مراجعه ايرانيان به
پزشكان عمومي به صورت متوسط 2/2 درصد در سال است. اين
آمار بيانگر اين است كه سرانه مراجعه مردم به پزشكان عمومي 50 درصد كمتر از
دنياست. با وجود اينكه مراجعه به پزشك در ايران از سرانه دنيا پايينتر
است اما سيستم بهداشت ما بهشدت درمانمحور است. وقتي كه يك سيستم به جاي
پيشگيري محور بودن، درمانمحور باشد بيشتر به نقش پزشكان در حوزه درمان
تاکید میشود و فعالان حوزههاي پيشگيري و خدمات تبديل به حلقههاي
گمشدهاي در سيستم درمان ميشوند. يكي ديگر از پيامدهاي اين درمانمحوري
حساسيت زيادي است كه روي رفتار پزشكان شكل ميگيرد. عوامل زيادي دست در دست
هم دادهاند و باعث شدهاند كه يك تصوير قالبي از پزشكان در ذهن جامعه شكل
بگيرد و اين تصوير، بسياري از رفتارهاي افراد در مواجهه با اين قشر را تحت
شعاع خود قرار داده و از پيامدهاي آن لطمه خوردن رابطه پزشك و بيمار
است.
آسيبديدگي رابطه پزشك و بيمار
روز گذشته رئيس شوراي هماهنگي انجمنهاي پزشكان عمومي درباره وضعيت رابطه
بين پزشك و بيمار، گفت: اين روزها شاهد اين هستيم كه روابط بين پزشك و
بيمار بسيار آسيب ديده و اين مساله قطعا نقش تاثيرگذاري بر حوزه سلامت كشور
دارد. مهران قسمتيزاده با اشاره به اينكه همه بايد تلاش كنيم كه اين
روابط ترميم شود، افزود: لازم است بسياري از ما پزشكان در روابط با بيماران
تجديدنظر كنيم. مسلما درك بيمار و فاصله گرفتن از رابطه خشك علمي و
جايگزيني اين رابطه با يك رابطه دوستانهتر كمك شاياني به بهبود اين وضعيت
ميكند. او خاطرنشان كرد: پزشكان نيز بايد شيوه عرضه خدمات پزشكي،
ويزيتهاي آني و كوتاهمدت و بدون توضيح بيماري و عوارض آن و احتمالا عوارض
درمان را تغيير دهند. قطعا توجه به اين مسائل، بسياري از سوءتفاهمهای به
وجود آمده بين پزشك و بيمار را تقليل خواهد داد. اين روشي است كه همه
پيشكسوتان خوشنام جامعه پزشكي سرلوحه كارهاي خود قرار ميدادند و ما هم
بايد از آن تبعيت كنيم. به گزارش ايلنا، او تصريح كرد: نكته ديگري كه همه
بايد بدان توجه كنيم، اين است كه رابطه پزشك و بيمار يكي از روابط اساسي و
قابل احترام جامعه است و هرگونه خدشه به آن، جامعه را دچار خسران ميكند.
البته بايد تاكيد كرد اين رابطه يكي از روابط حياتي جامعه است.

در دو سوي ماجرا چه ميگذرد؟
براي درك بهتر رابطه پزشك و بيمار چند كلامي با هر دوی آنها صحبت
ميکنیم. ناصر 30ساله يك پزشك عمومي در يك بيمارستان دولتي است. به گفته
خودش هميشه تلاش ميكند صبور باشد و با خوشاخلاقي هر كاري كه ميتواند
براي بيمارانش انجام دهد. وقتي از او درباره خدشهدار شدن رابطه پزشك و
بيمار ميپرسيم، با اينكه منكر اين قضيه نميشود ولي عوامل مختلفي را در
اين خدشهدار شدن رابطه دخيل ميداند و ميگويد: «برخورد بد يا
خشكي كه برخی پزشكان با بيماران دارند ميتواند ناشي از عواملي مانند زمان
مراجعه بيمار و نوع رفتار خود بيمار هم باشد. در بعضي از ساعتها پزشكان به
دليل فشار كاري خسته هستند و اين بر نحوه برخورد آنها با بيمار اثر
ميگذارد. از سوي ديگر، بعضي از بيمارها هم رفتار خوبي با پزشك ندارند و
همين باعث ميشود رفتار آنها به پزشك هم سرايت كند.» او ادامه ميدهد:
«رابطه پزشك و بيمار يك رابطه دو طرفه است و رفتار هر كدام از آنها روي
ديگري تاثير ميگذارد.» اما لازم است درد دل بيمارها را هم در اين باره
شنيد تا بتوان قضاوت درستتري داشت. سارا 29 ساله ديدگاه جالبي درباره
پزشكان دارد و آنها را به دو دسته تقسيم ميكند: «يك دسته از پزشكان،
پزشكان پير و باتجربه هستند كه حتي بدون توجه به گفتههاي تو ميتوانند
بيماريات را تشخيص دهند. اين دكترها با رفتارشان به آدم آرامش ميدهند و
معمولا هم چون مراجعان زيادي دارند پول برايشان زياد مهم نيست. دسته ديگر
از پزشكان كه تعدادشان هم زياد نيست پزشكاني هستند كه عموما جوانند و تجربه
كافي ندارند و با رفتارشان و بزرگ كردن بيماري، به فرد استرس ميدهند. اين
قشر بيشتر به دنبال پول هستند و تشخيصهاي غلط زيادي هم دارند.» اما چه
چيز باعث شده است كه سارا اين ديدگاه را داشته باشد؟ او از تجربه خود كه
احساس ميكرده سرطان دارد، مي گويد: « يك سال پيش احساس ميكردم
سرطان دارم براي همين به انواع و اقسام پزشكان در اين زمينه مراجعه كردم.
پزشكان باتجربه به من ميگفتند اين قضيه صحت ندارد ولي كمتجربهها برايم
انواع آزمايشها را مينوشتند و بعضي از آنها حتي به من ميگفتند هپاتيت هم
داري. بعد از 10 ميليون هزينه كردن و تحمل استرس زياد، آخر سر يك پزشك
عمومي فهميد كه من بيماري خودبيمارانگاري دارم و با خوردن چند قرص حالم خوب
شد.» او ادامه ميدهد: «تجربه ناخوشايندي كه داشتم باعث شد كه به يك قشر
از پزشكان بدبين شوم. به نظر من نگاه آرام و مطمئن يك پزشك باتجربه
ميتواند بيشتر از هر دارويي در خوب شدن بيمار تاثير بگذارد.»
حكمت و هنر به دنياي پزشكي بازگردد
نايبرئيس شوراي عالي نظام پزشكي كشور با بيان اينكه امروزه احتياج داريم
كه حكمت و هنر دوباره به سوي پزشكي بازگردد ميگويد: انتقال
حكمت و هنري كه پيشينيان ما از آن بهرهمند هستند به نسل جوان، باعث ميشود
كه رابطه پزشك و بيمار نيكو شود. محمود فاضل با اشاره به نقش عوامل
مديريتي در خدشهدار شدن رابطه پزشك و بيمار، ميافزايد: چيزي كه امروز رشد
زيادي داشته است نبود تدبير در رابطه مالي بين پزشك و بيمار است. تجربه
جهاني بيانگر اين است كه رابطه پزشك و بيمار نبايد به رابطه مشتري و
فروشنده تبديل شود. به همين دليل سازمانهاي بيمه به وجود آمدند تا هزينه
درمان را پوشش دهند. او ادامه ميدهد: اگر بيمهها وظيفه خود را به درستي
انجام دهند تشخيص بيماري صحيحتر ميشود و به جاي اينكه به بيمار به عنوان
يك جسم نگريسته شود به روح و جسم او در كنار هم توجه ميشود. او با اشاره
به نقش مشكلات معيشتي درمانگران در خدشهدار شدن اين رابطه، تصريح ميكند:
وقتي به معيشت پزشكان رسيدگي نشود، به دست آوردن معيشت براي آنها فردي
ميشود و فردي شدن معيشت پزشكان آفتهايي مانند لطمه زدن به رابطه پزشك و
بيمار را در پي دارد. فاضل تاكيد ميكند: تحقيقات نشان ميدهند كه بيمار
بيش از آنكه از مهارت پزشك نتيجه بگيرد از جامعيت پزشك، تسلط او بر فضاي
روانی بين خودش و بيمار و ارتباطي كه با بيمار برقرار ميكند نتيجه
ميگيرد. او تصريح ميكند: گفتههاي بعضي از مسئولان درباره جامعه پزشكي
باعث برانگيختگي جامعه عليه آنان ميشود.
روزنامه آرمان
از دیدگاه پزشکی اولین شکایت(complaint) بیمار، مهمترین مشکل(problem) او به شمار می رود و این سنگ بنای ارتباط بیمار و پزشک محسوب می شود، لذا بی توجهی به شکایت بیمار، یعنی برقرار نکردن ارتباط با او.
زمان قطع کردن “صحبت هاي بیمار” توسط پزشکان به هنگام انجام مصاحبه وگرفتن شرح حال از وي 18 تا 30ثانیه پس از شروع “ گفتگوي بیمار” است .
تنها 23 درصد بیماران به هنگام گفتگو با پزشک خود اجازه و فرصت پیدا میکنند تا گفته هاي خویش را کامل کنند.
ازحدود 51 ارتباط پزشک وبیمار فقط در” یک مورد “ آن تمام مشکلات بیمار بیان می شود.
در 94 درصد موارد ، قطع گفتگوهاي بیمار با پزشک ، از جانب پزشکان یا اعضاي گروه پزشکی صورت می گیرد.
ازمیان 50 مورد ویزیت پزشکی ، 34 مورد آن قبل از ارائه “ نگرانی هاي اولیه بیمار” توسط پزشک قطع می شود .
طیف زمانی مصاحبه هاي پزشکی بیماران که بدون انقطاع صورت گیرد ، بین 60 تا 150 ثانیه است.
با توجه به حقایق ذکر شده ، مشخص می شود یکی از مهمترین اجزاي مهارت هاي بالینی پزشکان که همان مهارت ارتباطی(communication skill) باشد در طبابت و خدمات پزشکی(medical practice)، و در حقیقت یکی از ضرورت های محوری برای رسیدن به شایستگی بالینی پزشک فراموش شده است.