کد خبر: ۳۶۷۸۹۳
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۰ - ۰۷ مهر ۱۴۰۴ - 2025September 29
عمادالدین باقی

آیا باز هم به ایران حمله نظامی می‌شود؟

این روزها در کوچه و خیابان، هر‌کسی که می‌بینید و می‌شناسید تا محفل‌های دوستانه، همه جا یک پرسش مطرح می‌شود: آیا به ایران حمله می‌کنند؟ بعضی هم حمله را مفروض گرفته و می‌پرسند کی حمله می‌شود؟

شفاآنلاین»سیاسی» بر پایه دلایل زیادی باورم این است که آمریکا و اروپا تحت تأثیر حاکمیت لابی صهیونیستی در هر صورت دنبال فعال‌کردن مکانیسم ماشه و تشدید فشار علیه ایران بودند. حتی جمهوری اسلامی در تمام دوران حیاتش برای اولین بار در ماه‌های گذشته انواع انعطاف‌ها را به خرج داده اما آنها (چه به دلیل بی‌اعتمادی به سیستم در ایران و چه به دلایل دیگر) با بهانه‌هایی این فرصت‌ها را رد کردند و خواسته‌های زیاده‌طلبانه جدیدی مطرح کردند.

تا اینجای کار عجیب و غیرمنتظره نبود. آنچه عجیب است، نحوه مواجهه مسئولان در برابر چنین سناریوی از پیش‌ نوشته‌شده‌ای است که گام‌ به‌ گام اجرا شده و با حمله نظامی و بمباران و مذاکره فریب‌کارانه و جنگ روانی و تبلیغاتی پشتیبانی شده است. در مقابل آنها، تنها کارتی که برای نجات ایران در دست داریم، فقط مردم و پشتیبانی ملی است. من نگران حمله نظامی آمریکا و اسرائیل نیستم. در این جنگ تبلیغاتی که به راه انداخته‌اند، می‌گویند آسمان ایران در اختیار آمریکا و اسرائیل است. این تبلیغات نیاز روانی داخلی و منطقه‌ای اسرائیل برای اعاده جایگاه قبل از جنگ است، زیرا از جنگ شش‌روزه اعراب و اسرائیل که ارتش‌های عربی را شکست داده بود، تاکنون کل اعراب ماست‌ها را کیسه کرده بودند و در جنگ ۱۲روزه این هیمنه فروریخت و ثابت شد اسرائیل را می‌توان کوبید. جنگ ۱۲روزه نشان داد متقابلا آسمان اسرائیل هم در اختیار ایران است و هر روز و هر ساعتی که اراده کند، می‌تواند موشک‌باران کند.

اگرچه ایران در جنگ تجاوزکارانه و غافلگیرانه در ساعات اول، آسیب‌های بزرگی دید اما به‌سرعت خودش را پیدا کرد و چنان آسمان اسرائیل را در اختیار گرفت که آنها خواستار آتش‌بس شدند و از آمریکا هم برای مداخله مستقیم و آشکار کمک گرفتند. به‌همین‌دلیل می‌دانند در حمله بعدی گرچه ایران باز هم آسیب خواهد دید اما آنها آسیب‌هایی بیش از جنگ ۱۲روزه را متحمل خواهند شد، به‌ویژه آنکه آزمایش جدیدترین موشک مهیب ایران پیام نظامی مهمی را به آنها داده است. بنابراین به‌هیچ‌وجه نگران حمله نظامی آنها نیستم، مگر آنکه حمله نظامی به‌عنوان مکمل و پشتیبان یک رخداد داخلی باشد، بنابراین مسئله اصلی، نه دفع خطر خارجی، بلکه دفع تهدید داخلی است که با افزایش سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی می‌توان چنین تهدیداتی را بی‌اثر کرد. آنچه حیرت‌انگیز است، آن است که اگر بهبود وضعیت اقتصادی کشور و جلب رضایت اقتصادی مردم نیازمند هزینه است یا مثلا اصلاح شبکه برق برای حل مشکل قطعی برق نیازمند ۲۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری است اما اقدامات لازم برای افزایش سرمایه اجتماعی مطلقا هزینه‌ای ندارد، بلکه با کارهایی مجانی و منافع بی‌شمار میسر است. چه سفاهتی بالاتر از آنکه چنین اتفاقی نمی‌افتد؟ بعد از جنگ ۱۲روزه برای قدرشناسی از رفتار مردم، نه تغییری در صداوسیمای فرقه‌ای رخ داد، نه ائمه جمعه‌ای که جز ایجاد دافعه در این سال‌ها ثمری نداشتند، کنار گذاشته شدند، نه لحن و سبک خطبه‌های آنها عوض شد، نه از آمار بالای اعدام‌ها در قوه قضائیه کاسته شد.

 

حتی قوه قضائیه صادرکنندگان یک بیانیه از طرف نیروهای شناخته‌شده داخلی و معتقد به قانون اساسی و اصل نظام را (با فرض اینکه بیانیه قابل انتقاد بود) نباید تحت تعقیب قرار می‌داد اما نشان داد در بر همان پاشنه می‌‌چرخد. رؤسای جمهور پیشین که اکثریت آرای مردم را پشت خود داشتند و نخبگان برجسته کشور نیز همچنان در حاشیه ماندند و گاهی مورد تهاجم و تخریب هم قرار گرفتند، درحالی‌که رفتار درست در این زمینه‌ها هزینه نداشت ولی سود داشت. تردید نکنید که اگر سرمایه اجتماعی حاکمیت رشد کند، به همان میزان ضریب خطر کاهش می‌یابد و آثار آن را در بازار اقتصاد و حتی ارز و طلا هم مشاهده خواهید کرد. فراموش نکنید که بخشی از عوامل دخیل در وضعیت بازار جنبه روانی و سیاسی دارد. اگر شیوه حکمرانی در ایران تغییر اساسی نکند و شهروندمداری واقعی رخ ندهد، با توجه به اسنپ‌بک و عمق مشکلات اقتصادی و وسعت تهدیدات خارجی و برتری تکنولوژیک آنها، حوادث داخلی همراه با حمله خارجی بسیار محتمل است اما عده‌ای تا تیغ را لمس نکنند، حقیقت را  باور نمی‌کنند.

نظرات بینندگان