
شفاآنلاین »سلامت» در تقویم ایران، روز پرستار با ولادت حضرت زینب سلاماللهعلیها پیوند خورده است؛ زنی که نامش با صبر، ایثار و حضور مؤثر اجتماعی گره خورده است. این تقارن نه یک انتخاب نمادین، که نشانهای از درک عمیق جامعه از نقش زن در عرصههای انسانی است. زینب کبری (س) در تاریخ اسلام، چهرهای است که هم در بستر خانواده مسئولیتپذیر است و هم در صحنه اجتماع و سیاست نقشآفرین. او زنی است که خدمت را تنها در حصار خانه نمیبیند، بلکه آن را تا قلب جامعه امتداد میدهد. به همین دلیل، روز پرستار میتواند فرصتی باشد برای بازاندیشی در نگاه ما به نقش زن؛ نگاهی که هنوز میان دوگانهی خانه و جامعه سرگردان است.
به گزارش شفاآنلاین پرستاری شغلی است که بهطور مستقیم با مراقبت، همدلی و حضورِ شبانهروزی سروکار دارد. ویژگیهایی که در فرهنگ رایج اغلب «زنانه» تلقی میشود
برخی منابع اعلام میکنند که حدود ۷۵ درصد پرستاران زن هستند. وجود سهم چشمگیر زنان در پرستاری فراتر از یک آمار ساده است. این نسبت نشان میدهد که جامعه در عمل، حضور زنان را در یکی از حیاتیترین مشاغل مراقبتی پذیرفته و روی آن حساب میکند. پرستاری شغلی است که بهطور مستقیم با مراقبت، همدلی و حضورِ شبانهروزی سروکار دارد. ویژگیهایی که در فرهنگ رایج اغلب «زنانه» تلقی میشود. بنابراین پذیرش گسترده زنان در این حوزه، میتواند نشاندهنده دو چیز همزمان باشد: همِ نیاز واقعی جامعه به کار مراقبتیِ حساس و هم استمرار این نگاه که مراقبت را به زن نسبت میدهد و به طور کلی نشان دهنده نیاز جامعه در این حرفه به ظرفیت بانوان است.
با وجود این پذیرفتهشدن عملی، گفتمان رسمی و تصورات عمومی هنوز دچار دوگانهاند: از یک سو زن «در خانه» ایدهآل شمرده میشود و از سوی دیگر حضور او در عرصههایی چون پرستاری نهتنها پذیرفته که حتی ضروری نیز دیده میشود. این تناقض بدین معناست که جامعه هم توانایی و ظرفیت زنان را در عرصه عمومی میپذیرد، اما نوعِ پذیرش به محدودسازی نقش زن در سایر میدانها مانند مدیریت ارشد، سیاست یا علوم کاربردی کمک میکند.

موانع ساختاری و فرهنگی در مسیر نقشآفرینی اجتماعی زنان و پیامدها
اگرچه پرستاری نمونهای روشن از حضور مؤثر زنان در جامعه است، اما این حضور هنوز در سایر عرصهها بهطور کامل بروز نیافته است. بخش مهمی از این مسئله به موانع ساختاری و فرهنگی بازمیگردد که مسیر فعالیت اجتماعی زنان را دشوار میسازد. هنوز در بسیاری از حوزهها، از آموزش و سلامت گرفته تا رسانه و سیاستگذاری اجتماعی، نقش زن به شکل نانوشته محدود تعریف میشود. تصور سنتی از زن خانه باعث شده جامعه نتواند از ظرفیتهای فکری، عاطفی و مدیریتی زنان در اموری که مستقیماً به خانواده، تربیت نسل آینده و کیفیت زندگی اجتماعی مربوط است، بهره کافی ببرد.
در کنار این نگاه فرهنگی، کمبود زیرساختهای حمایتی نیز مانع بزرگی برای نقشآفرینی مؤثر زنان است. نبود امکان کار منعطف، کمبود خدمات نگهداری از کودک، و نبود برنامههای حمایتی برای بازگشت به کار پس از زایمان یا مرخصی خانوادگی، موجب میشود بسیاری از زنان با وجود علاقه و تخصص، از عرصه اجتماعی فاصله بگیرند. در نتیجه، انرژی و تجربه ارزشمند آنان که میتواند در آموزش، بهداشت، مددکاری، پژوهشهای اجتماعی و حتی کار داوطلبانه جریان یابد، کمتر به فعلیت میرسد.
نادیدهگرفتن نقش اجتماعی زنان، تنها محرومکردن نیمی از جامعه از فرصت مشارکت نیست؛ بلکه جامعه را از نگاهی انسانی، جزئینگر و دلسوزانه که میتواند کیفیت تصمیمگیریها را ارتقا دهد، بیبهره میسازد
نادیدهگرفتن نقش اجتماعی زنان، تنها محرومکردن نیمی از جامعه از فرصت مشارکت نیست؛ بلکه جامعه را از نگاهی انسانی، جزئینگر و دلسوزانه که میتواند کیفیت تصمیمگیریها را ارتقا دهد، بیبهره میسازد. زنان بهواسطه نقش خود در خانواده و ارتباط نزدیک با لایههای احساسی و تربیتی جامعه، میتوانند دیدگاههای تازهای به حوزههایی چون آموزش، سلامت، عدالت اجتماعی و فرهنگ عمومی بیاورند. وقتی این صدا در سیاستگذاریها و برنامههای اجرایی کمرنگ میشود، تصمیمها از واقعیت زیستِ روزمره خانوادهها فاصله میگیرد.
از سوی دیگر، حضور فعال زنان در عرصههای اجتماعی تأثیر مستقیمی بر استحکام خانواده نیز دارد. تجربه نشان داده زنانی که در جامعه فرصت بروز استعداد و خدمت پیدا میکنند، با اعتمادبهنفس و رضایت بیشتری در نقشهای خانوادگی ظاهر میشوند. جامعهای که حضور زن را تنها در خانه یا تنها در نقشهای مراقبتی محدود کند، نهتنها نیمی از ظرفیت انسانی خود را از دست میدهد، بلکه در بلندمدت با رکود فرهنگی و کاهش کیفیت زندگی اجتماعی مواجه میشود. بههمیندلیل، حمایت از نقشآفرینی زنان در حوزههای مرتبط با سلامت، آموزش، خانواده و رفاه اجتماعی، نه فقط یک ضرورت جنسیتی، بلکه نیازی ملی و اخلاقی است.

از الگوی زینبی تا ضرورت بازتعریف حضور زن
حضرت زینب کبری سلاماللهعلیها در تاریخ اسلام نه تنها بهعنوان الگویی از صبر و ایمان، بلکه بهعنوان نمادی از پیوند میان خانه و جامعه شناخته میشود. او در کنار ایفای نقش همسر و مادر، در بزنگاههای تاریخی کربلا و پس از آن، نقشی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایفا کرد که مسیر تاریخ را دگرگون ساخت. در وجود او، تعهد خانوادگی و مسئولیت اجتماعی دو مسیر جداگانه نبودند، بلکه جلوههای متفاوت از یک حقیقت بودند: نسبت انسان با ولایت الهی.
این الگو نشان میدهد که حضور زن در جامعه، امتداد طبیعی همان روح پرستاری، مادری و انساندوستی است. روحی که نه در خانه محدود میشود و نه در جامعه بیریشه میماند. اگر پرستاری در روزگار ما نمادی از عشق و فداکاری زنان است، حضور اجتماعی آنان در عرصههای آموزش، سلامت، فرهنگ و سیاست نیز میتواند تجلی همین روح باشد؛ با همان نیتِ مراقبت، اما در مقیاسی گستردهتر.
امروز بیش از هر زمان دیگری باید این حقیقت را پذیرفت که جامعه برای پویایی و توازن، به نگاه زنانه نیاز دارد؛ نگاهی که در آن عاطفه و عقلانیت، دلسوزی و درایت در کنار هم مینشینند. روز پرستار، همزمان با ولادت حضرت زینب (س)، فرصتی است برای یادآوری این حقیقت: نقش زن در جامعه نه استثناست و نه تجمل، بلکه ضرورتی برای رشد و سلامت معنوی و اجتماعی ملت است.