‌ها درباره کسب‌وکار زنان تا حد زیادی تغییر کرده، باز هم این موضوع دیده می‌شود».

او می‌گوید کلیشه‌های رایجی در مواجهه با زنان مدیر و کارآفرین وجود دارد؛ اما او برای اینکه کمتر با این موارد برخورد کند، راهکاری را انتخاب کرده است: «بیشتر از آنچه فکر کنید، من در این زمینه مطالعه کردم و در علم و حرفه مدیریت خیلی زیاد تلاش کردم. وقتی گستره مطالعه‌ام را با مردان هم‌دوره‌ام مقایسه می‌کردم، متوجه می‌شدم که چقدر بیشتر از آنها تلاش می‌کنم. حرص زیاد من برای یادگرفتن، فهمیدن و درک‌کردن برای این بود که با این کلیشه رایج و نگاه به زنان که شاید پشتوانه دانش کافی ندارند، مبارزه کنم».

او می‌گوید هنوز هم امکان رشد برابر زنان با مردان در جامعه مهیا نیست؛ «کشور ما در برخی موارد پیشرفته نیست و در حال توسعه است. همان میزان که درگیر مشکلات اقتصادی است، با چالش‌های فرهنگی هم مواجه است و باورهای غلط هم در این زمینه مؤثر هستند؛ اما هرچه پیش می‌رویم و تعداد زنان صاحب کسب‌وکار بیشتر می‌شود، این دیدگاه‌ها هم تغییر می‌کند. در اکثر حوزه‌ها امکان یادگیری و تلاش برای زنان وجود دارد؛ حتی اگر امکان کار حرفه‌ای هم برای آنها مهیا نباشد، امکان یادگیری و مهارت‌‌آموزی هست، اما طبیعی است برای ورود زنان به خیلی از حوزه‌ها همچنان اما و اگرهایی وجود دارد».

یک فاجعه

او به این باور رایج اجتماعی که مشاغل را به دو دسته زنانه و مردانه تقسیم می‌کند، اشاره دارد و از آن به عنوان یک فاجعه یاد می‌کند: «چرا باید یک قالب ذهنی درست کنیم و به خودمان اجازه دهیم برچسبی روی مشاغل بگذاریم و بگوییم این شغل مردانه است و این شغل زنانه! مثلا اینکه رانندگی کامیون شغلی مردانه است و اگر زنان بخواهند به آن ورود کنند با مشکلات خیلی زیادی روبه‌رو می‌شوند. اما گمان بر این است که مشاغلی مانند آشپزی و خیاطی زنانه است اما مردان می‌توانند خیلی بهتر از زنان در این مشاغل فعالیت کنند. اینها باورهای خیلی غلطی هستند که متأسفانه در جامعه وجود دارند و به عقیده من ناشی از کلیشه‌های رایج تربیتی است». او معتقد است این کلیشه‌ها امکان تفکر مستقل را از زنان می‌گیرند و به آنها تلقین می‌کنند که باید به دیگرانی مثل پدر، برادر، شوهر و پسر وابسته باشند. این موضوع موجب می‌شود ذهن خلاق زنان در برابر ایده‌سازی و پیشرفت بازبماند.

این زن کارآفرین می‌گوید که آسیب‌پذیری اقتصادی به‌ویژه در شرایط نامطلوب جامعه مرد و زن نمی‌شناسد. اما بدیهی است در این شرایط امکان دریافت کمک و حمایت برای مردان بسیار مهیاتر است؛ «وقتی با مسئولان و مدیرانی مواجه می‌شوید که معتقدند زنان نباید شغلی در اجتماع داشته باشند یا صرفا باید به مشاغل دولتی و محدود بسنده کنند، در زمان بروز مشکلات هم حمایتی از سوی آنها دریافت نمی‌کنید. آنها حتی از رسیدگی معمولی که باید در این زمینه داشته باشند، در برابر زنان سر باز می‌زنند؛ چون تلاش‌های زنان را در بنگاه‌های اقتصادی جدی نمی‌گیرند و به نظرشان اگر این بنگاه اقتصادی هم زمین بخورد، مشکل خاصی به وجود نمی‌آید و به‌ هر حال مردان این زنان نان‌آور خانه هستند».

او معتقد است هر حوزه‌ای که در آن زنان با پشتکار، دانش و اطلاعات زیاد در آن ورود کنند، موفق خواهد بود؛ «در انجمن زنان کارآفرین مصادیق بسیار زیادی از این مورد وجود دارند؛ زنانی که توانسته‌اند با تلاش بسیار زیاد موفق شوند و در کارها حتی از مردان هم پیشی بگیرند. بنابراین هیچ محدودیتی برای فعالیت زنان قائل نیستم و هرچه هست، کلیشه‌هایی است که در جامعه غلبه دارد و همین‌ها با ایجاد محدودیت کار زنان را سخت‌تر می‌کند. باید با این کلیشه‌ها برخورد کنیم».

به عقیده او مشارکت فعال در تشکل‌های اجتماعی موجب بالندگی و هویت‌یابی در افراد می‌شود؛ در هر سن و سالی؛ «این موضوع به‌خصوص در انجمن زنان کارآفرین بیشتر خودش را نشان می‌دهد. انسان‌ها تمایل دارند که در جمع پذیرفته شوند، به‌خصوص جمعی که در آن نقاط مشترکی دارند».

به گفته این فعال اقتصادی یکی از ویژگی‌های انجمن زنان کارآفرین این است که یک نقطه مشترک برای همه اعضای آن ایجاد کرده است: «این نقطه مشترک همان چیزی است که ساعات زیادی از زندگی افراد را به خودش اختصاص می‌دهد که همان شغل و کسب‌وکار آنهاست. می‌گویند آدم‌ها قسمت‌های زیادی از ساعات فعال زندگی‌شان را در محل کارشان سپری می‌کنند؛ بنابراین وقتی این نقطه مشترک دلیل مشارکت در یک تشکل اجتماعی باشد، این انجمن و تشکل اهمیت بسیار زیادی برای فرد پیدا می‌کند. حس اینکه از یک جمع با اشتراکات زیاد همفکری دریافت کنی و به این جمع کنی یا به آن کمک کنی، بسیار دلنشین است و به افزایش اعتمادبه‌نفس افراد هم کمک می‌کند».

او به عقیده او افرادی که در مسیر تعالی فرهنگی حرکت می‌کنند، به عضویت در تشکل‌ها و کارهای جمعی و گروهی تمایل پیدا می‌کنند؛ «تشکل‌هایی مانند انجمن ملی زنان کارآفرین با هم‌افزایی اعضا می‌تواند در تمامی حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، حقوقی، سلامت و... حرفی برای گفتن داشته باشد. وقتی یک انجمن می‌تواند در تمامی این حوزه‌ها عرض‌اندام کند، حس شیرین قدرت و موفقیت به اعضای خود می‌دهد. حس اینکه اعضا بهتر می‌توانند به مسئولیت‌های اجتماعی‌شان عمل کنند و در کنار جمع قدرت و قوت بیشتری بگیرند».

او می‌گوید انجمن زنان کارآفرین می‌تواند با خلق راهکارهای جدید موجب پیشرفت و بالندگی اعضا و حتی گروه‌های هدف مورد‌نظرش شود و قطعا چنین اثری در اقدامات فردی دیده نمی‌شود.

مدیر صوری هستید

ویدا دیلمی، نایب‌رئیس انجمن ملی زنان کارآفرین و مدیرعامل و نایب‌رئیس شرکت شیمی پخش پیکان که در حوزه تولید، واردات و صادرات مواد اولیه شیمیایی فعال است، از دیگر زنان موفق و فعال در عرصه‌های اقتصادی است که از ایجاد تعادل میان زندگی شخصی و کارش به‌عنوان یکی از چالش‌های اولیه سال‌های آغازین فعالیت اقتصادی خود یاد می‌کند و به «شرق» می‌گوید: «جمله‌ای که در ابتدای کار بارها با آن مواجه شدم، این بود که «شما مدیر صوری هستید!». اینکه چون کم‌سن‌وسال هستید و با همسرتان فعالیت می‌کنید، به این معنی است که شما کاری انجام نمی‌دهید و توانایی ندارید. اینها برایم بسیار آزاردهنده بود. زنان علا‌وه بر تلاش در انجام فعالیت شغلی و حرفه‌ای خود مجبور به تلاش بسیار برای تعریف جایگاهشان هم هستند. اگر مردان برای اثبات خود ۵۰ قدم برمی‌دارند، زنان باید ۱۵۰ قدم بردارند».

او از یکی از تجربیات ناخوشایند خود به دلیل نگاه جنسیت‌زده برخی افراد یاد می‌کند: «خاطرم هست در یک جلسه پیگیری مطالبات در یک شرکت تولید‌کننده شکلات، زمانی که شروع به صحبت کردم، آقای مدیری که ۶۰ سال داشت، پرسید شما چه سمتی دارید؟ وقتی گفتم مدیرعامل شرکت هستم، با حالت تمسخرآمیزی گفت سهامدار هم هستید؟! آن زمان ۳۰ یا ۳۱ سال داشتم و این رفتار بسیار برایم ناخوشایند بود».

به عقیده او جامعه ایرانی حضور زنان را در فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی بیشتر پذیرفته است: «چنانچه خود زنان هم به انجام کارهای داوطلبانه علاقه دارند. اما درباره شرایط اقتصادی این‌طور نیست، همچنان نیازمند تلاش هستیم تا به شرایط بهتر و برابر با مردان برسیم. البته عرف جامعه امروز پذیرفته است که بدون حضور زنان در جامعه تعادل برقرار نیست اما در قوانین و مقررات همچنان نیازمند تغییراتی هستیم».

او می‌گوید به خاطر مسئولیت‌های متعددی که برای زنان تعریف شده است، آنها استرس بیشتری را تجربه می‌کنند و این مسئولیت‌ها موجب می‌شود که آنها مدام درگیر تصمیم‌گیری‌های متعدد باشند و ریسک کمتری را بپذیرند؛ «همین رفتارهای احتیاطی خیلی از فرصت‌ها را از زنان می‌گیرد».

او پیشنهاداتی هم برای زنان جوانی که مایل‌اند در حوزه کارآفرینی و فعالیت‌های اقتصادی ورود کنند، دارد: «حتما قبل از شروع به هر کاری و انجام هر فعالیتی ابتدا تجربه کنند و یاد بگیرند. برنامه داشته باشند، داستان‌های کسب‌وکار دیگران را بشنوند و در تصمیم‌گیری‌ها حتما به دنبال الگو باشند. انجام فعالیت اقتصادی به این معنی نیست که قرار است کمتر کار کنند. فعالیت اقتصادی یعنی پذیرش مسئولیت‌های قانونی و حتما باید راجع به چگونگی آن اطلاعات داشته باشند».

دیلمی می‌گوید که به علت محدودیت و ضعف قوانین، زنان هنوز موفق به شکستن سقف شیشه‌ای در بخش مدیریت دولتی نشده‌اند اما در مدیریت بخش خصوصی شکستن این سقف تقریبا اتفاق افتاده است. او نیز معتقد است که تشکل‌های تخصصی زنان و به‌خصوص انجمن زنان کارآفرین با هم‌افزایی‌ای که ایجاد می‌کند، محلی برای یادگیری و همفکری است. محلی است برای شبکه‌سازی و ارتباط با افرادی که دغدغه مشترک دارند. او تشکل‌ها را دانشگاه تجربه می‌داند و می‌گوید که معرفی زنان تأثیرگذار و معرفی الگوها جامعه را در مسیر بهتر‌شدن قرار خواهد داد.

آموزش، آموزش و آموزش

سمیرا کوشکستانی، مدیرعامل یک شرکت دانش‌بنیان فعال در حوزه تجهیزات پزشکی و عضو دیگری از انجمن ملی زنان کارآفرین در گفت‌وگو با «شرق» می‌گوید کارآفرینی مقوله‌ای بسیار چالشی است که به جنسیت محدود نمی‌شود؛ «اما صرف‌نظر از مسائل و مشکلات کلی این حوزه، مهم‌ترین چالش به عنوان زن کارآفرین تعدد نقش‌ها و وظایف و نبود حمایت‌های اجتماعی در کمک به نقش‌آفرینی زنان در این زمینه است. این تعدد نقش‌ها منجر می‌شود تا زنان برای حصول نتیجه تلاش مضاعفی را داشته باشند و البته همین تلاش و سخت‌کوشی مضاعف موجبات رشد فردی و اجتماعی بسیاری را برای جامعه زنان فراهم کرده است».

او توضیح می‌دهد که به زعم او مشکلات مربوط به کارآفرینی زنان نه حقوقی و قانونی بلکه عمدتا فرهنگی و اجتماعی است؛ «در این راستا هر چقدر در زمینه موضوع فعالیت به سمت تکنولوژی و حوزه‌های نوین فناوری‌های روز حرکت کنیم، مشکلات فرهنگی نیز کم‌رنگ‌تر می‌شوند. اما دیده می‌شود که با وجود این توانمندی‌های جامعه زنان، در سطوح بالای مدیریتی و تصمیم‌گیری کمتر از این پتانسیل ارزشمند استفاده می‌شود و این خود نشان‌دهنده تبعیض و تمایز برای انتخاب در سطوح بالا است».

این کارآفرین ادامه می‌دهد: «با توجه به شرایط اقتصادی فعلی زنانی که تمایل به حضور در عرصه‌های کارآفرینی را دارند، بهتر است با دقت و وسواس بیشتری شرایط را بررسی کرده و قبل از ورود و درگیرشدن با چالش‌های جدی و متعدد این حوزه فرصتی را به کسب تجربه، یادگیری و اندوختن دانش ضمنی اختصاص دهند. بهتر است در حوزه‌هایی ورود کنند که اولا مبتنی بر نیاز جامعه و بازار باشد و ثانیا نیم‌نگاهی نیز به روند تکنولوژی‌ها و فناوری‌های روز دنیا داشته باشد و تلاش کنند تا برای نیازهای روز راه‌حل‌های خلاقانه ارائه دهند و بدین‌ترتیب هم به خلق ثروت بپردازند و هم در جامعه ایجاد ارزش کنند».

او تأکید می‌کند که زنان برای حضور مؤثر نیازمند یادگیری و آموزش مداوم و توانمندترشدن در حوزه‌های فردی و تخصصی هستند؛ «همچنین شبکه‌سازی و ارتباطات پیوسته با جامعه همفکر یکی از شیوه‌های ارزشمند در به اشتراک‌گذاری تجارب زیسته کارآفرینان و آموزش و راهنمایی نسل جوان بوده و کمک می‌کند تا با همفکری و هم‌افزایی به راه‌حل‌های جامع‌تری برای مشکلات عدیده این حوزه برسند. ضمن اینکه با افزایش دانش عمومی، زمینه‌های افزایش فرهنگ اجتماعی را نیز فراهم خواهند کرد. در این راستا وجود تشکل‌هایی مثل انجمن زنان کارآفرین با هدف کمک به سه‌گانه توانمندسازی، شبکه‌سازی و فرهنگ‌سازی در حوزه کارآفرینی زنان بسیار ارزشمند و حائز اهمیت است»./شرق

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: