نخست اینکه اعلام حذف فقر مطلق همیشه بوده است و اعلام برنامه برای مبارزه با فقر به طور رسمی حداقل در برنامههای چهار نفر از روسای جمهور پیشین نیز قابل رصد است.
یک پژوهشگر حوزه سیاست رفاهی با اشاره به اینکه بند الف ماده 199 لایحه برنامه هفتم توسعه که دولت را مکلف میکند تا پایان برنامه هفتم، فقر مطلق را در کشور حذف کند باید از برنامه هفتم توسعه حذف شود، اظهار داشت: تحقق این هدف در برنامه هفتم شدنی نیست و حتما هدفگذاری حذف فقر مطلق در 5 سال واقعبینانه نخواهد بود.
حذف فقر مطلق تا پایان برنامه هفتم توسعه شدنی نیست
به گزارش شفا آنلاین:روزبه کردونی گفت: در عرصه سیاستگذاری عمومی، تعیین اهداف سیاستی (policy objective) غیرقابل تحقق یکی از عوامل شکست سیاستها، هدررفتن منابع، هرز رفتن ظرفیت سیستم اجرایی، گسترش فساد، نابودی امید و سرمایه اجتماعی و کاهش کیفیت زندگی مردم است لذا در شرایطی که نظام تصمیمگیر در عالیترین سند سیاستی کشور یعنی برنامه پنجساله توسعه در موضوعی با اهمیت یعنی حذف فقر مطلق یک هدف غیرقابل تحقق را عنوان میکند، مسئولیت مهم نهادهای پژوهشی و همه آنان که دغدغه مردم و این سرزمین را دارند این است که عالمانه، جسورانه، متعهدانه و صمیمانه خطای سیاستی تصمیمگیران را هشدار دهند.
رئیس سابق موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی در خصوص چرایی غیرقابل تحقق بودن هدفگذاری حذف فقر مطلق در برنامه هفتم توسعه اظهار داشت: نخست اینکه اعلام حذف فقر مطلق همیشه بوده است و اعلام برنامه برای مبارزه با فقر به طور رسمی حداقل در برنامههای چهار نفر از روسای جمهور پیشین نیز قابل رصد است. در سال 1374 لایحه فقرزدایی توسط دولت مرحوم رفسنجانی به مجلس ارائه شد. در سال 1384 سند کاهش فقر و هدفمند کردن یارانهها توسط دولت آقای احمدینژاد تصویب شد. در سال 1396 نیز آقای روحانی در مراسم تحلیف خود تاکید کرد که تا پایان دولت دوم (1399) فقر مطلق ریشهکن میشود و آقای رئیسی هم چندین بار بر لزوم ریشهکنی فقر مطلق در کشور تاکید کردهاند. بنابراین مشخص است که همه دولتهای پس از جنگ تحمیلی موضوع مبارزه با فقر، فقرزدایی و ریشهکنی فقر مطلق را به عنوان برنامه خود اعلام کرده بودند که البته هیچیک محقق نشد.
وی در ادامه افزود: دوم اینکه باید بدانیم جمعیت زیر خط فقر مطلق چقدر است. طبق مطالعات مراکز پژوهشی معتبر ازجمله موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی، معاونت رفاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، در خوشبینانهترین حالت در شرایط کنونی بیش از 35درصد جمعیت کشور زیر خط فقر مطلق است. بنابراین وقتی در برنامه هفتم از حذف فقر مطلق سخن گفته میشود بدین معناست که در مدت پنج سال 35درصد جمعیتی که زیر خط فقر مطلق هستند از فقر خارج شوند (حدود 28میلیون نفر).
کردونی ادامه داد: توجه به تجارب جهانی سومین نکته مهم در این زمینه است. در برزیل، برنامهFamilia Bolsa در سال ۲۰۰۳ با تحت پوشش قراردادن ۳/۶میلیون خانوار (شش درصد خانوارهای برزیل) آغاز شد و تا سال 2011 معادل 4/13میلیون خانوار (۲۰درصد خانوارهای برزیل) را تحت پوشش خود قرار داد و موفق شد ۱۶درصد نابرابری درآمدی را کاهش دهد، فقر مطلق را در برزیل نصف کند (از ۹/۷درصد کل جمعیت به ۴/۳درصد کل جمعیت). یکی از نکات مهم در اجرای برنامه پرداخت نقدی بولسا فامیلیا، سهم ناچیز تولید ناخالص داخلی در اجرای این برنامه بوده است. در سال ۲۰۰۳ هزینه طرح کمتر از سه دهم درصد تولید ناخالص داخلی و در سال ۲۰۱۱ حدود سه و نیم دهم درصد از تولید ناخالص داخلی برزیل را شامل میشد.
وی ادامه داد: بنگلادش دیگر تجربه موفق است. در این کشور آسیایی جمعیت زیر خط فقر مطلق فقر از 44.2درصد در سال 1991 به 17درصد در سال 2010 و 12درصد در سال 2016 کاهش یافته است یعنی درصد افراد زیر خط فقر مطلق فقر تقریبا به یک چهارم طی 25 سال کاهش یافته است.
این پژوهشگر ارشد حوزه رفاه و آسیبهای اجتماعی افزود: با این حساب باید دید آیا حذف فقر مطلق در 5 سال واقعبینانه است؟ مرور تجارب موفق کشورهای دنیا در مبارزه با فقر و بررسی تجارب سیاستی دولتهای گذشته در مواجهه با فقر نشان میدهد هدفگذاری از بین بردن فقر مطلق برای 35درصد جمعیت کشور ظرف پنج سال واقعبینانه نیست و امکان تحقق ندارد. تجربه برزیل به عنوان یک نمونه موفق بیانگر این است که در یک بازه زمانی ده ساله جمعیت زیر خط فقر مطلق از 23درصد به 14درصد کاهش یافته و حدودا نصف شده است. تجربه بنگلادش به عنوان یک نمونه موفق دیگر نیز نشان میدهد جمعیت زیر خط فقر مطلق در بازه زمانی 6 ساله 2010 تا 2016 حدود 5درصد کاهش یافته است. تجربههای مبارزه با فقر در جمهوری اسلامی ایران نیز نشان میدهد که در یک بازه زمانی 8 ساله (1376 تا 1384) 10درصد و در یک بازه زمانی 3 ساله (1388 تا 1391) که همزمان با پرداخت نقدی یارانهها بوده است، 5درصد جمعیت زیر خط فقر مطلق کاهش یافته است که نشان میدهد هدفگذاری برنامه پنجم توسعه، جاهطلبانه و دستنیافتنی است.
کردونی درباره پیشنهادات سیاستی قابل اجرا و تحقق برای درج در برنامه هفتم توسعه گفت: هدفگذاری واقعبینانه مستند به تجارب موفق بینالمللی و ظرفیتهای موجود در کشور باید مدنظر باشد. به نظر میرسد کاهش 10درصدی جمعیت زیر خط فقر مطلق در یک بازه زمانی 5 ساله (تا پایان برنامه هفتم) میتواند یک هدفگذاری جسورانه، جاهطلبانه و البته قابل تحقق به شرط تحقق همه الزامات باشد. بنابراین پیشنهاد میشود دولت سیزدهم صریح و شفاف کاهش 10درصدی جمعیت زیر خط فقر مطلق در یک بازه زمانی 5 ساله را به عنوان هدف کاهش جمعیت زیر خط فقر مطلق اعلام کند.
وی در پایان گفت: در ارزیابی سیاستهای گذشته، همانگونه که اشاره شد باید گفت تقریبا در تمام دولتهای گذشته پس از جنگ تحمیلی، موضوع مبارزه با فقر و حتی ریشهکنی فقر مطلق به عنوان هدف اولویتدار توسط رئیس دولت اعلام شده بود بنابراین ضروری است یک تصویر دقیق از سیاستهای تدوین و اجرا شده، هزینههای اختصاص یافته، تجارب موفق و ناموفق و چالشهای رویکردی، سیاستی، مالی و اجرایی در مسیر مبارزه با فقر در سه دهه گذشته ترسیم شود تا از درافتادن در دام اشتباهات گذشته اجتناب شود.ایلنا