شفاانلاین»سلامت» «خودکشی سالمندان»؛ ماجرایی فراموششده. کارشناسان اختلالات روانی، بهویژه افسردگی را مهمترین عامل این پدیده در میان سالمندان میدانند. افسردگی در سایه فقر، تنهایی و از دست دادن استقلال، هشدارها را درباره افزایش این پدیده بالا برده است. کارشناسان حوزههای روان، آینده خوبی برای سالمندی در ایران متصور نیستند. آنها به توضیح میدهند که سیاستهای حمایتی-رفاهی در حوزه سالمندان میتواند زمینه را برای کاهش خودکشی در میان سالمندان فراهم کند، اما این سیاستها در کشور مورد توجه نیست و سالمندان تنها و بیپناه رها شدهاند؛
به گزارش شفاآنلاین درحالیکه به گفته ایرج خسرونیا، رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران، جمعیت سالمندان در مقایسه با 30 سال گذشته دو برابر شده است: «انتظار داریم هر صد سال، یک بار جمعیت سالمندان جهان دو برابر شود، اما در ایران هر ۲۰ تا ۳۰ سال، جمعیت سالمندان دو برابر میشود». نگرانیها درباره آینده سالمندی و نحوه مواجهه دولت و جامعه با این گروه سنی بالا رفته و حالا در میان تمام چالشها، آنطور که روایت میشود، زنگ خطر خودکشی این گروه سنی در کشور به صدا درآمده است.
علی نیکجو، رواندرمانگر، از مواجهه خود با پدیده تفکر خودکشی در میان سالمندان میگوید: «برخی سالمندان دست به «خودکشی منفعلانه» میزنند که آمار این شکل خودکشی از خودکشی فعالانه بیشتر است. به این معنی که سالمند به مشکلات جسمی و درمان خود بیتفاوت شده و به وضعیت خود رسیدگی نمیکند، حتی گوشهگیر و منزوی میشود. این گروه نه انگیزهای برای ادامه زندگی دارند و نه انگیزه برای خودکشی فعالانه. آنها با بیتوجهی درباره خود و کنارهگرفتن از دیگران، دست به خودکشی منفعلانه میزنند. یکی از مراجعان سالمند من در چنین وضعیتی قرار داشت.
او در رده مدیریتی بسیار بالایی فعالیت میکرد و بعد از بازنشستگی دچار افسردگی شد. از اقدامات درمانی لازم خودداری میکرد و آرزوی او این بود که بخوابد و صبح بیدار نشود. این فرد به خودکشی منفعلانه دست زده بود». او اضافه میکند: «یکی دیگر از مراجعان سالمند من فکر میکرد به بیماری دمانس یا زوال عقل دچار شده و به همین دلیل هم حملات هراس را تجربه میکرد. این حملات، ریسک خودکشی را در افراد افزایش میدهد. این فرد باور داشت که ابتلا به این بیماری و ناتوانی ناشی از آن باعث شده که باری بر دوش خانوادهاش باشد و به همین دلیل هم به دنبال راهی برای پایاندادن به زندگیاش بود. بعد از مدتی مشخص شد که علت ابتلای او به دمانس، افسردگی است که با جلسات رواندرمانی و کاهش علائم افسردگی، وضعیت خلقی و بیماری دمانس او هم بهبود یافت».
ماجرای خودکشی «معصومه» را یکی از مددکاران اجتماعی روایت میکند. ماجرای زنی در آغاز دوران سالمندی و از گروه آسیبدیدگان اجتماعی که در 65 ،66سالگی با قرص برنج به زندگیاش پایان داد: «با معصومه در کمپ ترک اعتیاد آشنا شدم. او بارها اقدام به ترک کرد و هر بار هم شکست خورد. سنوسال و شرایط جسمیاش اجازه ماندن در «ترک» را نمیداد. بااینحال مدتی بعد متوجه شدیم که رفتار معصومه تغییر کرده و بهشدت آماده ترک است. شرایط جسمی و روحیاش خیلی خوب شده بود، اما بعد از مدتی دوباره به شرایط قبلی بازگشت، حتی بدتر از روزهای قبل. یک روز برای مشاوره به من مراجعه کرد و متوجه شدم که قبلا عاشق شده؛ عشقی که به نتیجه نرسیده بود. احساس تنهایی و انزوای شدیدی داشت و از وضعیت زندگیاش در این سنوسال خسته شده بود. دوست داشت یک شب بخوابد و دیگر بیدار نشود، بالاخره هم خودکشی کرد».
حسامالدین علامه، رئیس سابق دبیرخانه شورای ملی سالمندان و پژوهشگر حوزه سالمندی، به پژوهشی اشاره میکند که در سال ۲۰۲۰ درباره خودکشی سالمندان انجام شده است: «در این مطالعه مشخص شد که خودکشی سالمندان در کشور رو به افزایش است، اما نرخ آن از میانگین جهانی کمتر است. در کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی و کشورهای اسکاندیناوی که هم دچار سالمندی جمعیت هستند و هم نرخ خودکشی افراد غیرسالمند در آنها بالاست، نرخ خودکشی افراد سالمند، بهویژه سالمندان بالای 70 سال بیش از 20 نفر در هزار نفر است. اما در مطالعه یادشده، آمار خودکشی سالمندان در ایران بهطور متوسط پنج نفر در صد هزار نفر است.
درباره این موضوع که آیا آمار یادشده درست است یا چنین خودکشیهایی کمتر گزارش میشود یا اینکه آمار این نوع خودکشیها بهدرستی ثبت نشده، اطلاعات کافی ندارم. معمولا این خودکشیها اعلام عمومی نمیشوند». او بر روند رو به افزایش خودکشی در ایران تأکید میکند و میگوید: «متناسب با روند رو به افزایش پیری جمعیت در ایران، میزان خودکشی در سالمندان هم در حال افزایش است».
رئیس گروه پژوهشی سلامت و تحولات جمعیتی به عوامل اصلی خودکشی در میان سالمندان هم اشاره میکند: «براساس پژوهشهای انجامشده، 60 درصد موارد تشکیلدهنده خودکشی سالمندی افسردگی و دیگر اختلالات روانی است. تنهایی و انزوای اجتماعی، بیماریهای جسمی مزمن، صعبالعلاج و دردناک مانند سرطان و...، ناتوانی جسمی و از دست دادن استقلال و کارکرد مستقل روزانه فرد، سوگ و از دست دادن عزیزان بهویژه همسر و مشکلات اقتصادی و فقر هم ازجمله مهمترین عوامل زمینهساز خودکشی سالمندی هستند».
براساس اعلام او، در کشورهای غربی سوءمصرف دارو و الکل یکی از علتهای مهم خودکشی در میان سالمندان است که این عامل در ایران کمتر است، اما در حوزه افسردگی و بیماریهای مزمن شرایط ایران مانند کشورهای غربی بوده و مهمترین عوامل زمینهساز خودکشی همین موارد هستند. در ایران نقش «فقر اقتصادی» و «ضعف پوششهای بیمهای و خدمات اجتماعی» در خودکشی سالمندان پررنگتر است: «تنهایی ناشی از «مهاجرت» فرزندان هم عامل جدید دیگری است که بهتازگی در ابتلای سالمندان به اضطراب و افسردگی نقش بسزایی ایفا میکند؛ حالا این مهاجرت میتواند داخلی باشد یا مهاجرت به خارج از کشور».
او به نگرانی دیگری در حوزه سالمندان هم اشاره میکند: «تعداد اعضای خانواده حدود 30 سال پیش 5.2 بود، اما امروز این عدد به دو و اندی کاهش یافته، یعنی خانوارهای تکنفره بهشدت زیاد شدهاند. طبق آخرین آمار پایگاه رفاهی ایرانیان درحالحاضر ۳۱ درصد از سالمندان بهتنهایی زندگی میکنند؛ یعنی نقش خانواده کوچک شده و از طرف دیگر نتوانستهایم مراکز روزانه و تشکلهای اجتماعمحور سالمندی را ترویج کرده و گسترش دهیم. نتیجه این وضعیت برای سالمندان، انزوا، احساس تنهایی و کاهش تعاملات اجتماعی است؛ شرایطی که نقطه شروع افسردگی در سالمندان بوده و همانطور که گفتم، افسردگی هم عامل اصلی خودکشی است».
رئیس گروه پژوهشی سلامت و تحولات جمعیتی جهاد دانشگاهی تأکید میکند که مواجهه با سالمندی یک پدیده اجتماعی است، بنابراین مواجهه با پیامدهای آن مانند انزوا، افسردگی و تنهایی در سالمندان هم باید به صورت چندجانبه دیده شود: «دولت، خانواده، خود سالمند و سمنها در پیشگیری از خودکشی سالمندان و ترویج نشاط و سالمندی فعال و پویا نقش دارند. با توجه به آمار 12درصدی جمعیت سالمند کشور، به یک برنامه غربالگری جامع در حوزه سلامت سالمندان ازجمله حوزه سلامت روان و سلامت اجتماعی آنها نیاز داریم. ایجاد چتر حمایتی خانواده و اجتماعات محلهمحور، ایجاد باشگاه سالمندی و ایجاد شبکههای اجتماعی مجازی برای سالمندان در راستای ارتباط آنان با گروه همسالان ازجمله اقداماتی است که میتواند از اقدام به خودکشی در میان سالمندان پیشگیری کند».
براساس اعلام او، بنا بر اطلاعات پایگاه رفاه ایرانیان، در مجموع ۶۱ درصد از سالمندان کشور دچار فقر نسبی، ۳۲ درصد دچار فقر مطلق و ۱۷ درصد دچار فقر بسیار شدیدند و متأسفانه بالای ۷۰ درصد سالمندان پوشش بیمه تکمیلی ندارند. همچنین معمولا خدمات روانشناسی هم پوشش بیمه مناسبی ازجمله پوششهای بیمهای مراقبتی ندارد؛ مسئلهای که باعث میشود سالمندان بهویژه گروههای کمبرخوردار یا آسیبپذیرمانند زنان سالمند تنها، سالمندان روستایی، سالمندان معلول و کمتوان با مشکلات بیشتری مواجه شوند. این در حالی است که افزایش پوشش بیمه و حمایتهای اقتصادی باعث کاهش بسترهای خودکشی در سالمندان میشود.
این پژوهشگر حوزه سالمندی ادامه میدهد: «از سوی دیگر، مداخلات مبتنی بر جامعه مثل راهاندازی خطوط مشاوره بحران ویژه سالمندان برای افرادی که با انواع تنشها ازجمله سالمندآزاری مواجه میشوند، همچنین ارتقای منزلت و ایجاد تکریم برای سالمندان از طریق سیاستهای فرهنگی و تصویرسازی مثبت از سالمندان در رسانهها و ایجاد محیط دوستدار سالمندی که برای آنها تبعیض مثبت قائل شود، بسیار مهم است. البته سالمندان هم باید مهارتهای فردی مانند نحوه گفتوگوی بین نسلی برای ارتباط با نوهها و فرزندان خود را بیاموزند تا از این رهگذر به افسردگی و تنهایی دچار نشوند».او در ادامه به تأثیر مشکلات معنایی و هنجاری بر خودکشی در سالمندان هم اشاره میکند.
علی نیکجو، رواندرمانگر، در گفتوگو با «شرق» از مواجهه خود با پدیده تفکر خودکشی در میان سالمندان میگوید: «برخی سالمندان دست به «خودکشی منفعلانه» میزنند که آمار این شکل خودکشی از خودکشی فعالانه بیشتر است. به این معنی که سالمند به مشکلات جسمی و درمان خود بیتفاوت شده و به وضعیت خود رسیدگی نمیکند، حتی گوشهگیر و منزوی میشود. این گروه نه انگیزهای برای ادامه زندگی دارند و نه انگیزه برای خودکشی فعالانه. آنها با بیتوجهی درباره خود و کنارهگرفتن از دیگران، دست به خودکشی منفعلانه میزنند. یکی از مراجعان سالمند من در چنین وضعیتی قرار داشت. او در رده مدیریتی بسیار بالایی فعالیت میکرد و بعد از بازنشستگی دچار افسردگی شد.
از اقدامات درمانی لازم خودداری میکرد و آرزوی او این بود که بخوابد و صبح بیدار نشود. این فرد به خودکشی منفعلانه دست زده بود».
او اضافه میکند: «یکی دیگر از مراجعان سالمند من فکر میکرد به بیماری دمانس یا زوال عقل دچار شده و به همین دلیل هم حملات هراس را تجربه میکرد. این حملات، ریسک خودکشی را در افراد افزایش میدهد. این فرد باور داشت که ابتلا به این بیماری و ناتوانی ناشی از آن باعث شده که باری بر دوش خانوادهاش باشد و به همین دلیل هم به دنبال راهی برای پایاندادن به زندگیاش بود. بعد از مدتی مشخص شد که علت ابتلای او به دمانس، افسردگی است که با جلسات رواندرمانی و کاهش علائم افسردگی، وضعیت خلقی و بیماری دمانس او هم بهبود یافت».
ماجرای خودکشی «معصومه» را یکی از مددکاران اجتماعی روایت میکند. ماجرای زنی در آغاز دوران سالمندی و از گروه آسیبدیدگان اجتماعی که در 65 ،66سالگی با قرص برنج به زندگیاش پایان داد: «با معصومه در کمپ ترک اعتیاد آشنا شدم.
او بارها اقدام به ترک کرد و هر بار هم شکست خورد. سنوسال و شرایط جسمیاش اجازه ماندن در «ترک» را نمیداد. بااینحال مدتی بعد متوجه شدیم که رفتار معصومه تغییر کرده و بهشدت آماده ترک است. شرایط جسمی و روحیاش خیلی خوب شده بود، اما بعد از مدتی دوباره به شرایط قبلی بازگشت، حتی بدتر از روزهای قبل. یک روز برای مشاوره به من مراجعه کرد و متوجه شدم که قبلا عاشق شده؛ عشقی که به نتیجه نرسیده بود. احساس تنهایی و انزوای شدیدی داشت و از وضعیت زندگیاش در این سنوسال خسته شده بود. دوست داشت یک شب بخوابد و دیگر بیدار نشود، بالاخره هم خودکشی کرد».
حسامالدین علامه، رئیس سابق دبیرخانه شورای ملی سالمندان و پژوهشگر حوزه سالمندی، در گفتوگو با «شرق» به پژوهشی اشاره میکند که در سال ۲۰۲۰ درباره خودکشی سالمندان انجام شده است: «در این مطالعه مشخص شد که خودکشی سالمندان در کشور رو به افزایش است، اما نرخ آن از میانگین جهانی کمتر است. در کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی و کشورهای اسکاندیناوی که هم دچار سالمندی جمعیت هستند و هم نرخ خودکشی افراد غیرسالمند در آنها بالاست، نرخ خودکشی افراد سالمند، بهویژه سالمندان بالای 70 سال بیش از 20 نفر در هزار نفر است.
اما در مطالعه یادشده، آمار خودکشی سالمندان در ایران بهطور متوسط پنج نفر در صد هزار نفر است. درباره این موضوع که آیا آمار یادشده درست است یا چنین خودکشیهایی کمتر گزارش میشود یا اینکه آمار این نوع خودکشیها بهدرستی ثبت نشده، اطلاعات کافی ندارم. معمولا این خودکشیها اعلام عمومی نمیشوند». او بر روند رو به افزایش خودکشی در ایران تأکید میکند و میگوید: «متناسب با روند رو به افزایش پیری جمعیت در ایران، میزان خودکشی در سالمندان هم در حال افزایش است».
رئیس گروه پژوهشی سلامت و تحولات جمعیتی به عوامل اصلی خودکشی در میان سالمندان هم اشاره میکند: «براساس پژوهشهای انجامشده، 60 درصد موارد تشکیلدهنده خودکشی سالمندی افسردگی و دیگر اختلالات روانی است. تنهایی و انزوای اجتماعی، بیماریهای جسمی مزمن، صعبالعلاج و دردناک مانند سرطان و...، ناتوانی جسمی و از دست دادن استقلال و کارکرد مستقل روزانه فرد، سوگ و از دست دادن عزیزان بهویژه همسر و مشکلات اقتصادی و فقر هم ازجمله مهمترین عوامل زمینهساز خودکشی سالمندی هستند».
براساس اعلام او، در کشورهای غربی سوءمصرف دارو و الکل یکی از علتهای مهم خودکشی در میان سالمندان است که این عامل در ایران کمتر است، اما در حوزه افسردگی و بیماریهای مزمن شرایط ایران مانند کشورهای غربی بوده و مهمترین عوامل زمینهساز خودکشی همین موارد هستند. در ایران نقش «فقر اقتصادی» و «ضعف پوششهای بیمهای و خدمات اجتماعی» در خودکشی سالمندان پررنگتر است: «تنهایی ناشی از «مهاجرت» فرزندان هم عامل جدید دیگری است که بهتازگی در ابتلای سالمندان به اضطراب و افسردگی نقش بسزایی ایفا میکند؛ حالا این مهاجرت میتواند داخلی باشد یا مهاجرت به خارج از کشور».
او به نگرانی دیگری در حوزه سالمندان هم اشاره میکند: «تعداد اعضای خانواده حدود 30 سال پیش 5.2 بود، اما امروز این عدد به دو و اندی کاهش یافته، یعنی خانوارهای تکنفره بهشدت زیاد شدهاند. طبق آخرین آمار پایگاه رفاهی ایرانیان درحالحاضر ۳۱ درصد از سالمندان بهتنهایی زندگی میکنند؛ یعنی نقش خانواده کوچک شده و از طرف دیگر نتوانستهایم مراکز روزانه و تشکلهای اجتماعمحور سالمندی را ترویج کرده و گسترش دهیم. نتیجه این وضعیت برای سالمندان، انزوا، احساس تنهایی و کاهش تعاملات اجتماعی است؛ شرایطی که نقطه شروع افسردگی در سالمندان بوده و همانطور که گفتم، افسردگی هم عامل اصلی خودکشی است».
رئیس گروه پژوهشی سلامت و تحولات جمعیتی جهاد دانشگاهی تأکید میکند که مواجهه با سالمندی یک پدیده اجتماعی است، بنابراین مواجهه با پیامدهای آن مانند انزوا، افسردگی و تنهایی در سالمندان هم باید به صورت چندجانبه دیده شود: «دولت، خانواده، خود سالمند و سمنها در پیشگیری از خودکشی سالمندان و ترویج نشاط و سالمندی فعال و پویا نقش دارند. با توجه به آمار 12درصدی جمعیت سالمند کشور، به یک برنامه غربالگری جامع در حوزه سلامت سالمندان ازجمله حوزه سلامت روان و سلامت اجتماعی آنها نیاز داریم. ایجاد چتر حمایتی خانواده و اجتماعات محلهمحور، ایجاد باشگاه سالمندی و ایجاد شبکههای اجتماعی مجازی برای سالمندان در راستای ارتباط آنان با گروه همسالان ازجمله اقداماتی است که میتواند از اقدام به خودکشی در میان سالمندان پیشگیری کند».
براساس اعلام او، بنا بر اطلاعات پایگاه رفاه ایرانیان، در مجموع ۶۱ درصد از سالمندان کشور دچار فقر نسبی، ۳۲ درصد دچار فقر مطلق و ۱۷ درصد دچار فقر بسیار شدیدند و متأسفانه بالای ۷۰ درصد سالمندان پوشش بیمه تکمیلی ندارند. همچنین معمولا خدمات روانشناسی هم پوشش بیمه مناسبی ازجمله پوششهای بیمهای مراقبتی ندارد؛ مسئلهای که باعث میشود سالمندان بهویژه گروههای کمبرخوردار یا آسیبپذیرمانند زنان سالمند تنها، سالمندان روستایی، سالمندان معلول و کمتوان با مشکلات بیشتری مواجه شوند. این در حالی است که افزایش پوشش بیمه و حمایتهای اقتصادی باعث کاهش بسترهای خودکشی در سالمندان میشود.
این پژوهشگر حوزه سالمندی ادامه میدهد: «از سوی دیگر، مداخلات مبتنی بر جامعه مثل راهاندازی خطوط مشاوره بحران ویژه سالمندان برای افرادی که با انواع تنشها ازجمله سالمندآزاری مواجه میشوند، همچنین ارتقای منزلت و ایجاد تکریم برای سالمندان از طریق سیاستهای فرهنگی و تصویرسازی مثبت از سالمندان در رسانهها و ایجاد محیط دوستدار سالمندی که برای آنها تبعیض مثبت قائل شود، بسیار مهم است. البته سالمندان هم باید مهارتهای فردی مانند نحوه گفتوگوی بین نسلی برای ارتباط با نوهها و فرزندان خود را بیاموزند تا از این رهگذر به افسردگی و تنهایی دچار نشوند».او در ادامه به تأثیر مشکلات معنایی و هنجاری بر خودکشی در سالمندان هم اشاره میکند./سلامت نیوز