يکي
از مشکلاتي که منجربه شکايت مسئولان آزمايشگاهها شده، پايين بودن
تعرفهها و اقتصاد نابسامان آزمايشگاهها است. آيا ممکن است اين شرايط
بهبود يابد؟
آزمايشگاهها ساليان دراز است که با برخي مشکلات اقتصادي دست به گريبان هستند که تصور ميکنند مربوطه به تعرفه آنها بوده و منحصرا به سياستگذاريهاي تعرفهاي مربوط ميشود.
توجيه آنان اين است که پايين بودن نرخ تعرفه مانع از
فعاليتشان ميشود. اما بايد دقت کرد که آزمايشگاهها به 3 دسته کوچک، متوسط
و بزرگ تقسيم ميشوند و لذا تعرفه نميتواند مشکل همه اينها باشد.
حداقل
اين است که تعرفه به يک اندازه نميتواند مشکل همه اين افراد باشد. ما قريب
به 2400 آزمايشگاه خصوصي داريم که در تمام نقاط کشور گسترده شدهاند. اگر
موضوع تعرفه مورد توجه نظام سلامت هم باشد و بخواهد از طريق کنترل آن،
منابع خود را مديريت کند، امکان ندارد بتواند تعرفهاي را تعيين کند که
براي هر 3 رده آزمايشگاهها راضي کننده باشد.
تفاوت ميان اين تقسيمبندي شما چيست؟
آزمايشگاههاي بزرگ انعطاف بالايي دارند. تعداد زياد مراجعان، هزينههاي تمام شده آنها را پوشش ميدهد. اما آزمايشگاههاي متوسط و کوچک چنين شرايطي ندارند.
درواقع اين يک اصل است که ميزان مراجعات، نقش مهمي در بهبود وضعيت اقتصادي
آزمايشگاهها دارد. در حال حاضر ضريب K براي آزمايشگاهيان 17 هزار تومان
است و آنها فکر ميکنند اگر اين رقم به 20 هزار تومان افزايش يابد، همه
مشکلات آنها حل ميشود. در صورتي که اصلا اينطور نيست.
چرا؟
در
اين حوزه، تعرفه آخرين بحثي است که بايد انجام شود و اگر الان هم بالا
نرود، بعضي از آزمايشگاهها کماکان به خدمت خود ادامه ميدهند. اگر روزي
کسي بخواهد به مسئله تعرفه رسيدگي کند، بيشتر از اينکه به آزمايشگاههاي
قوي رسيدگي کند بايد آزمايشگاههاي متوسط و کوچک را مدنظر قرار دهد.
اما آزمايشگاههاي متوسط و ضعيف خدمات زيادي ارائه نميدهند.
بله.
اما تعداد آنها زياد است در حاليکه تعداد آزمايشگاههاي قوي زياد نيست.
آزمايشگاههاي متوسط و کوچک براي شايعترين خدماتي که مورد نياز است، ايجاد
دسترسي ميکنند.
آزمايشگاههاي بزرگ براي شايعترين خدمات به علاوه خدمات
تخصصي دسترسي ايجاد ميکنند.
لذا بايد رويکرد برخورد با اين آزمايشگاهها
متفاوت باشد. به نظر من مقداري هزينه لازم است تا بتوانيم آزمايشگاههاي
کوچک و متوسط را نگهداري کنيم.
اگر اين اتفاق نيفتد، اين آزمايشگاهها در
طول چندسال آينده از رده خارج و تعدادي آزمايشگاه قوي باقي ميمانند که به
جاي آنکه ما براي آنها تعرفه تعيين کنيم، آنها براي ما تعيين تعرفه
ميکنند.
پس بايد دوردستها را ديد و امروز با هزينه کردن، آنها را حفظ کرد و به مرور با اعمال چند سياست، هزينه تمام شده آنها را پايين آورد.
اعتقاد
آزمايشگاه مرجع سلامت و معاونت درمان اين است که چانهزني بر سر تعرفهها،
کمکي به نظام سلامت و نظام آزمايشگاهي نميکند. به نظر ما قدم اول، تعيين
قيمت تمام شده خدمات و توجه به نوع خدمت از نظر گران و ارزان بودن،
پرفرکانس و کم فرکانس بودن و ... است.
آزمايشگاهيها از آنجاکه تا به حال
نگاه اين چنيني نداشتهاند و نميدانند که نتيجه آن به ضرر يا سود آنها
خواهد بود، در اين زمينه دچار ترديد شده و علاقهمند به ورود به اين طرح
نيستند. درحاليکه دوران چانهزني به اتمام رسيده و دليل آن تعداد زياد
آزمايشگاهها است. در اين شرايط و با افزايش تعرفهها، هيچ اتفاقي رخ
نميدهد.
يکي
ديگر از مسائل چالشبرانگيز اين است که گويا برخي پزشکان آزمايشگاههاي
دولتي را قبول ندارند و به همين دليل نمونهها را به آزمايشگاههاي خصوصي
ارجاع ميدهند. چرا؟
ببينيد ما مقوله مهمي به نام خطاهاي پزشکي داريم که بخشي از آن، خطاهاي آزمايشگاهي هستند. وقتي از آزمايش حرف ميزنيم بايد توجه کنيم که 3 مرحله قبل، حين و بعد از آزمايش وجود دارد.
همه اقدامات از آمادهسازي بيمار،
پذيرش، درخواست آزمايش، جداسازي نمونه و ... در مرحله قبل از آزمايش قرار
دارند که در مجموع به آن مديريت نمونه اطلاق ميشود که اصول و روشهاي خاص
خود را دارد.
نيروي انساني، تجهيزات مورد استفاده، کيت، استاندارد، کنترل،
دستورالعمل، محيط آزمايش و ... مرحله حين آزمايش هستند که بايد تحت کنترل
باشند. مرحله آخر نيز به گزارش آزمايش مربوط ميشود که بايد از اشتباهات
پرهيز کرد و اگر نياز به توصيه همراه آزمايش است، به دقت انجام شود. سوال
شما ناشي از اين است که افراد نميدانند در آزمايشگاههاي دولتي چه
اقداماتي انجام ميشود که خطاها در اين مراحل به حداقل برسد.
درست است برخي
پزشکان با بخش دولتي همکاري نميکنند و درواقع دليل اصلي اين است که منفعت
آنان در آزمايشگاههاي خصوصي است و به نوعي تمايل دارند تا نمونهها را به
آنجا منتقل کنند.
براي مقابله با اين مشکل چه اقدامي انجام داديد؟
ما
در طرح تحول نظام سلامت در مقابل اين موضوع ايستاديم. اگر بيماري
بيمارستان دولتي را انتخاب ميکند، به اين معنا است که تمام خدمات
بيمارستان دولتي را انتخاب کرده است و حق اوست که همه نيازهاي او در آن
بيمارستان مرتفع شود. همانطور که پزشک، جراح و ... در خدمت اوست، آزمايشگاه
نيز بايد در خدمت او باشد.
چراکه آزمايشگاه قسمتي از بيمارستان است و موظف
است خدمات ارائه دهد. هيچ کس حق ندارد به مريض لوله آزمايش بدهد و از او
بخواهد که به خارج بيمارستان مراجعه کند.
يعني اين اتفاق غيرقانوني است؟
اگر قرار باشد نمونه آزمايش از بيمارستان خارج شود، آزمايشگاه بايد اين کار را انجام دهد. البته برخي سعي ميکنند اين قانون را دور بزنند که اين يک حرکت سازماندهي شده به نام مون لايتينگ است. وقتي بيمار در بيمارستان بستري شده، به هر تستي که نياز پيدا کند، بايد آزمايشگاه متولي انجام آن تست باشد. بيمارستان بايد نمونه را بگيرد و با آزمايشگاهي قرارداد ببندد که صلاحيت اين کار را داشته باشد.
حتي درخصوص چگونگي انتخاب آزمايشگاههاي خارج از بيمارستان و نظارت بر کار آنها دستورالعمل وجود دارد. همان آزمايشگاهي که نمونه را ارسال ميکند، وظيفه دارد که نحوه انجام کار را بازرسي کند.
وظايف، تعهدات و مسئوليتهاي طرف مقابل بايد در يک قرارداد به
صورت شفاف ذکر شود. اين موارد در بخش خصوصي پيش از اين تاحدي وجود داشته،
اما در بخش دولتي به تازگي در حال انجام است.
اما خيلي از آزمايشگاهها تجهيزات لازم براي انجام يک آزمايش خاص را ندارند.
ما در بخش دولتي براي اين موضوع راهکاري را تحت عنوان شبکههاي آزمايشگاهي دانشگاه پيشبيني کردهايم. يعني آزمايشگاه در ابتدا خود بايد خدمت مورد تقاضا را انجام دهد، اگر نتوانست انجام آن را به آزمايشگاههاي دانشگاهي بسپارد و در صورت عدم موفقيت، نمونه به بخش خصوصي ارسال شود. اين طرح مزايايي دارد که ازجمله آن افزايش کيفيت کار و دسترسي بهتر است.
درواقع با
يک سازماندهي و چيدمان جديد، روابط حاکم در شبکه را طوري تعريف کنيم که
بتواند ما را به هدف خود برساند.
البته به نظر ميرسد يکي از معايب اين طرح هم کاهش سرعت ارائه خدمت است.
اگر
سرعت کافي در اين امر نداريم، از کمتجربگي ما است. چراکه اين طرح براي
اولين بار است که در کشور اتفاق ميافتد و علت دوم اين است که ممکن است
برخي دلشان نخواهد اين کار صورت بگيرد.
يعني يا منافع ندارند يا منافع خارج
از بخش دولتي دارند يا هردوي آن. در طرح تحول نظام سلامت آزمايشگاهها
تنها مکاني در بيمارستانها بودند که هيچ بودجهاي براي خريد دستگاه در
تهران براي آنها درنظر گرفته نشد.
چراکه مطمئن بوديم هم نيروي انساني و هم تجهيزات ما براي توقعاتي که در آن برهه زماني داشتيم، جوابگو بود. البته الان سطح توقعات ما تغيير کرده، چراکه آن زمان ملاک ما بخش بستري بود و الان بخش سرپايي است. آزمايشگاهها به اين 2 هدف رسيدند که اولا بيمار براي انجام آزمايش به بيرون از بيمارستان ارجاع نشود.
البته برخي مراکز معدود
وجود دارند که از روي کج سليقگي بهانههايي را پيدا کردند که در واقع اين
يک خطاي بسيار عمده است. چراکه آزمايشگاه يا بيمارستان اين خطا را پنهان
ميکنند. هدف دوم اين بود که مردم تعرفه دولتي پرداخت کنند و ميزان پرداختي
از جيب آنها زياد نشود.
آيا آماري در خصوص ميزان ارجاعات به خارج از بيمارستان داريد؟
طبق
آخرين ارزيابيها ارجاع بيمار به خارج از بيمارستان يا آزمايشگاه کمتر از 3
درصد است. اين 3 درصد هم اماکني هستند که خدمات آزمايشگاهي آنها در
دانشگاه امکانپذير نيست. مثلا يک بيمارستان ميگويد اين بيمار پيوندي است و
از آنجاکه بسته بيماران خاص و صعبالعلاج هنوز اجرايي نشده بنابراين ما به
خود حق ميدهيم که بيمار را به خارج ارجاع دهيم.
اما وزير بهداشت ميگويد که اين بسته اجرايي شده است.
بسته بيماران خاص و صعبالعلاج از يک بخش بستري و يک بخش سرپايي تشکيل شده است. بخش بستري که در بيمارستان بود و اجرا ميشد، اما آن قسمت که بيمار مرخص ميشد و به مراقبتهاي بيرون نياز داشت يک مقدار محل درگيري بود.
درواقع برنامه طرح تحول نظام سلامت باعث شده بود افرادي که نيازي به بستري نداشتند، در بعضي موارد براي يک خدمت بستري ميشدند که در اوايل اجراي برنامه اين مسئله يکي از نگرانيهاي ما بود.
مثلا در يکي از شهرها مشاهده
کردم که در يکي از بيمارستانهاي خوب، در لحظات آخر قبل از ترخيص بيمار،
آزمايشهايي از او ميگرفتند که خود، آنها را انجام نميدادند و به خارج از
بيمارستان ارجاع ميدادند. اين نشان ميدهد که اشکالي در کار وجود داشت.
يا از مريضي که مرخص ميشد و جواب او 17 روز پس از مرخصي ميرسيد، آزمايش
اختصاصي ميگرفتند، در صورتيکه فقط درخصوص نيازهاي بيمار بستري بايد از او
آزمايش گرفته ميشد. اين موارد باعث ميشد بار بستري زياد و فشار مضاعفي بر
دوش همکاران ما در بخش آزمايشگاه ايجاد شود.
درکل بعضي از تستها را اصلا
لزومي ندارد که براي يک بيمار بستري انجام داد. مثلا کسي که براي آپانديس
مراجعه کرده چرا ويتامين دي او اندازهگيري ميشود؟
اين نابسامانيها به
نوعي در 580 بيمارستان وجود دارد که بايد به مرور حل شود. به خصوص که بعضي
از آنها جنبه تغيير نگرش و رفتار دارد.
متاسفانه در اين زمينه، متقاعد کردن پزشکان مبنيبر عدم تجويز برخي آزمايشها با مقاومتهايي ازسوي آنها مواجه ميشود و بيان جمله «به نظر من لازم است» کار را خراب ميکند.
لطفا به این جمله به دقت توجه نمایید باسپاس
به گزارش شفا آنلاین، سپید به منظور بررسي دقيقتر اين موضوع دقايقي را با سيامک سميعي
مديرکل آزمايشگاههاي مرجع سلامت معاونت درمان وزارت بهداشت به گفتوگو
نشست که در ادامه ميخوانيد: