شفاآنلاین»جامعه» با هر صدای ناگهانی، تشویش و استرس به سراغمان میآید. دست و دلمان به کاری نمیرود. انگار بر سر دو راهی ماندهایم. دائم خبرها را مرور میکنیم و هر لحظه به دنبال خبری تازه میگردیم. این روزها شاید خیلی از ما احساسهایی از این دست را تجربه میکنیم. به اعتقاد روانشناسان، داشتن چنین حسهایی پس از پشت سر گذاشتن بحرانها طبیعی است. همان چیزی که از آن با عنوان اختلال پس از سانحه یا PTSD نام برده میشود. این اختلال روانی و اضطرابی در پی تجربه رویدادهای آسیبزا یا تهدیدکننده زندگی بروز میکند که این وضعیت میتواند بر زندگی روزمره فرد تأثیر منفی بگذارد و نیازمند مداخله و درمان است.
به گزارش شفاآنلاین: شیوا محمودی روانشناس با بیان اینکه در هفتههای گذشته بیشتر مراجعانش با نشانههای استرس و اضطراب و اختلال پس از سانحه مواجه بودهاند، میگوید:« این اختلال ممکن است هر فردی را در هر سنی که یک رویداد آسیبزا را تجربه کرده باشد، تحت تأثیر قرار دهد.» اما به اعتقاد این روانشناس، افرادی که بر مهارتهای تابآوری خود کار کردهاند، بهتر از سایرین میتوانند این شرایط را تحمل کنند: «هر بحرانی مثل بلایای طبیعی یا جنگ بخشی از زندگی است. آنچه افراد را متمایز میکند، توانایی آنها در تابآوری و بازگشت به زندگی عادی است. تحقیقات نشان میدهد بخشی از مهارتهای تابآوری ذاتی و مقدار بیشتری از آن اکتسابی است و میتوانیم آن را پرورش بدهیم. بعد از اینکه با بحرانی مواجه میشویم، تابآوری توانایی سازگاری و بازگشت به وضعیت مطلوب است.» محمودی میگوید:« متأسفانه برخی گمان میکنند تابآوری یعنی انکار درد و نادیده گرفتن آن، یعنی وضعیت موجود یک شکل است و شما شکل دیگری از آن را در نظر میگیرید. اما تابآوری پذیرش واقعیت است تا از بحرانهایی که اتفاق میافتد درس بگیریم. شاخصهای متعددی هم نشان میدهد که تابآوری یک معیار مهم در سلامت روانی و جسمانی است.»
راهکارهایی برای تابآوری
اما مهارتهای تابآوری چیست و چگونه میتوانیم چنین مهارتهایی را در خود تقویت کنیم؟ محمودی در پاسخ به این سؤال به موارد مهمی اشاره میکند: «تنظیم هیجان اولین مهارت مهم تابآوری است. پذیرش احساسات منفی که تجربه میکنیم هم اهمیت زیادی دارد. چون بسیار طبیعی است که در زمان بحران احساس ترس، نگرانی و اضطراب داشته باشیم. باید این احساسات را بدون قضاوت به رسمیت بشناسیم. باید نسبت به آنچه در بدن و ذهن ما در حال رخ دادن است، آگاهی پیدا کنیم. سرکوب کردن این هیجانات میتواند اضطراب را افزایش دهد. اما وقتی در حال تجربه کردن هستیم، میتوانیم به آن آگاهی پیدا کنیم. نوشتن و حرف زدن در مورد این هیجانات هم بسیار کمک کننده است.» به اعتقاد این روانشناس، عامل مهم بعدی در تابآوری معنا دادن به رنجهاست. «براساس جدیدترین یافتههای علمی و مشاهدات بالینی، یافتن معنا در رنجها میتواند تابآوری را افزایش دهد. وقتی با بحران مواجه میشویم باید از خودمان بپرسیم این بحران برای من چه چیزی داشت و چه چیزهایی به من یاد داد؟ یا اینکه چطور میتوانم از این تجربه برای رشد خودم استفاده کنم. معنا دادن به رنج به افزایش تابآوری کمک میکند.» محمودی با اشاره به بخشهایی از کتاب انسان در جستوجوی معنا که در آن آمده «همه چیز را میتوانند از انسان بگیرند، به جز یک چیز و آن نحوه نگرش و آزادی فکر انسان است»، عامل مهم بعدی را ذهنیت رشد و تغییر نگرش نسبت به مسائل میداند: «تابآوری نیازمند تفکر انعطافپذیر است. وقتی با بحرانی مواجه میشویم، به جای اینکه بگوییم چرا من؟ یا سؤالهایی که برای اکثر ما در مواقع بحران به وجود میآید. باید به خودمان بگوییم در حال حاضر چه کاری میتوانم انجام دهم. همین تفکر مثبت اما واقعبینانه به افزایش تابآوری کمک میکند.» حفظ کردن ارتباطهایمان در شرایط بحرانی با خانواده، دوستان، همسایهها و مشارکت در فعالیتهای اجتماعی در میزان افزایش تابآوری تأثیرگذار است. همچنین به نظر محمودی از آنجا که استرس طولانی سیستم ایمنی را ضعیف میکند، بهتر است فعالیتهای ورزشی، تنفسهای عمیق و کارهای منظم سبکی که در منزل بتوانیم انجام دهیم را برای خودمان در نظر بگیریم. یکی از تکنیکهایی که او اشاره میکند: «تکنیک زمینگیری است که در اضطرابهای شدید مورد استفاده قرار میگیرد. در این تکنیک باید از همه 5 حواسمان استفاده کنیم. یعنی وقتی دچار اضطراب شدید شدید، 5 چیزی که در اطرافتان هست را ببینید و اسم آنها را بگویید. بعد از آن با تمرکز، 4 صدا در اطراف را بشنوید و نام ببرید. سپس در اطرافتان سه شیء متفاوت از نظر زبری و لطافت را لمس کنید. در مرحله بعد دو بویی که در اطراف هست را استشمام و سعی کنید، بوها را از هم تفکیک کنید. در نهایت با خوردن و مزه کردن خوراکی حس چشاییتان را مورد ارزیابی قرار دهید.»
به اعتقاد این روانشناس با این باور که جامعه ما بارها و بارها از سختترین شرایط عبور کرده است، باید بپذیریم تابآوری به این معنا نیست که رنج نکشیم، بلکه به این معناست که با وجود همه سختیها امیدمان را حفظ کنیم و بتوانیم بر افکار و نگرش و هیجاناتمان کنترل داشته باشیم.