چند هفته از سریال مسمومیتهای زنجیرهای دانشآموزان دختر میگذرد. پرداختن به موضوع در میان همه دردها و غصههای انباشته این روزها، اضافهگویی است. آنچه از فیلمها و لابهلای اخبار موثق و غیرموثق پیدا است، فاجعهای دردناک است.
شفاآنلاین>سلامت>چند هفته از سریال مسمومیتهای زنجیرهای دانشآموزان دختر میگذرد. پرداختن به موضوع در میان همه دردها و غصههای انباشته این روزها، اضافهگویی است. آنچه از فیلمها و لابهلای اخبار موثق و غیرموثق پیدا است، فاجعهای دردناک است.
چهره ترسیده و بدن رنجور دختران سرزمینمان، سوهانی دیگر بر روح و روان شهروندان ایرانی است. رگ و ریشه این جریان را باید در ذهن مریض و عقاید پوسیده عدهای مرگطلب جست. اما صحبت این نوشته چیز دیگری است. مخاطبش مسوولان هستند و کسانی که در این چند هفته با تناقضگویی و اهمالکاری، شرایط را به جایی رساندند که در یک روز از اردبیل و تهران و بروجرد و کرمانشاه، بوی جنون و وحشت به مشام میرسد. کسانی که ادعا میکنند در چشم برهمزدنی، تمام مخلان امنیت و برهمزنندگان نظم جامعه را به سزای اعمالشان میرسانند و تریبون صداوسیما را به محکمهای زنده بدل میکنند، چطور نمیتوانند هویت این گروه را کشف کنند؟ ماجرای تلخ اسیدپاشیهای زنجیرهای اصفهان هنوز در ذهن مردم زنده است. سوال شهروندان این است که چطور در شهرهای بزرگ با آن همه دوربین نظارتی و امنیتی، عدهای در روز روشن، به مدارس حمله میکنند و هیچ رد و نشانی باقی نمیگذارند؟ اگر در همان روزهای اول، به جای رد و تکذیبهای همیشگی، موضوع در نهادهای امنیتی و نظارتی پیگیری میشد، کار به اینجا میرسید؟ نگارنده به عنوان یک شهروند ایرانی، حق خود میداند که از مسوولان سوال کند. باید پرسید چه چیزی امنیت روانی و اجتماعی جامعه را بر هم میزند؟ پرسیدن سوال یا حمله سازمانیافته با
بمبهای سمی به دانشآموزان دختر؟ آنچه امروز در جامعه اتفاق افتاده و در صدر اخبار است، جدا از لطمه زدن به روان شهروندان ایرانی و ایجاد ترس و اضطراب جمعی، خدشه به کارآمدی و توان مسوولان مربوطه است. گستردگی حملات، نشاندهنده گروهی سازمانیافته و جهنمی است. باید این دست حملات را به طور واضح تروریستی خطاب کنید تا عمق ماجرا بهتر نمایان شود. در لحظهای که این متن نوشته میشود، مصاحبهای تازه از وزیر کشور منتشر شده که آمار مسمومیتها را کمتر از ۱۰ درصد میداند و ۹۰ درصد باقی را حملات عصبی و حاصل استرس واقعه خطاب میکند! وزیر آموزشوپرورش هم در ادامه از رسانهها تقاضا دارد فضا را تلطیف کنند تا روند آموزشی کشور دچار خدشه نشود!
باید از وزیر آموزشوپرورش پرسید که اگر رسانهها به صورت دستهجمعی تیتری واحد بزنند و خبر از پایان ماجرا بدهند، مشکل حل خواهد شد؟ امروز با گستردگی شبکههای اجتماعی و راههای ارتباطی، رسانه دیگر معنای گذشته را ندارد. این باور کی قرار است در ذهن مسوولان ما جا بیفتد؟ برای حل یک مشکل با ابعاد ملی، باید آن را پذیرفت. حتی اگر یک دانشآموز هم بر اثر استنشاق گاز سمی روانه بیمارستان شده باشد، اوضاع باید رصد شود. بر اساس گفته نمایندگان مجلس، تا به امروز بیش از ۹۰۰ مورد مسمومیت به ثبت رسیده است. این در حالی است که رییسجمهور در جلسه دیروز هیات دولت، وزیر کشور را پیگیر وضعیت بغرنج مدارس دخترانه کرده است. باید پرسید تا قبل از دستور رییسی چه کسی پیگیر ماجرا بوده و نتایج تحقیقات کی منتشر میشود؟ در این میان بیشترین استرس نصیب والدین دانشآموزان است. کسانی که در روزهای سخت تلاطمهای مالی و انفجار قیمتها، باید نگران دخترانی باشند که برای تحصیل به مدرسه فرستادهاند.محمد تاجالدین/ جهان صنعت