مشکلات اقتصادی، نابرابری در فرصتهای شغلی، ممانعت در پیشرفت و خشونتهای جنسیتی از انواع خشونت در محل کار زنان است

شفا آنلاین>اجتماعی>خشونت علیه زنان عبارت است از هرگونه رفتار خشن که با آسیب جسمی، جنسی، عاطفی و رنج زنان همراه میشود. رفتاری که میتواند با تهدید، سلب مطلق اختیار یا آزادی صورت گرفته و در جمع یا در خفا رخ دهد. در اين ميان خشونت علیه زنان <Violence against women>در محل کار یکی از انواع هزاران نابرابریهایی است که زنان بهطور روزمره تجربه میکنند.
به گزار شفا آنلاین:مشکلات اقتصادی، نابرابری در فرصتهای شغلی، ممانعت در پیشرفت و خشونتهای جنسیتی از انواع خشونت در محل کار زنان است.لیلا عسگری، فعال حوزه زنان در اين باره مي گويد: خشونتهای جنسی در محل کار به رفتارهایی اطلاق میشود که ماهیت جنسی دارند و زن به خاطر جنسیت خود متحمل این خشونت میشود.چهار بخش عمدهای از خشونتهای ارتکابی علیه زنان در محیط کار، از نوع خشونتهای جنسی است. بنا به اذعان سازمان بینالمللی کار ،خشونتهای جنسی علیه زنان در محیط کار گستره بالایی دارد.از این جهت این موضوع در دستور کار سازمان جهانی کار قرار گرفته است. این نوع از خشونت هم برای فرد قربانی و هم برای سازمان و در کل جامعه تاثیرات مخرب دارد. شخص آزاردیده، ممکن است سلامتی روانی خود را از دست بدهد و مجبور به انزوا شود. درنتیجه سازمان مذکور نیز از اشخاص کارا تهی و بازدهی کار کم میشود. کاهش در بازدهی کار و نیروی کار عواید عمومی و رونق اقتصادی را در جامعه کاهش میدهد. همچنین دموکراسی که لازمه آن مشارکت همه افراد جامعه در فرآیندهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است، آسیب میبیند.
آثار این اتفاق به حدی است که از آن میتوان به عنوان «سم محیط کاری» نام برد. خشونتهای جنسی، عاطفی و جسمی از انواع خشونت علیه زنان است که در محیط کار شاهد آن هستیم. این اعمال توسط همکاران زن یا مرد از راههای شفاهی، تلفنی، پیامکی، ایمیلی و ابزارهای اینترنتی و دستاندازیهای فیزیکی اعمال میشود.
میتوان گفت خشونتهای انفعالی شامل بدگویی، تهمتزدن، تحقیر و زیر آب زدنها همگی از مصادیق خشونت است که هم شامل مردان و هم زنان کارگر میشوداما نابرابریهای جنسیتی، دستمزد نابرابر و تبعیض مدیریتی، ممانعت از پیشرفت در محل کار و خشونتهای عاطفی علیه زنان که باعث ایجاد روابط عاطفی و جنسی بدون تعهد میشود، با اختلاف بسیار بالایی از سوی همکاران مرد علیه زنان اعمال میشود. محیطهای کاری بر حسب دولتی یا خصوصی بودن و میزان گستردگی و اعتبار آنها تفاوت دارند.
معمولا هرچه کارگاهها دارای ساختار کوچکترباشند، از اعتبار کمتری برخوردار بوده یا کمتر تحت نظارت از بیرون قرار بگیرند، میزان خشونت در آنها علنیتر، شدیدتر و گستردهتر است. به همین دلیل کارگاههای تولیدی که نه تنها معمولا نظارت کمی بر آنها میشود بلکه بیشتر در فضاهای زیرزمینی و محصور و نهچندان مناسب قرار گرفتهاند، به این دلیل که بیشتر دور از چشم هستند، احتمال آزار و خشونتهای جنسی برای زنان را دوچندان میکنند و دقیقا همین کارگاههای تولیدی جزو مهمترین بخشهای اشتغال زنان کارگر محسوب میشوند.
شرایط خود زنان اعم از پایگاه اقتصادی و اجتماعی، تحصیلات، تجرد یا تاهل و از همه مهمتر میزان نیاز به کاری که انجام میدهند، عواملی موثر در میزان آزارها در محیطهای کاری محسوب میشود. در واقع به نظر میرسد، هرچه سطح تخصص و جایگاه شغلی زنان در مشاغل مختلف پایینتر باشد و حمایت کمتری از طرف خانواده صورت گیرد، بیشتر در معرض آزار و اذیت در محیط کاری قرار میگیرند. مشکلی که در این میان وجود دارد، پنهان بودن خشونتهای روانی و تابو بودن خشونتهای جنسی است.
همین دو امر باعث میشود کمتر به این مسائل پرداخته شود. بر همین اساس، آموزش مفهوم کار، مرزبندی و شرح وظایف، نظارت و جرم شناسی حرکتهای خشونتآمیز در محیط کار میتواند راهکارهای مفیدی برای کاهش رفتارهای پرخطر در محیط کار شود.قانون