به گزارش شفاآنلاین:دکتر فریبرز درتاج همزمان با «روز نوجوان» درباره سطح آگاهی نوجوانان از بهداشت بلوغ اظهار کرد: نوجوانان در سیستم آموزشی همچون حلقههای مفقود شدهای به فراموشی سپرده شدهاند. نوجوانان در تلاطم انواع مشکلاتِ جسمی، اجتماعی و روانی ناشی از بلوغ قرار می گیرند که اگر مورد حمایت نباشند و اگر آگاهیهای لازم به آنها داده نشود، صدمات جبران ناپذیری به نسل آینده وارد میشود.
رییس انجمن روانشناسی تربیتی ایران ادامه داد: آموزش بهداشت دوران بلوغ میتواند در سه سطح خانواده، مدرسه و آموزش همگانی با هدف ایجاد تغییرات رفتاری مثبت، افزایش آگاهی و کمک به افراد برای دستیابی به سلامت روان انجام شود. همچنین آموزش بهداشت بلوغ در مدارس فرآیندی است که میتواند جهت تقویت مهارت، آگاهی و توانمندسازی به منظور افزایش سلامت نوجوانان گام بردارد.
اهمیت آموزش بهداشت بلوغ در نظام آموزشی
درتاج معتقد است که آموزش و پرورش نقش خود را تنها در موفق شدن نوجوان در تحصیل و یاد گرفتن محتوای کتاب درسی منحصر میکند، درحالی که نوجوانان حق دارند بدانند که بلوغ چیست و چه تغییراتی در انتظار آنهاست، از این رو با توجه تأثیرپذیری نوجوانان از آموزش در نهاد مدرسه، وظیفه معلمان و اولیاء مدرسه است که آموزشهایِ لازم را در این زمینه فراهم کنند و به سوالات آنها پاسخ معقول دهند .
این هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی اهمیت آموزش بهداشت بلوغ را به نحوی میداند که بسیاری از مشکلات جسمانی، روانی، اجتماعی و رفتارهای ناسالم دوره نوجوانی نظیر ازدواجهای ناموفق، حاملگیهای پرخطر و... ناشی از عدم آگاهی از بهداشت بلوغ است. همچنین رشد در دوره نوجوانی شامل سه سطح جسمانی، روانی و اجتماعی است که نیاز است نوجوان در هر سه سطح به بهداشت بلوغ برسد.
اثرات بلوغ زودرس و دیررس در نوجوانان
وی با اشاره به بلوغ زودرس، به موقع و دیررس ادامه داد: افرادی که بلوغ بهموقع را سپری میکنند، نسبت به دو گروه دیگر، شرایط مساعدتری دارند. آنها همزمان با تعداد زیادی از دوستانشان وارد این شرایط میشوند و درنتیجه احساس تنها نبودن در این تغییرات را تجربه نمیکنند.
به گفته درتاج، اگرچه بلوغ زودرس برای پسران، یک نکته مثبت تلقی میشود و رسیدن هرچه سریعتر به اندامی مردانه برایشان به مثابة دستیابی به یک امتیاز در میان همسالان است، اما تغییر اندام از حالت کودکانه به شکلی زنانه در میان دختران، موضوع چندان مطلوبی نیست، از سوی دیگر بلوغ دیررس برای دختران، اگرچه به لحاظ جسمانی نکته مثبتی است، بااینحال یکی دیگر از امتیازاتی که دارد، پختگی و توانایی بیشتر در درک شرایط و مراقبت از بهداشت خود، در مقابل شرایط جدید بدنی است. اما پسران، در شرایطی که دیرتر از همسالان خود به بلوغ برسند، معمولاً فشار بسیاری را از جانب دیگران دریافت میکنند و این مسئله میتواند زمینهساز مشکلات روحی بسیاری برای نوجوانان باشد.
عضوشورای مرکزی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور با تاکید بر تاثیر تغذیه مناسب بر بلوغ جسمانی نوجوان افزود: در این دوران لازم است اطرافیان نوجوان از تمرکز، توجه و اظهارنظر در مورد تغییرات فیزیکیِ نوجوان اجتناب کنند چراکه با شروع تغییرات جسمی، معمولاً توجه اطرافیان و بهویژه خود نوجوان، نسبت به این مسئله چند برابر خواهد شد.
افزایش تنشهای روانی در دوران بلوغ
رییس انجمن روانشناسی تربیتی ایران در مورد بلوغ روانی نوجوانان معتقد است که تلاش در جهت سازگاری با تغییرات، حجم زیادی از انرژی روانی فرد را درگیر خود میکند و به تبع آن، میزانی از تنش و فشار روانی را وارد زندگی وی میکند. به همین دلیل، نوجوانی و سازگار شدن با تغییر شرایط از کودکی به بزرگسالی، معمولاً با استرس و تنشی درونی همراه است. فشار روانی ناشی از شرایط موجود، ممکن است بهصورت خشم و پرخاشگری نسبت به دیگران بروز پیدا میکند.
وی افزود: همچنین، جستوجو برای پیدا کردن ارزشهایی که فرد به آنها پایبند باشد، در این دوران باعث میشود که اطرافیان احساس کنند، نوجوانان بیثبات شدهاند. آنها ممکن است یک روز اعتقاداتی را عنوان کنند و مدتی بعد، برخلاف آنچه گفته بودند رفتار کنند.
هویت متزلزل در دوران نوجوانی
درتاج درباره بلوغ اجتماعی نوجوانان ادامه داد: یکی از مسائل مهمی که در بهداشت بلوغ بعد اجتماعی اهمیت دارد، مسئله هویت است. بر اساس نظریه روانی- اجتماعی اریکسون زندگی انسان ۸ مرحله دارد که مرحله پنجم یعنی مرحله نوجوانی را، بحران مربوط به هویت در برابر سردرگمی نقش، نامگذاری کرده است. از نظر اریکسون هنگامی که فرد در چهار مرحله زندگی از رشد سالمی برخوردار باشد، در خاتمه کودکی، به احساس استمرار و ثبات نسبی شخصیت دست پیدا میکند اما با آغاز مرحله پنجم یا نوجوانی، بحرانهای چهار مرحله قبل احیا میشوند و در نتیجه، هویت فرد متزلزل میگردد.
وی گفت: همچنین نوجوانان بیشتر تمایل دارند که در کنار دوستان و همسالان خود باشند و به قوانین گروه دوستی احترام بگذارند تا اینکه در کنار خانواده بوده و از اصول درون خانواده تبعیت کنند. این امر تا حدود زیادی به این خاطر است که در این دوران، نوجوانان در جستوجو برای تشکیل هویتی مستقل هستند و درنتیجه بهتمامی ارزشها و قوانین با نگاه شک و ارزیابانه توجه میکنند، تا بتوانند برخی از آنها را بهعنوان اصول برای خودشان در نظر بگیرند.
نقش والدین در این میان چیست؟
این روانشناس گفت: والدین وظیفه دارند هر چه بیشتر با نوجوان خود ارتباط داشته باشند. یکی از مؤلفه های مهم برقراری ارتباط با نوجوانان، کمک به آنها برای درک آنچه در پیش رو است، می باشد. توضیحِ چگونگی تغییرات سریع بدن به آنها کمک می کند که در مواجه با این تغییرات کمتر غافلگیر شوند و اضطرابشان کاهش پیدا کند. همچنین صحبت در مورد بلوغ یا مسائل جنسی نباید به یک مکالمه ختم شود، بلکه در طول چند سال و به طور مستمر و دلسوزانه باید انجام شود. اگر والدین خودشان شرایط این مکالمات را ندارند، از شخصی معتمد و آگاه کمک بگیرند که این صحبتها را با فرزندشان داشته باشد.
وی با بیان اینکه صحبت صریح با نوجوان میتواند چالشی برای والدین باشد، ادامه داد: فراتر از تغییرات جسمی، والدین می توانند مکالمه ای راجع به تغییرات اجتماعی و سبک زندگی که در نوجوانی ایجاد می شود، داشته باشند، مثل مکالمه در مورد عواقب تصمیمات مهم که می تواند یک نوجوان را ترغیب کند تا در انتخاب خود فکر کند.
این روانشناس در انتها تاکید کرد: آگاهی بخشی و آموزش در رابطه با بهداشت بلوغ به نوجوانان، امری ضروری است چراکه دوران نوجوانی بر باقی سالهای زندگی تأثیر زیادی دارد.