کد خبر: ۳۶۱۷۷۶
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۴ - ۰۷ خرداد ۱۴۰۴ - 2025May 28
محمد ملاكي

ضرورت يكسان‌سازي نظام آموزشي

مدارس بايد دانشي را بياموزند كه در بازتوليد نظام سياسي كارآيي لازم را داشته باشد و بتواند پاسخگوي نيازهاي اخلاقي، رواني، معنوي، اقتصادي و سياسي جامعه باشد.

شفاانلاین»جامعه امروز مدرسه به عنوان يك نظام آموزشي، يكي از نهادهاي ثانويه و مهم جامعه‌پذيري سياسي محسوب مي‌شود. از منظر جامعه‌شناسي سياسي، بقا يا افول رژيم‌هاي سياسي از فرمول‌هاي خاصي پيروي مي‌كند و آن بازتوليد نظام سياسي در نهادهاي ثانويه جامعه‌پذيري سياسي است، چرا كه هر رژيمي تلاش مي‌كند ارزش‌ها، هنجارها و سنت‌هاي خود را بر جامعه اعمال كند. بنابراين فرهنگ و باورهاي فرهنگي يكي از پايه‌هاي اصلي و كليدي نظام سياسي است كه اگر با مشكل يا چالش مواجه شود بقاي رژيم سياسي با چالش مواجه خواهد شد. توجه به متغيرهايي چون ارزش‌هاي مسلط فرهنگي و سياسي، مشروعيت نظام سياسي، پرورش نخبگان، افزايش دانش سياسي و هويت ملي در بازتوليد نظام سياسي از يك سو و ارتباط مدرسه با نظام سياسي از سوي ديگر اهميت و ضرورت اين بررسي‌ها در سطح ملي ضروري مي‌نمايد. از سوي ديگر با توجه به ربط وثيقي كه ميان دانش و قدرت وجود دارد مدارس از نقش مهم و تأثيرگذاري در فرآيند جامعه‌پذيري برخوردار هستند.  از اين رو تمام نظام‌هاي سياسي براي بقا و پايداري خود نيازمند ترويج دانشي هستند كه آنها را بازتوليد كند و هر نظامي كه از عهده اين امر برنيايد، در نهايت با مشكلات خاصي مواجه مي‌شود. بر اين اساس مدارس بايد دانشي را بياموزند كه در بازتوليد نظام سياسي كارآيي لازم را داشته باشد و بتواند پاسخگوي نيازهاي اخلاقي، رواني، معنوي، اقتصادي و سياسي جامعه باشد. آموزش و پرورش سال‌هاست كه از تفكيك كاركردي خارج شده و عمدا يا سهوا دچار تفكيك اجتماعي در نظام آموزشي شده است. تفكيك اجتماعي پديده‌اي پيچيده و چندوجهي است كه مي‌تواند به شكل‌هاي مختلفي بروز كند. اين پديده با ايجاد «دوگانه‌ها» يا قطب‌هاي متضاد در نظام آموزشي همراه بوده كه منجر به نابرابري‌هاي آموزشي و اجتماعي شده است.
از مهم‌ترين ابعاد تفكيك اجتماعي و دوگانه‌هاي نظام آموزشي در ايران مي‌توان به موارد زير اشاره كرد: 
1- مدارس دولتي در مقابل مدارس غيردولتي: يكي از رايج‌ترين اشكال تفكيك، وجود دو نوع مدرسه با كيفيت‌هاي متفاوت است. مدارس دولتي كه اغلب با كمبود بودجه، امكانات و نيروي انساني متخصص مواجه هستند، در مقابل مدارس غيردولتي (خصوصي) قرار مي‌گيرند كه از امكانات و منابع مالي بهتري برخوردارند. اين امر باعث مي‌شود دانش‌آموزان طبقات مختلف اجتماعي، فرصت‌هاي آموزشي نابرابري داشته باشند.
2- مدارس خاص (تيزهوشان، نمونه دولتي و...) در مقابل مدارس عادي: اين نوع مدارس با جذب دانش‌آموزان با استعدادتر، به نوعي «گلچين» مي‌كنند و آنها را از ساير دانش‌آموزان جدا مي‌كنند. اين جداسازي مي‌تواند منجر به كاهش انگيزه و سطح آموزش در مدارس عادي شود و همچنين حس تبعيض و نابرابري را در دانش‌آموزاني كه به اين مدارس راه نيافته‌اند، تقويت كند.
3- تفكيك جنسيتي:  در جوامع سنتي، تفكيك جنسيتي در مدارس وجود دارد كه مي‌تواند منجر به ايجاد فرصت‌هاي نابرابر براي دختران و پسران شود. به عنوان مثال، ممكن است دختران از دسترسي به برخي رشته‌هاي تحصيلي يا فعاليت‌هاي فوق برنامه محروم شوند.
3- تفكيك بر اساس قوميت، مذهب يا زبان: در برخي كشورها، اقليت‌هاي قومي، مذهبي يا زباني با تبعيض در نظام آموزشي مواجه هستند. اين تبعيض مي‌تواند به شكل محدوديت در دسترسي به آموزش، كيفيت پايين آموزش، يا عدم توجه به فرهنگ و زبان آنها در برنامه درسي بروز كند.

4- تفكيك جغرافيايي: مناطق محروم و دورافتاده اغلب با كمبود امكانات آموزشي و نيروي انساني متخصص مواجه هستند. اين امر باعث مي‌شود دانش‌آموزان اين مناطق، فرصت‌هاي آموزشي كمتري نسبت به دانش‌آموزان مناطق برخوردار داشته باشند.

شايد دوگانه آموزش نظري در مقابل آموزش فني و حرفه‌اي در نظام آموزش ايران كمرنگ باشد چرا كه در ساليان اخير در قالب طرح توسعه متوازن مراكز آموزش فني و حرفه‌اي و هنرستان‌هاي فني گسترش يافته است اما به دليل مجهز نبودن و ساختار نادرست در توزيع رشته‌ها كماكان ناكارآمد و خروجي‌هاي مطمئن و كارداني را به همراه نداشته است. 
تفكيك اجتماعي و دوگانه‌هاي نظام آموزشي منجر به تشديد نابرابري‌هاي اجتماعي و اقتصادي مي‌شود. دانش‌آموزاني كه از آموزش باكيفيت برخوردار هستند، فرصت‌هاي بهتري براي ورود به دانشگاه‌هاي برتر و كسب مشاغل پردرآمد خواهند داشت هرچند در سه دهه اخير فقدان برنامه‌ريزي در جذب دانش‌آموختگان و نخبگان باعث فرار مغزها شده و از طرفي دانش‌آموزاني كه از آموزش باكيفيت محروم هستند، ممكن است در چرخه فقر و محروميت گرفتار شوند.

تفكيك اجتماعي در نظام آموزشي مي‌تواند منجر به كاهش انسجام اجتماعي و افزايش شكاف‌هاي اجتماعي شود. زماني كه دانش‌آموزان از طبقات مختلف اجتماعي، قوميت‌هاي مختلف و مذاهب مختلف در كنار يكديگر تحصيل نكنند، فرصت كمتري براي تعامل، درك و همدلي با يكديگر خواهند داشت.

دكتراي تخصصي علوم سياسي و پژوهشگر و تحليلگر مسائل ايران

برچسب ها: آموزش در کشور
نظرات بینندگان