برخي داروها، برخي مواد افيوني و البته قليان میتوانند باعث انقباض شديد و در نتيجه كاهش جريان خونِ بخشهايي از مغز شوند. البته نوعي استعداد هم در بروزِ اين اتفاق بيتاثير نيست

شفاآنلاین>سلامت> آقای «ش. ج» ٤٨ ساله، تاجر، روز چهارشنبه ساعت ٧ بعد از ظهر بعد از چند پك غليظ به قليان دچار فلج نيمهی راستِ بدن و اختلال تكلم شد. عروق مغز لولههاي پلاستيك نيستند، لولههايي هستند با جداري كه بهواسطه برخي مواد شيميايي قطرشان میتواند تنگ يا گشاد شود.
برخي داروها، برخي مواد افيوني و البته قليان میتوانند باعث انقباض شديد و در نتيجه كاهش جريان خونِ بخشهايي از مغز شوند. البته نوعي استعداد هم در بروزِ اين اتفاق بيتاثير نيست. در عروق مغز آقاي "ش. ج" هم همين اتفاق افتاده بود. اين يك نمونه از اثر مستقيم و مستقل قليان است. در تعداد زيادي بيماريهاي ديگر تاثير قليان تا اين حد روشن و بيابهام نيست. در بسياري از بيماريها (diseases)تنها يك عامل خطر و تشديد كننده است و در برخي ديگر هم يك عامل، برانگيزاننده است.
دو سال پيش انجمن سكته مغزي ايران با اعلام فراخواني در خواست كرد: «قليان ها را گلدان كنيم». عليرغم تلاش انجمن سكته مغزي، انجمن ريه، جمعيت مبارزه با دخانيات و برخي انجمنها و اساتيد شناخته شده ديگر در طول دو سال گذشته، بسیاری از رستورانها هيچ توجهی به این درخواست نشان ندادند، هیچ قلياني را گلدان نكردند و همچنان به اين تجارت مرگآور ادامه میدهند. گروههايي از جوانان و مردم در مراجعه به رستورانهايي كه قليان عرضه میکردند از صرف غذا امتناع نكردند، هنرمندان و به اصطلاح سلبريتيهاي زيادي بدون دريافت سكه در اين كمپين شركت نكردند و جلوي دوربين هيچ قلياني را گلدان نكردند. افراد سرشناس و سياسيون در حاشيه مصاحبههاي خود حداقل از تصوير يك قليان گلدان شده استفاده نكردند.
وزارت بهداشت آنقدر درگير مسائل متعدد بود كه عليرغم وجود قوانين، عزمي جدي در مقابله با اين بليه نوظهور از خود نشان نداد. دولت كه اقتدار خود را در جاهاي ديگر خرج كرده بود تواني براي اين كمپين كه بيترديد مخالفيني جدي داشت برايش نمانده بود. جامعه نه تنها نتوانست قليان را هم يكي از مُحرمات بهحساب آورد، حتي قادر نبود مانع از استفاده از آن به جاي برخي محرمات شود! و قليان بهعنوان يك کسبوکارِ پر رونق در بخش مهمي از رستورانهاي دربسته شهر ما به حيات خود ادامه داد.
اكنون پس از دوسال زمان آن فرارسيده است كه بپرسيم راستي چرا قليانهايمان را گلدان نكرديم؟ آيا مشغول مشكلات مهمتر و كليتري بوديم؟ بحرانهاي اقتصادي-اجتماعياي كه فرصتي براي مسائل بياهميت! مثلا قليان را نميداد؟ شايد.
شايد هم فقط به كليات ميانديشيديم و به اشكالاتي كه در بيرون از خود ما قابل رويت هستند، ايرادهايي كه از ديگران ميگيريم و كارهايي كه از مسئولين و از مردم ميخواهيم انجام دهند. به آنچه كه خود انجام ميدهيم و انچه كه توان انجامش را داريم نينديشيديم. به تغييرات جزئي اما واقعي كه به تدريج منجر به تغييرات كلي میشوند بهايي نداديم!
وقتي براي رفع يك بليه اشكار كه در خطرناك(dangerous) و غيرمنطقي بودن آن هيچ اختلاف نظري وجود ندارد و راهكارهايِ روشني براي مقابله با ان وجود دارد نميتوانيم كوچكترين حركتي از خود نشان دهيم، در برابر بحرانهاي عظيم اقتصادي و سياسي كه تنها رسيدن به نقطه نظري منطقي در مورد هركدام از آنها مستلزم تلاش و تحرك فكري قابل ملاحظهايست چه خواهيم كرد؟!دکتر بابک زمانی/ شرق