همه چیز از دو ماه پیش با سردردهای ناگهانی هادی 26ساله شروع شد. این دردها تا آنجا پیش رفت که توانایی حرکت را از او گرفت
شفاآنلاین>سلامت> «مدتی قبل همه در مزار جمع شده بودیم تا مردی که اعضایش را اهدا کرده بود به خاک بسپاریم. هادی آن موقع به من گفت: داداش، من هم اگر دچار مرگ مغزی شدم، اعضایم را به نیازمندان اهدا کنید. مادرم این حرفش را شنید و ناراحت شد و گفت، این حرفها چیست که میزنی؟ تو هنوز جوانی و باید زندگی کنی ... حالا چند روز است هادی را هم به خاک سپردهایم؛ اعضای بدن او به سهبیمار نیازمند، زندگی دوباره بخشید.» برادر هادی این را میگوید و در خاطراتش غرق میشود. او و خانوادهاش در روستای پیکان در شهر اصفهان زندگی میکنند. همان منطقهای که پس از اهدای اعضای بدن هادی، اتفاق نادری در آن رخ داد.به گزارش شفاآنلاین، همه چیز از دو ماه پیش با سردردهای ناگهانی هادی 26ساله شروع شد. این دردها تا آنجا پیش رفت که توانایی حرکت را از او گرفت. خانواده، هادی را به بیمارستان شهرضا منتقل کردند با این امید که دوباره سرپا شود اما سرنوشت دیگری در انتظارش بود. برادرش به جامجم میگوید: «هادی ورزشکار بود و فوتبال را خیلی دوست داشت. تا دو ماه پیش زندگی خودش را میکرد و سر کارش میرفت اما ناگهان سردردهای شدید سراغش آمد. چند روز پیش، وقتی دیگر توانایی حرکت نداشت، او را به بیمارستانی در شهرضا بردیم. هوشیار بود اما نمیتوانست حرف بزند. پزشکان گفتند آبسه مغزی کرده و باید عمل شود اما نمیتوانند 100درصد قول برگشت بدهند.»
با این اوصاف خانواده به برگشت هادی امیدوار بودند. عمل جراحی از ساعت 8 صبح تا 5 بعد از ظهر طول کشید. برادر هادی میگوید: «برادرم بعد از عمل به کما رفت و چند روز بعد هم دچار مرگ مغزی شد. وقتی پزشکان(physicians) این موضوع را به ما اطلاع دادند باورمان نشد اما همان موقع تصمیم گرفتیم به پیشنهاد اهدای اعضایش، پاسخ مثبت بدهیم. خودش هم همیشه دوست داشت اگر با این شرایط مواجه شد، حتما اعضایش به نیازمندان پیوند زده شود.»
آرزوی اهدای عضو
او با بیان اینکه این تصمیم از مدتی قبل در ذهن هادی شکل گرفته بود، ادامه میدهد: «یکبار مردی را در مزار دفن کردیم که اعضایش را به چند نفر اهدا کرده بود. هادی همان موقع به من گفت اگر روزی دچار حادثه مشابه شدم، اعضای مرا هم اهدا کنید .هادی تصمیم خودش را گرفته بود و میخواست بعد از فوتش هم به دیگران کمک کند.» وی با بیان اینکه اعضای هادی به سه بیمار نیازمند اهدا شد، میافزاید: «برای پدر و مادر خیلی سخت بود با این شرایط کنار بیایند اما آنها هم خیلی زود موافقت کردند تا چند نفر دیگر به زندگی برگردند.»
طرفدار 2 آتیشه پرسپولیس
برادر هادی، خاطراتش را مرور میکند و میگوید: «برادرم خیلی فوتبال دوست داشت و از هواداران پرشور پرسپولیس بود. دو سه سالی که در تهران کار میکرد، همه بازیهای این تیم را به استادیوم میرفت. از مهدی طارمی هم خیلی خوشش میآمد. همیشه به ما میگفت باید صمیمیت خانواده حفظ شود و همه کنار هم باشند. این خواسته او در روز تشییع پیکرش هم عملی شد. موقع دفن پیکرش، هنوز چند نفر از فامیلها از راه نرسیده بودند. میخواستیم پیکر را به خاک بسپاریم اما قبر کوچک بود. مجبور شدیم آن را بزرگ کنیم. همین وقفه زمانی باعث شد آن خانوادهها هم از راه برسند و اینگونه در روز تشییع همه کنار هم باشیم.»
اهدای اعضای هادی، اتفاق نادری را در منطقه رقم زد. برادرش با اشاره به این موضوع، حرف هایش را این گونه به پایان میرساند: «بعد از اهدای اعضای هادی، من و خانوادهام و 70 نفر از اهالی فرم اهدای عضو را پر کردیم تا اگر در شرایط مشابه قرار گرفتیم، بتوانیم کمکی به همنوعان نیازمندمان بکنیم.»
اهدای کبد و کلیههای هادی
مریم خلیفه سلطانی، مسئول واحد فرآوری اعضای پیوند مرکز آموزشی درمانیالزهرا(س) اصفهان در این باره گفت: طی صحبتهای انجامشده درخصوص پیوند اعضای بدن این بیمار مرگ مغزی به بیماران نیازمند عضو، با رضایت خانواده شکرالله - هادی - فاتحی پیکانی، بعد از انجام مراحل مربوط به تائید مرگ مغزی تحت عمل جراحی برداشت اعضا قرار گرفت و عمر دوبارهای به سه بیمار نیازمند بخشیده شد.
وی افزود: کلیههای(Kidney) این بیمار مرگ مغزی در مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) و مرکز آموزشی درمانی نور و علیاصغر به دو بیمار که از نارسایی کلیه در رنج بودند اهدا شد و با اهدای کبد وی نیز در مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س)، به بیمار نیازمند کبد حیاتی دوباره بخشیده شد.