شفاآنلاین »جامعه» رؤیای پولدار شدن همیشه در پس ذهن آدم ها بوده، اما این روزها با رونق شبکههای اجتماعی در فضای مجازی و افرادی که خودشان را کارشناس اقتصادی و تریدر و کارشناس بازار طلا و ارز و رمز ارز معرفی میکنند، شدت بیشتری گرفته و بسیاری را سودا زده کرده است. در گذشته روباه مکار و گربه نره، پینوکیو را با درخت سکه گول می زد، اما حالا دور، دور شبکههای مجازی و شیادان جدید است. شبکههایی با منش پول پرستی که به جوانان تلقین میکنند که کار کردن و زحمت کشیدن دیگر فضیلت نیست و باید فکر اقتصادی داشت و بدون زحمت آنچنانی، درآمد بالایی کسب کرد. نوجوانان و جوانانی که خواهان موفقیتهای یک شبه هستند و قرار گرفتن در معرض تبلیغات رؤیافروشها و دروغگوها، به این بلندپروازی آنان دامن میزند. به گفته جامعه شناسان، خوراکی که این شبکهها منتشر میکنند، نوجوانان و جوانان را از مسیر واقعی یادگیری و تجربه دور میکند و در نهایت این وعدههای پوچ، منجر به ناامیدی، بیانگیزگی و هیجانات پرخطر میشود.
به گزارش شفاآنلاین «از صبح تا آخر شب دو شیفت کار میکنی و جون میکنی فقط برای چندرغاز پولی که تا وسط ماه هم نمیرسه. خسته نشدی از این همه دویدن و نرسیدن به آرزوهات؟ میخواهی تو مدت کوتاهی و با چند ساعت وقت گذاشتن در روز، به درآمد باور نکردنی برسی؟ راه درست پیداست و طی کردنش هم آسونه. دانشآموزی، دانشجویی یا خانم خونهدار؛ فرقی نمیکنه همه میتونن به خواستههاشون برسن و...»، «بدون صرف هزینه، از اینستاگرام درآمدهای میلیونی و میلیاردی به دست بیاور، کسب درآمد از این راه بدون سرمایه و فالوور بالا کار سختی نیست، فقط باید مجموعهای از اصول را رعایت کنی، این اصول شامل روشهای کسب درآمد، نحوه تبلیغ کالا در اینستاگرام و بهبود مهارتهای استفاده از آن است.» اینها نمونههایی از پیامهای فضای مجازی به خصوص در اینستاگرام یا پیشنهادهای کاری در برخورد با دوستان و آشنایان دور و نزدیک است. پیشنهاداتی که در ابتدا نامی از نحوه فعالیت آن به میان نمیآید و فقط از سود و درآمد آن صحبت میشود.
وعدههای شیرین، اما توخالی
مریم دختر جوانی است که با تدریس زبان انگلیسی زندگی خود و مادر پیرش را میچرخاند، اما حقالتدریساش کفاف هزینههای زندگیاش را نمیدهد، او میگوید: «تصمیم گرفته بودم با پساندازی که دارم و کمی قرض، ماشینی برای خودم بخرم. اما عضویت در یکی از کانالهای تلگرامی که ادعا میکرد تتر را با قیمتی پایینتر از بازار عرضه میکند، وسوسهام کرد. ارائه نمودارهای رشد و وعده سودهای تضمینی، تبلیغات پرزرقوبرق و تعداد فالوورهای بالا باعث شد پولی که پسانداز کرده بودم را برای این کار سرمایهگذاری کنم. اوایل همه چیز خوب بود، اما صاحب کانال پس از مدتی حساب کاربریاش را بست و دیگر جواب پیامهای مرا نمیداد.» او حالا میگوید: «میخواستم با سودی که به دست میآورم یک ماشین برای خودم بخرم اما حتی یک لپتاپ هم نمیتونم، بخرم.»
حمید دانشجوی سال اول دانشگاه و یکی از قربانیان چنین پیشنهاداتی است، او میگوید: «چون دنبال کار نیمه وقت و دانشجویی بودم، بدون فکر و تحقیق از این پیشنهاد استقبال کردم، اما نمیدانستم که قرار است چه بلایی سرم بیاید.» او که مدتی روی سرمایهگذاری در بازار رمز ارز مطالعه و پسانداز کرده بود، اینبار تصمیم گرفت بخش بیشتری از پساندازش را روی رمزارز تتر سرمایهگذاری کند. تصورش این بود که با چند ساعت کار در روز و سرمایهگذاری اندک، سود خوبی از آن نصیبش میشود و هرگز تصور نمیکرد وارد باتلاق زیان میشود. حمید که تنها مالباخته این تبلیغات نیست، میگوید: «برخی از همکلاسیهایم هم روی رمز ارز سرمایهگذاریهای زیادی کرده بودند، برخی ماشین فروخته بودند و چند نفر هم با کلی خواهش و التماس از اقوام و آشنایان پول قرض گرفته بودند، اما همه ضرر کردیم. به حدی که دیگر سرمایهای که روز اول داشتیم هم از دست رفته است.» مانیار، سورنا، سودابه، شروین و... از جمله نوجوانان و جوانانی هستند که به امید کسب درآمد بدون زحمت و کسب سود صددرصدی چشم به کانالهای تلگرامی و شبکههای اجتماعی دوخته بودند، شغلی کاذب که هیچ گونه کارایی و خدمت خاصی ارائه نمیکند؛ اما به آنچه که مدنظرشان بود، نرسیدند و دنیا پیش چشمانشان تیره و تار شده است.
تغییر الگوهای ذهنی
مدتهاست که بازارگردانان مشاغل کاذب و گاه غیرواقعی در فضای مجازی جولان میدهند و مردم با امید فراوان به کسب سودهای سریع و کلان، تمام دارائیشان را در این شرکتها سرمایهگذاری میکنند و غرق در سراب سودهای کلان در نهایت با فریب و زیانهای هنگفت مواجه میشوند. جامعهشناسان معتقدند که بالا بردن سواد رسانهای در حال حاضر مهمترین موضوعی است که باید بررسی شود. دکتر کوروش محمدی، رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی به «ایران» میگوید: «در شرایط فعلی، هیچ برنامه و اسلوب خاصی در حوزه کسب و کار برای جوانان و نوجوانان وجود ندارد؛ فضای مناسبی که مساعد کسب و کار باشد و به کمک آن یک جوان بتواند آینده درخشانی برای خود ترسیم کند.
در واقع زمانی که دانایی و دانش در این حوزه افت میکند و به نوعی شایعه و هیجان جای همه واقعیتهای زندگی یک جامعه را میگیرد، در فضای مجازی تمام حوزهها اعم از علم، طب و پزشکی تا کسب و کارهای مختلف جولان میدهند و در کمال تعجب با ایجاد فضاهای رؤیایی و تبلیغات آنچنانی مخاطبان بسیار زیادی را جذب میکنند. یعنی روی نیازهای نسل جوان و آماده به کار که در بستری از سردرگمی و ناامیدی دست و پا میزنند، مانور میدهند و براساس آن نیازها، دیتاهایشان را تعریف میکنند و از طریق بلاگرها و ایجاد جذبه غیرمرتبط با آن مشاغل، گاهی پا را از مرزهای اخلاقی فراتر گذاشته و در راستای جذب مخاطب که نسل جوان است هر ارزشی را ذبح میکنند.»
او با بیان اینکه نهاد خانواده به دلیل نبود سوادرسانهای هیچ ارتباطی با فرزند جوانش در خصوص فعالیتهای فضای مجازی ندارد، میگوید: «جوان امروزی در پذیرش نقش و ترسیم نقشه راه آینده کسب و کارش سردرگم است و خواه ناخواه به فضاهای بدون هزینهای مانند شبکههای مجازی گرایش پیدا میکند. این فضاها، رؤیا و آرزوهای کذایی زیادی در ذهن جوان ایجاد و با نیازهای او بازی میکنند و نکته جالب اینجاست که در این میان، نقش خانواده بسیار کمرنگ یا بیتأثیر است زیرا اعضای خانواده بویژه والدین نیز پرورش یافته همین فضای هیجانی هستند.»
آموزش و پرورش باید پای کار باشد
فقدان متولی خاص و پاسخگو در حوزه سوادرسانه در کشور، موضوعی است که محمدی به آن اشاره میکند و میگوید: «با توجه به اینکه خانوادهها مشغلههای فراوانی دارند و از سوادرسانه بسیار اندکی برخوردارند، بهتر است نهاد آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت کشور مسئولیت و رسالت خویش را احیا کند و تغییرات اساسی و بنیادین را بپذیرد و نسلی را پرورش بدهد که از مهارت و دانش کافی در حوزههای دیجیتال، اینترنت و هوش مصنوعی که امروز حرف اول را در دنیا میزند برخوردار باشد. این تغییر و تحول به ورود شجاعانه سه قوه کشور نیاز دارد تا به حوزه تعلیم و تربیت کمک کند.»
به اعتقاد رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران؛ سوادرسانهای باید در قالب آموزشهای اجتماعی به خانوادهها قبل و بعد از ازدواج برای زوجین و سایر اعضای خانواده به صورت مستمر و رایگان و محله محور با رویکرد تربیت مربی از کف جامعه ایجاد شود: «ما به جاری شدن آموزشهای اجتماعی و شبکهسازی در بستر آگاهی نیاز داریم. طبعاً این آموزشها نباید فقط فرزندپروری و ارتباط با همسر باشد، بلکه لازم است تا پابهپای تحولات بزرگ جامعه جهانی از جمله در حوزه اینترنت و ارتباطات نوین و شبکههای اجتماعی جدید که مجازی هستند برنامهریزی داشته باشیم، آگاهی دهیم و گامهای محکم را برداریم. آموزشهای اجتماعی لازم است در دستور کار شهرداریها، سازمان بهزیستی و کمیته امداد که مخاطب عام نهاد خانواده هستند به صورت مستمر پیادهسازی شود تا جامعه بتواند از این فضا دانش لازم را کسب کند. همچنین باید متناسب با تکنولوژیهای نوین و تغییرات بنیادین در ارتباطات جهانی حرکت کنیم.»
نتایج رؤیاپردازی های اقتصادی
رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی میگوید: حتی شاهدیم که در برخی از این کسب و کارها سناریوهایی تعریف میکنند که منجر به هتک حرمت انسان به معنای واقعی کلمه میشود. به گفته محمدی نتیجه این مدل برخورد با حوزه دانش و آگاهی جامعه این است که هیچ برنامهای برای ماهرسازی و افزایش دانش و سوادرسانهای آحاد جامعه و ایجاد فرآیندهای منطقی و مسألهمدارانه نداریم، به همین دلیل ناچاریم بپذیریم که در جامعه ما هیجانات حرف اول را میزند و غلبه هیجان در بستر جامعه همواره افراد را به سمت شایعات، مجازیها، اخبار جنجالی و جذاب پیش میبرد. به عنوان مثال همین رؤیاپردازیهای اقتصادی که وعده یک شبه میلیونر شدن را میدهند بشدت مورد علاقه جوانان قرار گرفتهاند و این مصداقی از بافت هیجانی جامعه است که نشان میدهد فضای مجازی روی نسل جوان تأثیر میگذارد.