کد خبر: ۳۵۹۹۹۴
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۶ - ۰۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ - 2025April 23

وزارت بهداشت پشت فرمان اشتباه!

یکی از آفت‌های بزرگ سیستم مدیریتی در کشور ما، تداخل وظایف نهادهاست. به جای آن‌که هر وزارتخانه به مأموریت اصلی خود بپردازد، وارد حوزه‌های غیر مرتبط می‌شود که نتیجه مثبتی ندارد.

شفاانلاین»سلامت»در کشوری که سالانه هزاران نفر جان خود را در تصادفات جاده‌ای از دست می‌دهند، مبارزه با این بحران، امری ضروری و اجتناب‌ناپذیر است. اما سوال اینجاست: آیا هر نهاد و سازمانی باید وارد این میدان شود، یا مسئولیت‌ها باید بر اساس تخصص، تجربه و مأموریت‌های قانونی تقسیم شوند؟ پاسخ روشن است، اما در عمل، گاه تصمیم‌هایی گرفته می‌شود که نه تنها به بهبود اوضاع کمکی نمی‌کند، بلکه منابع محدود کشور را نیز هدر می‌دهد.

به گزارش شفاآنلاین به نقل از سلامت نیوز ،یکی از نمونه‌های بارز این موضوع، واگذاری نقش محوری یک پویش ملی برای کاهش تصادفات جاده‌ای به وزارت بهداشت است آن هم در عید نوروز؛ نهادی که خود با چالش‌های پیچیده‌ای در حوزه سلامت عمومی، کمبود بودجه، نیروی انسانی فرسوده، زیرساخت‌های ناکافی و مطالبات معوقه مواجه است. مشخص نیست در میان این همه بحران، چرا و چگونه این وزارتخانه تبدیل به مجری یک طرح سنگین و پیچیده در حوزه‌ای کاملاً نامرتبط شده است.

بار سنگین بر دوش نهاد درمانگر

وزارت بهداشت باید ستون اصلی نظام سلامت کشور باشد. ماموریتش، تضمین سلامت جسم و روان مردم است؛ از پیشگیری و درمان بیماری‌ها گرفته تا مدیریت بحران‌های بهداشتی. این وزارتخانه در سال‌های اخیر با چالش‌های متعددی روبه‌رو بوده: از بحران دارو و کمبود تجهیزات پزشکی گرفته تا فرسودگی کادر درمان، پروژه‌های نیمه‌تمام بیمارستانی و شکاف گسترده بین امکانات شهری و روستایی.

در چنین شرایطی، تصمیم برای سپردن پروژه‌ای مانند «پویش نه به تصادف» به این وزارتخانه، نه تنها تصمیمی عجیب، بلکه تصمیمی نگران‌کننده بود. آیا مسئولان از وضعیت نابسامان پروژه‌های درمانی بی‌خبرند؟ آیا نیروی اجرایی و فکری این وزارتخانه، آن‌قدر مازاد دارد که به مأموریت‌های غیرمرتبط هم ورود کند؟

وقتی بودجه مسیر اشتباه را می‌رود

بخشی از انتقادهای جدی به این پویش، به نحوه هزینه‌کرد بودجه تبلیغاتی آن بازمی‌گردد. منابعی که می‌توانست صرف تجهیز بیمارستان‌های مرزی، تقویت اورژانس‌های جاده‌ای یا آموزش تخصصی رانندگان شود، به تولید برنامه‌های تلویزیونی کم‌محتوا و تبلیغات محیطی ضعیف اختصاص یافت.

در حالی که مخاطب هدف این پویش، عموم مردم بودند، نه فرهیختگان یا نخبگان خاص، اما محتوای تولیدی به گونه‌ای بود که یا بیش از حد تخصصی و غیرقابل درک بود، یا به شکلی سطحی و شعاری بیان می‌شد که نه تنها اثرگذار نبود، بلکه در برخی موارد مورد نقد واقع شد.

هرچند در اواسط نوروز مسؤولان وزارت بهداشت اجرای این طرح را موفق اعلام می‌کردند اما در همان زمان هم کارشناسان اعلام کردند که آنطور که به نظر می‌رسد این طرح موفق نبوده و نتایج آن زمانی مشخص می‌شود که تعطیلات نوروزی پایان یابد.

اما اکنون با گذشت چند روز از پایان تعطیلات نوروز، اظهارات قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفته است، وی طی اظهاراتی گفت «علی‌رغم اینکه امسال کار فرهنگی کردیم اما متأسفانه تلفات جاده‌ای ما در نوروز امسال نسبت به سال قبل افزایش یافت و شدت تصادفات هم بالا بود. قرار است ۱۵ اردیبهشت آمار تلفات جاده‌ای به مجلس ارائه شود که مطمئنم این آمار افزایشی خواهد بود.»

تلویزیون و رسالتی که نادیده گرفته شد

یکی دیگر از نکات قابل‌تأمل، نقش رسانه ملی در این پروژه بود. برنامه‌هایی که با مشارکت وزارت بهداشت و صداوسیما تولید شدند، غالباً فاقد عمق، جذابیت و اثرگذاری لازم بودند. نه داستانی داشتند، نه آموزش درستی ارائه می‌دادند. تنها چیزی که زیاد بود، شعار و آمار و گزارش‌های کلیشه‌ای بود که بارها در برنامه‌های دیگر هم تکرار شده‌اند.

در عصر رسانه‌های دیجیتال، که تولید محتوای خلاقانه و تعاملی حرف اول را می‌زند، نمی‌توان با چند برنامه رسمی و چند پیام، رفتار مردم را تغییر داد.

وزارتخانه‌ها و مرزهای فراموش‌شده مأموریت‌ها

یکی از آفت‌های بزرگ سیستم مدیریتی در کشور ما، تداخل وظایف نهادهاست. به جای آن‌که هر وزارتخانه به مأموریت اصلی خود بپردازد، گاه دیده می‌شود که برخی نهادها وارد حوزه‌هایی می‌شوند که نه تخصص آن را دارند، نه تجربه، نه زیرساخت اجرایی.

وزارت بهداشت باید برای مبارزه با بیماری‌های واگیر، نظام سلامت الکترونیک، عدالت درمانی و مدیریت بحران‌های بهداشتی تمرکز کند. ورود به حوزه تصادفات جاده‌ای، آن هم نه به عنوان بازوی مشورتی یا نظارتی، بلکه در مقام مجری اصلی، اشتباهی راهبردی است که می‌تواند تبعات سنگینی برای هر دو حوزه سلامت و حمل‌ونقل داشته باشد.

راه‌حل چیست؟ بازگشت به عقلانیت!

پویش کاهش تصادفات جاده‌ای بدون شک، هدفی ارزشمند دارد. اما برای رسیدن به این هدف، باید از نهادهای تخصصی استفاده کرد: پلیس راهور، وزارت راه و شهرسازی، سازمان راهداری، آموزش‌وپرورش، رسانه‌ها، دانشگاه‌های علوم اجتماعی و رفتاری. وزارت بهداشت نیز می‌تواند به عنوان یکی از شرکای مشورتی یا پشتیبان در حوزه اورژانس و آمار، نقش ایفا کند؛ نه بیشتر.

همچنین، برای تأثیرگذاری یک پویش ملی، صرفاً شعار کافی نیست. باید محتوای آموزشی عمیق، جذاب، متناسب با فرهنگ و زبان مردم و با بهره‌گیری از چهره‌های محبوب و رسانه‌های نوین طراحی شود. مشارکت واقعی مردم تنها در صورتی ممکن است که حس کنند، مخاطب محترم و آگاه این برنامه هستند، نه هدفی صرفاً تبلیغاتی.

مسئولان این پویش پاسخگوی شکست آن هستند؟

هرچند پس از پایان نوروز سر و صدای تبلیغات این پویش خوابید اما مسؤولان وزارت بهداشت اعلام کرده‌اند که این پویش ادامه خواهد داشت. اما در ذهن نگارنده این مطلب چند پرسش اساسی وجود دارد که توقع می‌رود مسؤولان وزارت بهداشت به آن پاسخی روشن دهند.

چرا وزارت بهداشت به جای تمرکز بر بحران‌های درمانی، مجری پویشی شد که مستقیماً به حوزه وظایف سازمان راهداری و پلیس راهور مربوط می‌شد؟ آیا این تصمیم با مأموریت اصلی این وزارتخانه همخوانی داشت؟

چرا وزارت بهداشت به جای تمرکز بر بحران‌های درمانی کشور و گرانی دارو و درمان، مسئولیت کاهش تصادفات جاده‌ای را بر عهده گرفت؟

بودجه این پویش چقدر بود و چگونه هزینه شد؟ آیا بهتر نبود این بودجه صرف پویش‌های تخصصی وزارتخانه می‌شد؟

چرا آمار تصادفات پس از اجرای طرح کاهش نیافت؟ آیا گزارش شفافی از عملکرد این پویش به مردم ارائه خواهد شد؟

چرا از تجربیات موفق کشورهای دیگر در کاهش تصادفات الگوبرداری نشد؟ و در صورت شکست، آیا مسئولان این پویش پاسخگوی شکست آن خواهند بود؟

در پایان...

تصادفات جاده‌ای یکی از تلخ‌ترین بحران‌های اجتماعی ایران است؛ بحرانی که جان هزاران انسان را می‌گیرد و ده‌ها هزار خانواده را داغدار می‌کند. برای مقابله با این فاجعه، نیاز به برنامه‌ای همه‌جانبه، علمی، تخصصی و واقع‌بینانه داریم. اما اگر نهادهای اصلی کشور مأموریت‌های خود را گم کنند و هر یک در مسیری غیرتخصصی قدم بگذارند، نه تنها این بحران حل نخواهد شد، بلکه بحران‌های جدیدی نیز در مسیر شکل خواهد گرفت.

وزارت بهداشت باید به مأموریت بهداشت و درمان بازگردد، نه مأموریت رانندگی. و مسئولان نیز باید به این پرسش پاسخ دهند: آیا با این روش‌ها، واقعاً به کاهش تصادفات کمک کرده‌ایم یا فقط آمار مصرف بودجه را بالا برده‌ایم؟

نظرات بینندگان