کد خبر: ۳۶۷۸۹۸
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۲ - ۰۷ مهر ۱۴۰۴ - 2025September 29
حميد روشنايي

مكانيسم ماشه و التهابات رواني جامعه

مقامات بايد بپذيرند كه با وجود رسانه‌ها به خصوص شبكه‌هاي اجتماعي نمي‌توان با پنهانكاري، به مردم احساس خوب داد. بايد باور كنيم كه وقتي دو تن از مسوولان در دو نقطه جهان صحبت مي‌كنند، مردم در آن واحد هر دو سخن را مي‌شنوند و مقايسه مي‌كنند.

شفاآنلاین»جامعه» يكي از اهداف اسنپ‌بك، ايجاد امواج رواني و نااميدي در جامعه است. سال‌هاست كشور ما با تحريم‌هاي سنگين مواجه است، اما پس از برجام اين احساس به وجود آمد كه كشور در حال گذار به يك نقطه مطمئن و آرام است و با شروع مكانيسم ماشه اين شوك به كشور وارد شده كه بار سنگين تحريم‌هاي اخير را چگونه بايد تحمل كرد؟! التهاب رواني جامعه به حالتي گفته مي‌شود كه جامعه با ترس و نگراني و احساسات منفي مواجه مي‌شود و فشار رواني افزايش مي‌يابد. اين احساس برگرفته شده از برآورد همه مردم است.  اما چگونه اين التهاب‌ها شكل مي‌گيرد؟ 

مسائلي همچون بحران‌هاي اقتصادي، ناامني و بي‌ثباتي سياسي، شوك‌هاي سياسي مانند ترور، تحريم و...، عارضه‌هاي طبيعي مانند زلزله و...، شايعات و پخش اطلاعات نادرست و... عواملي هستند كه التهاب را در جامعه شكل مي‌دهند. كشور ايران كه سال‌هاست شاهد سخت‌ترين مشكلات اقتصادي، سياسي و اجتماعي بوده است مي‌تواند پتانسيل اين التهاب را در درون خود داشته باشد و در گذشته هم آن را نشان داده است. اما بحث اكنون ما، نحوه مقابله با التهاب رواني پس از شليك مكانيسم ماشه است. قبل از آنكه به راهكارهاي مقابله بپردازيم جا دارد يك موضوع مهم در گسترش التهاب جامعه در روزهاي آتي را متذكر شويم و آن، شبكه‌هاي مجازي و اجتماعي است. وجود اين شبكه‌ها موجب مي‌شود كه مسائل به سرعت و با شدت گسترش يافته و پيامدهاي آن چندين برابر شود. در گذشته اگر مشكلي حادث مي‌شد امكان گسترش آن در حد افواه عمومي بود. وجود شبكه‌هاي اجتماعي كمك مي‌كند شايعات و حتي واقعياتي كه بد جلوه داده شده، به سرعت دست به دست شده و تفاسير خاص خود را بيابد. پس حساسيت و اهميت كار در زمان كنوني بسيار بالاست. 

اولين راهكار براي مقابله با التهاب اجتماعي، خونسردي و آرامش مسوولان امر است. وجود هرگونه نگراني و نااميدي در مسوولان به ‌شدت و با بازتاب چندين برابر در جامعه خود را نشان مي‌دهد. زمان شروع جنگ تحميلي 8 ساله، اولين چيزي كه در خبرها منعكس شد، آرامش و كلام امام خميني(ره) بود كه در خصوص بمباران فرودگاه‌ها و... گفتند: «ديوانه‌اي آمده، سنگي انداخته و رفته است...»

دومين راهكار صداقت مسوولان است. مقامات بايد بپذيرند كه با وجود رسانه‌ها به خصوص شبكه‌هاي اجتماعي نمي‌توان با پنهانكاري، به مردم احساس خوب داد. بايد باور كنيم كه وقتي دو تن از مسوولان در دو نقطه جهان صحبت مي‌كنند، مردم در آن واحد هر دو سخن را مي‌شنوند و مقايسه مي‌كنند. سومين راهكار ايجاد فضاي شفاف و دقيق در اطلاع‌رساني است. همان‌طور كه گفته شد به دليل رسانه‌هاي به‌روز شده، نمي‌توان مسائل را پنهان كرد پس قبل از آنكه اتفاقات توسط دشمنان اطلاع‌رساني شود، اين دولتمردان ما هستند كه بايد مطالب را شفاف و دقيق بيان كنند و خودشان، راوي خبر درست باشند. چهارمين راهكار به‌كارگيري مديريت بحران است. متاسفانه مشكلات گذشته اين كشور همچنان پابرجاست و هنوز مسائل حل نشده است در نتيجه نمي‌توان انتظار داشت يك شبه همه كارها به خوبي انجام شود، اما مي‌توان نقاط بحراني را شناسايي و قبل از آنكه گسترده شود، پيشگيري كرد. پنجمن راهكار حل مشكلات سياسي است. در يك زمانبندي گفته مي‌شود مسائل سياسي راحت‌ترين و سريع‌ترين راه‌حل‌ها را دارد و برعكس اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي كه به ماه‌ها و بعضا سال‌ها وقت نياز دارد، مشكلات سياسي را مي‌توان به سرعت گشود و مردم را براي حداقل مدتي آرام و خرسند كرد.  ششمين راهكار افزايش اعتماد عمومي است. شايد ايجاد اعتماد به آساني ممكن نباشد، اما تجربه ثابت كرده است كه اگر به مردم اعتماد داشته باشيم، با چند حركت سياسي مي‌توان بخشي از اعتماد مردم را به دست آورد و آنها را جهت همراهي، جذب كرد. مكانيسم ماشه ممكن است دشوارتر كردن راه اين كشور و ملت باشد، اما مطمئنا آخر راه نيست  و مي‌توان اميد داشت كه با مديريت درست و اعتماد كردن به مردم، برخي مشكلات را كم كرد. مسوولان اكنون بايد چاره كار كنند و مانع از ملتهب شدن جامعه بيش از آنچه هست،  شوند.

نظرات بینندگان