کد خبر: ۳۶۵۰۳۲
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۸ - ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ - 2025August 03

بیمار یا مشتری؛ روایتی تلخ از بازار سلامت

سرگردانی میان درمان‌های پرهزینه، اضطراب از آینده و ترس از درد و بیماری، قصه‌ای است که این روزها برای بسیاری تبدیل به واقعیت تلخی شده است.

شفاآنلاین»سلامت» شاید شما هم کسانی را دیده‌اید که در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر، بین مطب‌های مختلف و داروخانه‌ها، سرگردان و خسته‌اند؛ بیمارانی که نه فقط با درد جسمی بلکه با نگرانی از هزینه‌های سنگین درمان دست و پنجه نرم می‌کنند. خانواده‌هایی که به امید یک تشخیص درست و درمان قطعی، از این مرکز به آن مرکز می‌روند، اما هر بار با فاکتورهای مالی بالاتر و نسخه‌های متعدد و گاه بی‌فایده روبرو می‌شوند.

به گزارش شفاآنلاین: آنها فقط دنبال سلامت هستند، اما در این میان، گاهی احساس می‌کنند بیشتر کالایی هستند برای سودجویی برخی. سرگردانی میان درمان‌های پرهزینه، اضطراب از آینده و ترس از درد و بیماری، قصه‌ای است که این روزها برای بسیاری تبدیل به واقعیت تلخی شده است.

فاطمه، مادری که برای درمان فرزندش چندین بار به مراکز مختلف مراجعه کرده است، می‌گوید: هزینه‌ها آن‌قدر بالا بود که گاهی فکر می‌کردم دیگر توان ادامه دادن ندارم. پزشکان مدام آزمایش‌های مختلف می‌نوشتند و من نمی‌دانستم کدامشان واقعاً لازم است.

بیمار، چند می‌ارزد؟

در این میان، دکتر ابراهیم فیاض، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران، نکته مهمی را بیان می‌کند که نشان می‌دهد چگونه نگاه به بیمار به عنوان یک انسان و موجود زنده کم‌رنگ شده و جای خود را به نگاهی صرفاً مالی داده است: در گذشته طبابت، جسم و روح را با هم داشت ولی رفته رفته فقط جسم آن برای برخی پزشکان باقی مانده است. الان پزشکی ما فقط مصرف دارو است؛ یا جراحی است یا دارو. بیمار در ذهن این پزشکان یک شئ است که می‌شود آن را دستکاری کرد. برخی از پزشکان تنها راهکار مداوای بیمار را تجویز آنتی‌بیوتیک می‌دانند و حتی وقت کافی برای روحیه دادن به بیمار نمی‌گذارند.

وی ادامه می‌دهد: ساختار این‌ها یک چیز است و اینکه این بیمار، چند می‌ارزد؟ اخباری از انجام جراحی‌های غیرضروری را بارها شنیده‌ایم. برخی جراحی‌ها برای کسب درآمد انجام می‌شود نه به خاطر نیاز بیمار.

فیاض به وضعیتی اشاره می‌کند که پزشکان به جای خدمت، بیشتر به دنبال کسب درآمد و ثروت‌اندوزی هستند، اما همزمان یادآور می‌شود که پزشکان متعهد و شریف بسیاری هم وجود دارند که بدون چشم‌داشت به بیماران خدمت می‌کنند.

اختلاف معنادار هزینه یک بیماری در دو مرکز درمانی یا مطب

یکی از دلایل مهم تجاری‌سازی درمان، وجود تعارض منافع است. محمد اسماعیل اکبری، رئیس مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، در این زمینه می‌گوید: اختلاف معنادار هزینه یک بیماری در دو مرکز درمانی یا مطب، نمونه واضحی از تعارض منافع است. اگر اصول اخلاقی و حقوق بیمار رعایت شود، دیگر این تعارض پیش نمی‌آید.

وی همچنین به آمار نگران‌کننده‌ای اشاره می‌کند: بیش از ۴۰ درصد اقدامات تشخیصی مانند ماموگرافی، ام آر آی، سونوگرافی و پت اسکن غیرضروری است و این عدد در برخی موارد به ۹۰ درصد هم می‌رسد.

اکبری درباره پیامدهای این روند می‌گوید: این اقدامات غیرضروری علاوه بر تحمیل هزینه‌های سنگین به مردم، موجب اضطراب و استرس شدید در بیماران و خانواده‌هایشان می‌شود.

وی پدیده‌ای به نام «تقاضای القایی» را توضیح می‌دهد؛ یعنی پزشکان به دلیل دریافت درصد، انواع آزمایش‌ها و تصویربرداری‌ها را تجویز می‌کنند و بیماران را به مراکز خاص هدایت می‌نمایند. این مسئله در شهرهای بزرگ به ویژه تهران بسیار شایع است.

روایت دیگر از دل درمان

آقای محمدی، مرد میانسالی که برای درمان بیماری مادرش مدتی طولانی دنبال پزشک و دارو بود، می‌گوید: دستم به جایی بند نبود، هر بار یک آزمایش جدید می‌خواستند و قیمت‌ها بالا می‌رفت. نمی‌دانستم واقعاً این همه کار لازم است یا فقط به خاطر پول است. خانواده‌مان گرفتار شدیم، هم از لحاظ روحی و هم مالی.

هزینه‌های سنگین درمان چالشی دیرینه و بدون راهکار

نگرانی درباره تجاری‌سازی درمان فقط در حد انتقادات عمومی نیست؛ بلکه مسئولان و نمایندگان مجلس نیز بارها نسبت به آن هشدار داده‌اند.

علیرضا مرندی، رئیس فرهنگستان علوم پزشکی با بیان این‌که وزیر بهداشت دولت بعدی باید به سمت عدالت در سلامت برود، گفت: مبارزه با تعارض منافع در وزارت بهداشت ضروری است؛ در حال حاضر در نظام سلامت به شدت تعارض منافع وجود دارد و تجویز بیش از حد و بی‌حساب و کتاب داروها، نظام دارویی ژنریک ما را از بین برده است و موجب خروج ارز زیاد برای واردات تجهیزات پزشکی شده است که در دولت بعدی باید به آن توجه شود.

مهدی عسکری عضو کمیسیون تلفیق مجلس با اشاره به موافقت کمیسیون با پیشنهاد شفاف‌سازی سهامداری بیمارستان‌های خصوصی گفت: یکی از ریشه‌های مهم تعارض منافع در نظام سلامت، سهامداری برخی مدیران و سیاستگذاران این حوزه در بیمارستان‌های خصوصی است. با اینکه بر اساس قانون، مدیران نظام سلامت از جمله وزارت بهداشت، سازمان‌های بیمه‌گر و دانشگاه‌های علوم پزشکی نباید در بخش خصوصی حضور داشته باشند، اما به علت نبود شفافیت سهامداری در بیمارستان‌های خصوصی، برخی مدیران دولتی همچنان با داشتن سهام در این بیمارستان‌ها دچار تعارض منافع هستند.

تبعات تجاری سازی درمان

تجاری‌سازی درمان تنها موجب تحمیل هزینه‌های مالی سنگین به بیماران نمی‌شود؛ بلکه اعتماد مردم به نظام سلامت را نیز به شدت کاهش داده است. وقتی بیمار بداند پزشک ممکن است به دلیل منافع مالی، اقدام غیرضروری تجویز کند، از مراجعه به مراکز درمانی دلسرد شده و درمان خود را به تأخیر می‌اندازد. این وضعیت می‌تواند پیامدهای جبران‌ناپذیری برای سلامت فرد و جامعه داشته باشد.

مهدی فلاح عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی با اشاره به مشکلات ساختاری نظام درمانی کشورمی‌گوید: وقتی به بیمارستان‌های دولتی در استان‌ها (غیر از تهران) مراجعه می‌کنید، با مشکلات متعددی مواجه می‌شوید، کمبود پزشک، نبود امکانات تشخیصی، و انحصار برخی پزشکان باعث شده بیماران برای دریافت خدمات درمانی دچار سردرگمی و اضطراب شوند. نه‌تنها خود بیمار بلکه خانواده‌اش هم درگیر استرس و هزینه‌های غیرضروری می‌شوند.

وی ادامه می‌دهد: متأسفانه برخی از این فضا سوءاستفاده می‌کنند و به دلیل نبود نظارت، وارد معاملات غیراخلاقی می‌شوند. این مسئله به‌خصوص در شرایطی اتفاق می‌افتد که کارانه‌ها دیر پرداخت می‌شود یا بیمه‌ها به تعهدات خود عمل نمی‌کنند، اما این توجیه قابل قبولی برای رفتار غیرقانونی نیست. سلامت مردم نباید گروگان ناکارآمدی سیستم باشد.

فلاح درباره ساختار نظارتی نظام سلامت اظهار می‌کند: نظارت در این حوزه بسیار ضعیف است. در حالی‌که سلامت باید اولویت باشد، با سازوکارهایی روبه‌رو هستیم که هیچ پاسخگویی ندارند. شما وارد بیمارستان‌ها بشوید، حتی ابتدایی‌ترین تجهیزات تشخیصی وجود ندارد و بیماران مجبورند به آزمایشگاه‌ها و مراکز تصویربرداری خصوصی مراجعه کنند. این در تضاد با اصل ۲۹ قانون اساسی است که صراحت دارد مردم باید خدمات سلامت را به‌صورت رایگان دریافت کنند.

وی با انتقاد از نحوه توجیه افزایش تعرفه‌ها و نبود عدالت مالی در حوزه درمان می‌گوید: عده‌ای می‌گویند افزایش تعرفه به دلیل افزایش هزینه‌ها بوده. اما سوال من این است: یک سرباز یا درجه‌دار که در مرز ایستاده، اگر سلاح نداشته باشد، چه باید بکند؟ وقتی ساختار معیوب باشد، هرچقدر ابزار بدهید، باز هم مشکل پابرجاست. شما باید ساختار را اصلاح کنید. وقتی به آدم ناسالم ابزار می‌دهید، انتظار سلامت از او بی‌معنی است. بیشتر کسانی که در رده‌های مدیریتی حوزه بهداشت هستند، استاد دانشگاه‌اند، هیئت علمی‌اند و در عین حال مطب خصوصی دارند. این تضاد منافع است. چطور ممکن است کسی صبح تدریس کند و بعدازظهر در مطب فعالیت خصوصی داشته باشد؟ این خنده‌دار است و باید اصلاح شود.

راهکار چیست؟

برای مقابله با این بحران، لازم است سیاست‌ها و ساختارهای نظام درمان بازنگری شود. رفع تعارض منافع، بازگشت به اخلاق پزشکی و حفظ حقوق بیماران باید اولویت اصلی باشد. آموزش و فرهنگ‌سازی در میان پزشکان، تاکید بر جنبه‌های انسانی درمان، و نظارت دقیق بر مراکز درمانی می‌تواند از تجویزهای غیرضروری و سودجویانه جلوگیری کند.

نظام درمان کشور امروز در نقطه‌ای بحرانی قرار گرفته است؛ جایی که سود و درآمد مالی جای سلامت و حقوق بیماران را گرفته است. اگرچه بسیاری از پزشکان متعهد و صادق همچنان در حال خدمت هستند، مشکلات ساختاری ناشی از تجاری‌سازی درمان و کم‌توجهی به حقوق بیمار چالش‌های بزرگی را پیش روی نظام سلامت گذاشته است.

مسئولان و کارشناسان به اتفاق بر لزوم بازنگری بنیادین در این حوزه تأکید دارند. آینده سلامت کشور وابسته به بازگشت به اصول اخلاقی و انسانی، حذف تعارض منافع و تمرکز بر سلامت و آرامش بیماران است.

برچسب ها: بیمار
نظرات بینندگان