مطابق آمارهای غیررسمی بیش از ۱۵۰ هزار تراجنسی در ایران زندگی میکنند. آماری که به دلیل عدم مراجعه این افراد برای درمان به علت ترس از طرد شدن در جامعه و خانواده دقیق نیست
شفاآنلاین>سلامت> پس از فتوای مشروعیت تطبیق جنسیت در ایران که توسط مریم خاتون ملک آرا، اولین زن تراجنسیتی ایران، از رهبر انقلاب گرفته شد، ایران به یک کشور پیشگام در عمل جراحی برای تغییر جنسیت در جهان اسلام تبدیل شد.
به گزارش شفاآنلاین: مریم خاتون در سال ۱۳۲۹ با نام فریدون و در کالبد یک مرد متولد میشود، اما از کودکی رفتارهایی زنانه دارد به نحوی که در سنین بزرگسالی به این نتیجه میرسد که هیچ تمایلی به زندگی در قالب یک مرد ندارد. او از سال ۱۳۵۳ به دنبال انجام عمل تغییر جنسیت بود و از آنجاییکه فردی مذهبی است میخواهد در اولین قدم حکم شرعی تغییر جنسیت را بگیرد.
در سال ۱۳۶۳ از طریق دفتر احمد جنتی نامهای برای امام مینویسد، اما اینبار هم جوابی که دریافت میکند شبیه به فتوای اول و مربوط به افراد «
دو جنسیتی» است. سرانجام ملکآرا با طی مسیری سخت موفق به ملاقات با امام شده و ماجرا را تعریف میکند. امام هم با ۳ تن از پزشکان مورد اعتماد خود مشورت کرده و دربارهٔ تفاوت تراجنسی و دوجنسه و خنثی مشکل از آنها میپرسند. بالاخره ملک آرا فتوای مورد نظر خود را از امام دریافت میکند.
مطابق آمارهای غیررسمی بیش از ۱۵۰ هزار تراجنسی در ایران زندگی میکنند. آماری که به دلیل عدم مراجعه این افراد برای درمان به علت ترس از طرد شدن در جامعه و خانواده دقیق نیست. زندگی افراد پیش از عمل تغییر جنسیت و بهویژه زمانی که به تازگی متوجه تفاوت خود با سایر همجنسان کالبد ظاهری میشوند بسیار سخت است. داشتن نگاههای عجیب و غریب به این افراد، زدن برچسب انحراف و فساد اخلاقی به آنان بهویژه درروزهای قبل از عمل و پرهیز از همنشین شدن با آنان همگی از جمله رفتارها ناهنجاری هستند که افراد ترنس و کلا افرادی را که به دلایل مختلف نیاز به انجام عمل تغییر جنسیت دارند را مورد آزار قرار میدهد.
فرشید مسعودی مدیرعامل انجمن حمایت از بیماران ملال جنسیتی پیشتر گفته بود: با توجه به تاریخچهای که این افراد در کشور ما دارند باید گفت آنها به شدت آماده برچسب خوردن هستند. همچنین درصد قابل توجهی از آنها به دلیل شرایط خود از خانواده طرد میشوند. به همین دلیل هم بیشتر این افراد از شهرستانها به تهران مهاجرت میکنند.
او تاکید کرده بود: معمولا آنچه در پروتکلها برای حمایت از این افراد میآید با آنچه در فاز اجرایی رخ میدهد متفاوت هستند. به همین دلیل هم ضروری است مددکاران اجتماعی به حوزه ملال جنسیتی ورود کنند. این درحالی است که گروه ترنسها در دانشگاهها به عنوان افرادی که ممکن است به مددکاری اجتماعی نیاز داشته باشند معرفی نمیشوند و همچنین آنها در سازمانهای اجرایی نیز جایی ندارند.
اما تطبیق جنسیت علیرغم هزینههای روانی بارِ مالیِ شدیدی نیز دارد. هزینه این جراحی حدود ٨۰ میلیون تومان است که بسته به نوع بیمارستان ممکن است بیشتر یا کمتر شود. اما با وجود آن که شرع و قانون، تراجنسیتیها را پذیرفته اند، انگار آنها هنوز منطقه ممنوعه مین گذاری شده هستند که در رسانههای رسمی و تصویری نمیتوان به مصائب آنان نزدیک شد. این افراد اگرچه در گروه افراد آسیبدیده اجتماعی قرار نمیگیرند، اما به دلیل عدم درک درست جامعه از مسائل و شرایط آنها و طرد از سوی خانواده و جامعه در شرایطی قرار میگیرند که در معرض خطر و آسیب قرار گرفته و در شرایط حادتر وضعیت و رنجهای تحمیل شده بر آنها، این افراد را در گروه آسیبدیدگان اجتماعی قرار میدهد. نگاهی عبث که سرنوشت این افراد را با انزوا، طرد شدن، ناامیدی و نابودی تهدید میکند. افرادی که در تراژدی زندگی میکنند؛ آنها آنچه هستند، نیستند...!