* داشتم کنار رودخانه لباس میشستم. یکدفعه دیدم چند نفر پاهایم را گرفتهاند و هی میکشند. فکر کردم دارند با من شوخی میکنند. به آنها گفتم چرا پاهایم را میکشید، بگذارید کارم را انجام دهم. بین حرفهایم، روی آب را نگاه کردم. یکدفعه تمساح را دیدم که دهان بزرگش را باز کرده و به سمتم حملهور شده بود. قصد داشت گردنم را بگیرد و مرا به درون رودخانه بکشد. اگر میگرفت، حتما کشته میشدم
کد خبر: ۲۳۷۶۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۳۱
در تاریخ ۲۹تیرماه پرونده ای با موضوع "آزار و اذیت منشی خانم در کلینیک دندانپزشکی" از کلانتری ۱۳۴ شهرک قدس به اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع شد. شاکیه پس از حضور در اداره شانزدهم به کارآگاهان گفت : فردی به عنوان بیمار به کلینیک دندانپزشکی مراجعه کرد اما با سوء استفاده از خلوتی داخل کلینیک به سمت من حمله ور شد و مرا مورد آزار و اذیت قرار داد
کد خبر: ۲۰۶۰۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۷