یک گشت و گذار ساده در اینترنت و جستجوی کلیدواژه زنکشی و ضرب و شتم زنان در بین اخبار حوادث، صفحات و نتایج شوکهکنندهای برایتان به همراه میآورد. زنانی که به بهانه حفظ ناموس، عشق، حقخواهی و بقا کشته میشوند یا مورد خشونت قرار میگیرند
شفاآنلاین>سلامت>دیروز روز جهانی منع خشونت علیه زنان بود. بین ۳۰ تا ۸۰ درصد زنان ایرانی هم طبق تحقیقات با یکی از انواع با خشونت همواره مواجه هستند. همچنین سال گذشته ۷۷ هزار و ۶۳۷ مورد معاینه مربوط به مدعیان همسر آزاری جسمانی بوده که ۹۶.۷ درصد از این معاینات مربوط به زنان گزارش شده است.
به گزارش شفاآنلاین: از این رو در روز جهانی منع خشونت علیه زنان، گروهی از جامعهشناسان زن از سوی انجمن جامعهشناسی ایران طی بیانیهای خواستار توقف خشونت علیه زنان و عزمی جدی و عمومی برای پیریزی جامعهای و برچیده شدن همه صور ستم و نابرابری شدند. در این رابطه عالیه شکربیگی، جامعهشناس به میگوید: «ما زنان جامعهشناس وارد عمل شدهایم و خواستار گفتوگو هستیم و ضرورت تاریخی این است که زنان جامعهشناس هم در کنار مردان جامعهشناس در این شرایط وارد عمل شده و تقاضای توقف خشونت علیه زنان داشته باشند.»
یک گشت و گذار ساده در اینترنت و جستجوی کلیدواژه
زنکشی و ضرب و شتم زنان در بین اخبار حوادث، صفحات و نتایج شوکهکنندهای برایتان به همراه میآورد. زنانی که به بهانه حفظ ناموس، عشق، حقخواهی و بقا کشته میشوند یا مورد خشونت قرار میگیرند. این اخبار البته چیز جدیدی نیست و آنقدر آنها را شنیدهایم که گویی دیدن این همه خشونت لابهلای صفحات پایگاههای خبری از قتل، خودکشی، ضرب و شتم زنان طبیعی است. اما طبق آخرین تحقیقات بین ۳۰ تا ۸۰ درصد زنان ایرانی دستکم یکی از اشکال خشونت را در طول عمر خود تجربه کردهاند.
این در حالیست که طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت برآورد شیوع جهانی خشونت علیه زنان بر اساس دادههای موجود از جمعیت جهان نشان میدهد که از ۲۰۰ میلیون زن (۳۵ درصد از آنها یا حدوداً یک سوم زنان ۱۵ ساله و بالاتر) در طول زندگی خود خشونت را از سوی شریک خود تجربه کردهاند.
اما آمار خشونت علیه زنان در سراسر آفریقا و خاورمیانه با بیش از ۱۲۵ میلیون زن، آنقدر رایج است که در برخی کشورها میزان شیوع کلی آن به بیش از ۸۰ درصد میرسد. همچنین مطابق با جداول آماری منتشر شده از سوی مرکز آمار که اطلاعات آن از سازمان پزشکی قانونی اخذ شده است؛ در سال گذشته ۷۷ هزار و ۶۳۷ مورد معاینه مربوط به مدعیان همسر آزاری جسمانی بوده که ۹۶.۷ درصد از این معاینات مربوط به زنان گزارش شده است.
در واقع طی سال گذشته ۷۵ هزار و ۱۳۰ مورد معاینه جسمانی و ۱۲۷ مورد معاینه روانی بر روی زنان مدعی همسر آزاری انجام شده است. امسال هم پس از مرگ مهسا(ژینا) امینی و شروع ناآرامیها، اخبار غیررسمی از به خشونت کشیده شدن اعتراضات و مرگ زنان میگویند. به علاوه این اعتراضات از سوی جامعهشناسان -در گزارشی پیشتر منتشر کرده بود- جریان زنانگی و تسویه حساب با مردسالاری خوانده شد.
دیروز هم در روز جهانی منع خشونت علیه زنان، جمعی از جامعهشناسان زن در بیانیهای که از سوی انجمن جامعهشناسی ایران منتشر شد، نگرانیهای خود را نسبت به خشونت موجود در جامعه علیه زنان اعلام کردند. در بخشی از این بیانیه آمده است: «امسال روز جهانی منع خشونت علیه زنان، در شرایطی فرا میرسد که زنان ایرانی بیش از دو ماه است برای اعتراض به خشونت و تبعیض جنسیتی به خیابان آمدهاند و با کنش اعتراضی مسالمتآمیز، خشم تاریخیشان را از ستم جنسیتی فریاد میزنند.زنان با شعار «زن، زندگی، آزادی» که به نفی خشونت، حق حیات و رهایی زنان اشاره دارد، میکوشند، بار دیگر حقوق انسانیشان را در عرصه عمومی مطرح و بازپس گیرند.»
همچنین در بخش دیگری از این بیانیه با اشاره به قدمت خشونت علیه زنان گفته شده که این خشونت قدیمیترین و در عین حال عادیترین شکل خشونت بدون عقوبت است. این جامعهشناسان زن در ادامه در این بیانیه توضیح دادهاند: «خشونت علیه زنان برای اعمال سلطه مردانه و واداشتن زنان به اطاعت از هنجارهای نظام مردسالاری کارکرد یافته است. استیلای نظام فرهنگی و اجتماعی مردسالاری و روابط نابرابر قدرت مرد و زن، محیط خانواده را برای زنان ناامن و گاه به قتلگاه تبدیل کرده است. در ایران خشونت علیه زنان با شیوعی بیشتر از متوسط جهانی ادامه دارد و در اشکال گوناگونی چون خشونت خانگی، کودک همسری و قتلهای ناموسی مشاهده میشود. تجربه خشونت برای زنانی که همزمان تحت ستم طبقاتی و قومیتی قرار دارند، شدیدتر است.»
این جامعهشناسان با هشدار نسبت به وضع موجود برای زنان در روز جهانی منع خشونت علیه زنان گفتند: «ما جمعی از جامعهشناسان زن، با احساس خطر از خشونت و تهدید فزاینده علیه زنان چه در حوزه خصوصی و چه حوزه عمومی، خواستار مقابله با خشونت علیه زنان و حذف زمینهها و بسترهای آن هستیم. با وجود هشدارهای مکرر دانشگاهیان، پژوهشگران و پیگیری فعالان حقوق زنان تاکنون هیچ تدبیری برای مقابله با خشونت علیه زنان اتخاذ نشده و واکنش رسمی به این مسئله، فروکاستن آن به موضوعی خصوصی، قربانی نکوهی و دعوت زنان به پذیرش اقتدار مردانه بوده است.»
یک عمر چانهزنیهای بیسرانجام
طبق این بیانیه با وجود پژوهشهای متعدد، کارزارهای مدنی، مطالبهگری از مسیرهای قانونی، چانهزنی و مذاکره، فعالیتهای رسانهای، هیچ کدام موجب نشده که اقدامی جدی و مؤثر برای مقابله با خشونت علیه زنان صورت گیرد. مرکز پژوهشهای مجلس هم در آخرین بررسی خود در آستانه تدوین برنامه هفتم توسعه این ادعا را تایید میکند و میگوید که مسائل حوزه زنان پس از شش برنامه توسعه حل نشده باقی مانده است.
همچنین با گذشت بیش از ۱۰ سال از تدوین لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» و وصول آن به مجلس در اردیبهشت سال گذشته، هنوز خبری از تصویب آن نیست. به همین دلیل در بخش دیگری از این بیانیه، چنین آمده است: «امروز شاهد آن هستیم که خشونت علیه زنان مرزهای عرصه خصوصی را درنوردیده و به طور آشکار در عرصه عمومی نیز اعمال میشود.»
آنها در بخش پایانی بیانیه خشونت علیه زنان را ریشهیابی کردند: «در شرایط سیطره نظام مردسالاری کنترل همه جانبه بر زنان به مثابه حقی مردانه، ترویج و خشونت به مثابه ابزار سلطه بر زنان را عادیسازی میکند و همزمان با آن، نابرابریهای طبقاتی و قومیتی به خشونت علیه زنان دامن میزند.» جامعهشناسان امضاکننده این بیانیه در نهایت خواستار شکل گرفتن عزمی جدی و عمومی برای پیریزی جامعهای برای برچیده شدن همه صور ستم و نابرابری شدند تا خشونت علیه زنان در آن محو شود.
گذر از نظام تک فاعلی یک ضرورت تاریخی است
این بیانیه یکی از اولین حضورهای جدی و پررنگ زنان جامعهشناس در روزهایی است که جلسات متعددی برای تحلیل آنچه جامعه از سر میگذراند، برگزار میشود. در جلساتی که اخیراً در گوشه و کنار انجمنها و دانشگاهها برگزار شده، با وجود اینکه برخی جریانات اخیر را زنانه میخوانند، اما کمتر حضور زنان در جمع تحلیلگران را دیدهایم. از همین جهت از عالیه شکربیگی، استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز و عضو انجمن جامعهشناسی ایران علت این نحوه حضور و مشارکت زنان صاحبنظر جامعهشناس را جویا شدیم.
این جامعهشناس در این رابطه میگوید: «در چنین شرایطی رسوبات پدرسالاری میطلبد که مردان جامعهشناس بیشتر راجع به بحرانها صحبت کنند. اما این روزها ما دیگر از نظامهای تک فاعلی گذشتهایم و باید به سوی نظامهای دو فاعلی هم مرد و هم زن برویم. با وجود اینکه نشستهای علمی زیادی برای منع خشونت علیه زنان تاکنون برگزار شده اما متاسفانه هیچ نتایجی تا امروز از این نشستها عاید زنان نشده است. به این ترتیب ما زنان جامعهشناس وارد عمل شدهایم و خواستار گفتوگو هستیم و ضرورت تاریخی این است که زنان جامعهشناس هم در این شرایط وارد عمل و تقاضای توقف خشونت علیه زنان شوند.»
پیام ما