کد خبر: ۳۵۶۰۷۶
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۰ - ۱۲ بهمن ۱۴۰۳ - 2025January 31
ابوالفضل حاجی‌زادگان

سبقت گرفتن اینفلوئنسرها از سلبریتی‌ها

بر اساس نتایج آخرین پیمایش ایسپا درباره «میزان استفاده ایرانیان از پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی»، اینستاگرام در دو سال گذشته به فراگیرترین پلتفرم آنلاین در بین مردم ایران تبدیل شده است.

شفاانلاین»جامعه»در ماه‌های گذشته، دعوای وفاق‌آمیز جریان‌های سیاسی اصلاح‌طلب و اصولگرا پیرامون موضوع فیلترینگ، به‌لحاظ رسانه‌ای ابعاد گسترده‌ای به خود گرفت و نهایتاً منجر به رفع فیلترینگ واتس‌اپ و گوگل‌پلی شد. اما فارغ از این حواشی، آنچه اهمیت دارد این است که تا زمانی‌که شهروندان برای زیست روزمره‌شان در فضای آنلاین مجبور به روشن کردن فیلترشکن‌های‌شان باشند، سایه‌ی سیاست فیلترینگ کماکان بر سرشان سنگینی خواهد کرد. با این حال، شواهد گوناگون نشان می‌دهند که بخش زیادی از مردم، برای استفاده از پلتفرم‌های فیلترشده منتظر این‌گونه «توافق»های سیاسی نمی‌مانند. بر اساس نتایج آخرین پیمایش ایسپا درباره «میزان استفاده ایرانیان از پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی»، اینستاگرام در دو سال گذشته به فراگیرترین پلتفرم آنلاین در بین مردم ایران تبدیل شده است. در گزارش پیش رو، با مرور نتایج پنجمین گزارش تحلیلی سالانه پیرامون روندهای تغییر در اینستاگرام ایرانی از سال ۱۳۹۸ تا سال ۱۴۰۳، خواهیم دید که در پسِ پشت این رشد کمّیِ نفوذ اینستاگرام در زندگی آنلاین و آفلاین مردم ایران، جدی‌ترین روندهای تغییر کدام‌اند و این تغییرات کمّی بر چه کیفیت‌هایی دلالت دارند. تعداد صفحه‌های پرمخاطب و فعال ایرانی در اینستاگرام از سال ۱۳۹۸ تا سال ۱۴۰۳، نزدیک به چهاربرابر شده است. همچنین، در حالی که در دو سال گذشته، نرخ رشد این صفحه‌ها به‌ترتیب ۱۷ و ۲۱ درصد بوده است، در سال ۱۴۰۳ این شاخص به ۲۳ درصد افزایش پیدا کرده است. به عبارت دیگر، رشد صفحه‌های پرمخاطب ایرانی در اینستاگرام برای دومین سال متوالی (یعنی در همان بازه‌ای که بنا به یافته‌های ایسپا، اینستاگرام تبدیل به فراگیرترین پلتفرم آنلاین در بین مردم ایران شده است) شتاب مثبت به خود گرفته است.
منظور از صفحه‌های پرمخاطب ایرانی، آن دسته از صفحه‌هایی هستند که: ۱) کاربر ایرانی را مخاطب قرار می‌دهند، ۲) در یک سال گذشته فعال بوده‌اند، و ۳) بیش از ۵۰۰ هزار دنبال‌کننده دارند. روند کاهشی سهم صفحه‌های «طنز و سرگرمی» در بین صفحه‌های پرمخاطب ایرانی در اینستاگرام برای چهارمین سال متوالی حفظ شده و سهم صفحه‌های «آموزشی» و «کسب‌و‌کار» همانند پنج سال گذشته رو به افزایش بوده و در صورت حفظ این روند، طی دو یا سه سال آینده، صفحه‌های آموزشی به رتبه نخست این جدول خواهند رسید. همچنین سهم مجموع سلبریتی‌ها در سه حوزه اصلی موسیقی، سینما و ورزش از ۳۲ درصد در سال ۱۳۹۸ به ۲۱ درصد در سال ۱۴۰۳ کاهش پیدا کرده است. از طرفی در حالی‌که در سال ۱۳۹۸، از هر ۱۰ صفحه‌ی پرمخاطب ایرانی در اینستاگرام، یک صفحه محتواهای پورنوگرافیک منتشر می‌کرده است، این نسبت در سال ۱۴۰۳ به کمتر از ۱ درصد کاهش پیدا کرده است. سهم اینفلوئنسرهای «سبک زندگی» در ادامه رشد تدریجی‌اش به ۷ درصد رسیده و سهم صفحه‌های «مد و زیبایی» در ادامه روند کاهشی‌اش به ۴ درصد رسیده است. صفحه‌های «احساسی»، «گردشگری» و «مذهبی» نیز به رشد تدریجی‌شان ادامه داده و صفحه‌های «خبری» که در سال‌های گذشته سهمی نزدیک به صفر درصد داشته‌اند، در سال جاری نزدیک به ۱ درصد از صفحه‌های پرمخاطب ایرانی در اینستاگرام را به خود اختصاص داده‌اند. نکته‌ی مهم دیگر این است که سهم صفحه‌های سیاسی به کمترین میزان خود از سال ۱۳۹۸ تاکنون رسیده است. میزان مرجعیت سلبریتی‌ها (رنگ‌های سبز، قرمز و آبیِ کم‌رنگ) طی سال‌های گذشته به‌طور چشمگیری کاهش پیدا کرده و صفحه‌های پرمخاطب ایرانی در اینستاگرام علاوه بر رشد کمّی، به‌سمت متکثرتر شدن نیز حرکت کرده‌اند. سهم صفحه‌های پرمخاطبی که در داخل ایران فعالیت می‌کنند در فاصله‌ی سال‌های ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۳ از ۷۶ درصد به ۸۱٫۴ درصد افزایش پیدا کرده است. سهم صفحه‌های پرمخاطب سیاسی در سال ۱۴۰۳ به کمترین میزان خود از سال ۱۳۹۸ تاکنون رسیده است. اما ساده‌انگارانه است اگر تصور کنیم که اینستاگرام ایرانی به‌سمت سیاست‌زدایی حرکت می‌کند. نشان به آن نشان که هنوز علت اصلی تداوم فیلترینگ این پلتفرم، نگرانی‌های سیاسی است. در واقع، این وضعیت پارادوکسیکال حاکی از شدیدتر شدن بحران نمایندگی سیاسی است.

به بیان دیگر، در حالی‌که مسائل و مناقشات سیاسی بیشتر از گذشته مورد توجه کاربران قرار می‌گیرد، به‌علت بی‌اعتمادی فزاینده شهروندان نسبت به جریان‌های سیاسی مختلف، سهم جریان‌های سیاسیِ حرفه‌ای در بین صفحات پرمخاطب به کمترین میزان خود در شش سال گذشته رسیده است. درباره روند افزایش میانگین تعداد دنبال‌کنندگان صفحه‌های سیاسی شدیدترین میزان رشد در سال‌های گذشته مربوط به افزایش یک‌باره تعداد دنبال‌کنندگان صفحه‌های سیاسی برانداز در سال ۱۴۰۱ است. در حالی‌که میانگین تعداد دنبال‌کنندگان صفحه‌های سیاسیِ اصلاح‌طلب در سال ۱۳۹۸ بیشتر از سایر جریان‌های سیاسی بوده است، در چهار سال گذشته، میانگین تعداد دنبال‌کنندگان اصلاح‌طلب‌ها به‌طور چشمگیری نسبت به اصولگراها و براندازها کمتر شده است. سهم صفحه‌های مذهبی در بین صفحه‌های پرمخاطب ایرانی اینستاگرام به‌تدریج در حال افزایش است. اما روند تغییرات در میانگین تعداد دنبال‌کنندگان انواع مختلف این صفحه‌ها نشان می‌دهد که در دو سال گذشته، صفحه‌هایی که محتواهای معنوی و عرفانی منتشر می‌کنند و ارتباط نهادمندی با جریان‌های مذهبی رسمی ندارند، بیشتر از روحانیون و مداحان موفق به جذب مخاطب شده‌اند. در حالی که در سال ۱۳۹۸، مداحان به‌طور میانگین بیشتر از دو نوع دیگر صفحه‌های مذهبی دنبال‌کننده داشتند، در سال ۱۴۰۳ با فاصله معناداری در رتبه سوم قرار گرفته‌اند. البته نباید فراموش کنیم که بخشی از این تغییرات به این علت رخ داده است که بعضی از دنبال‌کنندگان روحانیون و مداحان در دو سال گذشته به‌جای اینستاگرام از پلتفرم‌های داخلی استفاده می‌کنند. دنبال‌کنندگان صفحه‌های پرمخاطب موسیقی پاپ از سال ۱۳۹۸ تا سال ۱۴۰۳ تقریباً با یک شیب یکنواخت در حال افزایش بوده است؛ اما صفحه‌های موسیقی رپ در فاصله سال‌های ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۱ نرخ رشد بیشتری نسبت به صفحه‌های پرمخاطب موسیقی پاپ داشته‌اند و نهایتاً در دو سال گذشته، هر دو نوع این صفحه‌ها با شیب نسبتاً برابری مخاطب پیدا کرده‌اند.

در سوی دیگر، صفحه‌های پرمخاطب موسیقی سنتی از سال ۱۴۰۰ به بعد، با نرخ رشد کمتری دنبال‌کننده پیدا کرده‌اند. با در نظر گرفتن مجموع یافته‌های ششمین سال از این پژوهش طولی می‌توان گفت که اینستاگرام ایرانی کماکان در مسیر فراگیرتر شدن و نیز تکثر و تمرکززدایی بیشتر حرکت می‌کند. افزایش مرجعیت اینفلوئنسرها در مقایسه با سلبریتی‌ها در سال‌های اخیر صرفاً محدود به فضای آنلاین ایرانی نمی‌شود و ابعاد جهانی دارد؛ اما این روند در اینستاگرام ایرانی بنا به زمینه‌های سیاسی و اجتماعی شدت بیشتری پیدا کرده است. سلبریتی‌های ایرانی تا چند سال پیش، این امکان را داشتند تا با به‌کارگیری اندکی ظرافت در موضع‌گیری‌های‌شان، مقبولیت خود را در بین طرف‌های مختلف دعواهای سیاسی و اجتماعی حفظ کرده و از سرمایه‌های میدان‌های مختلف بهره‌مند باشند. اما در سال‌های اخیر، تا حد زیادی این امکان را از دست داده و بیش از پیش در معرض این خطر قرار گرفته‌اند که در ازای تلاش برای حفظ سرمایه‌های یک میدان، سرمایه‌های میدان‌های دیگر را از دست بدهند. نکته مهم دیگر این است که تجربه‌ی سال‌های گذشته به‌خوبی نشان داده است که سیاست‌های اتخاذ شده برای کوچاندن کاربران از پلتفرم‌های آنلاین جهانی به‌سمت پلتفرم‌های «بومی»، عملاً نتیجه‌ی معکوس داده و کاربران را برای استفاده از این پلتفرم‌ها مصمم‌تر کرده است. امروزه اینستاگرام درهم‌تنیدگی بیشتری با لایه‌های مختلف زندگی آنلاین و آفلاین مردم ایران پیدا کرده است. در این بین، سیاست‌گذاران مخیّرند که یا این راه اشتباه را به امید رسیدن به نتیجه‌ای متفاوت ادامه دهند یا اینکه به‌طور اساسی در مسیری که تاکنون طی کرده‌اند، تجدیدنظر کنند. 

نظرات بینندگان