شفا آنلاین>اجتماعی> بیش از 40 سال از عمر اورژانس پیشبیمارستانی در ایران میگذرد ولی عملکرد آن همچنان با استانداردهای روز دنیا فاصله دارد. این نقیصه وقتی خود را بیشتر به رخ میکشد که به یاد بیاوریم کشور ما حادثهخیز است.

به گزارش
شفا آنلاین،به نقل از سپید اورژانس
پیشبیمارستانی در چند سال اخیر گرچه مجهز شده اما این پیشرفت، مناسب شرایط
کشور نبوده است. برای بررسی ریشهای مشکلات موجود در اورژانس
پیشبیمارستانی با بابک مهشیدفر، استادیار دانشگاه علوم پزشکی ایران و
متخصص طب اورژانس به گفتوگو پرداختیم. او که 7 سال به طور مداوم در
اورژانس فعالیت داشته و به تدریج از سیستم کنار کشیده است، میگوید: «نه
کسی من را برکنار کرد و نه خودم از سیستم کنار کشیدم، بلکه عملا از سیستم
منفعل و کم کم از آن جدا شدم. وقتی دیدم جایی هستم که عملا فایدهای برای
سیستم ندارد و از اینکه نمیتوانستم کاری انجام دهم رنج میکشیدم کنار
کشیدم. من همیشه آماده خدمت علمی و آموزش هستم ولی این سیستم مدتهاست
نیازی به افرادی مثل من ندارد.»
مدتهاست که از عمر اورژانس پیشبیمارستانی میگذرد. دلیل اصلی عدم پیشرفت در این حوزه را چه میدانید؟
اورژانس
پیشبیمارستانی در زمان تاسیس یعنی سال ۱۳۵۴ تنها نقش بیماربر را داشت.
البته جهش مختصر این سازمان مربوط به سال ۱۳۷۳ است که پرستار و تکنسین اتاق
عمل به جای تکنسینهای دیپلمه و زیر دیپلم اورژانس کشور انتخاب شدند که
مسلما با این تصمیم کارشان علمیتر و کاراییشان افزایش یافت. با وجود این
تصمیم همچنان شرایط ایدهآل نبود. در سال 83 براساس مطالعهای که یکی از
همکاران ما انجام داد مشخص شد که پرسنل اورژانس حتی یکسوم بدیهیترین و
جدیترین مداخلات برای شایعترین مشکلات اورژانس را انجام نمیدادند و از
آن زمان بود که ارائه آموزشهای ماهانه جدی گرفته شد. در استانها نیز با
چالش فراوان روبهرو بودیم.
زمانی
که بنده برای رفع مشکلات معاونت آموزش اورژانس تهران را فعال کرده کمیته
تحقیق و توسعه را تشکیل دادم، با افراد کلیدی اورژانس مینشستیم و راهحلی
برای مشکلات پیدا میکردیم ولی پس از آن میدیدیم که هیچ فایدهای ندارد.
در واقع مشکلات اورژانس پیش بیمارستانی از همان ابتدا مشکلات سیستماتیزه و
ارگانیزهای بود. یعنی انگار این مشکلات طراحی شده و باید اینگونه پیش
میرفت. مساله اصلی عدم پیشرفت از سوء مدیریت نشات میگرفت و نگاه جدی از
بیرون نسبت به این سیستم وجود نداشت. یعنی میگفتند سیستم هست و هر طوری که
شده بیمار را منتقل میکند.علی رغم اینکه مطالعات بسیار زیادی بود که نشان
میداد این سیستم چقدر میتواند در کمک به جان بیماران موثر واقع شود.
در
بسیاری از مواقع مدیران و مسئولانی که انتخاب میشدند، از سیستم اطلاع
کافی نداشتند و حتی اگر انسانهای خوب و کارآمدی بودند، نمیدانستند که
باید چه کاری انجام دهند. یک سری افراد هم بودند که خواسته و ناخواسته به
سیستم آسیب میرساندند.
مشکلاتی که به آن اشاره کردید از چه زمانی کمتر شد یا رو به بهبودی رفت؟
این
را نمیتوان به طور دقیق گفت ولی تا سال 80 هیچ خبری از پیشرفت نبود. سال
83 و 84 که بنده با سیستم آشنا شدم واقعا وضعیت اورژانس پیشبیمارستانی
اسفناک بود. از آغاز سال ۸۵ من فعالیت جدی خود را در اورژانس تهران با
آموزش پرسنل در ردههای مختلف شروع کردم. متاسفانه سیستم تنبیه و تشویقی
وجود نداشت و وقتی پیشنهاد میدادیم که برای این افراد امکانات رفاهی و
درآمد بالاتر و بودجه اختصاصی سازمانی در نظر بگیرید، کسی توجه نمیکرد.
مسلما در این شرایط تقاضا برای کار کردن بسیار کم بود به طوری که نیروهای
متخلف را نمیتوانستند کنار بگذارند و میگفتند چه کسی را جایگزین این
افراد کنیم؟
بعد
از این مرحله کم کم سیستم دانشگاهی را راهاندازی کردند و رشته فوریتها
در مقطع فوق دیپلم و سپس لیسانس بدون اقدامات کارشناسی راهاندازی شد. جالب
اینجاست که دانشگاههای درجه یک که میتوانستند آموزش بهتری در کنار طب
اورژانس ارائه دهند، حق راهاندازی این رشته را نداشتند و تنها در
دانشگاههای سطح پایین و دور افتاده این رشته تدریس میشد.هیچ کدام از
دانشگاههای اصلی تهران این رشته را تدریس نمیکردند و اگر هم میخواستند
این اقدام را انجام دهند، باید خارج از محدوده دانشگاه این کار را انجام
میدادند. کسی کار عملی به این افراد آموزش نمیداد یا در جایی این رشته را
تدریس میکردند که برای دانشجویان ماموریتهای خوبی فراهم نبود. در کل
کاردانی فوریتها در بیش از 40 دانشکده راهاندازی شد ولی دانشجویان همیشه
شاکی بودند و میگفتند که آنطور که باید آموزش نمیبینند و در بسیاری از
موارد آموزشها را بعد از استخدام یاد میگرفتند.
مسئول
آموزش معمولا از از دانشکده پرستاری و مامایی انتخاب میشدند و افرادی
بودند که هیچگونه برخوردی با این رشته نداشتند و حتی یک ماموریت هم نرفته
بودند. این افراد بینشی از این رشته نداشتند.
در حال حاضر وضعیت آموزش رشته فوریتها را چگونه ارزیابی میکنید؟
در
حال حاضر هم وضعیت فعلی آموزش مناسب نیست و آموزش این افراد فرقی نکرده
است به طوری که سطح آموزش ثابت مانده و چندان پیشرفت نداشته است.
سپید: آیا ما اساتید کافی در این رشته را در کشور نداریم؟
داریم
ولی دانشگاههایی که این رشته را تدریس میکنند، نمیتوانند از این اساتید
استفاده کنند. در واقع آموزش این گروه در جاهایی پراکنده شده که به این
اساتید دسترسی ندارند. باز هم همچنان دانشگاههای درجه یک به هیچ وجه حق
آموزش ندارند و حتی خیلی از دانشگاههای درجه 2 هم آموزش آنها را بر عهده
نمیگیرند.
چه دلیلی بر عدم پذیرش این رشته در دانشگاههای درجه یک وجود دارد؟
این
تصمیم به دلیل ارزیابی دانشگاهها بود. در صورتی که دانشگاهها نیروهایی
با سطح کاردانی تربیت میکردند رتبه دانشگاه کاهش مییافت. ما قصد داشتیم
که دانشجویان در کنار دستیار طب اورژانس آموزش ببینند ولی این امکان فراهم
نبود. حتی پیشنهاد دادیم که پایگاههای اورژانس در بیمارستانهای دانشگاهی
مستقر شوند تا سطح علمی تکنسین اورژانس افزایش یابد ولی تحقق این موضوع
نیازمند مدیریت درست، بازرسی باکیفیت و سیستم کنترل کیفیت خیلی قوی بود، نه
سیستمی که هیچ چیز در آن به درستی مشخص نیست.
در کشور با کمبود تکنسین اورژانس مواجه هستیم؟
به
نظر نمیرسد که تعداد تکنسینها کم باشد ولی هنوز کافی نیست. مشکل این است
که کسی راغب به انتخاب این رشته نیست. یک پرستار میداند که درآمد
بیمارستان نسبت به اورژانس بیشتر بوده و کمتر در معرض آسیبعمومی است.
علاوه بر این تعداد ساعات کارکرد پرستاری نسبت به اورژانس پایین است و
خطرات جانی کمتری دارد. بنابراین در این شرایط افراد ترجیح میدهند که در
بیمارستان فعالیت کنند. پیشنهادی که در این زمینه میتوان ارائه داد این
است که برای این رشته باید آنقدر امتیاز قرار دهند که افراد راغب به جذب
این رشته شوند تا بتوانیم بهترینها را انتخاب کنیم.
مشکل دیگری هست که به آن اشاره نکرده باشید؟
بله
مسئلهای که قصد دارم در خصوص آن صحبت کنم چارت سازمانی اورژانس پیش
بیمارستانی است. براساس چارت رئیس اورژانس در مورد زیرمجموعه و معاونتهای
خود تصمیم میگیرد که چه پست و وظیفه ای داشته باشند، ولی این موضوع در
اورژانس رعایت نمیشود. یعنی در ردههای پایین اورژانس افرادی هستند که
بودن یا نبودن رئیس را تعیین میکنند و حتی اگر رئیس اورژانس بخواهد افرادی
را که عملکرد مناسبی نداشتهاند تغییر دهد، به راحتی برچسبی به وی میزنند
و او را مجبور به استعفا میکنند. نمونه آن تعداد روسایی است که در
اورژانسها و سطوح مختلف تغییر کردهاند و یک سری تیمها و باندها همچنان
ثابت و برقرار در جای خود ماندهاند و معلوم نیست که از طرف چه کسی حمایت
میشوند.
مگر این افراد نباید از طرف رئیس اورژانس انتخاب شوند؟
ظاهرا
اینگونه است. رئیس اورژانس اگر بخواهد چنین کاری کند خیلی راحت رئیس
اورژانس را میتوانند تغییر دهند و به این سادگی نیست.
اورژانس زیر نظر وزارت بهداشت است. حرف شما یعنی وزارت بهداشت بر عملکرد این افراد نظارت نمیکند؟
اورژانس
کشور زیر نظر وزارت بهداشت و اورژانس تهران زیر نظر اورژانس کشور است ولی
اورژانسهای استانهای دیگر و شهرستانها مستقیما زیر نظر دانشگاههای
مربوطه هستند و فقط ممکن است بودجههایی را از اورژانس کشور دریافت کنند.
متاسفانه نظارت چندانی بر عملکرد اورژانس وجود ندارد و مسلما نمیتوانند
ایرادی بگیرند و همین موضوع باعث میشود که پرسنل اورژانس در کشور هیچ وقت
به درستی تربیت نشود. در واقع باید گفت که از اساس در ساختار نظام سلامت ما
نقش نظارت کمرنگ است.اورژانس پیشبیمارستانی شهرستانها و استانها در
اولویت دانشگاهها نیست بلکه بیشتر مهم است که بیمارستانها را تجهیز کنند.
بازرسی برای اورژانس پیشبیمارستانی حالت نمایشی دارد.