این مشکل میتواند با تحت شعاع قرار دادن زندگی جنسی و یا اجتماعی فرد بروز پیدا کند و یا به سادگی امکان تحریک جنسی بدون آن شئ یا عضو برای فرد امکان پذیر نباشد. توجه داشته باشید که شخص مبتلا به اختلال فتیش تنها درصورت استفاده از آن شئ یا تمرکز بر آن عضو، قادر است دچار تحریک جنسی شود و یا حس رضایت جنسی را تجربه کند.
بد نیست بدانید در ابتدا تنها علاقه جنسی به اشیا فتیش محسوب میشد و علاقه جنسی به اعضای غیر جنسی بدن و تمرکز بیش از حد بر روی یک عضو (به گونهای که فرد به اعضای دیگر بیتوجه است) تحت عنوان اختلال پارشیالیزم طبقهبندی میشد. درحالحاضر البته با اتفاق نظر انجمنهای روانشناسی پارشیالیزم هم زیر شاخهای از فتیش محسوب میشود.
تئوری پردازان علوم رفتاری به صورت کلی فتیش را به دسته اشیای بیجان و اعضای بدن تقسیم میکنند. این متخصصین همچنین برای فتیش نسبت به اشیای بیجان دو زیرشاخه فتیش شکلی و فتیش واسطهای را درنظر میگیرند. در ادامه برخی از رایجترین انواع فتیش را به صورت تیتروار مشاهده میکنیم. برخی از رایجترین انواع فتیش عبارتست از: فتیش پا، فتیش چرم، خز، ابریشم، لاستیک، فتیش لباس زیر، مایو و لباس شنا و جوراب، فتیش سینه و ناف، فتیش بارداری، فتیش نقص عضو، فتیش غذا، فتیش پوشک بچه، فتیش وسایل پزشکی و.
فتیش یا اختلال فتیش
موضوعی که باعث ایجاد سوتفاهمهای بسیار در بین افراد غیرمتخصص شده است یکی انگاشتن فتیش و اختلال فتیش است. توجه به این نکته ضروری است که فتیش میتواند در بسیاری از افراد نرمال نیز وجود داشته باشد و به هیچ وجه نگران کننده یا آزاردهنده نیست. حتی در مواردی میتواند کیفیت بالاتر رابطه جنسی را برای هردو طرف رابطه به ارمغان بیاورد. آنچه که نیاز به توجه و مشورت با فرد متخصص دارد اختلال فتیش است و نه فتیش.
اکنون وقت آن است که به سوالی مهم پاسخ دهیم. چه زمانی و تحت چه شرایطی فرد دچار اختلال فتیش است؟ همان گونه که قبلتر ذکر شد افراد زیادی دارای فتیش هستند و بدون کوچکترین رنج و پریشانی زندگی اجتماعی و جنسی موفق و متعارفی دارند. پس میتوان آن پرسش مهم را اینگونه پاسخ داد: تنها زمانی علایق جنسی یک فرد به اختلال فتیش تبدیل میشود که رنج و پریشانی و یا کاهش یا نقص عملکرد در یکی از حوزههای زندگی فردی و اجتماعی، حرفه و شغل، حیات و فعالیت اجتماعی و در نهایت زندگی جنسی فرد را به دنبال داشته باشد.
بر اساس مقالات معتبر روانشناسی اختلال فتیش، خود زیرشاخهای از اختلال کلیتر پارافیلیک محسوب میشود و رواج آن در مردان بسیار بیشتر از زنان است به گونهای که گاه این اختلال را اختلالی مردانه توصیف میکنند. حال که درباره رابطه بروز این اختلال و جنسیت سخن به میان آمد بد نیست به این نکته اشاره کنیم که برخی از متخصصان عقیده دارند در بین مردان، داشتن تردید نسبت به مردانگی، توانایی و قدرت خود و یا ترس از جواب رد شنیدن و طرد شدن میتواند شانس فرد را برای ابتلا به اختلال فتیش افزایش دهد. بر اساس این تئوری این مردان با تمرین اعمال کنترل بر اشیای بیجان شرایط امنی برای خود به وجود میآورند و یا از این طریق درصدد رفع احساس ناکارآمدی برمیآیند.
اختلال فتیش چگونه به وجود میآید؟
به دلیل نوپایی روانشناسی جنسی و وجود دادههای تجربی کم، هنوز روی دلایل به وجود آمدن این اختلال اتفاق نظر وجود ندارد. با وجود قطعیت بروز علائم اختلال فتیش در خلال یا پس از بلوغ، روانشناسان و تئوری پردازان نظرات متفاوتی درباره چرایی ایجاد آن ارائه میدهند.
برخی از آنها معتقدند تجربیات و اتفاقاتی
از اوایل دوران کودکی باعث ایجاد این اختلال میشود. به عقیده آنها این
تجربیاتِ احساسیِ قدرتمند باید شامل تحریک یا رضایت جنسی کودک شود. این
درحالیست که برخی از روانشناسان تجربیات اواخر دوره کودکی و دوران بلوغ را
دارای بیشترین تاثیر در ایجاد این اختلال میدانند.
بد نیست بدانید برخی
از پژوهشها احتمال به وجود آمدن اختلال فتیش را در کودکانی که در معرض
سوءاستفاده جنسی قرار گرفتهاند و یا شاهد آن بودهاند نسبت به دیگران
بیشتر میدانند.
مشکلات افراد دارای اختلال فتیش
با توجه به قرار گرفتن این اختلال در زمره اختلالهای جنسی، بسیاری از افراد از داشتن این اختلال احساس شرم میکنند و به دنبال آن، فرد ممکن است با داشتن حس تنفر نسبت به افکار خود به سرعت از نظر جنسی و اجتماعی منزوی شود. روی دیگر سکهی برخوردِ نادرست با این اختلال، دادن افسار زندگی به دست فتیش است و فرد با نادیده گرفتن مشکلات و صدمات جانبی، خود را در لذت جنسی غرق میکند.
در این حالت فرد خیلی زود در مییابد که احساس رضایت جنسی به راحتیِ دفعات ابتدایی به دست نمیآید و برای تجربهی حسی شبیه قبل باید هربار تلاش بیشتری کند و این آغاز شروع رفتارهای پرخطر است. هرچه زمان بیشتری میگذرد فرد در راه تجربه رضایت جنسیِ مشابه گذشته، آسیبهای روحی و جسمی بیشتری به خود و اطرافیانش تحمیل میکند.
تمام اینها در حالی است که در بسیاری موارد فردِ دارای اختلال فتیش درصورت برخوردِ درست با مشکل و مراجعه به متخصص به سادگی قادر به کنترل این اختلال خواهد بود. متاسفانه بسیاری از افراد از ترس قضاوت شدن سعی در پنهان کردن اختلال فتیش میکنند، اما اگر از یک روانشناس بپرسید به شما خواهد گفت اختلالی نظیر اختلال فتیش با بیتوجهی و نادیده گرفتن از میان نخواهد رفت و تنها راه درستِ برخورد با آن مراجعه به روانشناس و روراست بودن با خود و فرد متخصص است.
وجه غمانگیزتر داستان اینجاست که هرچه میزان توسعه یافتگی کشور کمتر باشد شانس برخورد نادرست با اختلالهای رفتاری نظیر اختلال فتیش بیشتر میشود؛ چرا که احتمال مراجعه به متخصص در مراحل ابتداییِ اختلال کمتر است. اگر شما مخاطبان برترینها که در حال مطالعه این مقاله هستید در اطرافیانتان فردی را میشناسید که دچار اختلال فتیش است فراموش نکنید که این افراد نقشی در شرایط خود ندارند؛ پس بیاییم با قضاوتهای ناعادلانه و یا نصیحتهای غیرتخصصی زندگی این افراد را سختتر نکنیم.برترین ها