کد خبر: ۲۹۰۰۳۴
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۳ - ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ - 2021September 21
شايد برخي اين گزاره را رد كنند و به تعداد زياد افغانستاني‌ها و عراقي‌ها در ايران اشاره كنند. ولي به نظرم وجود آنان را در ايران نمي‌توان مصداق مهاجرپذيري جامعه ما دانست

شفاآنلاین>سلامت> برخي جوامع مهاجرفرست هستند، برخي نيز مهاجرپذيرند. همچنين برخي كشورها هر دو ويژگي را تا حدي دارند. با نهايت تاسف بايد گفت كه جامعه ما نه تنها در مهاجرفرستي رتبه بالايي دارد، بلكه در مهاجرپذيري نيز جايگاه مناسبي ندارد.

شايد برخي اين گزاره را رد كنند و به تعداد زياد افغانستاني‌ها و عراقي‌ها در ايران اشاره كنند. ولي به نظرم وجود آنان را در ايران نمي‌توان مصداق مهاجرپذيري جامعه ما دانست. اينها بيشتر پناهنده محسوب مي‌شوند تا مهاجر، زيرا منظور از مهاجرپذيري، روي خوش نشان دادن به كسي است كه مهاجرت به كشور مقصد را پذيرفته است.

كسي كه در جامعه جديد مي‌تواند رشد و ارتقا يابد و با برچسب مواجه يا محدود به انجام مشاغل پايين نشود. اگر ما جامعه مهاجرپذيري بوديم، به‌طور قطع تعدادي از ميليون‌ها افغانستاني موجود در كشور به سطوح بالاي حرفه‌اي در هر زمينه‌اي مي‌رسيدند و اصولا مشكلي به نام تابعيت و اقامت و برخوردهاي غيرحقوقي نداشتند. به علاوه در جريان اخير اين كشور همه يا بيشتر نخبگاني كه قصد مهاجرت داشتند بايد به ايران مي‌آمدند؛ نه اينكه در ايران درس خواندند و المپيادي شدند و سر از مكزيك درآوردند.

چرا مهاجرت اهميت دارد؟ به‌طور معمول هر كسي كه اقدام به مهاجرت مي‌كند، دنبال يك زندگي بهتر و امكان و شرايط مطلوب‌تري است. اين خواسته نشان‌دهنده ذهنيت فعال‌تر او نسبت به ميانگين جامعه مبدا نيز است. به‌طور كلي مهاجران در جامعه مقصد، برخلاف اتباع و شهروندان عادي آن كشور، براي اثبات خود نيازمند كوشش و فعاليت بيشتري هستند و الا اگر قرار باشد كه مثل افراد عادي جامعه خود باشند، نمي‌توانند زندگي راحتي را در جامعه مقصد داشته باشند. البته اين بدان معنا نيست كه همه مهاجران چنين هستند، بلكه مجموعا و به‌طور نسبي در مقايسه با جامعه مبدا و مهاجرفرست چنين‌اند.  هفته پيش فينال مسابقات تنيس حرفه‌اي زنان در نيويورك انجام شد و برخلاف انتظار و پيش‌بيني‌ها، دو دختر نوجوان 18 و 19 ساله به فينال رسيدند كه جوان بودن آنان موجب تعجب ناظران شد. ولي مهم‌تر از جوان بودن سابقه زندگي آنان بود كه از نسل مهاجران هستند.

نفر اول دختري 18 ساله، به نام اِما رادوكانو در تورنتو كانادا از پدري اهل روماني و مادري چيني متولد شده‌است. نفر دوم دختري 19 ساله به نام ليلا فرناندز در مونتريال كانادا متولد شده، پدرش اهل اكوادور و مادرش از فيليپيني‌ تبارهاي كاناداست. سيال بودن نيروي انساني چنين دستاوردي دارد. يك مرد اهل روماني با يك زن چيني در كانادا ازدواج مي‌كنند، فرزند دختري را در آنجا به دنيا مي‌آورند. دوباره از كانادا به انگلستان مهاجرت مي‌كنند.

كودك‌شان از 5 سالگي به بازي تنيس مشغول مي‌شود. در 18 سالگي قهرمان بزرگ‌ترين مسابقات تنيس حرفه‌اي زنان مي‌شود. مقامات انگليس به اين قهرماني افتخار مي‌كنند و برايش پيام تبريك مي‌فرستند. نفر دوم نيز از پدري اهل اكوادور در امريكاي‌لاتين و مادر فيليپيني در كانادا متولد مي‌شود و در 17 سالگي قهرمان تنيس نوجوانان مي‌شود و اكنون در 19 سالگي در فينال اين مسابقات نفر دوم مي‌شود و چندين قهرمان مشهور تنيس را تا پيش از رسيدن به فينال شكست مي‌دهد.

ورزش وضعيت به نسبت روشني دارد كه موفقيت در آن قابل سنجش است. در حالي كه موفقيت‌هاي مهاجران نه فقط در ورزش بلكه در همه زمينه‌ها وجود دارد. نمونه آن مريم ميرزاخاني بود. اين موفقيت براي مهاجران زن، به ويژه در جوامعي كه زنان امكان كمتري براي رشد دارند، برجسته‌تر است. جامعه قدرتمند، جامعه‌اي است كه به راحتي مي‌تواند ديگران را پذيرا باشد و در فرهنگ خود امكان حضور و ‌ارتقا را در دسترس آنان قرار دهد. آن دسته از جوامع غربي كه با حضور مهاجران مخالفت مي‌كنند، در نهايت و به لحاظ اقتصادي از جوامع مهاجرپذير عقب مي‌افتند. 

مهاجرت حتي مي‌تواند مشكلات جمعيتي اين جوامع را كاهش دهد. يكي از علل استقبال جوامع اروپايي از پناهندگان سوريه‌اي همين نكته بود. البته مهاجرت مشكلات خاص خود را هم دارد.

ولي كدام پديده است كه يكسره خير باشد؟ همه پديده‌ها كمابيش واجد نتايج مثبت و منفي هستند و بايد كوشيد كه آثار مثبت آنها را بيشتر كرد و عوارض منفي را كاهش داد.

اصولا يكي از ويژگي‌هايي كه براي ايران ذكر مي‌شود، قدرت تمدني آن است كه ناشي از وجود تنوع فرهنگي و رفت و آمدهاي اقوام و ملل گوناگون در آن است. هنگامي كه معده فرهنگي كشوري قوي باشد، به راحتي مي‌تواند هر فرهنگ ديگري را در خود هضم و به خوراكي مناسب براي سلول‌هاي تمدني خود تبديل كند. به‌طور كلي بايد درباره اين پديده بيشتر گفت‌وگو كرد و مردم و حكومت را به ضرورت بازنگري در اين ويژگي منفي فراخواند. اين ويژگي منفي ما محصول قرن اخير است و در گذشته ايران كمتر ديده شده است.عباس عبدي/ روزنامه اعتماد 
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: