شفاانلاین»سلامت»اظهارات كارشناسان گياهان دارويي و نتايج تحقيقات انجام شده در 20 سال اخير، نشان ميدهد كه بسياري از عرقيات گياهي توليد شده در كشور، حاوي متانول (الكل چوب) بقاياي فلزات سنگين، سموم آفتكش، كودهاي غيرمجاز و داراي آلودگيهاي باكتريايي و ميكروبي است.
به گزارش شفاآنلاین شيوههاي غلط، غيراستاندارد و سودجويانه توليد و همچنين، رعايت نشدن اصول كاشت، برداشت و نگهداري گياهان دارويي، دليل اصلي وجود مقادير كم تا زياد متانول، بقاياي فلزات سنگين يا آلودگيهاي سمي و باكتريايي و ميكروبي در بسياري از عرقيات گياهي است. در حالي كه محققان در اين تحقيقات بر ضرورت نظارت مستمر بر نحوه توليد عرقيات گياهي به دليل آمار قابل توجه عرضه و تقاضاي اين محصولات در كشور تاكيد كردهاند، توليدكنندگان عرقيات گياهي به «اعتماد» ميگويند كه با وجود مكلف بودن سازمان غذا و دارو به نظارت بر نحوه توليد محصولات خوراكي، نه تنها خبري از حضور بازرسان و ناظران در واحدهاي سنتي و صنعتي توليد عرقيات گياهي نيست هم تعداد كارگاههاي زير زميني، غيرمجاز و بدون مجوز در كشور رو به افزايش است و هم به دليل اينكه نشان «سيب سلامت» با پرداخت هزينه قابل خريداري است، بايد در كيفيت و سلامت انواع عرقيات گياهي موجود در بازار شك كرد.
وجود متانول و انواع آلودگيها در عرقيات گياهي به دليل ضعف شديد نظارتها
آقاي «ميم» صاحب يك عطاري بزرگ در شمال شهر تهران است. سابقه فعاليت اين عطاري به دو نسل قبل از تولد آقاي «ميم» برميگردد و آقاي «ميم» كه سومين نسل از اين خانواده عطار است، براي تكميل دانش خود به دانشگاه رفته و فارغالتحصيل رشته مهندسي گياهان دارويي است.
عرقيات گياهي عرضه شده در اين عطاري، همگي از يك توليدكننده خاص است و قيمتي گرانتر از محصولات مشابه در عطاريهاي اين منطقه دارد. توضيح درباره دليل گراني قيمتها، پاي كيفيت و مرغوبيت را به ميان ميكشد و اينجاست كه عطار جوان، ادعا ميكند بسياري از عرقيات گياهي موجود در بازار، غيراستاندارد، غيربهداشتي، آلوده به سموم و مضر براي سلامت است.
«هرگياه حاوي قند (فروكتوز) حتما اتانول (الكل اتيليك) هم توليد ميكند. قند موجود در گياه، عامل رشد گياه است. متانول (الكل چوب يا الكل متيليك) هم بر اثر فعاليت متابوليك گياهان و هم بر اثر تقطير و عرقگيري غلط توليد ميشود. هر گياهي كه اتانول داشته باشد، حتما ميتواند متانول هم توليد كند. هرچه مقدار باكتريها در بافت گياه بيشتر باشد، متانول طبيعي در گياه غليظتر است. متانول هم مثل اتانول، عامل رشد گياه است و به همين دليل در بسياري مناطق كشور، براي رشد سريعتر يا باردهي بيشتر، محلول اتانول يا متانول روي گياه ميپاشند. بعضي از گياهان مثل خارشتر، شنبليله، رازيانه، انيسون، يونجه و دارچين، بيشترين مقدار متانول طبيعي را دارند و در زمان عرقگيري، بايد اين ويژگي طبيعي گياهان را مدنظر داشته باشيم ولي متاسفانه بسياري از توليدكنندگان عرقيات گياهي، به اين خاصيت توجه نميكنند و گياهان را به صورت فله ميجوشانند در حالي كه هيچ نظارتي هم بر نحوه توليد نيست. ميزان متانول موجود در عرقيات گياهي، ارتباط مستقيم با فرآيند توليد دارد. وقتي توليدكنندهاي، براي منفعت بيشتر، شويد را پاك نكرده و با چوب و ساقههايش ميجوشاند، حتما در عرق توليد شده، متانول هست چون جوشاندن چوب به توليد متانول منجر ميشود. بسياري از عرقيات گياهي در كشور، برخلاف ادعاي توليدكنندگان، حاوي افزودني است و ناخالصي عرقيات را از قيمت نازل اين محصولات ميتوان فهميد. وقتي در حال حاضر، هر كيلو هل بيش از 3 ميليون تومان و هر كيلو گل گاو زبان حدود 2 ميليون تومان است، چطور ممكن است بطري يك ليتري عرق هل 130 هزار تومان و يك ليتر عرق گل گاو زبان كمتر از 100 هزار تومان باشد آن هم در حالي كه بستهبندي هر ليتر، حدود 50 هزار تومان هزينه دارد؟ دليل توليد عرقيات گياهي بيكيفيت، ضعف شديد نظارت بر فرآيند عرقگيري و بياطلاعي بازرسان از شيوه صحيح عرقگيري است. اغلب بازرساني كه به كارگاههاي عرقگيري ميروند، فقط به تميزي ديوار و كف كارگاه توجه دارند و نميدانند كه عرقگيري از گياه كپك زده و فاسد يا آلوده به خاك و چوب و حشره، چه عوارضي براي سلامت مصرفكننده دارد.»
آقاي مهندس ح - غ، مديرعامل يك شركت توليد عرقيات گياهي و كارشناس گياهان دارويي است. اين مهندس كشاورزي حرفهاي عطار جوان را رد نميكند ولي با جملات علميتر و پختهتري درباره خطر توليد و عرضه عرقيات گياهي آلوده و مسموم ابراز نگراني ميكند.
«عرقگيري، يا از گياه خشك يا از گياهتر انجام ميشود. تكليف ما با گياهتر معلوم است چون بهطور طبيعي احتباس آب دارد اما گياه خشك بايد چند ساعت پيش از عرقگيري خيسانده شده، يك نوبت شسته شده و دوباره خيسانده شود و سپس به مرحله عرقگيري برسد. در عرقگيري از انواع گياهان دارويي، بايد شرايط علمي و بهداشتي را رعايت كنيم چون در غير اين صورت، آنچه به دست مصرفكننده ميرسد، يك محصول آلوده، بيكيفيت و حتي مضر براي سلامت خواهد بود. بيشترين خطر بيتوجهي به موازين عرقگيري، وجود متانول در عرقيات است در حالي كه با رعايت شيوه صحيح، ميزان متانول غيرطبيعي كه در واقع همان الكل چوب و مرگآور است، نزديك به صفر خواهد بود. بيتوجهي به پاكسازي بافت چوبي بعضي گياهان يا استفاده از گياه فاسد يا گياه مرطوبي كه به درستي خشك نشده و به مرحله تخمير رسيده، باعث توليد متانول در زمان عرقگيري خواهد شد. مدت زمان خيساندن گياهان دارويي، مشخص و بسيار محدود است. عرق به دست آمده از گياهي كه به جاي 8 ساعت، سه روز در آب خيسانده شده، حتما مسموم و فاسد است. گياه مرطوب و تخميري كه هم از نظر رنگ و هم از نظر اسانس، سياه شده، بايد معدوم شود اما فرد ناشي يا منفعتطلب، همين گياه را براي عرقگيري استفاده ميكند.»
آقاي «سين»، مسوول فني يك شركت توليدكننده گلاب و روغن گل محمدي و مدعي ممنوعيت استفاده از هرگونه ماده شيميايي در خاك و آب مزرعه 100 هكتاري تحت نظارت اين شركت است. آقاي «سين» مدعي است كه گلاب توليد شده در اين شركت، گواهينامه ارگانيك از اتحاديه اروپا دارد و تمديد اين گواهينامه، منوط به نمونهبرداري سالانه از خاك مزرعه و تاييد صفر يا نزديك به صفر بودن مقادير سموم در خاك يا گل و غنچه خشك و بررسي شرايط توليد و كيفيت محصول نهايي است. آقاي «سين» در توضيح چگونگي وجود بقاياي فلزات سنگين يا سموم دفع آفات در عرقيات گياهي توليد شده به شيوه سنتي يا صنعتي در ايران، به «اعتماد» ميگويد: «تعداد عرقيات ارگانيك در ايران، انگشتشمار است و در عوض، با تعداد بالايي از عرقياتي مواجهيم كه گياه مورد استفادهشان با انواع سم و كود شيميايي مجاز و غيرمجاز تغذيه شده است. سم و كود شيميايي مجاز يا غيرمجاز، علاوه اينكه مانع از آفتزدگي گياه ميشود، رشد گياه را تسريع ميكند و البته دليل اصلي استفاده از سموم و كود شيميايي، قيمت نازل اين مواد سمي در مقابل سود قابل توجه برداشت هرچه زودتر محصول است. كود اوره، از جمله كودهايي است كه رشد گياه را تسريع كرده و حجم گل را افزايش ميدهد اما گياه تغذيه شده با كود اوره، ديگر يك گياه ارگانيك نيست. سم زينو، سالهاست كه در دنيا منسوخ شده ولي هنوز به صورت قاچاق وارد ايران ميشود و از جمله سموم پرطرفدار بين كشاورزان است. تغيير الگوي كشت به دليل زياندهي، از ديگر دلايل آلودگي عرقيات گياهي است. كشاورزي كه تا يك سال قبل، سيبزميني يا گندم ميكاشته و زمينش را با كود شيميايي يا سموم غيرمجاز يا آب آلوده به مقادير بالاي نيترات تغذيه ميكرده، امسال در همين زمين، كاسني يا بومادران يا شاتره ميكارد در حالي كه بقاياي كود شيميايي، همچنان در خاك و آب اين زمين باقي مانده و توسط گياه جذب خواهد شد و در زمان عرقگيري هم از بين نخواهد رفت چون بقاياي نيترات، نيتريت و انواع سموم غيرمجاز دفع آفات، گاهي تا 5 سال در آب و خاك زمين كشاورزي باقي ميماند.»
آقاي «سين» سهم كشاورزان و صاحبان كارگاههاي سنتي و كارخانهها و مسوولان اداره جهاد كشاورزي و سازمان استاندارد و حتي وزارت بهداشت در توليد و عرضه عرقيات گياهي مسموم، آلوده و بيكيفيت را به يك اندازه ميداند و معتقد است در صف طويل دلايل توليد و عرضه عرقيات گياهي مضر و بيكيفيت، ضعف نظارتها بايد در رديف اول صف مقصران باشد.
«در منطقه ما، تعداد كارگاههاي عرقگيري و گلابگيري فراوان است و حداقل بر سر در 50 خانه، تابلوي عرقگيري سنتي نصب كرده اند؛ كارگاههايي كه با دريافت وام خوداشتغالي از اداره جهاد كشاورزي و با راهاندازي يك ديگ 100 كيلويي فعال شدهاند و با آب چاه، به عرقگيري و گلابگيري فاقد بهداشت و خارج از استاندارد مشغولند و هيچ بازرسي و نظارتي هم بر فعاليت اينها صورت نميگيرد در حالي كه هم آب مورد استفاده براي عرقگيري و گلابگيري و هم محصول نهايي، بايد در هر نوبت از توليد بابت آلودگيهاي ميكروبي و سختي ميزان نيترات و نيتريت و ماندگاري فلزات سنگين آزمايش شود اما عرقگيريهاي غيراستاندارد، در طول يك روز، به عرقگيري از نعناع و گلمحمدي و پونه مشغول ميشوند بدون اينكه كمترين سوادي از شرايط صحيح عرقگيري داشته باشند و البته محصولشان را هم به ارزانترين قيمت ميفروشند كه قطعا همين ارزاني قيمت، باب طبع گردشگران است. بارها از اداره جهاد كشاورزي استان درخواست كرديم كه از محصولات موجود در بازار نمونهبرداري كنند و بازرسي سالانه از مراكز توليد گلاب انجام شود. اگر انتقال گلمحمدي به ديگ گلابگيري و تقطير، به مدت 5 يا 6 ساعت تاخير داشته باشد، يك تركيب سمي در گل توليد خواهد شد ولي امروز بسياري از توليدكنندگان گلاب، گلمحمدي را از منطقه لالهزار كرمان ميخرند و به كاشان ميبرند در حالي كه اين بعد مسافت، باعث تخمير گل و توليد مواد مضر و سمي خواهد شد كه حتما بقاياي اين سموم در گلاب يا روغن گل هم وجود دارد. نعناع از جمله گياهاني است كه به سرعت فاسد و متعفن ميشود ولي بعضي توليدكنندگان عرقيات، بدون توجه به ضرورت شتاب در عرقگيري نعناع، اين گياه را تا ساعتها به عرقگيري نميفرستند و عرق به دست آمده از گياهي كه به مرحله تخمير رسيده، حتما حاوي مواد مضر و زيانبار خواهد بود. گياه بومادران و شاترهاي كه در زمان عرقگيري به خوبي خشك نشده باشد، كپك زده است و حتما در عرقگيري سم توليد ميكند. گلمحمدي بايد در فضاي مسقف خشك شود و هر دو روز يكبار بايد گلها زير و رو شوند وگرنه كپك ميزنند و گلاب مسموم و غيراستاندارد توليد ميكنند. در توليد عرق كاسني حتما بايد از گياه ريشهدار استفاده كنيم در حالي كه گياه ريشه دار، بسيار گران اما گياه بدون ريشه و البته مخلوط با چوب، بسيار ارزان است و بعضي توليدكنندگان، شاخههاي كاسني را براي عرقگيري استفاده ميكنند و به اين توجه ندارند كه همين شاخهها حتما در عرقگيري به توليد متانول منجر ميشود و وجود بيش از 3 دهم گرم متانول در عرقيات، براي سلامت مصرفكننده مضر است. امروز هزاران توليدكننده عرقيات گياهي در كشور فعالند و سالانه ميليونها ليتر عرقيات گياهي در كشور توليد و فروخته ميشود ولي واقعا چه مقدار از اين ميليونها ليتر عرق، با شرايط و شيوههاي سالم، استاندارد، بهداشتي و تحت نظارت توليد شده است؟»
نتايج تحقيقات دو دهه اخير درباره آلودگي سمي عرقيات گياهي چه ميگويد؟
بررسيهاي «اعتماد» نشان داد كه اولين مطالعات جامع بر كيفيت عرقيات گياهي توليد شده در كشور از اوايل دهه 1380 آغاز شده است. در برخي از اين مطالعات، مقادير متانول در عرقيات گياهي مورد بررسي قرار گرفته و در برخي ديگر، ميزان فلزات سنگين يا بقاياي آلودگي ميكروبي و سموم شيميايي اندازهگيري شده است.
محققاني كه به وجود متانول در عرقيات گياهي پرداختهاند، تاكيد داشتهاند كه برداشت غيراصولي و استفاده از برخي قسمتهاي گياه كه ذخيره متانول بيشتري دارد و همچنين، روشهاي غلط آمادهسازي گياه براي تقطير و عرقگيري، باعث شده كه متانول طبيعي موجود در بافت گياه، در عرقيات توليد شده هم ماندگار شود و حتي غلظت آن افزايش يابد. اين محققان در نتيجه مطالعات خود تاكيد كردهاند كه دليل اصلي آلودگي عرقيات گياهي به متانول، ناآگاهي و سودجويي برخي توليدكنندگان و ضعف شديد نظارتها و جاي خالي دستورالعملهاست. در نتايج تحقيقاتي هم كه از نيمه دهه 1380 درباره وجود مقاديري از فلزات سنگين، سموم دفع آفات و كودهاي شيميايي در عرقيات گياهي انجام شده، محققان تاكيد كردهاند كه افزايش ميزان فلزات سنگين در بدن انسان، به مسموميت، نازايي و معلولزايي، فلج عصبي و آسيبهاي مغزي، بيماريهاي تنفسي و كليوي و كبدي و خوني و مفصلي و قلبي، بيماريهاي صعبالعلاج همچون انواع سرطانها منجر خواهد شد.
به نظر ميرسد تحقيقي كه سال 1385 با موضوع تعيين مقدار متانول در عرقيات گياهي توليد شده در مشهد و توسط محققان دانشگاه علوم پزشكي مشهد انجام شده، اولين مطالعه براي ارزيابي كيفي عرقيات گياهي بوده و محققان در توضيح يافتههاي خود نوشتند: «توليد و مصرف عرقيات گياهي به صورتي كه در حال حاضر در كشور ايران وجود دارد، به ندرت در كشورهاي ديگر مشاهده ميشود. به نظر ميرسد در مراحل توليد يا نگهداري عرقيات گياهي، فرآيند تخمير و فعاليت برخي آنزيمها و اثر آن بر بافتهاي گياهي، باعث ايجاد متانول ميشود. لذا اين احتمال وجود دارد كه در گياهاني مثل خارشتر، كاسني، نعناع و شويد كه داراي بافت چوبي بيشتري هستند، تشكيل متانول افزايش يابد .با توجه به مصرف مزمن بعضي از عرقيات گياهي، احتمال بروز مسموميت با متانول وجود دارد. توصيه ميشود كه حد مجاز براي آن تعيين شود.»
در اين تحقيق مقدار متانول در 10 نوع از عرقيات گياهي پرمصرف (بيدمشك، خارشتر، زنيان، زيره سبز، زيره سياه، شنبليله، شويد، كاسني، گلاب و نعناع) توليد شده در 6 كارخانه در سطح استان خراسان رضوي بررسي شد. بيشترين مقدار متانول در عرق شويد (1447 ميليگرم بر ليتر) و كمترين مقدار در عرق بيدمشك (79.4 ميليگرم بر ليتر) بود. سه نمونه از عرق شنبليله، يك نمونه عرق زيره سبز، يك نمونه عرق زيره سياه، دو نمونه گلاب، 4 نمونه عرق نعناع، 5 نمونه عرق كاسني، 4 نمونه عرق بيدمشك، 5 نمونه عرق خارشتر و 4 نمونه عرق شويد غلظت متانول بيش از 100 ميليگرم بر ليتر داشتند به گونهاي كه در يكي از نمونهها، غلظت متانول بيش از 6 برابر، در سه نمونه بيش از 4 برابر، در يك نمونه بيش از 14 برابر و در دو نمونه بيش از 3 برابر ميزان توصيه شده بود.
محققان دانشگاه علوم پزشكي بيرجند، سال 1388 به دنبال بررسي آلودگي باكتريايي و قارچي در 30 نمونه از عرق كاسني، كلپوره و چهل گياه تهيه شده از فروشگاههاي شهر بيرجند اعلام كردند: «15 نمونه به شيوه سنتي و 15 نمونه در كارخانهها توليد شده بود. يك نمونه از عرقيات سنتي كلپوره و چهل گياه و كاسني، آلوده به قارچ بودند، در 4 نمونه، كپك شناسايي شد، سه نمونه، آلودگي باكتريايي و 80 درصد نمونهها، آلودگي ميكروبي - مدفوعي داشتند. 7 نمونه، آلودگي باكتريايي داشتند. نتايج مطالعات مختلف نشاندهنده باقي مانده سموم آفتكش ارگانو كلره در عرقيات گياهي است. با توجه به اهميت موضوع و گسترش روزافزون مصرف عرقيات گياهي در كشورمان و تهيه اين عرقيات در مكانهاي سنتي و بعضا با شرايط كاملا غيربهداشتي، لزوم پژوهشي در مورد تعيين ميزان آلودگي باكتريايي و قارچي آنها ضرورت دارد.»
سال 1391 كارشناسان دانشگاه علوم پزشكي كاشان براي ارزيابي وضعيت ميكروبي عرقيات گياهي عرضه شده در كاشان، 132 نمونه از عرقيات گياهي (27 نمونه سنتي و 105 نمونه صنعتي) را مورد آزمايش قرار دادند و در نتيجه بررسي خود اعلام كردند: «61 نمونه از كل نمونهها (46.21 درصد) طبق استاندارد ملي ايران قابل مصرف و 53.79 درصد (71 نمونه) غيرقابل مصرف بودند. 14.81 درصد عرقيات سنتي (4 نمونه) و 54.29 درصد عرقيات صنعتي (57 نمونه) قابل مصرف بود. ميزان آلودگي عرقيات گياهي تهيه شده به روش سنتي نسبت به روش صنعتي بيشتر بود و 85.19 درصد نمونههاي سنتي (23 نمونه) و 45.71 درصد نمونههاي صنعتي (48 نمونه) به دليل ميزان باكتري و كپك غيرقابل مصرف بودند.»
محققان دانشكده پرستاري مامايي دانشگاه آزاد گيلان، سال 1394 در نتايج تحقيقي با موضوع اندازهگيري متانول در عرقيات گياهي اعلام كردند: «آزمايش 30 نمونه عرق گياهي از انواع نعناع، رازيانه، خارشتر، شويد، كاسني، بيدمشك، بهار نارنج، شاتره، گلاب و شيرين بيان از توليدات 3 كارخانه در شهر رشت با كيت تشخيص متانول نشان داد كه همه نمونهها حاوي مقادير متفاوتي متانول بودند. ميانگين ميزان متانول در انواع عرق نعناع، 185 ميليگرم بر ليتر، رازيانه 108، خارشتر 300، شويد 207، كاسني 278، بيدمشك 194، بهار نارنج 200، شاتره 172، گلاب 79 و شنبليله 236 ميليگرم بر ليتر بود در حالي كه اين اعداد، ميانگين سه خط توليد بود و برخي نمونههاي تفكيك شده از محصولات هر كارخانه، غلظت بالاتري از متانول را نشان ميداد. به عنوان مثال، غلظت متانول در يكي از انواع عرق نعناع در اين تحقيق، 203 ميليگرم بر ليتر و غلظت متانول در يكي از انواع عرق كاسني 353 ميليگرم بر ليتر بود.»
نتايج تحقيق انجام شده توسط استادان و دانشجويان دانشگاه تربيت مدرس براي تعيين ميزان غلظت متانول در فرآيند عرقگيري از گياه «زوفا»، تير ماه 1398 منتشر شد. در حالي كه صاحبان عطاريها مدعياند كه عرق توليد شده از گياه زوفا، به شرط مصرف روزانه، ميتواند در نيروبخشي، تقويت معده، درمان آسم و سرماخوردگي و سرفه خلطآور و عفونتهاي ريوي و زكام مزمن، رفع كمخوني و تسكين درد گلو موثر باشد. كارشناسان دانشگاه تربيت مدرس در نتايج تحقيق خود نوشتند: «ارتفاع متفاوت برداشت از گياه كاشته شده نشان داد با فاصله گرفتن از قسمت سرشاخه و نزديك شدن به زمين، مقادير متانول در عرق گياه بهطور قابل ملاحظهاي افزايش يافته بهطوري كه از 71.6 ميليگرم بر ليتر در برداشت از ارتفاع 15 سانتيمتر (ساقه گياه) به 117 ميليگرم بر ليتر در برداشت از ارتفاع 25 سانتيمتر (ساقه گياه) و 219 ميليگرم بر ليتر در برداشت از ارتفاع 45 سانتيمتر (ساقه گياه) رسيد .... كاهش ضايعات (بافت چوبي ساقه و شاخهها) و برداشت دقيق گياهان دارويي با كمترين قسمتهاي چوبي، ميتواند به كاهش توليد متانول منجر شود علاوه بر اينكه برداشت دقيق به افزايش خلوص عرق گياهي منجر خواهد شد. پژوهشهاي متعددي در ايران نشان داده كه وجود متانول در عرقيات، گاهي به دليل برداشت از پايينترين ناحيه گياه براي افزايش توده گياهي به منظور صرفه اقتصادي بيشتر براي كشاورزان است. حداكثر غلظت مجاز متانول در تقطير گياهي طبق توصيه سازمان استاندارد ايران، 100 ميليگرم بر ليتر است كه بررسيها نشان داد حدود 85 درصد عرقيات گياهي موجود در بازار كشورمان، داراي ميزان متانول بيش از حد مجاز هستند... در پژوهشي كه 10 نوع مختلف عرق گياهي مورد بررسي قرار گرفت، ميزان متانول در عرق كرفس، 1477 ميليگرم بر ليتر (بيش از 14 برابر توصيه سازمان استاندارد ايران) در عرق سياه شور توليد شده به روش سنتي، 266 ميليگرم بر ليتر (بيش از 2 برابر توصيه سازمان استاندارد ايران) و در عرق نعناع فلفلي توليد شده به روش صنعتي، 415 ميليگرم بر ليتر (بيش از 4 برابر توصيه سازمان استاندارد ايران) بود.»
محققان دانشگاه علوم پزشكي شيراز و سازمان غذا و دارو، در نتايج مطالعهاي كه سال 1399 و با عنوان «تعيين غلظت فلزات سنگين ارسنيك، مس، سرب و ميزان اتانول و متانول در گلابهاي صنعتي» انجام دادند، نوشتند: «افزايش استفاده از كودهاي شيميايي، سموم و آفتكشهاي مختلف براي افزايش عملكرد محصولات كشاورزي از يك طرف و توسعه شهرنشيني و فعاليتهاي صنعتي و همچنين مكان برداشت نامعلوم گياهان دارويي در ايران و احتمال جمعآوري گياهان از مكانهاي آلوده به ارسنيك، مس و سرب، ميتواند تجمع اين عناصر در گياهان دارويي و انتقال آن به فرآورده را افزايش بدهد. در پژوهشي بر 20 نمونه گلاب توليد شده به روش صنعتي، مشخص شد كه آلودگي قابل ملاحظهاي به سرب و مس و ارسنيك ندارند، اما به صورت ميانگين، درصد كمي از گلابها حاوي متانول بالاتر از حد مجاز استاندارد بودند.»
كارشناسان مركز تحقيقات پزشكي قانوني كشور هم در نتايج تحقيقي كه سال 1400 و با عنوان «بررسي كمي اتانول و متانول در برخي عرقيات گياهي فله موجود در بازار ايران» منتشر شد، نوشتند: «140 نمونه از 14 نوع عرق گياهي فله (فاقد استاندارد كارخانهاي و صنعتي) موجود در عطاريهاي سطح شهر تهران مورد آناليز قرار گرفت؛ عرقيات گلاب، خارشتر، كاسني، شاتره، زيره سياه، نعناع، ترخون، شنبليله، بيدمشك، چهل گياه، پونه، پنيرك و زيره سبز بيشترين مصرف را دارند. هيچ كدام داراي برچسب معتبر مبني بر تاريخ توليد، تاريخ انقضا، نام توليدكننده و برند خاص نبود. همگي از نظر وجود اتانول (الكل اتيليك) منفي بودند. غلظت متانول در عرق گياهي نعنا با متوسط 334.6 ppm داراي تفاوت معناداري نسبت به ساير عرقيات بود. ميزان بالايي از متانول در عرق شنبليله (321 ppm) و ترخون (311 ppm) وجود داشت. عرق پونه فاقد متانول و گلاب با ميزان 14.6 ppm داراي حداقل متانول بود. ميانگين غلظت متانول در عرق بيدمشك 148.94 ppm، عرق پنيرك 288.32 PPM، عرق چهل گياه 198.94 PPM، عرق خارشتر 136.76 PPM، عرق رازيانه 135.7 PPM، عرق زيره سبز 100.23 PPM، عرق زيره سياه 91.59 PPM، عرق شاتره 263.71 PPM، عرق كاسني 206.06 PPM بود. با توجه به عدم رعايت شرايط بهينه و استاندارد توليد عرقيات گياهي، عدم پاستوريزاسيون و امكان ايجاد آلودگيهاي ميكروبي، احتمال توليد اتانول و متانول در نمونهها پس از طي مراحل توليد وجود دارد. در مورد عرقيات گياهي حداكثر ميزان مجاز متانول در ايران 100 ميليگرم بر ليتر است و در مطالعه حاضر برخي از انواع عرقيات حاوي متانول در مقادير بالاتر از مقدار مجاز بودند. با توجه به مصرف گسترده عرقيات گياهي لزوم نظارت گسترده بر توليد آنها احساس ميشود.»
محققان موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور، سال 1400 در نتايج مطالعهاي با عنوان «آلودگي گياهان دارويي به فلزات سنگين و حد مجاز آنها» نوشتند: «سازمان بهداشت جهاني تاكيد كرده كه گياهاني با عملكرد دارويي و درماني بايد براي تاييد وجود فلزات سنگين آزمايش شوند. از آنجايي كه امكان حذف كامل فلزات سنگين در فرآوردههاي گياهي وجود ندارد، لازم است يك حد مجاز از فلزات سنگين تعريف شود. در ايران هيچ دستورالعمل ملي براي فلزات سنگين در گياهان دارويي ندارد. برخي گياهان دارويي، پتانسيل بالايي در جذب فلزات سنگين دارند. انباشتگي فلزات بر اندامهاي گياهان تاثيرات مختلفي ميگذارد و ورود فلزات سنگين به برگهاي آن دسته از گياهان دارويي كه از برگهاي آنها استفاده ميشود يك تهديد جدي به شمار ميرود. به عنوان مثال، در اراضي كشاورزي جنوب تهران، سبزيهاي برگي كشت ميشوند كه بيشتر از گروه گياهان دارويي هستند. در برخي از اين مناطق، ميزان آلودگي دوبرابر حد مجاز استاندارد جهاني گزارش شده است. فلزات سنگين از طريق ريشه و برگ، جذب گياهان و سبب اختلال در متابوليسم گياه ميشوند. تحقيقي در سال 1386 روي 10 نوع قطره گياهي خوراكي موجود در بازار دارويي نشان داد كه كادميوم و سرب در اكثر نمونهها و جيوه در سه نمونه از 10 نمونه وجود داشت، اما ميزان اين عناصر در فرآوردهها در مقايسه با استانداردهاي جهاني قابل قبول بود. در نتيجه تحقيق سال 1393 در همه نمونههاي شيرين بيان، دو نمونه از مرزه و يك نمونه سنا در تهران، ميزان كادميوم از حد توصيه سازمان بهداشت جهاني فراتر بود./اعتماد