نتایج پژوهشی جدید که توسط اقتصاددانان دومنیکو جیانونه از صندوق بینالمللی پول و جورجیو پریمیسری از دانشگاه نورث وسترن انجام شده است، افزایش تقاضا را مقصر افزایش تورم جهانی میداند و همچنین نشان میدهد که بانک مرکزی اروپا میتوانست پس از پایان همهگیری کرونا، تورم را روی ۳درصد محدود کند، اما با این کار اقتصاد را تحت فشار قرار میداد.
شفاآنلاین:سلامت>این دو اقتصاددان در گردهمایی سالانه بانک مرکزی اروپا در سینترا و پرتغال اعلام کردند که دیدگاه غالب جهانی مبنی بر اینکه اختلالات زنجیره تامین عمدتاً مقصر شیوع تورم جهانی هستند، دقیق نبوده است. این دو در مقالهای که در همان اجلاس ارائه شد، گفتند که تطبیق این روایت محبوب با همه شواهد موجود دشوار است. به گفته آنها هم فدرالرزرو آمریکا و هم بانک مرکزی اروپا هدفگذاران موثر تورم هستند که بهنوبه خود منجر به مسطح شدن منحنی تقاضای کل میشود. به گزارش شفا آنلاین:اگر منحنی تقاضا مسطح باشد، تغییر چپگرد منحنی عرضه، به معنی کاهش میزان محصول یا خدمات عرضهشده، منجربه کاهش تولید میشود اما نمیتواند تورم زیادی ایجاد کند. برای بالا رفتن تورم، منحنی تقاضا باید به سمت بالا تغییر کند که دلیل آن شوکهای تقاضا یا انحرافات موقت از سیاستهای پولی قبلی بانک مرکزی است و این همان چیزی است که این دو اقتصاددان باور دارند هم در آمریکا و هم در اروپا اتفاق افتاده است. اقتصاددانان میگویند که وقتی نوبت به تورم آمریکا میشود، بیش از نیمی از افزایش و کاهش آن را میتوان به اختلالات تقاضا نسبت داد. تصویر مشابهی هم برای اروپا ترسیم شده است، با این تفاوت که عوامل عرضه بیشتر بر تولید ناخالص داخلی تاثیر میگذارند، در حالی که شوکهای تقاضا نقش بیشتری در ایجاد تورم داشتهاند. محققان باور دارند که این یافته، یعنی تاثیر تقاضا بهجای عرضه حتی با تغییرات زیادی در مدل و با استفاده از معیارهای مختلف فعالیت و قیمت، یا اضافه کردن قیمت انرژی و متغیرهای پولی، همچنان پابرجاست. محققان همچنین در مورد مطالعه جداگانهای که توسط بن برنانکی رییس سابق فدرالرزرو و اولیویه بلانچارد اقتصاددان ارشد سابق صندوق بینالمللی پول در مورد تاثیر بالای قیمت مواد غذایی و انرژی بر تورم کل اظهارنظر کردند. آنها میگویند که نتایج این پژوهش لزوما در تضاد با یافته جدید آنها نیست، زیرا قیمت انرژی عمدتاً ناشی از همان نوسانات در تقاضای کل است که در نهایت باعث ایجاد تورم شده است. این دو اقتصاددان با توجه به یافتههای خود همچنین این وضعیت را که اگر بانک مرکزی اروپا از سیاست سختگیرانهتری پیروی میکرد، چه اتفاقی میافتاد، شبیهسازی کردند. بر این اساس اگر بانک مرکزی اروپا تاثیر تمام شوکهای تقاضا را بهطور کامل خنثی میکرد، تورم تنها به ۳درصد میرسید، اما تولید ناخالص داخلی با کاهش ۴درصدی مواجه میشد. شبیهسازی یک سیاست سختگیرانهتر که در آن نرخهای بهره بانک مرکزی اروپا به همان سطح کنونی افزایش مییابد، نشان داد که در این وضعیت تورم به اوج ۶درصدی میرسد و تولید یکدرصد کاهش مییابد. در دنیای واقعی، مدل موردبررسی این اقتصاددانان پدیدهای را پیشبینی میکند که آنها آن را «یک کیلومتر آسان آخر» برای کاهش تورم مینامند. دادههای تورمی که روز سهشنبه توسط مرکز آمار اتحادیه اروپا منتشر شد، نشان داد که تورم سالانه در ماه ژوئن از 6/2درصد در ماه می به 5/2درصد کاهش یافته است که این با برآوردهای اقتصاددانان همخوانی دارد. بانک مرکزی اروپا اولین کاهش نرخ بهره خود را در این چرخه در ماه ژوئن انجام داد.