کد خبر: ۲۹۴۲۹۱
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۷ - ۰۶ آذر ۱۴۰۰ - 2021November 27
چندین دهه است که شیوه آموزش پزشکی عمومی در دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور، مبتنی بر درمان بیماران استوار شده است

شفاآنلاین>سلامت> آموزش پزشکی از تاثیر مولفه‌های اجتماعی موثر بر سلامت مردم، غافل مانده است. بسیاری از کارشناسان آموزش پزشکی اعتقاد دارند که تربیت پزشک جامعه‌نگر در اولویت دانشگاه‌های علوم پزشکی قرار ندارد و به همین دلیل، رویه فعلی باید اصلاح شود.

به گزارش شفاآنلاین: با توجه به اهمیت جامعه محوری در تربیت پزشکان، نظام آموزشی نیز باید خود را با مقتضیات امروز نظام سلامت هماهنگ کند. باید در نظر داشت در حالی که بیماری‌های غیرواگیر به عنوان عامل 80 درصد مرگ و میرها در کشور شناخته می‌شود، پزشکی جامعه محور می‌تواند با تمرکز بر بهداشت و پیشگیری، نقش مهمی در کاهش این مرگ و میرها داشته باشد.

دانشجویان پزشکی، پیراپزشکی و سایر گروه‌های علوم پزشکی باید با مولفه‌های اجتماعی موثر بر سلامت آشنا شوند. آموزش در علوم پزشکی بدون جامعه محور کردن، نمی‌تواند پاسخگوی نیازهای واقعی جامعه باشد.

چندین دهه است که شیوه آموزش پزشکی عمومی در دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور، مبتنی بر درمان بیماران استوار شده است. کارشناسان آموزشی می‌گویند آموزش پزشکی ما بیش از حد درمان محور شده و از تاثیر مولفه‌های اجتماعی موثر بر سلامت مردم، غافل مانده است. به همین دلیل، امروز بیش از هر زمان دیگری به پزشکان جامعه محور نیاز داریم.

کارشناسان می‌گویند تا وقتی نیروهای نظام سلامت را به صورت جامعه محور آموزش ندهیم، آموزش پزشکی کاربردی نخواهد داشت. یعنی مثلا آموزش پزشکی را به جای آموزش‌های مبتنی بر بیمارستان در رشته پزشکی و آموزش‌های مبتنی بر مطب دندانپزشکی در رشته دندانپزشکی، به سمت آموزش‌های جامعه محور ببریم. در حال حاضر آموزش علوم پزشکی در کشور ما چندان جامعه محور نیست. مثلا دانشجویان دندانپزشکی روی پیشگیری از مشکلات سلامت دهان و دندان، نقش و تاثیری ندارند؛ یا آموزش‌های دانشگاهی دانشجویان توانبخشی نیز با مسائل اجتماعی منطبق نیست. یعنی روی پیشگیری از مواردی که منجر به ناتوانی می‌شود، هیچ نقشی ندارند.

تاثیر ماندگار کرونا بر سبک زندگی و آموزش
کرونا، سبک زندگی افراد و نحوه آموزش را تغییر داده است. کارشناسان می‌گویند همین تغییر مهم اجتماعی باید نمودی در آموزش پزشکی هم داشته باشد.
سمیه عبداللهی‌ثابت، متخصص پزشکی اجتماعی هم تاکید کرد: «سبک زندگی شامل شیوه مشخص و قابل مشاهده از زیستن ما و مجموعه رفتارهای ما است. قبل از همه‌گیری ویروس کرونا هم، متخصصان سلامت از سبک زندگی زیاد صحبت می‌کردند، منتها فرق آن زمان و این زمان در این است که به لطف واکسیناسیون و در اختیار بودن امکانات بهداشتی اولیه، مثل آب آشامیدنی سالم و بهداشتی و مراقبت‌های روتین در کودکان زیر پنج سال، جامعه جهانی بیماری‌های واگیر را کنترل کرده بود، اما الان مشکل عمده‌ حوزه سلامت، بیماری‌های مرتبط با سبک زندگی است.»
این عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان زنجان ادامه داد: «آن زمان وقتی صحبت از سبک زندگی می‌کردیم بیشتر معطوف به رژیم غذایی و فعالیت فیزیکی بود، ولی در همه‌گیری کرونا با یک بیماری مواجه شدیم که از یک شخص به چند شخص دیگر قابل سرایت است.»

وی با بیان اینکه جنبه مشخصی از سبک زندگی ما در دوره کرونا تغییر کرده و یادگاری‌های آن حداقل تا چند سال آتی ماندگار است، تصریح کرد: «بیماری‌های پرفشاری خون، چربی خون بالا، بیماری‌های قلبی و عروقی و انواع سرطان‌ها هنوز در جای خود باقی هستند و از اهمیت‌شان کاسته نشده است.»

عبداللهی‌ثابت درخصوص تغییر رفتارهای خانوادگی در دوران کرونا نیز ابراز داشت: «رفتار ما با اعضای خانواده از همسر و فرزند گرفته تا پدر و مادر، خواهر و برادر، اقوام و نزدیکان دستخوش تغییرات اساسی شده است. در بحث رفتارهای خانوادگی و عاطفی، یاد گرفتیم با محدودیت کنار بیاییم و ضمن تامین نیازهای عاطفی خود، روابط اجتماعی را منوط و وابسته به حضور فیزیکی در یک‌جا نکنیم. همچنین ترجیح می‌دهیم مهمانی و دیدار فامیلی و... در یک فضای باز یا پارک انجام بگیرد.»
وی خاطرنشان کرد: «به خاطر کرونا یاد گرفتیم که به جای تعطیلی مشاغل، کارها را با استفاده از تکنولوژی و نرم‌افزارهای موجود به صورت مجازی انجام بدهیم .ما در دوران کرونا یاد گرفتیم جلسات، کلاس‌های مدارس، دانشگاه‌ها و آکادمی‌های آموزشی را هم مجازی برگزار کنیم. اثر مثبت بزرگ دیگر این شرایط برای آینده، بهره‌وری و استفاده بیشتر از زمان‌هایی است که در خانه هستیم. در این راستا، شاهد افزایش آموزش‌های آنلاین و در دسترس بودن آموزش‌های مختلف به صورت مجازی و دیجیتال هستیم. همه ما در این مدت آموزش‌های آنلاین را تجربه کردیم و در موارد شغلی، تفریحی، هنری و سرگرم کننده توانستیم از فضای آنلاین و دیجیتال استفاده کنیم که یک تغییر مثبت است. خیلی‌ها تمایل داریم که بتوانیم تا حد امکان این موقعیتی که برای ما پیش آمده را به آینده هم، تعمیم دهیم.»

عبداللهی‌ثابت تاکید کرد: «به خاطر کرونا تمرین کردیم تا مسائلی که مانع از تجمع ما در یک فضا و تعطیلی فعالیت‌ها می‌شود را به صورت مجازی برگزار کنیم و وابسته به فضای فیزیکی مشترک نباشیم. همه‌گیری کرونا بر رفتارهای بهداشتی نیز تاثیر بسزایی داشت که امیدواریم ادامه یابد.»
این متخصص پزشکی اجتماعی باتوجه به درس‌های کرونا گفت: «اگر بخواهیم از این دوران میراثی مثبت برای دوران پساکرونا داشته باشیم، باید اذعان کنیم که با وجود کرونا توجه به زندگی روزمره و رفتارهایی که در طول روز انجام می‌دهیم بیشتر شده و مهم‌تر از همه، سطح بهداشت عمومی افزایش یافته است.»

اینها عمده تغییرات اجتماعی است که در دوران کرونا ایجاد شده است. برخی کارشناسان امیدوارند این تغییر سبک زندگی، ردپایی هم در نحوه آموزش جامعه پزشکی داشته باشد و این آموزش ها، مولفه های تغییر یافته در جامعه را هم لحاظ کند.

جای خالی پزشکی جامعه‌نگر در آموزش‌های دانشگاهی
محمدعلی حیدرنیا، متخصص پزشکی اجتماعی و دانشیار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی هم به اهمیت پزشکی جامعه‌نگر و جای خالی آن در آموزش‌های دانشگاهی اشاره می‌کند و می‌گوید: «آموزش پزشکی، بخصوص برای دانشجویی که می‌خواهد پزشک عمومی باشد، باید حتما جامعه‌نگر باشد، اما این موضوع در کشور ما مغفول مانده است. در آموزش پزشکی جامعه‌نگر باید آموزش اصلی دانشجو در درمانگاه ها اتفاق بیفتد تا از نزدیک با بیماری‌های شایع در مردم و نحوه پیشگیری و درمان آنها آشنا شود، اما ما کاملا برعکس عمل می‌کنیم. یعنی دانشجوی پزشکی عمومی را به بیمارستان‌ها می‌فرستیم و درمان نمونه‌های نادر بیماری را به آنها آموزش می‌دهیم، در حالی که گاهی دانشجوی پزشکی عمومی با ساده‌ترین نمونه‌های بیماری مردم نیز آشنا نیست و آموزش درمانی در این حوزه‌ها را جدی نگرفته‌ایم. فدراسیون بین المللی آموزش پزشکی هم تاکید دارد که آموزش پزشک باید جامعه‌نگر باشد و پزشک عمومی در درمانگاه‌ها آموزش ببیند، اما ما در این مسیر، درست عمل نکرده‌ایم، حتی معتقدم برای آموزش نسخه‌نویسی پزشک هم درست عمل نشده است.»

او تاکید دارد: «اگر می‌خواهیم که پزشکی جامعه محور در کشور توسعه یابد، نیاز داریم که آموزش درمانگاهی به دانشجویان پزشکی را جدی بگیریم. البته الان برخی دانشجویان پزشکی هم خیلی کوتاه مدت به درمانگاه‌ها می‌روند، اما به این کار به عنوان یک فعالیت جانبی به آن نگاه می‌شود، در حالی که کار اصلی پزشک عمومی باید ارتباط مستقیم با مردم و حضور در درمانگاه‌ها باشد. اصلا قبل از شروع آموزش پزشکی باید از خودمان بپرسیم که آیا پزشک عمومی را برای حضور در بیمارستان تربیت می‌کنیم. واقعیت این است که هدف اصلی از تربیت پزشک عمومی نباید حضور مستمر آنها در بیمارستان‌ها باشد. این کاملا غلط است. البته برخی دانشجویان پزشکی قبلا حدود یک ماه در درمانگاه‌های روستایی مستقر می‌شدند تا از نزدیک با مردم در تعامل باشند که این طرح خوب هم رها شد. در حالی که اعتقاد دارم کل فعالیت آموزشی پزشک عمومی باید در درمانگاه‌های شهری و روستایی باشد.»

حیدرنیا تاکید می‌کند: «اگر کل بیماران بستری و بیماران سرپایی در ایران را محاسبه کنیم، رقمی حدود سه تا چهار میلیون بیمار داریم. یعنی از جمعیت 84 میلیونی ایران، حدود 80 میلیون نفر از سیستم درمانی کشور استفاده نمی‌کنند. پزشکی بالینی تقریبا همین چهار میلیون نفر را تحت پوشش درمانی قرار می‌دهد. حال اگر بخواهیم کاری کنیم که آن 80 میلیون نفر جمعیت باقیمانده، بیمار نشوند، در آن صورت به این نیاز داریم که پزشکی اجتماعی را ارتقا دهیم. همچنین حدود 70 درصد سرطان‌ها و اکثر بیماری‌های مزمن نیز قابل پیشگیری است که تحقق آن با پزشکی اجتماعی میسر می‌شود. متاسفانه در کشور ما هنوز درگیر مسائل روزمرگی نظام سلامت هستیم و به پزشکی اجتماعی نپرداخته‌ایم.»

چرا به پزشک جامعه‌محور، نیاز حیاتی داریم؟
پزشک جامعه محور بر مسائل اقتصادی و اجتماعی موثر بر سلامت مردم آگاهی دارد و ضمن حضور در دل اجتماع، نسخه‌هایی متناسب با وضعیت جامعه تجویز می‌کند. پزشک جامعه محور، فقط دارو تجویز نمی‌کند و یا فقط منتظر نمی‌ماند که بیمار به عمل جراحی نیاز پیدا کند. پزشک جامعه محور به خانه‌ها و پایگاه‌های بهداشت سر می‌زند، با مردم ارتباط تنگاتنگ دارد و با مشکلات اجتماعی مردم بیگانه نیست. پزشک اجتماع محور، حکم دیده‌بانی را دارد که ضمن اشراف به مشکلات جامعه، نسخه‌های بهداشتی و درمانی متناسب با وضعیت جامعه را تجویز می‌کند.
دانشجویان علوم پزشکی باید با مولفه‌های اجتماعی موثر بر سلامت آشنا شوند، در غیراین صورت از حل و فصل مشکلات بیماران و مدیریت بیماری‌ها در مملکت عاجز خواهند شد. پزشکان ما به خوبی با تشخیص بیماری‌های مختلف از حیث درمان و دارو آشنا هستند، اما بسیاری از مولفه‌های اجتماعی موثر بر آن بیماری از بعد اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و سیاسی را نمی‌شناسند.
فرهاد جعفری، متخصص پزشکی اجتماعی و عضو هیات علمی دانشگاه شاهد هم انتقاد می‌کند: «با وجود تاثیرات مثبتی که پزشکی اجتماعی می‌تواند بر ساختار نظام سلامت برجای بگذارد، اما این تخصص دانشگاهی در کشور ما مهجور مانده است. متخصصان رشته پزشکی اجتماعی چندان در مدیریت نظام سلامت به کار گرفته نمی‌شوند، زیرا هنوز این رشته برای خیلی از مردم، کارشناسان و حتی برخی مسئولان شناخته شده نیست و جایگاه شغلی آنها به درستی تعریف نشده است.»

به گفته جعفری، «پزشکی اجتماعی، بیمارش فرد نیست، بلکه بیمارش کل جامعه است و به همین دلیل برای حل مشکلات سلامت جامعه، تصمیم می‌گیرد. متخصص این رشته به توان علمی دست پیدا می‌کند تا در سطح کلان، برنامه‌های نظام سلامت را مدیریت کند و به تحقیق در این حوزه بپردازد. در پزشکی اجتماعی، پیشگیری مقدم بر درمان است و خدمات سرپایی درمان نیز به خدمات بستری ارجحیت دارد. امروزه کار تیمی در نظام سلامت، حرف اول و آخر را می‌زند. نباید تصور کنیم که برای درمان اصولی یک بیمار، فقط حضور یک پزشک کافی است، بلکه بیمار را باید یک تیم درمانی ببیند. همچنین در کنار این تیم، نیاز است که پزشکی اجتماعی، اولویت‌های کلان نظام سلامت را تعیین کند.»

او خاطرنشان می‌کند: «در نظام سلامت ما به پزشکی اجتماعی، بهای چندانی نمی‌دهند، اما در صورت به کارگیری متخصصان این رشته، «هزینه-اثربخشی» درمان منطقی‌تر می‌شود. یعنی با مدیریت درست بودجه‌های نظام سلامت، حداکثر بهره‌برداری از حداقل بودجه‌ها به عمل می‌آید. در کشور ما گاهی تا 100 هزار دلار هم هزینه می‌کنیم تا یک سال به عمر یک بیمار مبتلا به سرطان اضافه شود، در حالی که می‌توانیم با صرف هزینه‌ای بسیار کمتر و با کمک فرهنگ‌سازی، آموزش و افزایش سطح مراقبت‌های بهداشتی، از بروز بسیاری از سرطان‌ها و بیماری‌های غیرواگیر در جامعه جلوگیری کنیم. این برنامه‌های پیشگیرانه در نظام سلامت که در پزشکی اجتماعی بر آن تاکید می‌شود، شاید با تخصیص 15 دلار اعتبار برای هر شهروند هم انجام شدنی باشد، اما متاسفانه ما حاضریم صدها برابر این هزینه‌ها را صرف درمان کنیم، ولی به رویکردهای علمی در پزشکی اجتماعی، بی‌توجه باشیم.»روزنامه سپید
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: