به گزارش شفا آنلاین،واکنش آنها نسبت به اعتراض دیگر شهروندان هم دیدنی است. آنها نهتنها از کارشان شرمنده نمیشوند، بلکه دست پیش را هم گرفته و با واکنش تندی که نسبت به اعتراض طرف مقابل نشان میدهند، او را از تذکرش پشیمان میکنند.
شهرنشین بودن با شهروند بودن تفاوت بسیاری دارد. ماجرا فقط به مهاجرت کسانی مربوط نیست که از شهرهای کوچکتر یا از روستا به کلانشهرها بویژه پایتخت آمدهاند، چون بسیاری از ساکنان شهرهای بزرگ که همانجا به دنیا آمدهاند نیز با گذشت سالها هنوز نتوانستهاند از مفهوم شهرنشینی فاصله گرفته و به شهروندی مسئول تبدیل شوند.
کارشناسان شهری، تفاوتهایی را بین شهرنشین و شهروند قائل هستند که به حقوق شهروندی و بایدها و نبایدهای زندگی شهری مربوط میشود.
این که یک شهروند قوانین زندگی شهری را میپذیرد و خود را ملزم به رعایت آنها میداند؛ در حالی که شهرنشینها صرفا در یک شهر زندگی میکنند، بدون آنکه به قوانین زندگی شهری احترام بگذارند و خود را متعهد و مقید به رعایت آنها بدانند. اینها همان شهرنشینهایی هستند که فقط واژه شهروندی را یدک میکشند.
هنگامی یک شهرنشین به شهروند تبدیل میشود که حس تعلق خاطر به شهر در او زنده باشد. در طول سالهای گذشته و با توجه به رشد جمعیت شهری در کشور و بزرگتر شدن بیشتر شهرها، تبدیل فرآیند شهرنشین به شهروند نیز روندی رو به رشد داشته است، اما هنوز این روند نتوانسته آنگونه که باید و در میان همه شهروندان نهادینه شود.
قطعا در این مسیر سازمانهای متولی امور اجتماعی و فرهنگی که به واسطه نوع کارکردشان، ارتباط مستقیمی با شهروندان دارند، میتوانند در تقویت روح مسئولیتپذیری و پررنگتر کردن احساس تعلق شهروندان به شهری که در آن زندگی میکنند، نقش تاثیرگذاری ایفا کنند.
برگزاری دورههای آموزش شهروندی در فرهنگسراها، خانههای فرهنگ و سرای محلهها با هدف آشنایی متقابل شهروندان با حقوق شهروندیشان و در مقابل وظایفی که به عنوان شهروندان یک شهر بهعهدهشان است، در همه ردههای سنی و بخصوص کودکان و نوجوانان کمک خواهد کرد تا با تکیه بر این فعالیتهای فرهنگی ـ اجتماعی، حس تعلق بیشتری نسبت به شهرهایی که در آن زندگی میکنند، پیدا کنند.
جام جم