دنیای کودکانه فارغ از هیاهو و جار و جنجالهای دنیای بزرگترهاست، دنیای کودک سرشار از پاکی و مهر و دوستی است
شفاآنلاین>سلامت>دنیای کودکانه فارغ از هیاهو و جار و جنجالهای دنیای بزرگترهاست، دنیای کودک سرشار از پاکی و مهر و دوستی است. در این دنیای کودکانه چپ و راست و رنگ و لعاب جایگاهی ندارد. برای همین است که سوء استفاده از کودکان در تمامی فرهنگها در سراسر جهان پدیدهای مذموم و ناپسند است
به گزارش شفاآنلاین:در این بین اما هستند خانوادههایی که کودک خود را ابزاری میکنند برای جذب مخاطب و از او میخواهند کلماتی را بگوید که در دنیای کودکانه او جایگاهی ندارد یا کارهایی را انجام دهد که او را از شور و نشاط دنیای کودکی دور میکند. متأسفانه این افراد آگاه نیستند که تمام این حرکتها و رفتارها تحت عنوان کودکآزاری مدرن نامیده میشود. در بسیاری از کشورها قوانین سخت و پیشگیرانهای برای این موضوع وضع شده و بر چگونگی اجرای آن هم نظارتهای سفت و سختی حاکم است. مثلاً این روزها عکسها و فیلمهایی از بچهها در فضای اغتشاشات منتشر میشود که این عکسها برای سوار شدن بر هیجانات عامه مردم است و برخی والدین نیز از کودکانشان در حالی که کلماتی میگویند که معنایش را نمیدانند استفاده میکنند تا برای صفحه خود جذابیت ایجاد کنند. گاهی برخی فیلمها و عکسها نیز وایرال میشود و شاید این کودکی است که در این میان لگدمال میشود. حتی در برخی محیطهای شهری نیز گاهی سهلانگاریهایی میشود و تصاویری در معرض دید کودکان قرار داده می شود که متناسب سن آنها نیست، هر چند در فضای عمومی این بی دقتیها کم است اما دقت لازم بر فضای مجازی و کودکانی که قربانی بازیهای بزرگترهایشان میشوند نیز کم است و این مسألهای مهم در عرصه سلامت روان کودکان است.
دکتر حمیلا بخشی روانشناس و فعال حوزه کودکان میگوید: طبق قوانین حمایت از حقوق کودک هر نوع استفاده یا سوء استفاده از حضور کودک در شرایطی که خود کودک آن را نمیپذیرد و در واقع قابلیت تحلیل آن مسائل را ندارد ممنوع است حالا میتواند فضای مجازی یا فضای اجتماعی باشد. بچهها سرشار از عاطفه و دوستی هستند و مثل یک لوح بیآلایشند. اینکه والدین از کودک برای جذب فالوئر استفاده کنند نوعی کودک آزاری است و فرقی نمیکند چه کاری باشد میتواند از گرفتن چند عکس و فیلم باشد یا حتی اینکه از کودک بخواهند کلماتی بگوید که معنای آن را نمیداند، هر کاری که استرس و فشار روحی و روانی به کودک وارد کند و توسط بزرگترها انجام شود کودک آزاری است فقط رنگ و لعاب آن فرق کرده و شاید مدرن شده باشد ولی آسیب همان آسیب است و این مورد انتقاد است. حتی در فعالیتهای معمول اجتماعی و سیاسی هم اگر برای بچهها فشار و استرسی به همراه داشته باشد نقضکننده قوانین حمایتی از کودکان است.
وی ادامه داد: در فضای مجازی هم اینکه حتی ما فرزندمان را به چه صفتی صدا میکنیم میتواند بچههای ما را به خودشیفتگی و استرسهای ناخودآگاهی که در بچهها به وجود میآید سوق دهد، مثلاً مادری که مدام به بچهاش میگوید سوپرمن اگر آن بچه در خودش ضعفی هم ببیند تلاش میکند تا هر طور شده خود را به جایی برساند که لایق آن صفت باشد. بنابراین چه در مسائل سیاسی و اجتماعی و چه به طور کلی در به کاربردن الفاظ و صفات باید حواسمان به دنیای کودکان باشد. متأسفانه برخی از افراد و خانوادهها از بچهها برای پیشبرد اهداف خودشان استفاده میکنند مثلاً از کودک میخواهند چیزهایی بگوید و از او عکس و فیلم میگیرند. هیچ کدام از این رفتارها تأیید شده نیست چون بچهها قادر به تحلیل مسائل نیستند. حتی اینکه آنها را به کاری که نمیدانند چیست هم ترغیب کنیم آسیبزاست. این روانشناس در ادامه میگوید: هر کاری که دغدغه بچه را زیاد کند نوعی استثمار کودک است بنابراین به اشتراک گذاشتن عکسها، فیلمها، صحبتها، صداهای کودکان، هر اقدامی که زندگی کودک را با مسائل اجتماعی آمیخته میکند یا هرگونه درگیری در مسائل اجتماعی و سیاسی در حد حتی یک صفحه در فضای مجازی هم که باشد وقتی با زندگی کودک آمیخته میشود عین کودک آزاری است این روانشناس در پایان با تأکید بر اینکه کودکان عروسک نیستند و نمیتوانیم در راستای اهداف خودمان از آنها انتظار داشته باشیم میگوید: بحث ما این نیست که بچههای ما اصلاً چیزی در مورد سیاست ندانند بلکه هر آموزشی را باید متناسب با سن کودک به او داد. باید از یک سنی به بعد با خواندن داستان و قصهگویی یکسری مهارتها را به کودک آموزش دهیم. میتوانیم بچه را با برخی از مسائل سیاسی اجتماعی آشنا کنیم تا به سن مناسب کنش سیاسی و اجتماعی برسد و بتواند مسائل را تحلیل کند و خودش نظر بدهد. باید تفکر نقادانه را در کودکانمان پرورش دهیم وقتی ما داعیه آموزش نقادانه را داریم باید اجازه بدهیم تا بچههای ما به سن خودشان آموزش ببینند و یاد بگیرند که چه چیزی را بپذیرند در سنین کودکی مجالی برای این صحبتها نیست.
کودکان زیر بمباران پیامهای
شبکههای مجازیدکتر امیرحسام اسحاقی، استاد علوم ارتباطات اجتماعی به آسیبشناسی رسانه و نوع استفاده کودکان از آن میپردازد و میگوید: همان طور که افراد برای حفظ تندرستی رژیم غذایی میگیرند به همان میزان اهمیت دارد که فرد با آگاهی بداند که نیاز است چه پیامهایی را دریافت کند، چون پیامهایی که به مخاطب میرسد بسیار متنوع و متکثر و برای تمام گروههای سنی و همه اقشار است. در واقع رسانه خیلی دقیق نمیتواند مخاطبانش را طبقهبندی کند و بر اساس ذائقه آنها و شرایطی که اقتضا میکند برای آنها پیام بدهد و از طرف دیگر مخاطب هم برنامههای مورد علاقه خودش را طبقهبندی نمیکند و در هر ساعت و زمانی ممکن است به رسانه رجوع کند.
این استاد ارتباطات میگوید: در حال حاضر یکی از چالشهای مهم اجتماعی و فرهنگی این است که یک فردی فراتر از ظرفیتهای سنی و فراتر از میزان معلومات و اطلاعاتی که دارد تحت تأثیر یا بمباران پیامهایی قرار میگیرد که معلوم نیست اصلاً او ظرفیت این پیام را دارد یا ندارد که بتواند تحلیل و آنالیز درستی از این پیامها داشته باشد بنابراین مهم است که از سنین پایین کودک بر این موضوع نظارت داشته باشیم که چه محتوایی به کودکان داده شود و از طرف دیگر آموزگاران و معلمانی داشته باشیم تا این مهارتها را به کودکان منتقل کنند. بر اساس نظرسنجیها بیش از ۷۰ درصد اوقات فراغت ما در هر رده سنی صرف چرخیدن در شبکههای اجتماعی صرفنظر از رسانههای جمعی مثل رادیو و تلویزیون میشود پس مهم است که در مورد نقش رسانه در زندگی انسان امروز صحبت کنیم. دکتر اسحاقی در ادامه با بیان نقشی که رسانه در حوزه اخلاق دارد میگوید: رسانه اساساً مانند یک تیغ جراحی است همان اندازه که یک تیغ جراحی میتواند در خارج کردن یک غده سرطانی مفید باشد با همان تیغ میتوان جرمی هم مرتکب شد که به عنوان بزه شناخته میشود. از زمانی که اینترنت موبایل گسترش پیدا کرد و پیامرسانها و شبکههای مجازی و رسانههای اجتماعی در پلتفرمهای مختلف آمدند کنترل کار سختی شد چون این رسانههای جدید، سازمان گریز بودند به همین دلیل این امکان برای مخاطب ایجاد شد که در عین حال که همزمان مصرفکننده و تولیدکننده پیام باشد، این رسانهها کنترل ناپذیر شدند. اینجاست که بر بستر رسانههای اجتماعی با انبوهی از پیامها حتی فیک روبهرو میشوید یا پیامهایی که ضد اخلاقی هستند چون تولیدکننده پیامها بینهایت هستند و بنابراین بینهایت روایت تولید میکنند و فقط با سلاح آگاهی میتوان جلو رفت و تا حدی آنها را کنترل کرد.
این استاد علوم ارتباطات در پایان با اشاره به قوانین موجود در کشورهای مختلف برای دسترسی کودکان به اطلاعات میگوید: شاید تصور کنید در بسیاری از کشورهای پیشرفته هیچ کنترلی برای کودکان نیست اما در بسیاری از کشورها برای استفاده و حضور کودکان در رسانه کنترلها و فیلترهایی دارند هم به لحاظ تکنولوژیکی گوشیها را مجهز کردهاند هم سواد رسانه را بالا بردهاند و هم جرم انگاری کردهاند و با بهرهگیری از علم حقوق قوانین و مقرراتی تدوین کردهاند که بتوانند کودکان را در این فضا کنترل کنند. بنابراین در بسیاری از کشورها به این مسأله توجه شده است. درجه و شدت و حدت این ضوابط در کشورهای مختلف با هم متفاوت است و در بسیاری از کشورها اینکه کودکان را در شرایط خاصی قرار دهند یا برنامههایی در اختیار آنها قرار بدهند جرم انگاری شده است و اتفاقاً مجازاتهای سنگینی هم برای آن وضع کردهاند تا جلوی هرگونه سوءاستفاده از کودکان را بگیرند. برای پرورش سیاسی کودکان، از همه فنون و مهارتها، از همه وسایل و ابزار میتوان استفاده کرد. بخشی از تربیت از راه عمل و ارائه الگو انجامپذیر است و بخشی دیگر از طریق القای مستقیم مثل خواندن داستانها. میتوان داستانی برای کودک گفت که در آن بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم راه و رسم حیات سیاسی مشخص باشد یا کتب و مجلاتی در اختیارش گذاشت تا او با خواندن آنها خود، حقایق را دریابد. آموزشهای رسمی و کلاسیک هم مددکار خوبی برای ما در راه وصول به چنین هدفی است.ایران