کد خبر: ۳۷۱۴۷۰
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۰ - ۱۷ آذر ۱۴۰۴ - 2025December 08

خطر فوران آتشفشان خشم!

خشونت که گاهی به شکل نزاع، دعوا و درگیری‌های خیابانی هم ظاهر می‌شود، نشانه‌ای از این است که اگر جلوی آتشفشان خشم گرفته نشود، می‌تواند آسیب‌های زیادی برای فرد و جامعه داشته باشد. اما خشم چیست و چگونه فوران می‌کند و چه زمانی برای فرد و جامعه آسیب‌زاست؟

شفاآنلاین »جامعه» خشم، ریشه بسیاری از خشونت‌هاست. بر اساس آمار سازمان پزشکی قانونی کشور، مراجعین نزاع در شش ماهه اول سال ۱۴۰۴ حدود ۳۰۹ هزار و ۸۱۱ نفر بوده‌ است. نرخ خشونت که گاهی به شکل نزاع، دعوا و درگیری‌های خیابانی هم ظاهر می‌شود، نشانه‌ای از این است که اگر جلوی آتشفشان خشم گرفته نشود، می‌تواند آسیب‌های زیادی برای فرد و جامعه داشته باشد. اما خشم چیست و چگونه فوران می‌کند و چه زمانی برای فرد و جامعه آسیب‌زاست؟

به گزارش شفاآنلاین خشم در جامعه افزایش پیدا کرده است. فشار اقتصادی، اضطراب، کاهش تحمل روانی و ضعف در مهارت‌های ارتباطی، عوامل افزایش خشم در جامعه هستند. مردم امروز بیش از گذشته زیر فشارهای متعدد قرار دارند و این فشارها وقتی با راه‌های سالم مدیریت نشود، می‌تواند به خشونت تبدیل شود. دکتر فرهاد پرویزیان، عضو هیأت علمی دانشگاه، روانکاو و نوروتراپیست با بیان اینکه در سال‌های اخیر شاهد افزایش رفتارهای پرخاشگرانه و تنش‌زا در روابط خانوادگی و اجتماعی هستیم به «ایران» می‌گوید:«خشم بر خلاف تصور رایج، احساس بد یا غیرعادی نیست. خشم یک هیجان طبیعی ضروری و محافظتی و مراقبتی است که به افراد هنگام احساس تهدید خطر یا احیاناً بی‌عدالتی، کمک می‌کند تا واکنش نشان دهند.» تا اینجا شاید خشم فقط یک واکنش طبیعی ارزیابی ‌شود، اما به گفته پرویزیان، این هیجان زمانی مشکل‌ساز می‌شود که از مرحله طبیعی عبور کند و به رفتارهای پرخاشگرانه و خشونت تبدیل شود. او توضیح می‌دهد:«ما می‌توانیم درباره خشم سالم صحبت کنیم، اینکه اصلاً خشم سالم چیست و تا چه مرحله‌ای بی‌خطر است.» به اعتقاد این روانکاو، خشم زمانی سالم و بی‌خطر است که شدت آن متناسب با موقعیت باشد. او توضیح می‌دهد:«خشم سالم یعنی فرد بتواند خشمش را بیان کند، بدون اینکه به کسی صدمه بزند. مدت خشم او کوتاه و قابل کنترل باشد و پس از فروکش کردن، فرد بتواند گفت‌و‌گو کند و حل مسأله را انجام دهد. نکته قابل‌توجه این است که خشم سالم معمولاً نه به شکل فریاد، تهدید یا حمله، بلکه باید خودش را به شکل بیان ناراحتی، اعتراض یا نیازهای فرد نشان دهد.»

مرز بین خشم و خشونت
خشم سالم می‌تواند در لحظاتی خطرناک شود، اما خشم خطرناک چه ویژگی‌هایی دارد؟ پرویزیان می‌گوید:«خشم زمانی خطرناک می‌شود که شدت آن بسیار بالا باشد و فرد کنترل خود را از دست بدهد و به رفتارهای آسیب‌زننده مثل فحاشی، تحقیر، شکستن و پرتاب کردن وسایل یا ضرب و جرح منجر شود. خشم خطرناک و آسیب‌زننده طولانی‌مدت است؛ یعنی فرد حتی پس از ساعت‌ها، روزها یا حتی ماه‌ها نمی‌تواند خودش را آرام کند. فرد هنگام خشم، قدرت تفکر منطقی‌اش را از دست می‌دهد و رفتارهای پرخطر و تکرارشونده دارد و یک الگوی پایدار خشونت را از خود نشان می‌دهد.» این روانشناس با تأکید بر اینکه این مرحله مرز بین خشم و خشونت خانگی است، توضیح می‌دهد:«این مرحله مرز ورود به خشونت خانگی است؛ جایی که خشم دیگر یک احساس نیست، بلکه به یک رفتار آسیب‌زا تبدیل می‌شود.»

مدیریت خشم، مهارتی آموختنی است
چطور می‌توانیم خشم را مدیریت کنیم؟ برای فرد پرخاشگر، مدیریت خشم یک مهارت آموختنی است که شامل چند مرحله کلیدی مثل آگاهی از نشانه‌های بدنی مثل تپش قلب، فشار عضلانی، گرگرفتگی، لرزش دست و افکار سریع است که جزو اولین هشدارهای مهم هستند. شناخت این علائم کمک می‌کند قبل از انفجار واکنش مناسب نشان دهیم. اما به گفته این روانشناس، در مرحله دوم، فاصله‌ گرفتن موقت از آن فضا و موقعیت مهم‌ترین قدم است. فرد به خودش چند دقیقه تا چند ساعت فرصت بدهد و آن فضا را ترک کند. نوشیدن آب، نفس عمیق و راه رفتن‌های کوتاه باعث کاهش هورمون‌های استرس می‌شود و راهکارهای مؤثری در این موقعیت است.  او می‌گوید:«در مرحله سوم، تمرین گفت‌و‌گو به جای جدل، نقش مهمی در مدیریت فضا دارد. به جای جمله‌های اتهامی مثل تو همیشه فلان کار را می‌کنی، به حرف‌های من گوش نمی‌دهی یا همیشه حرف‌های خودت را می‌زنی، از جمله‌های خودمحور استفاده کنید؛ مثلاً من وقتی این اتفاق می‌افتد، احساس ناراحتی می‌کنم.» اما پرویزیان معتقد است مرحله چهارم، یادگیری حل مسأله، برای روانشناس‌ها از اهمیت بسیاری برخوردار است. او می‌گوید:«خیلی اوقات بسیاری از خشم‌ها ناشی از ناتوانی در حل یک مشکل واقعی است. در درجه اول نوشتن مشکل و راه‌حل‌ها می‌تواند کمک بزرگی برای فرد خشمگین باشد.» درمان تخصصی، آخرین مرحله است که باید توسط یک متخصص روانشناس یا روانپزشک انجام شود. اگر فرد کنترلش را از دست می‌دهد یا به دیگران آسیب می‌زند، حتماً باید از روان‌درمانی به خصوص درمان‌ شناختی رفتاری
 استفاده کنیم.

نقش خانواده در مدیریت خشم
خانواده‌ها و اطرافیان هم در برخورد با فرد پرخاشگر باید به نکاتی توجه داشته باشند. این روانشناس می‌گوید:«خانواده‌ها نباید نقش تحمل‌کننده یا توجیه‌کننده خشونت را بازی کنند. وظیفه اصلی آنها در درجه اول، مرزبندی روشن است؛ مثلاً برای بلند کردن صدا، پرخاش یا تهدید در خانه یک قراردادی را بنویسند یا به یک تفاهمی برسند که این مسائل و این‌گونه رفتارهای غیرنرمال و پرتنش قابل‌قبول نیست و در مرحله بعدی آرام‌سازی فضا در لحظه خشم را دنبال کنند. افرادی که مقابل فرد پرخاشگر قرار می‌گیرند، بحث را ادامه ندهند چون این رفتار می‌تواند شدت خشم را در آن فرد
 مضاعف کند.»
پرویزیان توصیه می‌کند:«ارجاع فرد به متخصص در صورت تکرار رفتارها و حمایت از قربانیان خشونت و نه فشار آوردن برای سکوت، از اهمیت بسیاری برخوردار است. در مرحله بعد، کمک به بهبود ارتباط خانوادگی از طریق گفت‌و‌گو و درخواست کمک حرفه‌ای و شرکت در جلسات خانواده‌درمانی، 
مؤثر است.» 
این استاد دانشگاه با تأکید بر آموزش مهارت‌های زندگی از سنین پایین، آن را راهکاری عملی برای کاهش خشم در جامعه ارزیابی می‌کند و می‌گوید:«باید مهارت‌هایی مثل کنترل خشم، حل مسأله، مدیریت هیجان و گفت‌و‌گو را از همان ابتدا به فرزندان خود آموزش دهیم. کاهش فشارهای اقتصادی و اجتماعی می‌تواند مؤثر باشد. مسائلی مثل امنیت شغلی، آرامش اقتصادی و امید اجتماعی، مستقیماً با کاهش خشونت در ارتباط
است. همچنین فرهنگ‌سازی درباره خشونت خانوادگی موضوعی است که باید روی آن تمرکز داشته باشیم. به‌عنوان مثال در بحث آموزش و در آموزش‌های عمومی، رسانه‌ها و نهادهای فرهنگی می‌توانند نقش مهمی در این حوزه ایفا کنند. اما از تقویت خدمات سلامت روان هم نمی‌توانیم غافل شویم. در دسترس بودن مشاور روانشناس، کاهش برچسب روان‌درمانی یا انگ زدن به بیماران روان و حمایت‌های بیمه‌ای در این مورد بسیار ضروری است. آخرین مسأله، بهبود کیفیت روابط خانوادگی و تأکید بر گفت‌و‌گو، احترام و مهارت‌های ارتباطی به‌عنوان ستون‌های یک خانواده سالم به جای سکوت است.»

نظرات بینندگان