قطعاً همه هدف ازدواج و تشکیل زندگی مشترک فرزندآوری نیست. آدم ها با دلایل و اهداف متفاوتی تشکیل خانواده میدهند، اما قطعاً نمیتوان منکر علاقه انسانها به پدر و مادر شدن، شد
شفا آنلاین>اجتماعی>ابتدای هر ازدواجی فرزندآوری مسألهای فرعی است بر عشق و علاقه و بالا و پایینهای خانواده جدید، اما خیلی وقتها زمان که میخورد، وقتی سکوت خانه ناگهان به چشم میآید و همه فکر و ذکر و آدمها میشود سرو صدای بچهها، آن وقت است که فرزند میشود مهمترین دغدغه زوجین. آن وقت است که انواع و اقسام راهها را برای بچه دار شدن <
childbearing>امتحان میکنند و اگر نتیجه دربرنداشت
قطعاً همه هدف ازدواج و تشکیل زندگی مشترک فرزندآوری نیست. آدم ها با دلایل و اهداف متفاوتی تشکیل خانواده میدهند، اما قطعاً نمیتوان منکر علاقه انسانها به پدر و مادر شدن، شد. ابتدای هر ازدواجی فرزندآوری مسألهای فرعی است بر عشق و علاقه و بالا و پایینهای خانواده جدید اما خیلی وقتها زمان که میخورد، وقتی سکوت خانه ناگهان به چشم میآید و همه فکر و ذکر و آدمها میشود سرو صدای بچهها، آن وقت است که فرزند میشود مهمترین دغدغه زوجین.آن وقت است که انواع و اقسام راهها را برای بچه دار شدن امتحان میکنند و اگر نتیجه دربرنداشت میروند سراغ آخرین گزینه، فرزندخواندگی.
مهرانه بی قرار فرزند است. 10 سال است که چشم انتظار تولد نوزادی است که هیچگاه قرار نیست دنیا بیاید. دکترها گفتهاند هرگز بچه دار نمیشود. مشکل هم از خودش است. همسرش بارها گفته که نیازی به فرزند ندارد و همین جوری هم سرش شلوغ است و یک سر و هزار سودا دارد اما مهرانه میداند که همسرش رعایت حال او را میکند؛ وگرنه همه میدانند رامین عاشق بچه است. هر جا بچهای میبیند با حسرت نگاه میکند؛ این شد که تصمیم گرفتند بروند بهزیستی و نوزادی را به فرزندی بپذیرند.
دغدغههای مهرانه
رامین و مهرانه در به فرزندی گرفتن نوزاد با هم توافق دارند «تنها دغدغه رامین این بود که پیش از اقدام با وکیلی مشورت کنیم تا ببینیم دقیقاً از نظر قانونی فرزندخوانده چه جایگاهی در خانه ما دارد؟ تا چه حد فرزند خودمان خواهد شد و ما و او در آینده چه وظایفی نسبت به هم خواهیم داشت؟ این شد که سراغ شما آمدیم تا سؤال هایمان را بپرسیم.»
برایشان توضیح دادم که به نظرم کار خیلی درستی کردهاند، چون قطعاً فرزندخواندگی زیر و بم و نکات ریزی دارد که بهتر است پیش از اقدام موارد مرتبط با آن را بدانیم «خانم وکیل پیش از هر چیز میخواهم بدانم که اصلاً قانون خاصی برای این قضیه وجود دارد یا خود بهزیستی شرایط آن را معین میکند؟ » برایش توضیح می دهم قانون خاصی برای فرزندخواندگی وجود دارد که در آن شرایط و همه مسائل به طور کامل بیان شده، در حقیقت قانونگذار در سال ۹۲ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست را تصویب کرده است.
چه کسانی و چگونه
مهرانه میخواهد بداند چه بچهها و والدینی شرایط فرزندخواندگی و سرپرستی را دارند؟ برایش توضیح میدهم که براساس ماده ۸ همان قانون؛ سپردن سرپرستی بچهها در صورتی مجاز است که دارای یکی از شرایط ذیل باشند:
الف. امکان شناخت هیچ یک از پدر، مادر و جد پدری آنان وجود نداشته باشد.
ب. پدر، مادر، جد پدری و وصی منصوب ازسوی ولی قهری آنان در قید حیات نباشند.
ج. افرادی که سرپرستی آنان به موجب حکم مراجع صلاحیتدار به سازمان (بهزیستی) سپرده شده و تا زمان دو سال از تاریخ سپردن آنان به سازمان، پدر یا مادر یا جد پدری و وصی منصوب از سوی ولی قهری برای سرپرستی آنان مراجعه نکرده باشند.
دـ هیچ یک از پدر، مادر و جد پدری آنان و وصی منصوب از سوی ولی قهری صلاحیت سرپرستی را نداشته باشند و به تشخیص دادگاه صالح این امر حتی با ضم امین یا ناظر نیز حاصل نشود. در این ماده منظور از جد پدری همان پدرِ پدر است. ولی قهری هم عنوانی است که برای پدر و جدِ پدری بهصورت مشترک استفاده میشود.
همچنین آن دسته از اطفال و نوجوانانی که هنوز به بلوغ نرسیدهاند یا افرادی که به بلوغ رسیدهاند اما سن آنها زیر ۱۶ سال است، میتوانند در صورت وجود شرایط بالا تحت سرپرستی قرار بگیرند.
اما بر اساس ماده ۵ همین قانون این افراد میتوانند برای سرپرستی اقدام کنند:
الف. زن و شوهری که پنج سال از تاریخ ازدواج آنان گذشته باشد و از این ازدواج صاحب فرزند نشده باشند، مشروط به اینکه حداقل یکیاز آنان بیش از سی سال سن داشته باشد.
ب. زن و شوهر دارای فرزند مشروط بر اینکه حداقل یکی از آنان بیش از سی سال سن داشته باشد.
ج. دختران و زنان بدون شوهر، در صورتیکه حداقل سی سال سن داشته باشند، منحصراً حق سرپرستی اناث را خواهند داشت.
در مورد بند الف اگر براساس تشخیص پزشکی قانونی مشخص شود که زن و شوهر امکان فرزند دار شدن ندارند، نیازی نیست که لزوماً پنج سال از زمان ازدواج آنها بگذرد.
در بین افراد مذکور در بند ب اولویتبندی وجود دارد. اولویت با زن و شوهر بدون فرزند پس از آن دختران بدون شوهر و در نهایت با زن و شوهر دارای فرزند است. به این صورت که اگر برای سرپرستی ازسوی هر سه گروه تقاضا وجود داشته باشد، بر اساس این اولویت فرزندخواندگی اعطا خواهد شد.
پدر و مادر خوب
برای قانون مهم است که فرزندی که تحت حمایت است برای رشد و نمو به چگونه والدینی سپرده میشود برای همین هم برای گزینش سرپرستها شرایط خاصی وجود دارد:
الف. تقید به انجام واجبات و ترک محرمات
ب. نداشتن محکومیت جزایی مؤثر با رعایت موارد مقرر در قانون مجازات اسلامی (که البته منظور محکومیت های خاصی است که دارای آثار خاصی است که در متن خود محکومیت آمده.)
ج. تمکن مالی
د. نداشتن حجر(محجور در ماده ۱۲۰۷ قانون مدنی به صغار، اشخاص غیر رشید، یعنی اشخاصی که تصرفاتشان در اموال و حقوق مالی خود عقلانی نباشد و مجانین گفته میشود.)
ه. سلامت جسمی و روانی لازم و توانایی عملی برای نگهداری و تربیت کودکان و نوجوانان تحت سرپرستی.
و. نداشتن اعتیاد به مواد مخدر، مواد روانگردان و الکل.
ز. صلاحیت اخلاقی.
ح. مبتلا نبودن به بیماریهای واگیر یا صعبالعلاج.
ط. اعتقاد به یکی از ادیان مصرح در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ( ادیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیتهای دینی شناخته شده هستند. بنابراین تنها افرادی امکان تقاضای سرپرستی دارند که از پیروان این ادیان باشند و از طرف دیگر براساس تبصره ۱ ماده ۶ قانون مورد بحث، لازم است که بین طفل یا نوجوان و افراد متقاضی سرپرستی اشتراک در دین وجود داشته باشد. اما اگر مصلحت طفل غیرمسلمان اقتضا کند، امکان واگذاری سرپرستی او به متقاضی مسلمان وجود دارد.)
در مورد فرزند خـواندگی و قوانین آن چه میدانید؟
تمکن مالی:
مهرانه از شنیدن پاسخ هایم خوشحال میشود چون معتقد است که او و همسرش شرایط لازم را برای سرپرستی دارند تنها مورد ابهامش قسمت تمکن مالی است: «یعنی چقدر باید ثروت داشته باشیم؟ » تمکن مالی به معنای ثروتمند بودن فرد نیست، بلکه برخورداری از شرایط مناسب و مساعد برای زندگی کودک مهم است.
به فردی که در محل فرهنگی نامناسب زندگی میکند، خانهای نمور دارد یا نمیتواند مسائل زندگی خود را پوشش دهد، طبیعتاً فرزندی تعلق نمیگیرد. فردی که درآمد متوسط و خانهای نسبتاً خوب دارد، باسواد است، بافرهنگ است و شرایط اجتماعی خوبی دارد، میتواند فرزندخوانده داشته باشد. در حال حاضر برای اثبات تمکن فرد باید یکسوم اموال را به شکل محضری به نام کودک بزند یا درصورتی که بهزیستی بپذیرد، کودک را بیمه عمر کند.»
حقوق و تکالیف
اینکه فرزندی پا به خانه ما بگذارد و مال خود ما بشود اتفاق بسیار خجستهای است اما به تبع آن انسان درگیر نگرانیهایی هم میشود. نگرانیهایی که هر پدر و مادری دارند. مهرانه هم نگرانیهای زیادی دارد: «میخواهم بدانم ما بهعنوان سرپرست چه وظایفی نسبت به فرزندمان داریم و چه کارهایی باید بکنیم؟ برایش توضیح میدهم که قانون ما وظایفی را به عهده پدرها ، مادرها و سرپرستها قرار داده و آن را صراحتاً بیان کرده است در حقیقت با صدور حکم سرپرستی، حقوق و تکالیفی برای سرپرستان و کودک تحت سرپرستی به وجود میآید که از جهاتی مشابه حقوق و تکالیف پدر و مادر و فرزندان واقعی است. هزینه حضانت در وهله اول با پدرخوانده است و در صورت فوت پدرخوانده برعهده مادرخوانده خواهد بود.
پدرخوانده و مادرخوانده در انجام وظیفه و تکلیف حضانت، استحقاق مطالبه اجرت ندارند و اقدام آنها بلاعوض و مجانی است و دینی به وجود نمیآورد. تربیت فرزندخوانده نیز الزاماً همراه با حضانت و متناسب با سن کودک صورت خواهد گرفت اما فرزندخوانده نیز در مقابل پدر و مادرخوانده وظایفی دارد، برابر ماده 1177ق.م و ماده یازده قانون حمایت از اطفال بیسرپرست،» فرزندخوانده باید مطیع پدر و مادرخوانده در حدود متعارف باشد و در هر سنی که باشد باید به آنها احترام بگذارد و در صورت اطاعت نکردن فرزندخوانده از سرپرستان به منظور تأدیب فرزندخوانده نافرمان، برابر ماده 1179ق.م تنبیه وی در حدود متعارف مجاز است و برابر بند یک ماده 59 قانون مجازات اسلامی، اقدام سرپرستان جرم محسوب نخواهد شد. تشخیص تنبیه در حدود متعارف با دادگاه رسیدگیکننده به شکایت شاکی خواهد بود.»
پایان فرزندخواندگی
نگرانی بزرگ مهرانه در مورد انتهای کار است: خیلی میترسم خانم وکیل، اگر اتفاق بدی بیفتد، ببینم فرزندی که به خانه آوردهام مشکلی دارد و نمیتوانم بزرگش کنم یا اصلاً خودم یا همسرم دچار بیماری شدیم یا اگر کس و کار بچه پیدا شد چه میشود؟ برای مهرانه توضیح میدهم که قطعاً قانون هم نگرانیهای تو را دارد و فرزندخواندگی یک حکم ازلی و ابدی نیست و ممکن است به دلایلی از بین برود:
بطلان فرزندخواندگی: مهمترین تهدید برای فرزندخواندگی ناشی از مراجعه والدین واقعی طفل میباشد، لازم است قانونگذار در این زمینه راه حل منطقی بیابد و بهتر است دعوی افراد ثالث پس از قطعیت دادنامه سرپرستی غیرقابل استماع باشد و قضیه مختومه تلقی شود متأسفانه قانون برای این قضیه هنوز راهکاری نیندیشیده است.
فسخ سرپرستی به درخواست مقام قضایی: ممکن است زوجین سرپرست یا یکی از آنها اهلیت و شایستگی لازم برای نگاهداری و تربیت طفل تحت سرپرستی را از دست بدهد یا سوءرفتار شدید آنان نسبت به فرزندخوانده مسلم باشد؛ دادگاه به درخواست مقام صالح قضایی یعنی رئیس دادگستری به جای دادستان سابق، بعد از رسیدگی لازم، اقدام به صدور حکم بر فسخ سرپرستی دائمی خواهد کرد.
فسخ سرپرستی به درخواست سرپرست: ممکن است سوءرفتار شدید فرزندخوانده سبب شود که ادامه سرپرستی را برای زوجین سرپرست یا یکی از آنها غیرقابل تحمل کند و همچنین ممکن است در مواردی قدرت و توانایی مالی و جسمی یا روحی از زوجین سرپرست سلب شود و نتوانند فرزندخوانده را نگاهداری و تربیت کنند که در این صورت دادگاه صلاحیتدار پس از رسیدگی به ادعای سرپرست و احراز واقعیت، حکم برفسخ سرپرستی خواهد کرد.
گام به گام با مهرانه و رامین
مهرانه و رامین میخواهند برای فرزندخواندگی اقدام کنند اما نمیدانند از کجا باید شروع کنند برای همین هم تصمیم گرفتم تا به زبان ساده مراحل کار را برایشان توضیح دهم:
بتازگی برای اقدام به فرزندخواندگی سامانهای ایجاد شده است به نام سامانه فرزندخواندگی. این سامانه هماکنون در تهران و بعضی از شهرستانها فعال است. به همین دلیل ما آن را بهعنوان گام اول در نظر میگیریم.
گام اول: ثبتنام در سامانه فرزندخواندگی.
گام دوم - تشکیل پرونده در بهزیستی ستاد شهرستان محل زندگی
گام سوم- جلسه با مشاور معتمد سازمان
گام چهارم - گواهی عدم سوء پیشینه و نداشتن اعتیاد
گام پنجم - بازدید مددکار سازمان
گام ششم - انتظار در لیست انتظار
گام هفتم- معرفی کودک
گام هشتم- تکمیل پرونده و طرح در کمیسیون
گام نهم - صدور حکم سرپرستی موقت
گام دهم - صدور حکم سرپرستی دائم و حکم صدور شناسنامه
در صورت طلاق پدر و مادرخوانده چه اتفاقی برای فرزندخوانده میافتد؟
برابر ماده 1169ق.م برای نگاهداری طفل، مادرخوانده تا سن هفت سالگی اولویت خواهد داشت و پس از انقضای این مدت حضانت با پدرخوانده است، اگر زوجین به زندگی مشترک ادامه دهند، اولویت در حضانت و نگاهداری کودک، مطرح نیست و در صورت جدایی ناشی از فسخ ازدواج یا طلاق، موضوع اولویت و تقدم سرپرست ها مورد توجه قرار خواهد گرفت و اگر مصلحت طفل تحت سرپرستی اقتضا کند، یا در اثر عواملی نظیر ابتلای مادرخوانده یا پدرخوانده به جنون یا شوهرکردن مادرخوانده و مواظبت نکردن یا انحطاط اخلاقی سرپرستی که طفل تحت سرپرستی و حضانت او است، صحت جسمانی یا تربیت اخلاقی کودک در معرض خطر قرار گیرد، در این صورت دادگاه میتواند به تقاضای اقارب و نزدیکان طفل یا قیم یا رئیس دادگستری، هرگونه تصمیمی را که برای حضانت طفل و مصلحت او مقتضی بداند اتخاذ کند و امر حضانت را به یکی از سرپرستان یا شخص دیگری که صلاحیت نگاهداری طفل را دارد، واگذار کند.روزنامه ایران
- زهرا سپیدنامه: