کد خبر: ۳۶۲۲۵۱
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۴ - ۱۷ خرداد ۱۴۰۴ - 2025June 07
مهرداد احمدی شیخانی

اولی را درمان نکنم، دومی مرا خواهد کشت

اعتماد اجتماعی در کشور ما پایین است و اگر این سطح از اعتماد اجتماعی بهبود نیابد، هر طرحی از سوی دولت برای بهبود وضعیت، چون با اعتماد اجتماعی همراه نیست و جامعه خود را با آن همراه نخواهد دید، با شکست روبه‌رو می‌شود.

شفاانلاین»سلامت بیش از ۴۰ سال است که دچار درد مزمن معده هستم. گاهی می‌آید و می‌رود و حتی آن‌قدر شدید که زمین‌گیرم می‌کند. برای درمانش در همه این سال‌ها کاهلی کرده‌ام.، شاید به این دلیل که وقتی می‌رود، به خودم می‌گویم این‌بار در خورد و خوراک رعایت می‌کنم، که نمی‌کنم و دوباره می‌آید. اما حالا که سنی از من گذشته و دهه هفتم زندگی را آغاز کرده‌ام، غیر از این بیماری قدیمی، دردهای دیگری هم به سراغم آمده که مرا ناچار از مصرف داروهای جورواجور کرده و این داروها عوارضی هم دارند، یکی از آن عوارض، همین تأثیر بر معده است که غیر از غذاهایی که خوردنشان، درد معده‌ام را بازمی‌گرداند، این داروهایی که ناچار از خوردنشان هستم، به معده‌ام آسیب می‌رساند و خدا نیاورد آن روز را که دارو و غذایی نامناسب، دست به دست هم بدهند که آن‌وقت زندگی‌ام سیاه می‌شود و درد امانم را می‌بُرد و چه کار می‌توانم بکنم؟

دارو نخورم، بیماری‌های دیگر بیچاره‌ام می‌کنند، دارو بخورم، معده‌ام اذیت می‌شود و حتی گاهی آب‌خوردن ساده هم دست به دست عوارض دارو می‌دهد و دردی به سراغم می‌آید، دردی که در همه این چند دهه، تجربه نکرده‌ام. اما چرا اینها را گفتم؟ طی دو هفته گذشته اتفاقی در کشور افتاد که بی‌شباهت به وضعیت من نیست، اما برای ورود به آن لازم است کمی به عقب بروم. سال گذشته و در همین ایام و پس از سقوط بالگرد مرحوم رئیسی، ساختار کشور به این تصمیم رسید که با تغییر حرکت، فرصتی تازه برای عبور از مشکلات که بعضی از آنها حتی به بحران تبدیل شده‌اند، ایجاد کند و این را با انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم عملی کرد. مهم‌ترین مشکل که در این چند سال بسیار از آن گفته شده، یک مجموعه مشکل است که با عنوان «ناترازی» وارد ادبیات سیاسی-اجتماعی ما شده و مهم‌ترین این ناترازی‌ها، ناترازی انرژی است.

سال گذشته  یادداشت‌هایی داشتم در این مورد که دولت چهاردهم با هدفی سر کار آمده که هدف کل ساختار کشور است و در این میان، دولت وظیفه اجرای آن را برعهده دارد و این‌چنین نیست که این هدف مختص دولت باشد، اما برای این هدف ساختاری، یک امر الزامی است؛ همراهی جامعه که بدون این همراهی، رسیدن به آن هدف غیرممکن خواهد بود. اما همراهی اجتماعی در وضعیت کنونی کشور ما تا چه حد ممکن است؟

در یادداشت‌های سال گذشته و اختصاصا در یادداشت سالنامه به نتایج پیمایش‌های اجتماعی و مخصوصا آخرین پیمایش که در دولت مرحوم رئیسی انجام شده بود، استناد کرده بودم که در آن نشان می‌داد اعتماد اجتماعی در کشور ما پایین است و گفته بودم اگر این سطح از اعتماد اجتماعی بهبود نیابد، هر طرحی از سوی دولت برای بهبود وضعیت، چون با اعتماد اجتماعی همراه نیست و جامعه خود را با آن همراه نخواهد دید، با شکست روبه‌رو می‌شود. برای همین پیشنهاد دادم از آنجایی که در سال 1404 دولت به‌قطع باید این طرح‌ها را اجرائی کند، فقط تا پایان سال 1403 فرصت دارد که برای بهبود اعتماد اجتماعی کاری کند و از آنجا که این طرح‌ها، طرح‌هایی است که کلیت ساختار به دنبال انجام آن است، لازم است که همه ساختار هم برای بازسازی اعتماد اجتماعی بسیج شود و سریع‌ترین راه برای این بازسازی در دو جاست؛

اول موضوعی که به تصویب قانون عفاف و حجاب منتهی شد و دومی، مسئله رفع فیلترینگ. در مورد اول یعنی قانون عفاف و حجاب، با اینکه ابلاغ آن طبق مصوبه شورای عالی امنیت ملی متوقف ماند، ولی هرازچند گاهی، خبر ارسال پیامک حجاب و اخبار تأییدنشده توقیف خودروها (که چه درست باشد یا نه) ادامه تخریب همین حد پایین اعتماد اجتماعی را در پی دارد. راه آن هم جز آن نبود که نه با عدم ابلاغ قانون حجاب و عفاف، که موضوع حجاب برای احساس امنیت روانی جامعه به صراحت و روشنی حل شود که نشد.

مورد دوم هم فیلترینگ بود که در ابتدا با کلی خبر درباره حل آن مواجه شدیم و بعد کلا مسکوت ماند و به بایگانی رفت. حالا و در سال جدید، دولت موضوع حل ناترازی‌ها و آن هم ناترازی انرژی را با اصلاح قیمت گازوئیل شروع کرد که محدودترین نوع اصلاح ناترازی بود، ولی به سد محکم اعتراض کامیون‌داران خورد و به ناچار از آن عقب‌نشینی کرد. درست مثل معده‌درد مزمن من که دردی قدیمی است که در وقت خود درمان نشده و حالا دارویی برای دردی دیگر، این درد را تشدید می‌کند. بحران اعتماد اجتماعی دردی قدیمی است که در چهار دهه و به مرور به اینجا رسیده و مشکل ناترازی درد دیگری است که خود باعثش شده‌ایم. اما تا اعتماد اجتماعی (بخوانید معده‌درد) را درمان نکنیم، نمی‌شود داروی درمان ناترازی را خورد. درد دوم من دیابت است که کلیه و قلب و کبد و چشم و همه جوارح مرا درگیر خود کرده. اولی را درمان نکنم، دومی مرا از درون متلاشی خواهد کرد و این قطعی است و درمان ناترازی هم همین است؛ اعتماد اجتماعی درمان نشود، همه ناترازی‌ها آوار خواهد شد و این تصمیمی است که کلیت ساختار لازم است به آن برسد و تنها با تغییر دولت قابل دسترس نیست.

برچسب ها: مهرداد
نظرات بینندگان