مدرنیته شدن سبک زندگی شهروندان و افزایشهای بهیکباره هزینههای زندگی، اکنون سبب شده تا خانواده های زیادی یا دو نفره به کسب درآمد بپردازند یا یک نفر حداقل دو جا کار کند تا دخلش به خرجش بیاید

شفا آنلاین>اجتماعی>یکی از تبعات انکار ناپذیر افزایش مشکلات اقتصادی و معیشتی در کشور، افزایش تلاش و زحمت خانوارها برای کسب درآمد و چرخاندن بهتر زندگی است. آنهم در شرایطی که سبک زندگی ایرانی نسبت به دهههای قبل پر هزینه تر شده و خانوارهای ایرانی ناچار به کار کردن بیشتر برای زندگی بهتر هستند.سالها بود که نان آور خانه تنها پدر و آنهم با یک شفیت کاری بود و زندگی های افراد بهتر می چرخید.
اما مدرنیته شدن سبک زندگی شهروندان و افزایشهای بهیکباره هزینههای زندگی، اکنون سبب شده تا خانواده های زیادی یا دو نفره به کسب درآمد بپردازند یا یک نفر حداقل دو جا کار کند تا دخلش به خرجش بیاید. گزارش اخیر بانک مرکزی از وضعیت تلاش خانوادههای ایرانی برای کسب درآمد و زندگی بهتر نشان میدهد که اکنون ۵۵ درصد خانوادههای ایرانی یک شاغل ، ۱۴ درصد دو شاغل و حدود سه درصد بیشتر از دو شاغل دارند. در کنار اینها ۲۸ درصد هم سهم خانوادههایی است که فرد شاغل ندارند.
با یک محاسبه وزنی، به طور میانگین هر شاغل ۸۸ درصد درآمد خانواده را بر عهده دارد. این در حالی است که در سال گذشته و طبق محاسبات صورت گرفته میانگین هزینه هر خانوار سه نفره ایرانی در ماه حدود دو میلیون و 500 هزار تومان بوده و با توجه به درآمد دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی، میتوان حدس زد که میانگین درآمد هر شاغل در خانوادههای ایرانی حدود دو میلیون و ۲۰۰ هزار تومان باشد. بر اساس محاسبات صورت گرفته مزد و حقوق مشاغل بخش دولتی و عمومی، ۱۰ درصد محل درآمد خانوادهها را به خود اختصاص داده است. در طرف دیگر بخش خصوصی سهم ۱۵ درصدی از درآمدهای خانواده را دارد. این دو در کنار هم نتوانستهاند با مشاغل آزاد رقابت داشته باشند؛ چراکه محل درآمد حدود ۱۸ درصد خانوادههای شهری از بخش مشاغل آزاد است. گزارش بانک مرکزی نشان میدهد که بخش عمده این درآمدها هم به درآمدهای متفرقه اختصاص دارد که سهم ۲۴.۴ درصدی از مشاغل را شامل شده است.
درآمدهای پولی خانواده کفاف هزینهها را نمیدهد.گزارش بانک مرکزی خرج سالانه خانوادهها را حدود دو میلیون تومان کمتر از درآمد اعلام کرده است. در اصل میانگین درآمد سالانه ۴۴ میلیون و میانگین هزینه سالانه ۴۲ میلیون تومان محاسبه شده است. این گزارش یک نکته پنهانی دارد، آن هم این است که بانک مرکزی درآمدهای خانواده را با جمع کردن درآمدهای پولی و غیرپولی در نظر گرفته است؛ در حالی که خیلی از خانوادهها از درآمدهای غیرپولی محروم هستند. درآمدهای غیرپولی که عایدیهای خانواده از اجاره دادن مسکن را شامل میشود، سهم ۳۰ درصدی در درآمد سرانه خانواده دارد. با توجه به اینکه درآمد ماهانه خانواده سه میلیون و ۶۰۰ هزار تومان است، سهم ۷۰ درصدی درآمدهاي پولی، دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است؛ یعنی خانوادههایی که مسکنی برای اجاره دادن ندارند و کل درآمد آنها از شغلشان است، دربرابر هزینهها به مشکل برخواهند خورد؛ چرا که میانگین هزینه ماهانه سه میلیون و ۵۰۰ هزار تومان برآورد شده است.
تلاش بیشتر خانوادههای ایرانی برای بهبود وضع زندگی از آن جهت قابل توجه است که فعالیت توامان زن و مرد برای گذران زندگی، آسیب بیشتر به خانواده و کاهش کیفی سطح زندگی را بهدنبال دارد که در سیاست گذاری های اقتصادی دولتها، مغفول واقع می شود.
البته گزارش بانک مرکزی نشان می دهد که ایرانیها در سال گذشته وضع درآمدی بهتری را نسبت به میانگین سال های قبل داشتهاند و سرانه درآمد سالانه خانوارهای شهری با رشد ۱۵ درصدی نسبت به سال ۹۵، حالا به سالانه ۳۶ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان رسیده است؛ یعنی هر خانوار چیزی حدود سه میلیون تومان در ماه درآمد داشته است. از طرفی هزینههای خانوار شهری در سال ۹۶ رقمی معادل ۳۳ میلیون تومان در سال برآورد شده است که ماهانه حدود دو میلیون و ۷۵۰ هزار تومان میشود. براساس گزارشهای مرکز آمار حدود ۲۳ درصد این هزینهها مربوط به هزینههای خوراکی و دخانی و ۷۶ درصد آن برای هزینههای غیر خوراکی بوده است. در بین این هزینهها، مسکن با سهم ۴۳ درصدی بیشترین هزینه را روی دوش خانوادههای شهری گذاشته است.قانون