شفاآنلاین »سلامت»پرستاری یکی از مشاغلی است که پیوند عمیقی با اخلاق حرفهای دارد. در این حرفه، اعتماد و صداقت پایههای اصلی ارتباط با بیمار هستند. بیمار در شرایط ضعف جسمی و روحی، نیازمند دریافت اطلاعات درست درباره وضعیت خود است تا بتواند تصمیمهای آگاهانه بگیرد. بیان حقیقت میتواند به او کمک کند تا مسیر درمانی مناسبتری انتخاب کند، استقلالش حفظ شود و ترس و اضطرابش کاهش یابد. اما در برخی موارد، همین صداقت میتواند برای بیماران سنگین و آسیبزا باشد. برای مثال، بیمارانی که در شرایط بسیار حساس جسمی یا روحی قرار دارند، ممکن است با شنیدن واقعیت، امید و آرامش خود را از دست بدهند. اینجاست که پرستاران با یک دوگانگی دشوار روبهرو میشوند: صداقت یا مصلحت.
به گزارش شفاآنلاین با وجود اهمیت حقیقتگویی، گاهی پنهان کردن بخشی از واقعیت یا حتی بیان یک دروغ کوچک، از دید پرستاران اجتنابناپذیر است. این موضوع بهویژه در مواجهه با بیماران دارای اختلالات شناختی یا کودکان بیشتر دیده میشود. کودکان، به دلیل محدودیت درک مفاهیم پیچیده، گاه با شنیدن واقعیت همکاری خود را از دست میدهند. بیماران در مراحل پایانی زندگی نیز نمونه دیگری از این شرایط هستند؛ جایی که گفتن حقیقت درباره بینتیجه بودن درمان میتواند آرامش روانی بیمار را برهم زند. از همین رو، پرستاران برای حفظ سلامت روحی و همکاری بیماران، گاهی راهی جز توسل به دروغهای مصلحتی ندارند.
رضا عبدالهی درشکی، محقق پرستاری در دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، در همین زمینه پژوهشی انجام داده است. او به بررسی شرایطی پرداخته که پرستاران هنگام مراقبت از بیماران، میان صداقت و مصلحتسنجی گرفتار میشوند و تلاش کرده ابعاد اخلاقی و حرفهای این چالش را روشنتر کند.
روش انجام این پژوهش در قالب یک نامه علمی به سردبیر نشریه بوده است. در این قالب، پژوهشگر با مرور منابع علمی و مطالعات پیشین، موقعیتهایی را که در آن پرستاران به دروغهای مصلحتی متوسل میشوند، بررسی و تحلیل کرده است.
یافتههای این بررسی که در «فصلنامه پرستاری و مامایی» وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ارومیه منتشر شدهاند، نشان میدهند که دلایل گوناگونی برای استفاده از دروغ مصلحتی وجود دارد. از مهمترین آنها میتوان به توجه به مصلحت بیمار اشاره کرد. در اینجا نکته مهم آن است که تعریف مصلحت، از نگاه بیمار و پرستار، میتواند متفاوت باشد. بهترین راهکار این است که ترجیحات و خواستههای خود بیمار مبنا قرار گیرد تا هم اعتماد او حفظ شود و هم سلامت روانیاش کمتر آسیب ببیند.
از دیگر دلایل، موقعیتهای نامناسبی است که بیمار در آن قرار میگیرد. در این شرایط، بیان حقیقت ممکن است باعث تشدید بحران شود و بیثباتی بیشتری برای بیمار ایجاد کند. بنابراین پرستاران با استفاده از دروغ مصلحتی تلاش میکنند شرایط را تا رسیدن به موقعیتی مناسبتر مدیریت کنند. همچنین، در برخی موارد، اولویت داشتن روند درمان بر اصل صداقت نیز سبب میشود پرستاران حقیقت را بهطور کامل بیان نکنند. زیرا ممکن است بیمار با دانستن واقعیت، از همکاری با تیم درمان خودداری کند و دستیابی به اهداف درمانی با خطر روبهرو شود.
بر اساس این نتایج، گرچه صداقت یک ارزش اساسی در پرستاری است، اما پایبندی مطلق به آن همیشه ممکن نیست. شرایط خاص بیماران، موقعیتهای بحرانی و اهداف درمانی میتوانند ضرورت استفاده از رویکردهای جایگزین مانند دروغ مصلحتی را توجیه کنند. این یافتهها به ما یادآوری میکنند که اخلاق حرفهای پرستاری همیشه سیاه و سفید نیست، بلکه طیفی از تصمیمهای دشوار را در بر میگیرد.
در کنار این نتایج، پژوهشگر تأکید کرده است که آموزش پرستاران درباره چگونگی گفتن حقیقت در شرایط مختلف، اهمیت ویژهای دارد. پرستاران باید یاد بگیرند که چگونه با روشهای درست، اطلاعات حساس را منتقل کنند تا هم اعتماد بیمار حفظ شود و هم از آسیبهای روانی جلوگیری گردد. همچنین تدوین راهنماهایی برای شرایط خاص مراقبتی و استفاده از الگوهای روزآمد میتواند به پرستاران کمک کند تا در این مسیر تصمیمهای اخلاقی بهتری بگیرند.