کد خبر: ۳۶۱۷۷۴
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۵ - ۰۷ خرداد ۱۴۰۴ - 2025May 28

دهه هشتادی‌ها، نسل بی‌خانه!

میانگین قیمت مسکن در شهر تهران در پایان سال گذشته به محدوده ۱۱۰ تا ۱۲۰ میلیون تومان برای هر متر مربع رسیده است. این یعنی حتی خرید یک واحد کوچک هم برای اکثر جوانان، تبدیل به رویایی دست‌نیافتنی شده است.

 شفاانلاین»جامعه شهر را اگر از بالای یک پل تماشا کنید، لایه‌های زندگی را مثل ورق‌های یک کتاب باز می‌بینید. برج‌های شیشه‌ای، آپارتمان‌های کوچک با چراغ‌های زرد کم‌سو، خانه‌های قدیمی و پشت‌بام‌هایی که هرکدام قصه‌ای دارند. اما در این میان قصه نسل دهه هشتادی‌ها قصه‌ای است که صدایش گاه در همهمه شهر گم می‌شود. قصه نسلی که در مرز میان امید و ناامیدی، رویای داشتن یک خانه را در سر می‌پروراند. روزگاری نه چندان دور، خانه داشتن برای جوانان یک «حق» تلقی می‌شد. شاید نه ساده، اما دست‌نیافتنی هم نبود. اما حالا برای دهه هشتادی‌ها خانه داشتن بیشتر شبیه افسانه‌ای است که هرچه بزرگ‌تر می‌شوند، دورتر می‌شود.
به گزارش شفاآنلاین درک این بحران وقتی عمیق‌تر می‌شود که به اعداد و ارقام هم نگاهی بیندازیم. میانگین قیمت مسکن در شهر تهران در پایان سال گذشته به محدوده ۱۱۰ تا ۱۲۰ میلیون تومان برای هر متر مربع رسیده است. این یعنی حتی خرید یک واحد کوچک هم برای اکثر جوانان، تبدیل به رویایی دست‌نیافتنی شده است. جالب اینکه از مردادماه ۱۴۰۳، بانک مرکزی به دلیل تغییر در سامانه ثبت معاملات املاک، دیگر حتی آمار رسمی درباره وضعیت بازار مسکن منتشر نمی‌کند. این مسئله ابهام و بی‌اعتمادی را بیشتر می‌کند.
در همین میان، برنامه‌هایی که قرار بود بار سنگین این بحران را سبک کنند، خود به معضلی تازه بدل شده‌اند.  نهضت ملی مسکن یکی از طرح‌هایی بود که دولت سیزدهم با وعده ساخت سالانه یک میلیون مسکن، آغاز کرد و قرار بود دو ساله به پایان برسد. اما با گذشت بیش از ۵ سال و افزایش قیمت‌ها و هزار نکته ناگفته دیگر بحث مسکن را وارد چالش دیگری کرده ‌است.
بازار مسکن حالا صحنه‌ای تازه به خود گرفته است. کافی است سری به سایت‌های فروش اینترنتی بزنید تا متوجه شوید حواله‌های نهضت ملی مسکن، مثل یک کالای سرگردان خرید و فروش می‌شوند. بسیاری از متقاضیان به‌دلیل ناتوانی در پرداخت اقساط باقی‌مانده یا طولانی شدن زمان تحویل واحدها، تصمیم به فروش یا تهاتر حواله‌های خود گرفته‌اند. رویاهایی که قرار بود کلید خانه‌دار شدن باشند، حالا در آگهی‌های اینترنتی دست به دست می‌شوند.
آنچه امروز به‌عنوان بحران مسکن شناخته می‌شود، فقط یک عدد یا نمودار اقتصادی نیست. این بحران عمق زندگی یک نسل را نشانه رفته است. آمارها می‌گویند میانگین سن ازدواج و تشکیل خانواده بالا رفته و یکی از دلایل اصلی آن، نبود خانه‌ای برای شروع زندگی مشترک است. جوانان ترجیح می‌دهند سال‌ها در کنار خانواده بمانند یا اتاقی مشترک با دوستان اجاره کنند. بسیاری از دهه هشتادی‌ها می‌گویند اگر روزی به خانه‌ای برسند، احتمالاً پنجاه ساله خواهند بود. دغدغه خانه اما فقط دغدغه سقف بالای سر نیست؛ این بحران، امنیت روانی و اجتماعی نسل جوان را هم تهدید می‌کند. نبود خانه یعنی تعلیق همیشگی؛ یعنی نداشتن نقطه اتکا برای ساختن آینده، برای رویاپردازی، برای بچه‌دار شدن یا حتی خرید یک گلدان. خانه نداشتن برای نسل جوان یعنی زندگی در ایستگاهی که قطار امید دیر به آن می‌رسد.
در میان این سیاهی، کورسوی امید اما هنوز روشن است. جوانان امروز بیش از گذشته اهل یادگیری، فناوری و جست‌وجوی راه‌های تازه هستند. شاید رویای خانه‌دار شدن مثل پدران و مادرانشان دیگر ساده نباشد، اما این نسل تلاش می‌کند با مدل‌های جدید زندگی، هم‌زیستی، کار و حتی سرمایه‌گذاری، راهی برای رسیدن به حداقل‌های آرامش پیدا کند.
برخی به فکر مهاجرت می‌افتند؛ برخی دیگر امیدشان را به پروژه‌های مسکن دولتی یا تعاونی‌های جدید بسته‌اند، هرچند اعتمادشان به وعده‌ها اندک است. کارشناسان معتقدند حل بحران مسکن فقط با وام و طرح و پروژه ممکن نیست. باید سیاست‌های جدی برای کنترل قیمت زمین و اجاره، توسعه شهرهای جدید، حمایت از سازندگان واقعی و جلوگیری از سوداگری در بازار مسکن اتخاذ شود.
اما آنچه کمتر به آن پرداخته می‌شود، نقش و صدای خود این نسل است. آیا هیچ‌گاه سیاست‌گذاری‌های بزرگ در این کشور پای حرف جوانان نشسته‌اند؟ آیا تصمیم‌گیرندگان می‌دانند که برای نسل دهه هشتادی، خانه داشتن فقط به معنای خرید چند متر مربع نیست؛ بلکه تکه‌ای از هویت، آرامش و امید به آینده است؟ امروز تهران و بسیاری از شهرهای بزرگ ایران پر شده از خانه‌هایی که در آنها کسی زندگی نمی‌کند و جوانانی که خانه‌ای برای زندگی ندارند. این تناقض تلخ بازتاب معمایی است که باید برای آن راه‌حلی جدی یافت.

برچسب ها: خانه های گران
نظرات بینندگان