کد خبر: ۲۹۳۴۷
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۷ - ۰۵ مرداد ۱۳۹۳ - 2014July 27
شفاآنلاین -در حالی که به گفته وزیر بهداشت 25 هزار نفر بیمار نیازمند کلیه در فهرست انتظار پیوند قرار دارند و با رنج دیالیز و هزینه‌های آن دست و پنجه نرم می‌کنند، شاهد هستیم برخی دلالان با ایجاد بازار‌ سیاه فروش اعضای بدن با مبالغ کلان، کلیه ایرانی‌ها را به خارجی‌ها در خاک میهن پیوند می‌دهند و راه صادارت کلیه را باز می‌کنند.
  به گزارش شفاآنلاین ،صف 25 هزار نفری انتظار دریافت پیوند کلیه در ایران زمانی که با دلالی‌ها و بازار‌های سیاهی که در این زمینه به راه افتاده است توام می‌شود، آدم را به فکر فرو می‌برد.  شاید در همه دنیا کسب سود‌های کلان و به راه انداختن بازار سیاه در جایی که تقاضا زیاد است به موضوعی عادی تبدیل شده باشد. ظاهراً هنوز اعضای بدن انسان از فهرست بازارهای سیاه حذف نشده و بازار دلالی‌ها به موضوع بین‌المللی تبدیل شده است. صحبت از خارجی‌هایی است که به خاک ایران می‌آیند و کلیه می‌گیرند و پول‌های کلان به جیب دلالان ریخته و به کشورشان بازمی گردند. شاید امروز دست دلالانی که با برخی کشورهای همسایه جنوبی دستشان در یک کاسه است رو شده و کسی نمی‌داند که چه کسانی و از چه نقاطی از دنیا از این بازار جدید در ایران سود می‌برند.

متأسفانه موضوعی که سال‌ها کشور هند با آن دست و پنجه نرم کرد امروز به یک چالش جدی در کشور ما تبدیل شده است. اهدای کلیه از زنده به زنده نخستین بار در کشور هند پا گرفت. فروش کلیه با قیمت نا چیز در این کشور، منطقه تجاری خرید و فروش اعضا به راه انداخته و هند را به مقصد نهایی نیازمندان به دریافت کلیه در سراسر دنیا تبدیل کرده بود، به طوری که مشتریان خرید کلیه از همه جای دنیا به این کشور می‌آمدند. این فرآیند وضعیتی را در هند ایجاد کرد که صدای سازمان‌های حامی حقوق بشر را درآورد تا جایی که به توقف کامل پیوند زنده به زنده در این کشور انجامید.
براین اساس قانونی در این کشور به تصویب رسید که مراکز درمانی فقط می‌توانند کلیه را از فرد مرده و مرگ مغزی به زنده پیوند دهند.  سال 1991 سازمان جهانی بهداشت اجازه داد افرادی که تشابه ژنتیکی دارند در یک خانواده بتوانند به یکدیگر کلیه اهدا کنند.  بعد از دو سال این سازمان متوجه شد که تعداد دهنده‌ها به این صورت بسیار کم است و باید از کسانی که نسبت نسبی دارند مانند همسر و همچنین دوست نزدیک نیز در این زمینه بهره برد تا لیست‌های طولانی انتظار کلیه کوتاه شود.  بنابراین راه کاملاً باز شد. موضوع به همین جا ختم نشد و در سال 1988 استادان بزرگ ایران در زمینه پیوند اعضا برای این‌که تعداد بیماران فهرست انتظار پیوند بسیار بالا بود و هرساله تعداد زیادی از این بیماران جان خود را از دست می‌دادند اجازه دادند که افراد غریبه زیر نظر دولت کلیه خود را اهدا کنند و به ازای آن مبلغی باز هم از دولت دریافت کنند. طبق این قانون پیوند کلیه از دهنده غریبه به دهنده غیر فامیل آغاز شد. گرچه این مدل در دنیا باعث تعجب همه شد اما وقتی دیدند که همه بیماران کاندیدای پیوند، کلیه دریافت می‌کردند و از فهرست انتظار 7 تا 8 ساله نجات می‌یافتند دنیا به این مدل تمایل پیدا کرد.
به گفته دکتر کتایون نجفی‌زاده - رئیس اداره پیوند و بیماری‌های خاص وزارت بهداشت - بعد از مدتی مبلغ اهدای کلیه در ایران بالا رفت و دهندگان تقاضای پول بیشتری داشتند. همزمان با این تقاضا بودجه دولتی افزایش نیافت در نتیجه ارتباط مالی بین دهنده و گیرنده کلیه و اعضا به وجود آمد. براین اساس برای این‌که این ارتباط مالی کنترل شده باشد مسئولیت این کنترل از سوی دولت به انجمن حمایت از بیماران کلیوی سپرده شد.
ë وزارت بهداشت اطمینان می‌دهد که...
این مقام مسئول در وزارت بهداشت در خصوص واقعه و تخلف اخیری که در یکی از بیمارستان‌های پایتخت رخ داد که پیرامون آن کلیه فرد ایرانی به یک عربستانی پیوند داده شد می‌گوید: «پیوند کلیه از اتباع خارجی فقط در صورتی ممکن است که دهنده عضو هم از همان ملیت باشد. این قانونی است که سال 78 تصویب شده است. اهدا‌کننده و گیرنده باید از یک ملیت باشند و وظیفه شناسایی ملیت این افراد بر عهده وزارت بهداشت است و هر خارجی که بخواهد در ایران از هم وطن خود پیوند بگیرد در هر جای کشور چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی باید تأییدیه از وزارت بهداشت داشته باشد و وزارت بهداشت در صورت تأیید، بیمار را به بیمارستان مورد نظر ارجاع می‌دهد تا عمل پیوند انجام شود.
وی می‌افزاید: <پیوند از ایرانی به خارجی و از خارجی به ایرانی در کشور ما ممنوع است. یعنی اگر فرد داوطلبانه بخواهد دست به چنین اقدامی بزند ممنوع است. حال اگر چنین اتفاقی در مراکز درمانی ایران رخ دهد، غیر قانونی بوده و عاملان به اشد مجازات محکوم می‌شوند و منجر به بسته شدن بخش و حتی بیمارستان متخلف خواهد شد.»  
به اعتقاد نجفی‌زاده اتفاقی که در حال حاضر رخ داده است کاملاً متفاوت از این قوانین است. در کشور ما برای پیوند عضو از فرد ایرانی به ایرانی مجوز تأیید این عمل باید از سوی انجمن حمایت از بیماران کلیوی صادر شود و این مسئولیت از سوی دولت به این انجمن واگذار شده و وزارت بهداشت در این زمینه مداخله‌ای ندارد. در تخلف اخیر دو عربستانی که برای پیوند اقدام کردند با شناسنامه جعلی ایرانی مراجعه کرده‌اند و از سوی انجمن تأییدیه دریافت کرده‌اند.
وی می‌افزاید:  «طبق گزارش وزارت اطلاعات این تخلف توسط 5 نفر واسطه شکل گرفته است به طوری که دو فرد عربستانی توسط این واسطه‌ها توانستند شناسنامه جعلی ایرانی دریافت کرده و به انجمن معرفی شوند. گرچه بی‌دقتی در این موضوع از سوی انجمن صورت گرفته است اما به دلیل وجود هموطنان عرب زبان ما در جنوب کشور انجمن دچار خطا شده و نتوانسته تشخیص دهد که این افراد تابعیت کدام کشور را دارند و در نهایت به دادن تأییدیه پیوند اعضا انجامیده است.»
رئیس اداره پیوند وزارت بهداشت از تخلف دیگری پرده برداشته و می‌گوید: «جالب این است که این افراد در بیمارستانی مورد عمل پیوند کلیه قرار گرفته‌اند که اصلاً مجوز انجام چنین عملی را به دلیل نداشتن امکانات لازم نداشته است. به طوری که نتیجه این عمل به مرگ یکی از گیرندگان ختم شده است. بنابراین این بیمارستان مرتکب چندین کار خلاف به صورت همزمان شده است. اما نتیجه کلی این است که موج رسانه‌ای که از هفته گذشته در این خصوص به راه افتاد و اینطور وانمود کرد که کلیه ایرانی‌ها به خارجی‌ها فروخته می‌شود به هیچ عنوان واقعیت نداشته و این تخلف به دلیل جعل اسناد و جا زدن افراد عربستانی به جای ایرانی اتفاق افتاده است.> نجفی‌زاده می‌افزاید: «به لحاظ پیوند اعضا وزارت بهداشت چند اطمینان به مردم می‌دهد، اول این‌که در خصوص توریسم پیوند در دنیا یا در خرید و فروش اعضا در دنیا هزاران مورد خلاف صورت گرفته است اما در ایران به دلیل بیداری مردم و این‌که پیوند کلیه و اعضا به طور کامل تحت نظارت دولت است احتمال تخلف در این زمینه بسیار کم است. یا ممکن است دهنده از گیرنده مبلغی را دریافت کند اما این مبلغ طبق تعرفه‌ای است که انجمن حمایت از بیماران کلیوی تعیین می‌کند. از طرفی این وزارتخانه در خصوص برخی اطلاعیه‌های خرید و فروش کلیه که بر دیوار شهر نصب می‌شوند بسیار هوشیارانه عمل کرده و با این نوع تخلف بشدت برخورد می‌کند.»
ë انجام پیوند کلیه به جای عمل کیسه صفرا
این مقام مسئول درخصوص تخلفی که پیش از این در یکی از بیمارستان‌ها رخ داد و قبل از عمل این تخلف در نطفه خفه شد می‌گوید: «آن بیمارخارجی به بهانه عمل کیسه صفرا در بیمارستان بستری شده بود در حالی که مقصود بیمارستان و مسئولان بخش از بستری کردن این فرد پیوند زدن کلیه از یک ایرانی به وی بود. براین اساس موضوع بسیار پیچیده بود و این فرد نه تنها مجوزو تأییدیه وزارت بهداشت را نداشت، بلکه انجمن هم از انجام عمل این بیمار اطلاعی نداشت. از این رو با درایت یکی از پزشکان آن بیمارستان مشکوک بودن عمل این فرد خارجی محرز و قبل از انجام عمل، از سوی وزارت بهداشت جلوی عمل پیوند به طور کلی گرفته شد. براین اساس بیمارستان متخلف علاوه بر تعطیل شدن بخش پیوند، به لحاظ اعتبار و درجه ‌بندی یک درجه پایین آمد و هنوز مسئولان بیمارستان ادعا می‌کنند که از خارجی بودن این فرد اطلاعی نداشتند.»
ë سکوت وزارت بهداشت
چندی پیش یکی از رسانه‌ها پرده از برخی خرید و فروش‌های اعضای بدن برداشت که شاید به مزاج مسئولان خوش نیامد، اما پروفسور بهروز برومند نخستین فوق تخصص نفرولوژی ایران و خاورمیانه در این باره می‌گوید: «گرچه اظهارات این رسانه در خصوص فروش قلب و ریه اغراق‌آمیز بود اما متأسفانه بازار داغ فروش کلیه با مبالغ 50 تا 100میلیون تومانی علی رغم این‌که بسیار ناخوشایند بود، اما درست از آب درآمد.»
وی با انتقاد از وضعیت به وجود آمده و انجام عمل پیوند کلیه دو ایرانی به دو فرد عربستانی در یکی از بیمارستان‌های جنوب تهران می‌افزاید:  این اقدام نه تنها غیر قانونی است بلکه بروز چنین اتفاقاتی در ایران ننگین و شرم آور است. چنین وقایعی دودمان بیمار ایرانی را به باد می‌دهد. از این جهت که وقتی یک عربستانی می‌تواند از یک ایرانی کلیه 100 میلیون تومانی بخرد یعنی نرخی تعیین شده است که در آن فقط دلالان سود خواهند برد. اگر زمانی بیمار نیازمند کلیه می‌توانست با فروش خانه 50 متری خود کلیه بخرد امروز با خانه 500 متری هم دیگر نخواهد توانست کلیه دریافت کند. این حرکت‌ها در کشور آبرو و حیثیت ایران را خدشه دار می‌کند.»  وی می‌افزاید: «کشور هندوستان به لحاظ تکنیک پیوند عضو به عنوان نخستین کشورها مطرح است اما امروز شهروندانش برای خرید کلیه از فرد زنده و خارجی و انجام پیوند، به ایران مراجعه می‌کنند. گزارشی را من خودم دیده‌ام که این هندی‌ها با دادن پول ناچیز به مردم سومالی و نیجریه با حضور در ایران عمل پیوند انجام می‌دهند، زیرا این عمل غیر انسانی در کشور خودش ممنوع است.»
برومند که ریاست 5 دوره انجمن علمی پیوند اعضا را در ایران بر عهده داشته است می گوید: «خوشبختانه در این زمینه آیین نامه بین‌المللی وجود دارد که ایران هم آ‌ن را امضا کرده و متعهد شده است. بیاینه استانبول که انجمن علمی پیوند اعضا در سال 2008 میلادی از تمام دنیا و ایران این بیانیه را امضا کردند هر نوع تجارت و قاچاق کلیه را ممنوع اعلام کرده است. بنابراین اگر در ایران قاعده‌ای برای مقابله با این وقایع ننگین نداریم در بیانیه استانبول این موضوع به صراحت ممنوع شده است.»
برومند می‌گوید:  «باید هر نوع پیوند خارجی ممنوع شود مگر از کشورهایی که خودشان پیوند عضو نداشته باشند. در دنیا سه تا چهار کشور هستند که عمل پیوند درآنها انجام نمی‌شود و بقیه کشورها از این توانایی برخوردارند. کشورهای عربی تکنیک و علوم مورد نیاز پیوند عضو را دارند، اما چرا باید برای این کار از کشور ایران استفاده کنند؟ وزارت بهداشت باید در این زمینه فرمولی داشته باشد. تردیدی نیست که وزارت بهداشت با کمک انجمن حمایت از بیماران کلیوی به خوبی می‌تواند مقابل این وقایع بایستد.»
ë لطفاً حاشیه‌سازی نکنند!
«دوستان لطفاً حاشیه‌سازی نکنند»، پاسخی است که دکتر حسن هاشمی وزیر بهداشت به اتفاق پیش آمده و اظهارات اخیر رئیس انجمن حمایت از بیماران کلیوی درباره پیوند دو بیمار عربستانی از کلیه ایرانی، می‌دهد.
وزیر بهداشت که وزارتخانه‌اش را شاکی اصلی چنین تخلفاتی معرفی می‌کند در این باره می‌گوید:  «وزارت بهداشت یکی از بخش‌ها را در همین زمینه تعطیل و پزشک متخلف را محروم کرد و پرونده را به قوه قضائیه ارجاع داد. از طرفی کسانی که این مسأله را عنوان کرده‌اند خودشان بهتر می‌دانند که چه اتفاقی در کشور در حال رخ دادن است و واقف هستند که دولت برای نخستین بار شورای پیوند را در عالی‌ترین سطح خود با افرادی بی‌نظیر در منطقه و دنیا به دور یکدیگر جمع کرده و نخستین جلسه را برگزار کرده و تصمیمات خوبی در این زمینه گرفته شده است.>
به گفته هاشمی قرار است این شورا از حقوق مردم دفاع کرده در عین حال در راه فناوری پیوند در کشور و منطقه تلاش کند.
وزیر بهداشت با اشاره به این‌که با هر گونه تخلف قانونی بشدت برخورد خواهد شد، ادامه می‌دهد: «فهرست انتظار پیوند در ایران مانند سایر کشورهای دنیا طولانی است. به طوری که در حال حاضر از 25 هزار نفری که در انتظار پیوند کلیه هستند فقط 20 درصد موفق می‌شوند عمل پیوند انجام دهند. براین اساس شورای پیوند تلاش خواهد کرد در این زمینه فرهنگ‌سازی کند تا بتوانیم در زمینه پیوند کلیه از مرگ مغزی‌ها بهره ببریم تا فهرست انتظار به حداقل برسد. از طرفی قرار است در جلسه بعدی، بررسی عمل پیوند به مسلمانان نیازمند را در دستور کار خود قرار دهد.»
ë 2 هزار و 700 بیمار موفق به پیوند
طبق آمار اعلامی از سوی وزارت بهداشت در حال حاضر 23 هزار و 200 بیمار دیالیزی در کشور وجود دارد که از این تعداد فقط 2 هزار و 700 نفر در سال گذشته موفق به انجام عمل پیوند شده‌اند. این در حالی است که با افزایش شیوع بیماری دیابت و فشار خون به عنوان عاملان اصلی بیماری‌ و نارسایی کلیه سالانه چیزی در حدود 3 هزار بیمار کلیوی به این آمار اضافه می‌شود. با وجود چنین حجمی از بیماران کلیوی روز به روز به نیاز پیوند کلیه در کشور افزوده می‌شود، از طرف دیگر بازار دلالان فروش کلیه هم گرم‌تر می‌شود و سودهای کلانی که به جیب‌شان می‌رود رقم بالاتری پیدا می‌کند.
بی‌تردید راهکارهایی که برای مقابله با این وقایع تلخ ارائه می‌شود، می‌تواند تا حدودی از مشکلات موجود بکاهد. دکتر محمدرضا نوروزی عضو انجمن اورولوژی ایران در این باره  می‌گوید:  «درست یا غلط ما در ایران پیوند کلیه از فرد زنده به زنده را انجام می‌دهیم و در این مسیر یک ایرانی باید به یک ایرانی کلیه اهدا کند یا ترجیحاً پیوند کلیه فامیل به فامیل صورت گیرد و پولی هم در این زمینه رد و بدل نشود اما متأسفانه رخدادهایی را شاهد هستیم که عکس این موضوع را می‌رساند.>
وی می‌افزاید: «بی‌تردید باز بودن عرصه برای پیوند زنده به زنده در کشور به وقوع فسادهایی می‌انجامد. کنترل این‌که چه کسی به چه کسی کلیه می‌دهد کار آسانی نیست اگرچه خیلی دقت می‌شود. در حال حاضر پیوند کلیه از فرد هندی به فرد هندی (هر دو زنده) علیرغم داشتن تکنولوژی روز دنیا در زمینه پیوند این عمل در کشور هند ممنوع است اما در ایران انجام می‌شود. بنابراین موضوع پیوند کلیه در کشور ما باز است و خطا‌هایی را به دنبال خواهد داشت.»
ë تنها راه حل موجود
این متخصص و جراح کلیه در ادامه با بیان این‌که فرهنگ اهدای عضو از مرگ مغزی می‌تواند مهمترین راهکار برای حل مشکل موجود باشد می‌افزاید:  «در کشور ما چیزی در حدود 8 تا 10 هزار مرگ مغزی در سال به ثبت می‌رسد. اگر طبق آمار جهانی 50 درصد این افراد قابلیت اهدای کلیه را داشته باشند، سالانه چیزی در حدود 8 هزار کلیه می‌توان به منتظران در فهرست دریافت کلیه اهدا کرد. این درحالی است که طبق آمار سال گذشته فقط 2 هزار و 700 پیوند کلیه در کشور به ثبت رسیده است که 42 درصد اینها از طریق افراد مرگ مغزی اهدا شده است و چیزی در حدود 60 درصد پیوند‌ها زنده به زنده صورت گرفته است. متأسفانه در ایران به دلیل این‌که هنوز فرهنگ اهدا به طور کامل درونی نشده است با وجود آمار زیاد مرگ مغزی در کشور ما مشکل اهدا از مرده به زنده داریم. براین اساس بهترین راه حل این است که تشویق در ایران به گونه‌ای صورت بگیرد که همه افراد مرگ مغزی کلیه شان را اهدا کنند.>  
نوروزی می‌افزاید:<بنابراین تا باب مدل زنده به زنده پیوند کلیه در کشور باز است وقوع چنین مسائلی انکار پذیر نیست. یا پای خارجی‌ها به میان می‌آید، یا گیرنده و دهنده پول زیادی جابه جا می‌کنند، یا در جای دیگرجعل سند می‌شود و خارجی جای ایرانی جا زده می‌شود یا در جای دیگربه تقلب پول را می‌گیرند و بدون دادن کلیه فرار می‌کنند و اثری از خود برجای نمی‌گذارند، اینها اتفاقاتی است که در کشور ما رخ داده است.»
وی اذعان می‌دارد: «در سال‌های پیش در کشور ما 90 درصد نیازمندان به دریافت کلیه از طریق پیوند زنده به زنده کلیه دریافت می‌کردند. در حالی که این آمار در سال گذشته به 60 درصد رسیده است و امیدواریم با تلاش‌هایی که مسئولان در زمینه فرهنگسازی اهدای عضو از مرگ مغزی کرده‌اند این آمار در سال آینده به 40 درصد کاهش یابد. تردیدی نیست با استفاده از آمار مرگ مغزی در کشور می‌توان ظرف 2 سال نیاز به پیوند کلیه را در کشور به صفر رساند.»
 عضو انجمن اورولوژی ایران می‌گوید: «اهدای کلیه از مرگ مغزی به زنده نه تنها بازار سیاه موجود را از بین خواهد برد بلکه می‌تواند در زمینه کاهش هزینه‌ها مؤثر باشد. به عنوان مثال وجود بیش از 23هزار بیمار دیالیزی و اضافه شدن سالانه 3هزار دیالیزی و نیازمند پیوند کلیه که هر کدام یکبار در روز دیالیز می‌شوند و هزینه دیالیزشان 160 هزار تومان است، هزینه‌های میلیاردی را بر نظام سلامت تحمیل می‌کنند. گرچه این هزینه از سوی دولت پرداخت می‌شود اما محاسبه کنید چه هزینه‌ای برای انجام دیالیز این تعداد بیمار از جیب دولت خارج می‌شود. در حالی که می‌توان با پیوند از راه درست، هزینه‌های میلیاردی این بیماران را کاهش داد.»  این جراح کلیه، ممنوعیت پیوند زنده به زنده را یکی از راه حل‌های موجود می‌داند و می‌گوید: <البته اگر قرار است پیوند زنده به زنده صورت بگیرد بهتر است پیوند از خانواده باشد زیرا هم به لحاظ ژنتیک همخوانی خواهند داشت و هم از بروز چنین دلالی‌هایی پیشگیری می‌شود. از طرفی نیت اهدا به معنای واقعی انجام می‌شود.»

فاطمه اجمدزاده -ایران
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: