دکتر حسینعلی شهریاری ،رییس کمیسیون بهداشت مجلس در گفت و گوی تفصیلی با شفا آنلاین اعلام کرد:
من نماینده بخشی از مردم ایران هستم؛ متاسفانه روزی نیست که فردی به من پیامک نزند و نگوید که پولی برای سیر کردن شکم فرزندان و خانواده خود ندارد یا پولی ندارد که دارو و درمان خانواده خود را تامین کند!!! یارانه ها خیلی خیلی کم است
گفت و گو: رضا حسینمردی
دکتر حسینعلی شهریاری ،رییس کمیسیون بهداشت مجلس در گفت و گوی تفصیلی با شفا آنلاین به مهم ترین سوالات مطرح در حوزه سلامت و مهم ترین دغدغه های موجود دراین بخش به خصوص در سال جدید پاسخ داد.
"آرزوی هر فرد در هر جامعه این است که اگر روزی بیمار شد، نگرانی و دغدغه درمان، دارو و دسترسی به پزشک مورد نیاز خود جهت معالجه را نداشته باشد . از سوی دیگر آرزوی هر پزشک نیز این است که بیماران به سهولت دسترسی به وی یا امکانات تشخیصی و درمانی داشته باشند.
همه دوست دارند از بهترین و پیشرفته ترین امکانات بهره مند شوند.
فراموش نمیکنم که در دوران مجلس هفتم، زمانی که با اعضا کمیسیون بهداشت و درمان خدمت حضرت آقا شرفیاب شدیم جمله ای ماندگار فرمودند: "وقتی فردی بیمار شد نباید چیزی جز دغدغه رنج بیمار داری برای خانواده وی وجود داشته باشد". نزدیک دو دهه از این موضوع گذشته و متاسفانه هنوز مفهوم این جمله تحقق پیدا نکرده است. البته در دوران دولت اول آقای روحانی، طی اجرای طرح تحول سلامت تا حدودی به مفهوم این بیانات نزدیک شدیم بگونه ای که وقتی بیمار به مراکز درمانی دولتی مراجعه میکرد واقعا نگرانی جدی از بابت هزینه های درمانی و تامین لوازم نداشت. تمام نیازهای بیمار از نظر دارو و تجهیزات بیمارستانی در بیمارستان تامین و در اختیار قرار میگرفت. البته این موضوع بار مالی فراوانی بر دوش دولت گذاشت و این فرایند حداکثر حدود سه سال ونیم بیشتر طول نکشید. خدمات القایی بوجودآمد و برای بیمارانی که به دلیل هزینه ها تا آن موقع اقدامی جهت درمان نکرده بودند فرصتی مناسب فراهم ساخت تا به مراکز درمانی مراجعه کنند. جامعه پزشکی به این خدمات القایی نیز تا حدودی دامن زد و همین حجم بالای هزینه ها موجب توقف طرح تحول سلامت شد.
به اعتقاد من هنگام تصویب قوانین در مجلس، جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجامع تصمیم گیر، اغلب اوقات ما آرزوهای خود را به قانون تبدیل می کنیم ولی از سه مساله غافل هستیم. یکی اینکه آیا منابع انسانی مورد نیاز در اختیار داریم؟ آیا منابع مالی کافی داریم؟ آیا توان مدیریتی کشور این ظرفیت را دارد که آنچه بصورت قانون مصوب شده است به اجرا در آید؟
تجربه نشان داده که متاسفانه فقط حدود بیست و پنج تا سی درصد قوانین برنامه هایی که در کشورنوشته شده تحقق پیدا کرده است.
در سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری تاکید شده بود که باید منابع پایداری از نظر مالی برای اجرای برنامه های حوزه سلامت تخصیص داده شود. طی سه دولت قبل این سیاست ها به شکل قانون در آمد و تاکید شد میزان ده درصد خالص در آمدهای حاصل از هدفمندی یارانه ها باید به حوزه سلامت اختصاص پیدا کند ولی متاسفانه با اینکه قانون است متاسفانه در هیچ دولتی محقق نشد!!!
در این دوره از فعالیتهای دولت جدید و حتی از دوران دولت قبل تصویب شده است که یک درصد از درآمد حاصل از مالیات بر ارزش افزوده باید برای سلامت، بهداشت و درمان اختصاص یابد. متاسفانه در دولت قبلی تحقق پیدا نکرد و در سال گذشته یعنی سال هزار و چهارصد که یک درصد ارزش افزوده به میزان هفده هزار و دویست میلیارد پیش بینی شده بود فقط حدود دوهزار میلیارد تخصیص دادند. امسال نیز تقریبا همین مقدار بود. این رقم سقف ندارد و یک درصد از هر میزان درآمد ناشی از ارزش افزوده باید به سلامت اختصاص یابد و محدودیت یا سقف ندارد. امسال نیز توانستیم از مقدار نوزده هزار و دویست میلیارد، تقریبا حدود هجده هزار میلیارد را بواسطه فشارهای خیلی زیاد در همین رابطه بگیریم.
به نظرمن تصویب
حذف ارز ترجیحی یک کار غیر کارشناسی است یا بدون اینکه زیرساخت های لازم آماده باشد در مجلس مصوب شده است که برای بودجه امسال یعنی هزار و چهارصد ویک به شکل قانون درآمد. اگر چه مصوب شد که هزینه دارو و خدمات درمانی به بیماران نسبت به شهریور سال گذشته(1400) نباید تغییر پیدا کند. با وجود اینکه در مجلس نیز بودجه قابل توجهی پیش بینی شد ولی بعد، دولت طرحی موسوم به "دارویار" به منظور اینکه هزینه های مردم افزایش پیدا نکند اعلام کرد.
متاسفانه الان تعداد قابل توجهی از اقلام دارویی در کشور کمبود داریم و همچنین تعدادی نیز افزایش قیمت داشته است.
نسخه الکترونیک از ایده تا عمل در قوانین مربوطه برنامه راه اندازی نسخه الکترونیک در کشور را مصوب کردیم که به نظر من قانون و مصوبه ای ایده آل محسوب میشود ولی آیا زیر ساختهای مناسب و ضروری آن را فراهم کردیم؟ اینترنت و امکانات مرتبط کامل نیست یا اینکه همکاران پزشک بویژه نسل قدیم همکاری نمیکنند یا اینکه بیمارستان های خصوصی همراه نیستند!!! حتی در بیمارستان های دولتی نیز مشکل داریم و گاهی پزشکان مجبور به نوشتن نسخه کاغذی هستند که یعنی باید بیمار بطور آزاد دارو تهیه کند. همچنین بخش خصوصی و داروخانه ها از ارائه خدمات با نرخ آزاد و غیر بیمه ای استقبال میکنند چون سرمایه و نقدینگی سریعتر به آنان بازخواهد گشت.
اما و اگرهای طرح "دارویار" حدود چهار هزار قلم دارو در کشور نسخه میشود که از این میزان حدود هزار قلم دارو تحت پوشش طرح "دارویار" قرار دارد. ارز ترجیحی حذف شده و بسیاری از داروها با قیمت پنج تا شش برابری نسبت به گذشته فروخته میشود. یعنی اگر بیمار نسخه ای به داروخانه ببرد دیگر با نرخ قبل و مطابق ارز ترجیحی محاسبه نمی شود در نتیجه دارو ها با قیمت جدید و گران است.
در کشور زیر ساختها آماده نیست و از سوی دیگر بیمه های درمانی متعددی نیز داریم. تبعیض آشکار بین سازمانها و ارگان ها در خصوص دادن خدمات سلامت به زیر مجموعه خود وجود دارد؛ مثلا مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری، هیات دولت، قوه قضاییه، شرکت نفت، بانک ها و دستگاه های اقتصادی... با بیمه های تکمیلی خود و شرایط بسیار قابل قبول با مراکز درمانی دارای درجه بالا قرارداد منعقد کرده واز بهترین امکانات و خدمات برای نیروی انسانی تحت پوشش بیمه درمانی خود بهره مند می شوند. بدین ترتیب عموم مردم، کارمندان و قشر ضعیف جامعه نمیتوانند استفاده کنند. با وجود بودجه حدود شش هزار میلیارد تومانی برای بیمه درمانی افراد فاقد بیمه، ولی بطور یقین چند میلیون نفر هنوز در کشور فاقد بیمه درمانی هستند!!! جمعیتی حدود هشت هزار نفر وجود دارد که باید از جیب خود بابت دارو و درمان هزینه کنند.
همه از وزارت بهداشت توقع دارندنکته مهم دیگر اینکه بین چهار تا هفت میلیون نفر اتباع بیگانه نیز در کشور ایران استقرار دارند و مجبورند خدمات خود را از نظام بهداشت و درمان ایران دریافت کنند؛ اکثر این افراد کسانی هستند که حتی پول ویزیت پزشک را نیز ندارند. آنان خیلی مواقع خدمات اورژانس دریافت میکنند و اورژانس بیمارستان ها موظف به ارائه خدمات فوریتی به تمام مراجعان است. هزینه های این حدود هشت میلیون نفر به جمعیت بالغ بر هشتاد و پنج میلیون نفری کشور اضافه می شود. حدود سی درصد خدمات حوزه سلامت به مجموعه وزارت بهداشت مربوط میشود ولی هفتاد درصد باقی وظیفه مشارکتی سایر دستگاه ها و ارگان های دیگر است که شاید در برخی موارد از ارائه خدمات شانه خالی کرده اند. وزارت جهاد کشاورزی، وزارت رفاه و تامین اجتماعی، سازمان ملی استاندارد، سازمان حفاظت محیط زیست و... که در ابعادی از سلامت مردم نیز دخیل هستند متاسفانه سهم خود را برای بهداشت ، درمان و سلامت مردم آنطور که باید پرداخت نمی کنند.
چون متولی سلامت وزارت بهداشت و درمان است انتظار حداکثری ارائه خدمات فقط از این وزارتخانه است و همه از وزارت بهداشت توقع دارند.
تامین سلامت برای مردم نباید فقط "شعار" باشددولتمران در همه نقاط دنیا برای جلب نظر و گرفتن رای از مردم با شعار تامین و رفاه اجتماعی و توجه به سلامت، تبلیغات میکنند و در کشور ایران نیز چندین دوره است که این شعار "مد" شده و کاندیدای ریاست جمهوری روی این موضوع مانور می دهند. ولی چیزی که در عمل رخ میدهد چیزی نیست که در گذشته شعار آن داده شده است؛ شاید منابع مالی دچار کمبود شده و حتی اگر دولت نیز مصوبه ای در این راستا دارد اما در عمل محقق نمی شود. در این میان سازمان امور استخدامی، سازمان برنامه و بودجه و سازمان های بیمه گر نیز برای عملی شدن این وعده دخیل هستند ولی گاهی همراهی نمیکنند.
من به عنوان یک هموطن شرمنده می شوم وقتی میبینم که بیماران و مردم اینقدر دچار مشکلات می شوند. بیمار به بیمارستان دولتی مراجعه میکند ولی توانایی تهیه تجهیزات درخواست شده را ندارد چون گران است و بیمارستان نیز موجود ندارد. به عنوان نمونه چند وقت پیش یک بیمار به یکی از مراکز درمانی بزرگ کشور برای عمل جراحی تعویض دریچه قلب مراجعه کرد، هزینه دریچه با وجود حمایتهای هیات امناء ارزی حدود یکصدوبیست میلیون تومان اعلام شد ولی متاسفانه بیمار از پرداخت آن عاجز بود. این دریچه قلب در شرایط عادی و بصورت آزاد حدود پانصد میلیون تومان قیمت دارد. متاسفانه از این دست مشکلات کم نیست.
با وجود شعارهای خوب و قانونهای مصوب بسیار خوب و تعیین منابع مالی برای محقق شدن آن ولی به دلیل تخصیص ندادن و نا توانی پرداخت هزینه از سوی خزانه دولت، متاسفانه همچنان مشکلات وجود دارد.
ضعف نظام ارجاع، پزشک خانواده و پیامدهای ناگوار گرانی دارواولین مکاتبه های خودم را مهر ماه سال 1400 با معاون محترم رییس جمهور داشتم و از نگرانی ها در خصوص کمبود و گرانی دارو گفتم. 22دیماه 1400 که قرار بود ارز ترجیحی حذف شود من نگرانی های خود را در خصوص پیامدهای ناگوار آن نوشتم و طی نامه های جداگانه ای به سران سه قوه تقدیم کردم. قانون متاسفانه تصویب شد و من مجدد در خرداد ماه امسال از نگرانی های خودم در خصوص بحرانی که برای دارو پیش خواهد آمد به سران سه قوه نامه نوشتم و متاسفانه بحران در مهرماه اتفاق افتاد. من سیزده مورد مکاتبه کردم و اکثر آن رسانه ای شد تا بدین ترتیب همه بدانند و اتمام حجت کرده باشم.
البته باید دانست که هیچگاه دولت ها از پس هزینه های درمان بر نیامده اند و خیریه ها یا مردم به کمک دولت شتافتند. اگر بخواهیم قانون خوب اجرا شود باید به سه نکته توجه کرد؛ باید ابتدا پیش بینی کنیم سپس منابع آن را در نظر بگیریم و بی جهت به مردم وعده وعید ندهیم.
باید با مردم صادقانه برخورد کرد اگر مشکلات را صادقانه به مردم بگوییم که منابع مالی کشور مشخص و توانایی های ارائه خدمت به همین مقدار است تا این سطح خدمات را بدهیم، بطور حتم مردم متوجه می شوند. البته مردم ایران لایق دریافت بهترین خدمات روز دنیا در کشور هستند ولی آیا منابع مالی حوزه بهداشت و درمان کفاف آن را خواهد داد؟؟ خیلی چیزها را هم به مردم میگوییم ولی در عمل انجام نمیدهیم و همین باعث نارضایتی می شود. مردم فهیمی داریم وباید با آنان روشن و صادق صحبت کرد.
سالهاست بر ارائه سطح بندی خدمات سلامت، نظام ارجاع ، پزشک خانواده و... تاکید داریم و میتوانیم این قانون را اجرا کنیم پس چرا اجرا نمی شود. در شرایطی که اگر بخواهیم قانون در خصوص این موارد که گفته شد اجرا شود، منابع مالی آن قابل تامین شدن است.
چرا وقتی یک سرماخوردگی ساده داریم باید به یک متخصص و فوق تخصص مراجعه کنیم؟ این نوعی بی توجهی به نظام ارجاع و سطح بندی خدمات بهداشتی درمانی است.در بسیاری از نقاط دنیا نظام ارجاع برقرار است و ارائه خدمات درمانی و تشخیصی از جایگاه پزشک خانواده بهره می برد و سطح بندی یعنی همین.
نمی توان برای یک شهر سی هزار نفری یا پنجاه هزار نفری یک دستگاه ام.آر.آی اختصاصی نصب کرد.یقین بدانید تعداد دستگاه های سی. تی اسکن، ام.آر.آی، تجهیزات تصویر برداری پزشکی درایران، چندین برابر کشور انگلستان است. برخی اوقات در ایران روی روابط سیاسی و فشاری که نمایندگان و استانداران به دولت می آورند، امکاناتی مانند ام.آر.آی، سی تی اسکن و... برای شهر خود درخواست میکنند. تجهیزات گران و نگهداری آتن نیز پر هزینه است. الان برد الکترونیک یک دستگاه رادیوتراپی در زاهدان خراب شده و طبق اعلام تعمیر آن حدود نهصد میلیون تومان هزینه دارد.
بیمه ها هنوز به مراکز درمانی بدهکارندمتاسفانه بیمه های درمانی همچنان ماه های زیادی معوقات دارند و باید بدهی های قبلی خود را به بیمارستان ها پرداخت کنند تا مرکز درمانی بتواند به ارائه خدمات خود ادامه دهد. بیمه های درمانی از جمله تامین اجتماعی معوقات یکساله دارند. بیمارستانهای کشور به نوعی ورشکسته اند واگر بپرسید با چه کسری بودجه ای وارد سال آینده می شوید، حداقل این بدهی از چهل میلیارد تومان در یک مرکز درمانی کوچک شروع می شود وتا هشتصد میلیارد تومان برای یک بیمارستان بزرگ افزایش می یابد. بارها به سازمان برنامه و بودجه در مورد تخصیص به موقع بودجه و منابع مالی گفته شده است.
چند وقت پیش خدمت آقای رییس جمهور عرض کردم : "عزیزان ما در سازمان برنامه و بودجه، معنی سلامت را شاید آنطور که ما میدانیم متوجه نمی شوند" یعنی شاید دیدگاه دیگری دارند! در یک جلسه دیگر در ستاد ملی مبارزه با کرونا مجدد به آقای رییس جمهور گفتم: "به نظر می آید عزیزان ما در سازمان برنامه و بودجه با وزارت بهداشت و جامعه پزشکی عناد دارند برای اینکه منابع مالی مصوب را نمی پردازند"! همیشه انتقاداتی بین مجلسی ها و دولتی ها و جود دارد و همدیگر را مورد انتقاد قرار می دهیم و تقصیر ها را گردن دیگری می اندازیم. زمانی که این دعواها بین مجلس، دولت و سیستم بودجه ای و اجرایی کشور وجود داشته باشد، اتفاقات خوب متصور نخواهیم بود و نتیجه مناسبی نمی توان گرفت.
نگران کوچ پزشکان و کادر درمان هستیم من دانش آموخته سال 1356 رشته پزشکی دانشگاه جندی شاپور اهواز هستم و به محض فارغ التحصیلی به عنوان عضو سپاه بهداشت در یکی از روستاهای سیستان جهت خدمت حضور پیدا کردم. من وضعیت بهداشت و درمان قبل از انقلاب را دیدم. تقریبا تمام پزشکان هندی، بنگلادشی، پاکستانی بودند که حتی امکان برقراری ارتباط زبانی نداشتند. آن زمان در شهرستان زابل، فقط یک پزشک هندی جراح داشتیم که همه کارها را انجام میداد ولی تخصص های دیگر مانند زنان ، اطفال، گوش حلق و بینی... وجود نداشت. به حمد خدا انقلاب شد و وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی شکل گرفت در اصل وزارت بهداری از وزارت علوم جدا شد و این سرآغاز تربیت پزشک شد. ما اکنون پزشک صادر میکنیم و از نظر پزشکی در دنیا کم نظیر هستیم و پزشکان حاذقی داریم. هیچ خدمت پزشکی وجود ندارد که در دنیا ارائه می شود ولی در ایران نباشد. با وجود تلاش فراوان برای تصویب منابع مالی مناسب جهت حفظ و جذب پزشکان در مناطق محروم کشور ولی استقبال وجود ندارد. متاسفانه مالیاتهای آنچنانی تعیین شد بگونه ای که موجب کوچ پزشکان از مناطق محروم و شهرهای کوچک به تهران، شهرهای بزرگ و مناطق استان ها شده است. نظارت در شهرهای بزرگ کمتر است ولی هرچه شهرستان کوچک باشد کارها بیشتر زیر ذره بین و نظارتها با فشار بیشتر است. پول خوب نمی دهیم، فشار زیاد هم وارد میکنیم، مالیات بر در آمد پزشکان را افزایش می دهیم و بدین ترتیب زمانی که تعهدات قانونی پزشک تمام شد از شهر محل خدمت خود کوچ می کند.
هرچه تذکر دادیم برای پزشکانی که بطور تمام وقت به مردم نیازمند و مناطق محروم خدمت ارائه می دهند، مالیات پلکانی محاسبه نکنید متاسفانه مورد توجه قرار نگرفت! پزشک در بخش خصوصی ده درصد مالیات می دهد ولی پزشکی که تمام وقت در مراکز درمانی مناطق محروم خدمت میکند تا سی و پنج درصد مالیات می پردازد؛ نتیجه این خواهد شد پزشک خدمت خود را بطور پاره وقت انجام می دهد و بقیه فرصت خود را در بخش خصوصی صرف خواهد کرد. قوانین خوبی برای حضور پزشکان در مناطق محروم داریم ولی با برخی مداخلات متاسفانه به آن عمل نمی شود. در چنین شرایطی شاهد مراجعه بیماران از مناطق محروم به مراکز درمانی شهرهای بزرگ و تهران هستیم و دلیل آن نبودن پزشک و امکانات در مناطق محروم است یعنی بیمار بدلیل نیاز به امکانات بیشتر و تخصص های بالاتر مجبور است از سیستان و بلوچستان، هرمزگان، ایلام، کردستان و سایر شهر ها به تهران سفر کند. وقتی پزشک و بیمار راضی نباشند هر دو چاره ای ندارند که نیازهای خود را در شهر های دیگر پاسخ بگیرند. مردم تصور میکنند هر چه شهر بزرگتر و کلان باشد پزشکان بهتری دارد و مراکز درمانی آن پرستیژ بیشتری دارند ولی باید دانست که متخصص و پزشکی که دانش آموخته دانشگاه علوم پزشکی است و مدرک تحصیلی وی مورد تایید وزارت بهداشت بوده است، تفاوتی ندارد که در یک روستا طبابت کند یا در یک بیمارستان لوکس تهران خدمت ارائه دهد. بیمار حاضر است که زندگی خود را بفروشد و هزینه درمان بیماری خود یا خانواده را در بیمارستان خصوصی شهر بپردازد. باید پرسید با این اوضاع کرامت انسانی و منشور حقوق پزشک و بیمار که بسیار مهم است در واقع چقدر رعایت می شود؟
کمبود عضو هیات علمی، نگرانی مهم آیندهبرخوردی که یک پزشک در بیمارستان خصوصی دارد با رفتار پزشک در بیمارستان دولتی نیز در جذب و رضایتمندی بیماران نقش دارد. ظاهر و نظافت بیمارستان، برخورد پرسنل و پرستاران، حتی غذای بیمارستان در جذب یا دفع بیمار به یک بیمارستان نقش دارد و حتی حاضر است بخاطر بستری و درمان در بیمارستان مورد نظر خود پول قرض بگیرد و به هر آب و آتشی بزند. باید پزشک و پرسنل در یک بیمارستان دولتی را بگونه ای تامین کنیم که از ارائه خدمت در آنجا احساس رضایت و افتخار داشته باشد. باید کاری کنیم که یک پزشک افتخار کند در یک بیمارستان دانشگاهی و دولتی، عضو هیات علمی باشد ولی متاسفانه کار به جایی رسیده که عده ای از پزشکان تمایلی ندارند تا عضو هیات علمی باشند. حتی در بخش هایی از مراکز درمانی دانشگاه های بزرگی مانند علوم پزشکی تهران، کسی حاضر به عضویت در هیات علمی نیست و با کمبود استاد و مدرس مواجه هستیم. برای اینکه نتوانستیم در بیمارستان های دانشگاهی و دولتی جایگاه این عزیزان را حفظ کنیم. شاید به اعتقاد من در برخی مواقع حرف های پوپولیستی زیاد زدند! حرفهایی که بوی تفکر سوسیالیستی دارد! به نظر من معنی "عدالت"، همیشه با "مساوات" و برابری یکسان نیست. در قرآن نیز انسانها مساوی نیستند و بر اساس تقوا و عمل صالح طبقه بندی می شوند. در کارها نیز افراد با هم یکسان نیستند. یک فرد تحصیل کرده که حدود سه دهه از عمر خود را صرف کسب علم، درس و تحصیل کرده و یا در حوالی دهه چهارم زندگی خود فارغ التحصیل شده است با یک فردی که که از پانزده سالگی وارد بازار کار و خدمات فیزیکی شده یکسان نیست. نمیتوان حق الزحمه کار فکری و علمی را با کار فیزیکی و بدنی مقایسه کرد؛ هیچ نقطه دنیا اینطور نیست. اینکه درآمد یک کارگر با یک پزشک برابر باشد. نتیجه این تفکر غلط آن است که طی سالهای اخیر تعداد فراوانی از پزشکان و پرستاران کشورمان به خارج مهاجرت کردند. قبلا میگفتند پزشکان در پمپ بنزین کار میکنند و موضوعات دیگر... ولی الان اساتید کشورمان در بزرگترین مراکز درمانی خارج از کشور همین فعالیت درمانی که در ایران انجام میدادند به بیماران کشورهای خارج ارائه می دهند. حتی در کشورهای اروپایی و استرالیا پزشکان، پرستاران و کادر اتاق عمل جهت اشتغال به سرعت جذب مراکز درمانی می شوند. کشورهای حاشیه خلیج فارس برای پزشکان و کادر درمانی ایرانی فرش قرمز پهن کردند. گفته میشود؛ آمار های متفاوتی وجود دارد بگونه ای که بررسی ها از روی تکمیل فرم های ارائه شده به سازمان نظام پزشکی حاکیست، طی دو سه سال اخیر حدود چهار هزار و پانصد نفر پزشک و کادر درمانی ایران از کشورمان خارج شدند. امروزه اگر با دانشجویان پزشکی صحبت کنید و از آینده حضور آنان بپرسید متوجه خواهید شد که در واقع چند نفر تمایل قلبی دارند تا در کشور بمانند!! خیلی از کشورهای اروپایی و آمریکایی معتقد اند که دلیلی ندارد با این حجم زیاد هزینه ها برای تربیت پزشک و کادر درمانی اقدام کنیم بلکه کشورهای مختلف از جمله کشورهای در حال توسعه پزشکان فارغ التحصیل و آماده خدمت را تربیت کرده اند فقط کافیست که اجازه ورود بدهیم و جذب کنیم!
مشکلات فراوانی در این حیطه وجود دارد که به اعتقاد من حل شدنی است. باید با مردم صادق باشیم، توانایی مملکت را به مردم بگوییم و سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در رابطه با پزشک خانواده، نظام ارجاع، نسخه الکترونیک و تامین منابع مالی پایدار برای حوزه سلامت باید مورد توجه قرار گیرد.
باید از خودمان شروع کنیم. حتما دیدید که نخست وزیر یک کشور با دوچرخه به محل کار میرود یا یکی از وزراء این کشور خارجی وقتی بیمار شد در نوبت ویزیت قرار گرفت یا اینکه برای انجام خدمات تصویر برداری پزشکی نوبت های بسیار طولانی در اروپا وجود دارد... . اگر از من نماینده مجلس، وزیر، نماینده دولت، بزرگان قوه قضاییه، اجرای قوانین از خودمان شروع شود میتوانیم برای مردم هم قوانین را به خوبی اجرایی کنیم. اینطور نمی شود که ما خودمان از بهترین خدمات استفاده کنیم و مردم را مجبور کنیم از یک مسیر دیگر برای دریافت خدمات خود استفاده کنند. یکی از پزشکان ایرانی که در کانادا کار میکند چند وقت پیش میگفت: مدت 24ساعت در اورژانس منتظر شد تا نوبت ارائه خدمات به فرزند ایشان برسد. روند خدمات در سیستم دولتی مشخص است و اگر کسی نمیتواند باید به بخش خصوصی برود و هزینه آن را نیز بپردازد. باید به مردم صادقانه بگوییم منابع مالی حوزه سلامت در همین محدوده است که خدمت ارائه می شود واگر بیشتر از این بخواهید باید هزینه آن را بپردازید و از بخش خصوصی استفاده کنید؛ اگر امکان مالی ندارید همانند مسئولین کشور باید از بخش دولتی استفاده کنید. من بعید می دانم که به سادگی بتوانیم این موارد را اجرایی و عملیاتی کنیم.
مجمع خیرین سلامت با همراهی مردم به حاکمیت کمک میکندخوشبختانه خیرین سالانه حدود یکهزار و پانصد میلیارد تومان در حوزه بهداشت و درمان به روش های مختلف به مجمع خیرین سلامت کشور کمک میکنند. صدها انجمن خیریه کوچک و بزرگ در کشور داریم که هزاران میلیارد تومان برای امور درمانی و خیریه کمک صرف می کنند. موسسه خیریه "محکم" به مدیریت آقای دکتر دلشاد، موسسه خیریه "محک" برای حمایت از کودکان مبتلا به سرطان، مجموعه خیریه "زنجیره امید" برای امور سلامت کودکان به مدیریت خانم مریم مرعشی، ... برخی نمونه های خوب در این زمینه اند. در این میان باید دانست که خیرین اقدام به نیت می کنند و در هر زمینه ای میتوانند یاری رسان باشند. لزومی ندارد که حتما خیرین درمانگاه یا خانه بهداشت بسازند بلکه حتی میتوانند برای امور بهداشت و پیشگیری و پژوهش نیز سرمایه گذاری کنند. در این مسیر راهنمایی لازم از سوی مجمع خیرین سلامت و حتی دانشگاه های علوم پزشکی ارائه خواهد شد. خوشبختانه بانوان کشور در امور خیریه کشور کارهای ارزشمندی انجام داده اند. مشارکت زنان در مجمع خیرین سراسر کشور درصد قابل توجهی را به خود اختصاص داده است. بهداشت، پیشگیری و پژوهش اولویتهای مهمی برای مشارکت خیرین کشور است.
چرایی نبود اولویت برای سلامت در کشوربسیاری از دولتها در شعار های خود به سلامت توجه ویژه دارند؛ ولی در عمل شاید اولویتها چیزهای دیگری است. در دولت اول روحانی، موضوع سلامت در میان اولویتها قرار داشت و منابع قابل توجهی در دوران وزارت دکتر حسن قاضی زاده هاشمی برای این وزارتخانه تخصیص یافت. خاطره ای دارم از دعوت ایشان برای افطاری ماه مبارک رمضان در منزل خودم؛ همان موقع به آقای دکتر قاضی زاده هاشمی تاکید کردم که حوزه بهداشت و درمان آنطور نیست که پس از چند ماه به دلایل مختلف و مشکلات پیش آمده رها شود؛ چرا که مردم صدمه خواهند دید. گفتم اگر میخواهید وزیر بشوید باید به اصطلاح خیلی "دنده پهن" باشید و در مقابل مشکلات مدیریت کنید چون به عنوان مثال نمایندگان مجلس گاهی برای رفع مشکلات و امور مردم منطقه خود خواسته هایی دارند که باید نظر آنان تامین شود یا با آن مخالفت کرد. به ایشان گفتم: با این روحیه ای که من از شما می شناسم آیا میتوانید بسیاری از مشکلات و مخالفتها را تحمل کنید و شانه خالی نکنید؟ گفت: مدیریت می کنم؛ البته ایشان درست گفت. به همین خاطر در مدت تصدی شاید فقط یکبار به مجلس آمده باشد و پاسخگوی سوالات نمایندگان بوده باشد. مشکلی هم نداشت چون هم در انتخاب روسای دانشگاه های علوم پزشکی با نمایندگان استان ها مدیریت و همفکری کرد و هم پول خوبی در اختیار ایشان قرار گرفته بود. دولت بودجه خوبی برای بهداشت و درمان در اختیار ایشان قرار داد و توانست خانه های بهداشت و مراکز بهداشتی درمانی و محل اسکان پزشکان را بسازد و راه اندازی کند. وزارت بهداشت آن زمان حقوق خوبی به پزشکان در روستاها داد تا بمانند و خدمت کنند. ولی زمانی که در دولت بودجه در اختیار ایشان قرار نگرفت، رها کرد و رفت. ایشان دید اگر در این وضعیت جدید بماند هرآنچه ساخته از بین خواهد رفت. بدین ترتیب الان خدماتی که در آن زمان پایه گذاری و ارائه شده بود از بین رفته است.
نگران افزایش بیشتر هزینه های درمانی مردم هستمآقای رییسی نیز در صحبت های خود تاکید کرده است که سلامت و رفاه اجتماعی مردم یکی از چهار اولویت دولت ایشان خواهد بود. ولی در لایحه بودجه جدیدی که برای سال آینده(1402)به مجلس داده شده است، ما این را احساس نمی کنیم! باید بسیاری از موارد مشکلات بودجه بر طرف شود وگرنه مشکلات بسیار جدی در زمینه تامین دارو و تجهیزات پزشکی و درمانی برای سال آینده بوجود خواهد آمد. هزینه های مردم بطور قطعی افزایش پیدا خواهد کرد و با این قیمت "ارز" مردم در تامین تجهیزات درمانی خود مشکلات جدی خواهند داشت. دستگاههای پزشکی و نگهداشت آن هزینه بالایی خواهد داشت. با این قیمت ارز نه تنها بخش دولتی بلکه بخش خصوصی نیز امکان خرید لوازم وتجهیزات و نگهداری از آن را نخواهد داشت. تعرفه باید چندین برابر افزایش یابد ولی از سوی دیگر بیمه ها بودجه ومنابع مالی ندارند. من نگرانی ها را مجدد خدمت آقای رییس جمهور نوشته ام و خواستار یک جلسه حضوری با ایشان شدم تا هشدار لازم را بدهم.
همین الان بیمه ها امکان پرداخت بدهی بیمارستان ها را ندارند ولی در چنین شرایطی آقای اسماعیلی رییس دفتر ریاست جمهور چند وقت پیش در برنامه "صف اول" تلویزیون، گفت: از خرداد ماه هر کسی از طریق سیستم ارجاع به بیمارستان های دولتی مراجعه کند رایگان خدمات میگیرد. باید پرسید با کدام پول و از طریق چه منابع مالی می خواهید خدمات درمانی را رایگان کنید؟ کجا منابع مالی را پیش بینی کرده اید؟ باید صحبت هایی برای مردم کرد که امکان تحقق داشته باشد وگرنه این حرف ها کارشناسی شده نیست و میتواند به جایگاه رییس جمهور نیز لطمه بزند.
من پیش بینی می کنم با وضعیت موجود و آنچه در بودجه سال آینده ذکر شده است در رابطه با دارو، تجهیزات پزشکی و هزینه های درمانی افزایش قیمت شدید خواهیم داشت و مردم دچار مشکل خواهند شد و با این گفته که سلامت اولویت اول این دولت خواهد بود تناقض دارد.اگر آقای رییس جمهور به این موضوعات که گوشزد کردم توجه نکردند، مراتب را خدمت حضرت آقا ارسال خواهیم کرد.
البته آقای رییس جمهور خیلی اوقات صحبتها را گوش می کنند و به مدیران مربوطه دستور می دهند ولی خیلی اوقات زیر مجموعه کارها را انجام نمی دهد.
مهمترین اولویتها موضوع غذا، درمان و دارو استبه نظر من سیر کردن شکم مردم و توجه به غذا و تغذیه مردم اولویت مهم و نخست است. به نظر من الویت دوم حفظ سلامت مردم است و اگر به این دو الویت فکر و توجه کنیم، می توانیم در اولویتهای بعدی به مسائل دیگر کشور فکر کنیم و امورات را اداره کنیم.
من نماینده بخشی از مردم ایران هستم؛ متاسفانه روزی نیست که فردی به من پیامک نزند و نگوید که پولی برای سیر کردن شکم فرزندان و خانواده خود ندارد یا پولی ندارد که دارو و درمان خانواده خود را تامین کند!!! یارانه ها خیلی خیلی کم است و وقتی قیمت ها افزایش پیدا کرده و تورم بالاست، وقتی ارز ترجیحی برداشته می شود شاهد شش و هفت برابر شدن قیمت ها خواهیم بود. یارانه ها همسو با هزینه ها و تورم کشور نیست. یارانه ها باید چند برابر شود و البته اگر دولت منابع مالی آن را داشت، حتما پرداخت میکرد. شخصی که در ایام انتخابات در صحبتهای انتخاباتی خود گفت: "اگر من رییس جمهور بشوم یارانه ها را چند برابر می کنم"، ایشان الان هم در دولت است؛ پس بیاید و یارانه ها را چند برابر کند. باید طوری شعار بدهیم که توان اجرای آن را داشته باشیم.
سیگار و دخانیات مغفول از اخذ مالیات منطقینماینده دولت در صحن علنی (رییس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز) با افزایش مالیات سیگار و دخانیات مخالفت کرد. وزیر صمت نیز در نامه ای به آقای قالیباف رییس مجلس خواسته بود که میزان مالیات بر مواد دخانی افزایش نیابد. البته من همزمان در ستاد مقابله با کرونا در جلسه دیگری بودم و بعد که متوجه این خواسته ها شدم با ریاست محترم جمهور موضوع را مطرح کردم و ایشان نیز به وزیر مربوطه و نماینده دولت تذکر داد. در مجلس نیز قطعا این موضوع که مخالف افزایش مالیات بر دخانیات و سیگار هستند ذی نفعانی دارد ولی من از ورود به این موضوع خودداری می کنم. چند وقت پیش دعوایی با یکی از این عزیزان کردم ولی تاثیری نداشت.
الان دولت حدود شش هزار میلیارد برای سیگار و دخانیات مالیات وضع کرده است ولی تا بیست هزار میلیارد نیز امکان اخذ مالیات از سیگار و دخانیات وجود دارد. این مالیات باید برای هزینه های درمانی و تامین سلامت مردم صرف شود و در قانون هم تاکید شده که نیمی از این به وزارت بهداشت برسد و بقیه بین وزارت ورزش و جوانان همچنین آموزش و پرورش تخصیص داده شود. الان با همین مقدار شش هزار میلیارد تومانی که دولت تعیین کرده خیلی ها مخالف هستند. تلاش برای رد این مصوبه در صحن علنی مجلس وجود دارد و بهانه آنان نیز جلوگیری از قاچاق سیگار و دخانیات به داخل کشور است. من معتقدم چون دولت توانایی مبارزه با قاچاق را بطور منطقی ندارد، فشار را بر مردم وارد می کند. مرز های کشور و مبادی ورودی که مراقبت می شود و نیروهای لازم مستقر هستند، پس این حجم قاچاق از کجا می آید؟ من فکر میکنم قاچاق بشکلی مدیریت شده وارد کشور می شود. سیگار بطور مدیریت شده به داخل کشور قاچاق می شود. جالب اینکه تنها چیزی که ایران تحریم نیست، سیگار و دخانیات است!!!
هیچ گاه نخواستم که در میان دولتمردان باشممن حاضر نیستم در شرایط موجود با دولت ها کار اجرایی انجام دهم. کار کردن در دولت با این مجلس بسیار دشوار است. اینکه شما وزیر باشید و هر روز به مجلس فراخوانده بشوید تا پاسخ مشکلات مردم و نمایندگان را بدهید بسیار سخت است. شما باید پاسخ خیلی از چیزهایی را بدهید که در اختیار و توان نیست! وزیر میخواهد قانون مصوب مجلس را اجرا کند ولی از سوی دیگر نماینده مجلس از وزیر میخواهد که امکانات مورد نیاز شهر مورد نمایندگی خود را تامین کند؛ مثلا بر خلاف مصوبه قانون نماینده مجلس برای شهرستان خود دستگاه ام.آر.آی میخواهد یا تجهیزات دیگر... . گاهی آنچنان وزیر در فشار قرار میگیرد که مجبور می شود به آن خواسته پاسخ مثبت بدهد. هیچگاه نخواستم وزیر باشم یا در دولت کار کنم. ولی یک نماینده مجلس میتواند هر کسی را احضار و تحقیق تفحص کند.
همه روزها و هفته های کاری من صرف امور مردم می شودمن در طول هفته هم در مجلس حضور دارم و هم تمام پیامکها و تماس های تلفنی را پاسخ می دهم البته بجز پیامک هایی که درخواست کار و استخدام دارند که بالغ بر پانصد پیامک در طول هفته است و متاسفانه امکان و توانایی رسیدگی به آن را ندارم. مجلس نمیتواند مجوز استخدام بدهد چون بار مالی بر خلاف اصل هفتاد و پنج قانون اساسی دارد و شورای نگهبان رد می کند. طی تماس ها و پیامک ها مردم وعده های دولت را جهت محقق شدن از من میخواهند. استخدام در اختیار ما نیست ولی با این وجود بارها از رییس جمهورهای وقت خواستم اما مقدور نبوده است. من عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی ایران و مسئول گروه بهداشت و تغذیه فرهنگستان هستم. همچنین عضو شورای آینده نگری فرهنگستان علوم پزشکی نیز هستم و بطور هفتگی در جلسات فرهنگستان حضور داشته و خواهم داشت. دبیر کل مجمع خیرین سلامت کشور نیز هستم و پس از درگذشت مرحوم حاج آقا نیری این مسئولیت به من رسید که خدمتگزاری می کنم. البته در تخصص چشم پزشکی هم هنوز طبابت میکنم چون معتقدم اگر اعتباری بین مردم دارم بخاطر نمایندگی مجلس نیست بلکه بخاطر دوازده سال خدمت در زاهدان است. من پایه گذار دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی زاهدان هستم که دوازده سال پیش آن را راه اندازی کردم. فکر می کنم بخاطر خدمات صادقانه ای که طی این مدت به مردم ارائه کردم در محضر این هموطنان اعتبار دارم. الان هم هر زمان به زاهدان می روم به مردم در بیمارستان چشم پزشکی زاهدان خدمت میکنم. این بیمارستان یکی از مجهزترین و مدرن ترین بیمارستان های چشم پزشکی ایران و جهان است که از تجهیزات روز دنیا بهره مند است. طبق قراری که با مردم از گذشته داشتم در این بیمارستان دانشگاه خدمت جراحی چشم و ویزیت ارائه میکنم. البته در تهران نیز چند ساعتی در "بیمارستان چشم پزشکی نگاه" در حد ویزیت و معاینه بیماران طبابت می کنم. من وقت آزاد اصلا ندارم و به هیچ عنوان در فضای مجازی نیستم. فقط پیامکها و تماس ها را پاسخگو هستم.
بخشی از موفقیتهای خود را مدیون همراهی همسرم هستمقبل از انقلاب زمانی که ازدواج کردم، دانشجوی سال چهارم پزشکی دانشگاه جندی شاپور اهواز بودم. آن زمان به دلایل و شرایط موجود صلاح دانستم تا ازدواج کنم که بدین شکل توصیه دین اسلام را عملی کرده باشم. همسرم طی این سالها تمام سختی ها و مشکلات پیرامون را تحمل کرده است. به لحاظ کاری و حتی اعتقادی و دینی مدیون همسرم هستم چون ایشان و خانواده محترم همسرم خیلی مذهبی هستند و در این مسیر نیز به من کمک کردند. زمانی که همسر انسان با اعتقادات او همسو باشد اثرات زیادی در پیشرفتهای کاری و عقیدتی ایجاد خواهد کرد. همسرم زمانی که با من ازدواج کرد هنوز دیپلم نگرفته بود ولی اکنون فوق لیسانس "مطالعات زنان" دارد و برنامه های مذهبی و اعتقادی خود را در حوزه های علمیه تهران دنبال میکند؛ حاصل زندگی ما چهار فرزند دختر است و از این عزیزانم شش نوه دارم. دختر بزرگم پزشک است، دختر دوم استاد شیمی فیزیک دانشگاه آزاد است، دختر سوم فوق لیسانس اقتصاد دارد و دخترم چهارم ما فوق لیسانس صنایع دستی است.
آرزوی شما برای مردم در سال آینده چیست؟برای هموطنان عزیزم همیشه آرزوی سلامت و بهروزی دارم. همیشه آرزو میکنم که هیچ کسی در هیچ زمان دچار بیماری نشود بخصوص در شرایط کنونی که دردسرهای فراوانی از جمله تهیه دارو و تجهیزات پزشکی و حتی دسترسی به پزشک مورد نظر به همراه خواهد داشت. بیمار حق انتخاب پزشک معالج خود را دارد. بیماری های صعب العلاج موجب صرف هزینه های فراوان درمانی خواهد شد. آرزو دارم که خداوند فرزند معلول و بیمار به هیچ خانواده ای ندهد. تولد فرزند بیمار و معلول در خانواده که البته و متاسفانه تعداد آنها کم نیست، مصیبت بزرگی برای یک خانواده و جامعه ایجاد میکند. اگرچه در قرآن کریم آمده است که خداوند بندگان خود را در سختی و دشواری ها آزمایش میکند ولی ما به عنوان بندگان از حکمت خداوند خبر نداریم.
ما به عنوان نمایندگان مردم این قول را می دهیم که تمام تلاش صادقانه خود را برای رفع مشکلات صرف میکنیم. بطور حتم در این رفع مشکلات به تنهایی نقش نداریم ولی حداکثر توانایی قانونگذاری داریم؛ دولت محترم باید به قول های خود در تخصیص منابع عمل کند. البته باید عادلانه قضاوت کرد چرا که تحریم ها دولت را با مشکلات مختلف مواجه کرده است. کمبود منابع مالی به دلیل تحریم ها یکی از دغدغه های مهم است ولی به اعتقاد من اولویت اصلی در شرایط کنونی تامین غذا و تغذیه سالم به جهت سیر کردن شکم مردم است سپس تامین دارو و درمان و سلامت اولویت مهم خواهد بود. بقیه مسائل با تلاش و لطف خداوند قابل رفع خواهد بود. به امید سربلندی و سلامت مردم عزیز ایران."
بهروزبرومند
" چرا سلامت اولویت نیست، آمده" درباره کوچ پزشکاان " درخواست مینمایم که هم میهن های گرامی این جابجائی را به بزرگب خود ببخشند باز نوروز همه خجسته باد. دوستدار دکتر بهروزبرومند