شفاآنلاین»سیاسی» جنگ ۱۲ روزه، علیرغم خسارتهای جانی و مالی سنگین، فرصتی را برای بازسازی و ترمیم سرمایه اجتماعی و کاهش فاصله دولت و ملت فراهم کرد. چنانکه برای نخستین بار در دوره جمهوری اسلامی، مفاهیم «ملت»، «مردم»، «وطن» و «ایران» ـ که به اشکال مختلف مورد کملطفی قرار گرفته بود ـ در ادبیات سیاسی نظام جان گرفت. بهگونهای که بهصورت بیسابقهای بخش اعظم برنامههای رسانه ملی با ترانهها، سرودها و حتی مرثیههای سوگواری ایام محرم به این مفاهیم اختصاص یافت و حتی در عزاداری شب عاشورا در حسینیه بیت رهبری، یکی از مداحان تندرو سرود وطن با تم ویژه را جایگزین مرثیهسرایی سنتی کرد. البته مبنای این تحول به مردم غیرتمندی بازمیگردد که در طول تجاوز رژیم کودککش اسرائیل، با پشتیبانی و حمایت دولت ترامپ، جوانمردانه ایستادند، نقشهها و پیشبینیهای دشمن را نقش بر آب کردند و حماسهای در دفاع از مام میهن در تاریخ کشورمان ثبت کردند. به تعبیر بسیاری از دلسوزان کشور و عاشقان وطن، این فرصت ـ مشابه بسیاری از فرصتهای دیگر ـ آنگونه که انتظار میرفت مورد توجه قرار نگرفت. علیرغم شعار وفاق و انسجام ملی رئیس دولت چهاردهم، که در مناسبتهای مختلف بر آن تأکید داشتهاند، کاسبان اقتصادی و سیاسیِ شرایط «نه جنگ و نه صلح» و همچنین تحریمهای ریز و درشت، بر طبل تفرقه کوبیدند. طیفی از نمایندگان مجلس، که با کمترین رأی در مقایسه با تمامی انتخابات قبلی به مجلس راه یافتهاند، مواضع و مطالبی را مطرح کردند که به وضوح ضد منافع ملی و مخدوشکننده وحدت و همدلی در جامعه بود و در عین حال مانعی برای سیاستها و برنامههای دولت چهاردهم به شمار میرفت؛ این رفتارها در تضاد با متن سوگندنامه آنها بر اساس اصل ۶۷ قانون اساسی بود.
البته آقای رئیسجمهور باید توجه داشته باشند که بر عملکرد یکساله دولت ایشان نیز نقدهای جدی وارد است؛ نقدهایی که در کاهش سرمایه اجتماعی، بهویژه اعتماد در سطح کلان، تأثیر جدی داشته است. بهعنوان نمونه میتوان به تورم یکساله در دولت چهاردهم و گرانی برخی اقلام اساسی معیشتی ـ آن هم در چند نوبت ـ اشاره کرد. کارشناسان اقتصاد سیاسی پیشبینی میکنند که در صورت عملیاتی شدن مکانیزم ماشه، تورم ۹۰ درصدی رخ خواهد داد؛ وضعیتی که قطعاً برای دهکهای پایین جامعه قابل تحمل نخواهد بود. به گفته کارشناسان ذیربط ـ حتی برخی مسئولان سابق سازمان انرژی اتمی ـ خروج از NPT خسارتهای زیانباری را به کشور تحمیل خواهد کرد که در نهایت مردم باید تاوان آن را بپردازند. همین موضوع بهنوعی در خصوص ماجرای FATF نیز صادق است. مردم حق دارند بپرسند: سرمایهگذاری هنگفت بیش از سه دهه در موضوع هستهای چه دستاوردی برای کشور داشته است؟ و اگر بخش کوچکی از این ارقام نجومی را در انرژی خورشیدی سرمایهگذاری میکردیم، قطعاً امروز شاهد قطعی روزانه برق و زیانهای سنگین ناشی از آن بر زندگی مردم، بهویژه کسبوکارها، نبودیم. همین مسئله به شکلی دیگر در بحران آب نیز تکرار شده است.
صرفاً بیان کاستیها و مشکلات از سوی رئیسجمهور منتخب ـ که غالباً با صراحت و صداقت همراه است ـ کفایت نمیکند. آقای دکتر پزشکیان باید با تکیه بر اصل ۱۲۱ قانون اساسی، پاسدار این قانون و حقوق مادی و معنوی ملت باشند، پشتیبان عملی گسترش عدالت و تمامیت ارضی کشور باقی بمانند و بهعنوان دومین شخصیت سیاسی و شخص اول اجرایی کشور، آن هم با پشتوانه رأی مستقیم مردم، در تأمین امنیت و رفاه شهروندان از تمامی ظرفیت و توان خود و تیم همراهشان استفاده کنند. اصل پنجاهوششم قانون اساسی به صراحت حاکمیت انسان (ملت) بر سرنوشت اجتماعی خویش را مطرح میکند و اعلام میدارد که هیچکس نمیتواند این حق الهی را از او سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروه خاص قرار دهد. با تکیه بر این اصل مهم، این پرسش مطرح میشود: در خصوص مسائل هستهای که با سرنوشت ملت پیوند خورده و ابعاد مختلف زندگی مردم را بهطور مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر قرار داده است، چگونه باید برای نخستین بار از ظرفیت اصل ۵۹ قانون اساسی در این موضوع مهم بهره گرفت؟ اتفاقات ۲۰ سال اخیر نشان داد که نه برجام کاغذپاره است و نه قطعنامههای سازمان ملل؛ هرگونه رفتار و اظهارنظر احساسی و غیرمسئولانه ـ بهویژه از سوی برخی جریانها و اشخاص ـ بر وخامت اوضاع و افزایش نگرانی و اضطراب جامعه میافزاید. با بهرهگیری از تجربه تلخ و خسارتبار جنگ تحمیلی هشتساله، عبور از این بحران نیازمند تدبیر سیاسی و عقلانیت حداکثری همراه با تیم کارشناسی قوی، مجرب و خوشنام است. تجربه طولانی تاریخ کشورمان نیز به روشنی نشان میدهد که نباید به روسها و … اعتماد کرد. امید است تا فرصت از دست نرفته است، تصمیمی هوشمندانه بر پایه منافع ملی برای دور ساختن سایه جنگ و تحریمهای فلجکننده از سر ملت و جلوگیری از اجماع جهانی علیه کشور اتخاذ گردد.
استاد مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی