کد خبر: ۳۵۹۳۱۴
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۰ - ۲۱ فروردين ۱۴۰۴ - 2025April 10
وحید عظیم‌نیا

درد پنهان بیمه

«بیمه تکمیلی» به عنوان بخشی از صنعت بیمه، قرار بود مکمل بیمه‌های پایه باشد و هزینه‌هایی را که تأمین اجتماعی یا خدمات درمانی پوشش نمی‌دهند، جبران کند

شفاانلاین»سلامت»صنعت بیمه که قرار بود سپری برای کاهش فشار‌های مالی بر دوش مردم باشد، امروز بیش از آنکه راه‌حل باشد، خود به معضلی اقتصادی تبدیل شده است.
شهروندان با پرداخت حق بیمه تکمیلی انتظار دارند در زمان بیماری، هزینه‌های درمان‌شان سبک‌تر شود و آرامش خاطر پیدا کنند، اما واقعیت چیست؟ 
این صنعت که از منظر اقتصادی باید کارآمد، شفاف و خدمت‌رسان باشد، در بسیاری موارد به سیستمی ناکارآمد و پرچالش بدل شده است که نه تنها بار مردم را کم نمی‌کند، بلکه دعوای میان آن و مراکز درمانی، مستقیماً دامنگیر همین مردم می‌شود. این وضعیت، شایسته اقتصادی نیست که مدعی حمایت از مردم است. 
«بیمه تکمیلی» به عنوان بخشی از صنعت بیمه، قرار بود مکمل بیمه‌های پایه باشد و هزینه‌هایی را که تأمین اجتماعی یا خدمات درمانی پوشش نمی‌دهند، جبران کند. مردم با این امید، بخشی از درآمدشان را به شرکت‌های بیمه می‌سپارند تا در روز مبادا، دست‌شان به جایی بند باشد، اما در عمل، این صنعت با چالش‌هایی، چون عدم‌شفافیت در قراردادها، محدودیت‌های پرداختی و بدتر از همه، کشمکش مداوم با مراکز درمانی مواجه است. 
این دعوای زرگری که ریشه در ضعف‌های ساختاری و اقتصادی دارد، نباید به قیمت رنج مردم تمام شود. 
یکی از مصادیق این ناکارآمدی، وضعیتی است که اخیراً شاهدش هستیم؛ مراکز درمانی از پذیرش بیمه تکمیلی سر باز می‌زنند و به بیماران می‌گویند «نقد بپردازید، بعد خودتان از بیمه پول بگیرید»، چرا؟ چون شرکت‌های بیمه بدهی‌های‌شان را به این مراکز تسویه نمی‌کنند. این یعنی مردم که حق بیمه داده‌اند تا در لحظه نیاز حمایت شوند، حالا باید هزینه‌ها را از جیب بپردازند و بعد در پیچ و خم دیوان‌سالاری بیمه، دنبال حق‌شان بدوند. از منظر اقتصادی، این یک شکست آشکار است. 
صنعتی که قرار بود ریسک مالی را از دوش مردم بردارد، خودش به عامل ریسک تبدیل شده است. 
حالا بیایید به یک تناقض بزرگ‌تر نگاه کنیم؛ مالیات بر ارزش افزوده. دولت از مردم، تحت عنوان این مالیات، پول می‌گیرد و ادعا می‌کند بخشی از آن به بخش درمان اختصاص دارد، اما این پول کجاست؟ 
همین چند وقت پیش، رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس افشا کرد که تمام سهم درمان از مالیات بر ارزش افزوده به این بخش نمی‌رسد. این یعنی چه؟ یعنی مردم دارند پول زور می‌دهند، با این وعده که قرار است صرف سلامت‌شان شود، اما در عمل، این منابع به جا‌های دیگر می‌روند. این یک نقض آشکار اعتماد عمومی است و از منظر اقتصادی، نشان‌دهنده ضعف در تخصیص منابع و مدیریت مالی دولت. 
صنعت بیمه از منظر اقتصادی، باید کارایی خود را در سه حوزه نشان دهد: پوشش ریسک، کاهش هزینه‌های غیرمستقیم و ایجاد اعتماد در بازار. اما چه می‌بینیم؟
پوشش ریسک ناقص است، چون بسیاری از هزینه‌ها یا شامل بیمه نمی‌شوند یا با تأخیر پرداخت می‌شوند.
هزینه‌های غیرمستقیم، مثل وقت و انرژی که مردم برای پیگیری مطالبات‌شان صرف می‌کنند، افزایش یافته است و اعتماد؟ 
وقتی بیمه به وعده‌هایش عمل نمی‌کند، وقتی مراکز درمانی به دلیل بدحسابی بیمه‌ها از مردم پول نقد می‌خواهند، اعتماد هم از بین می‌رود. این یک چرخه معیوب است که اقتصاد سلامت را فلج کرده است. 
از طرف دیگر، دعوای صنعت بیمه و مراکز درمانی، ریشه در ضعف‌های سیستمی دارد. شرکت‌های بیمه مدعی هستند افزایش هزینه‌های درمان و تورم، توان پرداخت‌شان را کم کرده است. مراکز درمانی هم می‌گویند بدون تسویه بموقع، نمی‌توانند خدمات بدهند، اما در این میان، تکلیف مردم چیست؟ چرا باید قربانی این ناهماهنگی شوند؟ این دعوا، اگر هم واقعی باشد، نباید به زندگی مردم کشیده شود. دولت، به عنوان ناظر و سیاستگذار موظف است این چالش را حل کند، نه اینکه نظاره‌گر باشد. 
رئیس‌جمهور محترم که بار‌ها از وضعیت طبقاتی‌شدن درمان انتقاد کرده‌اند و دغدغه مردم را داشته‌اند، نباید اجازه دهند دعوای زرگری بین صنعت بیمه و مراکز درمانی، مردم را زیر فشار بگذارد، مگر نه اینکه هدف ایشان، کاهش آلام مردم است؟ پس چرا این ناکارآمدی‌ها ادامه دارد؟ چرا مردمی که حق بیمه می‌دهند، مالیات می‌پردازند و انتظار حمایت دارند، حالا باید هزینه‌ها را نقد بدهند و خودشان دنبال پول بدوند؟ این وضعیت، با شعار‌های عدالت‌خواهانه همخوانی ندارد. 
از منظر اقتصادی، صنعت بیمه باید سودآور باشد، اما نه به قیمت زیان مردم. 
شرکت‌های بیمه در ایران، سالانه میلیارد‌ها تومان حق بیمه جمع می‌کنند، اما وقتی نوبت به پرداخت می‌رسد یا تأخیر می‌کنند یا بهانه می‌آورند، این یعنی منابع در جیب بیمه‌ها می‌ماند، اما خدمتی که باید به مردم برسد، نمی‌رسد. 
حالا سؤال این است: این پول‌ها کجا می‌رود؟ اگر قرار است بخشی از مالیات بر ارزش افزوده به درمان برسد، چرا رئیس کمیسیون بهداشت می‌گوید این اتفاق نمی‌افتد؟ این عدم‌شفافیت، هم به اقتصاد ضربه می‌زند، هم به اعتماد مردم. 
یک مثال ساده: وقتی شما بیمه تکمیلی دارید و به بیمارستان می‌روید، انتظار دارید هزینه‌ها مستقیماً با بیمه تسویه شود، اما حالا، بیمارستان می‌گوید، «ما پول نقد می‌خواهیم، چون بیمه به ما بدهکار است»، این یعنی شما هم حق بیمه داده‌اید، هم باید از جیب خرج کنید. از منظر اقتصادی، این یک هزینه مضاعف است که هیچ توجیهی ندارد. 
صنعتی که نمی‌تواند زنجیره پرداختش را مدیریت کند، شایسته نام «بیمه» نیست. 
 راه‌حل چیست؟ 
اول، دولت باید شفاف کند که مالیات بر ارزش افزوده دقیقاً کجا خرج می‌شود. اگر قرار است بخشی به درمان برسد، چرا این سهم به طور کامل پرداخت نمی‌شود؟ 
دوم، صنعت بیمه باید بازسازی شود؛ قرارداد‌ها شفاف‌تر شوند، پرداخت‌ها بموقع انجام شود و نظارت بر عملکرد شرکت‌ها جدی‌تر باشد. 
سوم، دعوای بین بیمه و مراکز درمانی باید در سطح کلان حل شود، نه اینکه مردم را سپر بلا کنند؛ و در نهایت، نظام سلامت و بیمه باید از این حالت طبقاتی خارج شود، همان‌طور که رئیس‌جمهور روزگاری در قامت نمایندگی مجلس بار‌ها گفته‌اند. 
در پایان، باید گفت که صنعت بیمه، اگر قرار است صنعتی اقتصادی و خدمت‌رسان باشد، باید به مردم پاسخگو باشد، نه اینکه باری بر دوش‌شان بگذارد. 
مردم حق دارند بدانند پولی که به اسم بیمه و مالیات می‌دهند، کجا می‌رود و چرا در لحظه نیاز، دست‌شان خالی می‌ماند. 
جناب رئیس‌جمهور، وقت آن است که این دعوای زرگری را پایان دهید و نگذارید ناکارآمدی صنعت بیمه و مراکز درمانی، بیش از این به مردم ضربه بزند. اقتصاد سلامت، بدون اعتماد و کارایی، معنایی ندارد.

برچسب ها: بیمه
نظرات بینندگان