کد خبر: ۳۶۹۶۹۷
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۸ - ۱۲ آبان ۱۴۰۴ - 2025November 03

اعترافات قاتل مربی بدنساز ی

جدال جوان ورزشکار با سارق موبایل‌قاپ برای پس‌گرفتن گوشی موبایلش، پایان تلخی داشت و سارق خشن با چاقو ضرباتی به طعمه‌اش زد و سپس ترک موتور نشست و با همدستش فرار کردند.

 شفاآنلاین »حادثه» ‌با گذشت 4‌ماه از قتل سروش ستوده‌نیا، مربی حرفه‌ای بدنسازی که طعمه موبایل‌قاپان خشن شد و در جدال با آنها، به قتل رسید، ‌یکی از زورگیران دستگیر شد و دیگری که قصد فرار به ترکیه را داشت، ناکام ماند.‌

به گزارش شفاآنلاین  این حادثه شامگاه هفتم تیرماه امسال در درکه اتفاق افتاد و افکار عمومی را به‌شدت تحت‌تأثیر قرار داد. سروش ستوده‌نیا، جوان ورزشکا‌ری که در باشگاه یوجیم کوهستان واقع در نیاوران، مربی حرفه‌ای بدنسازی و فیتنس بود ، شب حادثه بعد از خروج از باشگاه سوار بر موتورسیکلت خود شد و‌ مقابل خانه یکی از شاگردانش در درکه رفت. جوان ورزشکار روی موتورش به انتظار شاگرد خود نشسته و در حال جست‌و‌جو در گوشی موبایلش بود که ناگهان طعمه سارقان موتورسوار قرار گرفت. سارقان موتور سوار 2 نفر بودند که ترک‌نشین از موتورش پیاده شد و با چند گام بلند خودش را به جوان ورزشکار رساند. سارق خشن، گوشی را از دست جوان ورزشکار قاپید و سپس فرار کرد اما سروش جوان ورزشکار به سمت سارق رفت و او را پیش از آنکه سوار بر موتور شود گیر انداخت تا مانع فرار او شود. جدال جوان ورزشکار با سارق موبایل‌قاپ برای پس‌گرفتن گوشی موبایلش، پایان تلخی داشت و سارق خشن با چاقو ضرباتی به طعمه‌اش زد و سپس ترک موتور نشست و با همدستش فرار کردند.

تصادف
به گزارش شفاآنلاین به‌دنبال این حادثه، تیم جنایی پایتخت تحقیقات خود را برای دستگیری زورگیران خشن آغاز کردند. با انجام تحقیقات میدانی و بررسی تصاویردوربین‌های مداربسته، حقایق تازه‌ای در این پرونده فاش شد. سارقان پلاک موتورشان را مخدوش کرده بودند اما صورت‌هایشان پوشیده نبود. آنها دقایقی بعد از سرقت درحالی‌که دستپاچه بودند، با مانعی برخورد کردند و موتورشان واژگون شد. در جریان این تصادف، یکی از سارقان از ناحیه پا دچارشکستگی شد با این حال هردو سوار بر موتور شدند و به فرار خود ادامه دادند.

مجرمان سابقه‌دار
کارآگاهان در ادامه زورگیران خشن را شناسایی کردند. متهم ردیف اول 23ساله ابوالفضل نام داشت و دیگری میثم. درتحقیقات مشخص شد ابوالفضل ضارب اصلی خودش را به مرزهای شمال غربی کشور رسانده تا به ترکیه فرار کند اما نقشه فرارش ناکام ماند و همدستش میثم نیز دستگیر شد. با توجه به اینکه قاتل فراری زندگی مخفیانه خود را در شهرهای مختلف ادامه می‌دهد، بازپرس جنایی مجوز چاپ تصویر بدون پوشش ابوالفضل را صادرکرده تا چنانچه شهروندان از مخفیگاه او مطلع هستند با شماره تلفن ۵۱۰۵۵۵۱۰ اداره دهم پلیس آگاهی تماس بگیرند.

گفت و گو
جنایت به خاطر هیچ


میثم متهم 24ساله می‌گوید به‌خاطر هیچ، جان یک جوان ورزشکار را گرفته‌اند و حالا او به‌شدت پشیمان است و عذاب‌وجدان دارد.
یعنی گوشی مقتول را سرقت نکردید؟
نه. او با ابوالفضل درگیرشد و گوشی را از دستش گرفت. درواقع ما به‌خاطر هیچ‌، مرتکب قتل شدیم. البته می‌دانم ابوالفضل هم قصد قتل نداشت. او ترسیده بود و چون جوان قوی هیکل او را گرفته بود، ‌برای فرار از دستگیری، به او چاقو زد.
چند وقت بود که با همدستت سرقت می‌کردید؟
حدود یک سالی می‌شد.
با همدستت چطور آشنا شدی؟
او بچه محله‌مان بود. هردو حدود 10سابقه کیفری در زمینه گوشی‌قاپی و کیف‌قاپی داریم. گاهی با هم سرقت و گاهی جداجدا و با باندهای دیگر کار می‌کردیم.
برگردیم به روزی که جان سروش، جوان ورزشکار را گرفتی. از آن روز بگو.
آن روز با ابوالفضل سوار موتور شدیم و به سمت شمال تهران رفتیم. وقتی رسیدیم ولنجک تصمیم گرفتیم برویم قهوه خانه قلیان بکشیم اما چون بالاشهر بود، بی‌خیال شدیم. خب باید پول بیشتری ‌ برای چای و قلیان می‌پرداختیم. سپس گشتیم به‌دنبال سوژه. سروش نخستین سوژه آن شب ما بود. او با گوشی آیفونش در حال صحبت بود. من راننده بودم و ابوالفضل ترک‌نشین. معمولا هرکس ترک‌نشین بود به سمت سوژه می‌رفت برای قاپیدن. ابوالفضل رفت و گوشی جوان ورزشکار را قاپید اما او دستان ورزشکار و قوی‌ای داشت که به‌دنبال ابوالفضل راه افتاد و با یک اشاره گوشی‌اش را گرفت. همدستم که خودش را در میان دستان قوی جوان ورزشکار می‌دید، ‌ترسید و چاقویی از جیبش بیرون آورد و به سمتش پرتاب کرد. از بخت بد خودش و من، چاقو به گردن سروش برخورد کرد و ما از ترس فرار کردیم.
همیشه در سرقت‌هایتان از چاقو استفاده می‌کنید؟
نه هرگز. شگرد ما قاپیدن است. در خیابان پرسه می‌زدیم و سوژه‌هایی را شکار می‌کردیم که در حال صحبت با موبایلشان بودند. در یک چشم‌بر‌هم‌زدن گوشی را می‌قاپیدیم. سروش جوان ورزشکار، تنها سوژه‌ای بود که مقاومت کرد و به جدال باما پرداخت. هرچند مطمئنم که ابوالفضل قصد کشتن او را نداشت.
تو هم مانند همدستت، قصد فرار از کشور را داشتی؟
نه. من پایم شکست و تا مدت‌ها با هویت جعلی تحت درمان در بیمارستان بودم. بعد از اینکه مرخص شدم‌، پلیس دستگیرم کرد.

نظرات بینندگان