
شفاآنلاین »سلامت» رفتارهای چندوظیفهای نه تنها سرعت و دقت عملکرد ذهن را کاهش میدهد، بلکه میتواند نسل آینده را با حافظه کوتاهمدت و یادگیری سطحی مواجه کند.
به گزارش شفاآنلاین شکوفه عسگری- متخصص حوزه سلامت روان ضمن بیان اینکه مغز انسان قادر به پردازش همزمان چند فعالیت نیست، گفت: هنگامی که افراد درگیر انجام چند کار به صورت موازی میشوند، توان شناختی مغز کاهش مییابد و در نهایت فرد دچار خستگی شدید ذهنی و عاطفی خواهد شد.
وی با بیان اینکه مغز انسان دارای تنها یک کانال توجه اصلی است، تصریح کرد: به همین دلیل زمانی که چند وظیفه به صورت همزمان به آن تحمیل میشود، ساختارهای عصبی دچار آشفتگی میشوند و تمرکز از بین میرود. بر پایه نتایج پژوهشها، این وضعیت نهتنها سرعت عملکرد ذهن را کم میکند بلکه میزان خطا در تصمیمگیریها را نیز بالا میبرد. فرد ممکن است در کوتاهمدت احساس کارآمدی و رضایت از انجام چند عمل همزمان داشته باشد، اما در بلندمدت گرفتار آسیبهایی میشود که بعضاً غیرقابل جبران است.
وی پدیدهی چندکارگی را عاملی پنهان در گسترش افسردگی دانست و افزود: در بسیاری از موارد، ریشه افسردگیهای غیرژنتیکی در فشارهای شناختی ناشی از انجام کارهای متعدد در یک زمان واحد است. مدیران، پزشکان، گویندگان و افراد شاغل در محیطهای پرتحرک، بیش از دیگران در معرض این آسیب قرار دارند، زیرا ناگزیرند بهطور همزمان پاسخگوی چند محرک محیطی یا چند مأموریت باشند.
عسگری در ادامه با اشاره به اینکه مغز انسان برای کارهای چندمرحلهای ساخته نشده، خاطرنشان کرد: حتی مشاغلی با حساسیت بالا، از جراحان تا رانندگان، در معرض خطاهای فاحش قرار میگیرند اگر در حین انجام وظیفه به فعالیت جانبی بپردازند.
وی با بیان اینکه قوانین سختگیرانه جهانی در حوزههایی مانند رانندگی یا جراحی دقیقاً برای پیشگیری از آثار این نوع حواسپرتی وضع شده است، ادامه داد: نخستین آسیبی که در اثر چندکارگی ایجاد میشود «افت توجه» است. سپس «کاهش سرعت عملکرد ذهن» و در ادامه «افزایش اشتباهات تصمیمگیری» رخ میدهد. این خطاها اگر در مشاغلی با حساسیت بالا صورت گیرد، خسارتهای جبرانناپذیری در پی خواهد داشت.
متخصص حوزه سلامت روان که در برنامهای رادیویی سخن میگفت، اظهار کرد: یکی از پیامدهای جدی چندکارگی در جامعه امروز، سطحی شدن یادگیری است. در نتیجه رواج رفتارهای چندوظیفهای، نوجوانان و بزرگسالان تمایل خود را به حفظ و پردازش عمیق اطلاعات از دست دادهاند. یادگیریها لحظهای، زودگذر و مبتنی بر جستوجوهای سریع شدهاند، در حالی که «حافظهی عمیق» نیازمند تمرکز ممتد و توجه یگانه است.
وی هشدار داد اگر این روند ادامه یابد، به نسلی از انسانها خواهیم رسید که حافظه آنان کوتاهمدت شده و قدرت نگهداری دانش در ذهنشان کاهش یافته است. این رفتارها از سنین پایین در خانوادهها نهادینه میشود؛ والدین با انجام همزمان چند کار در حضور فرزندان، الگوی رفتاری آنان را شکل میدهند و بهصورت ناخودآگاه فرهنگ چندکارگی را منتقل میکنند.
به گفته او، این رفتار گرچه در ظاهر لذتبخش است، به تدریج مغز را فرسوده میکند و توان یادگیری، تمرکز و تلاشگری را از فرد میگیرد.
وی توضیح داد: بسیاری از کودکان امروزی به دلیل شکلگیری همین عادتهای ذهنی، نمیتوانند کارها را تا انتها پیش ببرند. آنان در کلاسها یا فعالیتهای روزمره، تنها بخش آغازین فرآیندها را با اشتیاق طی میکنند و در مواجهه با دشواریها کار را نیمهکاره رها میسازند. از سوی دیگر بزرگسالان نیز دچار همین چرخهی رفتاری شدهاند؛ چرخهای که به گفتهی وی «رفتار عادتی لذتبخش با پیامد منفی» نام دارد.
عسگری در ادامه درباره تأثیر تلفن همراه بر تمرکز، گفت: ابزارهای دیجیتال مرز میان حواسپرتی ساده و اختلال بیشفعالی-کمتوجهی (ADHD) را مبهم کردهاند. هرچند داشتن علاقه به حضور دائم در موقعیتهای متنوع کاری بهتنهایی نشانهی ADHD نیست، اما سبک زندگی کنونی افراد را مستعد ابتلا به این اختلال میسازد. بر اساس دادههای آماری جدید، از هر ۱۰ نفر، سه نفر در مسیر ابتلا به بیشفعالی و اختلال تمرکز قرار گرفتهاند. این موضوع شامل کودک، نوجوان و بزرگسال میشود و باید زنگ هشدار جدی برای جامعه باشد.
وی در توضیح تفاوت میان بیشفعالی و رفتارهای عادی تأکید کرد که علائم ADHD تنها با چند نشانه سطحی قابل تشخیص نیست. بلکه مجموعهای از نشانهها مانند پرش افکار، آشفتگی ذهن، نیاز به تغییر مداوم فعالیت و ناتوانی در ماندن در یک مسیر مشخص باید همزمان بروز کنند تا بتوان از احتمال ابتلا سخن گفت.
عسگری راهکارهایی برای پیشگیری از خستگی ذهنی و بازگشت تمرکز طبیعی ارائه کرد و یادآور شد: با ایجاد نظم در فعالیتها و کاهش محرکهای محیطی، میتوان ذهن را به حالت «فلو» یا غرقشدگی در یک فعالیت مشخص رساند. در چنین وضعیتی فرد تمام توجه خود را روی انجام یک کار متمرکز میکند و پس از پایان آن وارد مرحلهی بعدی میشود؛ فرآیندی که سبب افزایش کیفیت عملکرد و لذت از انجام کار میشود.
طبق یافتههای وی، اصلاح حافظهی مغز پس از ترک چندکارگی حدود دو تا هفت روز زمان نیاز دارد و اضطراب ناشی از آن ظرف شش تا هشت ساعت به حالت طبیعی بازمیگردد. همچنین نظم خواب افراد به دلیل فشارهای ذهنی ناشی از چندکارگی دچار وقفه میشود و خلاقیت آنان تا یک روز کامل زمان میبرد تا به حالت اولیه برسد.
وی در پایان گفت: مغز انسان پیشرفتهترین سیستم پردازش در جهان است، اما تنها یک کانال توجه دارد. اگر این کانال آسیب ببیند، دیگر جای جبران نخواهد بود. مراقبت از مغز، مراقبت از تمام زندگی است.