کد خبر: ۳۶۴۳۶۵
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۶ - ۳۰ تير ۱۴۰۴ - 2025July 21

فرفره بخریم!

در شرایطی قرار داریم که فقط بخش کوچکی از جمعیت در شرایط رفاهی مناسب زندگی می‌کنند. بسیاری از جوانان -حتی با وجود تحصیلات عالیه- از ورود به اشتغال رسمی محرومند. برای زنان جوان که این محرومیت حتی دو برابر یا بیشتر است

شفاآنلاین»جامعه» تاکسی سر چهارراه که توقف کرد، پسر جوانی نزدیک آمد و فرفره‌های رنگی می‌فروخت. با خودم فکر کردم بچه کوچک که اطراف خود ندارم که برایش فرفره بخرم، رویم را برگرداندم. داشت از ما دور می‌شد که با عجله از راننده خواستم صدایش کند تا از او خرید کنم. جوان فروشنده سمت پنجره راننده تاکسی ایستاد و فرفره‌ای به‌ دست راننده سپرد. قیمت را که گفت راننده فرفره‌ را ورانداز کرد و گفت: «این‌قدر نمی‌ارزه»، آمد پسش بدهد که من از او خواستم یک جفت به انتخاب خودش از او تحویل بگیرد و اسکناس را فورا در دستش قرار دادم. اتومبیل که به راه‌ افتاد، منتظر واکنش راننده بودم. تعجب خود را پنهان نکرد از اینکه گول فروشنده رند را خورده‌ام. اما وقتی برایش توضیح دادم که انگیزه‌ام از خرید چه بود، او هم با من هم‌داستان شد و سری به تأیید تکان داد. یکی، دو روز قبل هم بادبادکی از یک دست‌فروش دیگر خریداری کرده‌ بودم که معلوم نیست چه کسی زمانی قرار است به بازی باد بسپاردش.

به گزارش شفاآنلاین: صحبتم با جناب راننده کوتاه بود و یکی، دو جمله کفایت کرد. اما اینجا اندکی بیشتر شرح می‌دهم.

این مرد جوان رعنا و برومند که الان در بهترین سال‌های جوانی و توانمندی‌اش دارد ساعت‌ها سر چهارراه زیر آفتاب تند و گرمای تابستان به ما فرفره می‌فروشد، از کدام فرصت‌های شغلی دیگر بهره‌مند بوده و هست؟ اگر بدانیم نرخ بیکاری جوانان در سطح ملی و استانی این‌قدر بالاست، باید احتمالا خوشحال هم باشیم که این جوان به‌جای اینکه به‌ مواد مخدر روی بیاورد، دست‌ نیاز به سمت کسی دراز کند یا اقدام به دزدی از منازل یا موبایل‌قاپی و زورگیری‌ کند، اینجا ایستاده و فرفره می‌فروشد. در شرایطی قرار داریم که فقط بخش کوچکی از جمعیت در شرایط رفاهی مناسب زندگی می‌کنند. بسیاری از جوانان -حتی با وجود تحصیلات عالیه- از ورود به اشتغال رسمی محرومند. برای زنان جوان که این محرومیت حتی دو برابر یا بیشتر است. اینک این جوان از سر ناچاری است که به چنین شغلی (در واقع مشغولیتی موقت) متوسل شده که نیازهای اولیه خود و احتمالا افراد تحت‌ حمایت خود را به‌ نحوی، تأمین کند. حالا قیمت کمی بالاتر هم گفته‌ باشد برای کسی که به‌ هر دلیل‌ از امکانات مالی بهتری برخوردار است چه اهمیتی دارد که برای حمایت از او هم که شده در قالب خرید کالا از او دستگیری و پشتیبانی کند. در غیاب سیاست‌ها و سازوکارهای درست و مدبرانه اقتصادی که می‌توانست بحران‌های عینی و ملموس امروز را در بازار کار و تولید مدیریت و چاره‌اندیشی ‌کند، مردم ناگزیرند از اینکه خود -به‌رسم دیرین- وارد عمل شوند.

بخشی از چاره‌اندیشی درباره حمایت‌های اجتماعی و پشتیبانی از گروه‌های آسیب‌پذیر جامعه همواره بر عهده خود مردم بوده و هست. اگر سیاست‌گذاری‌ها معقولانه‌تر بود، این مسئولیت به‌ نحو مناسبی از طریق جامعه مدنی و سازمان‌های مردم‌نهاد برنامه‌ریزی شده و به فرایند اجرا نزدیک می‌شد. منظورم البته توسعه خیریه‌ها نیست، چون خیریه‌ها محصول جامعه‌ای است که نابرابری درآمدی در آن بیداد می‌کند و در نتیجه، وجود و گسترش‌ انواع خیریه‌ها اتفاقا، تداوم‌بخش وابستگی گروه‌های آسیب‌پذیر به اقلیت ثروتمندی است که در واقع از زیر بار مالیات‌دهی و توزیع عادلانه ثروت مردم شانه ‌خالی کرده و می‌کنند. منظورم ضرورت تحقق همکاری میان دولت منتخب مردم و جامعه مدنی توانمندی است که می‌توانستند در یک هم‌افزایی شایسته و بایسته کمک‌حال یکدیگر در بهبود اوضاع جامعه باشند. در آن‌ صورت، مردم در زمینه پاسخ‌گویی به چالش‌ها و کاستی‌های امور اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی، فرهنگی و سیاسی‌شان می‌توانستند مشارکت فراگیر و عملی داشته، سهم مؤثری در سیاست‌گذاری، اجرا و نظارت بر اجرای درست برنامه‌هایی برعهده بگیرند که بر زندگی‌شان تأثیرگذار است. آن موقع، نیازی به تدبیر‌های محدود و حداقلی امثال من برای اینکه هوای جوانان‌مان را داشته‌ باشیم نبود. جوانان، مانند همه اقشار و گروه‌های دیگر در جایگاه‌هایی که سزاوار آن هستند قرار می‌داشتند. اما تا آن روز و روزگار مطلوب و آرمانی فرابرسد، عجالتا، حواس‌مان باشد که فرفره بخریم.

 

برچسب ها: شرایط جامعه
نظرات بینندگان