کد خبر: ۳۶۱۷۱۴
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۸ - ۰۶ خرداد ۱۴۰۴ - 2025May 27

آگاهی از این شماره تماس ضروری است

بدون قضاوت گوش می‌کند و در تلاش است تا اطلاعات دقیق‌تری از شرایطم کسب کند و کمک می‌کند آنچه را که در ذهنم دارم بیان کنم، سپس خدماتی را که می‌تواند در همین راستا ارائه شود شرح می‌دهد. می‌خواهد نشانی محلی را که در آن حضور دارم به او بگویم تا همکارانش برای کمک و مشاوره به آنجا بیایند.

شفاانلاین»جامعه رشد آسیب‌های اجتماعی و اقتضائات جامعه در دهه ۷۰ حاکی از این بود که باید مراکز تخصصی برای مداخله در بحران ایجاد شود تا به‌موقع در دسترس افراد آسیب‌دیده یا در معرض آسیب باشد. در بسیاری کشورها خط «Hot Line» یا همان اورژانس اجتماعی وجود داشت که خدمات مداخله در بحران را انجام می‌داد و البته زیر نظر شهرداری‌ها بود.

به گزارش شفاآنلاین با ۱۲۳ تماس می‌گیرم. اپراتور با آرامش پاسخ می‌دهد و می‌پرسد موضوع چیست. می‌گویم در معرض خطرم. چند ماه است که قصد دارم خودکشی کنم. حتی یک بار هم تجربه ناموفق داشته‌ام و در فضای مجازی، راهکارهای خودکشی آسان را که به مرگ حتمی ختم شود جستجو کرده‌ام. فکر می‌کنم زندگی‌ام تهی از معناست و تلاش می‌کنم با عناوینی همچون مرگ خودخواسته، ذهنم را مجاب کنم تا این اقدام را راحت‌تر انجام دهم. 

بدون قضاوت گوش می‌کند و در تلاش است تا اطلاعات دقیق‌تری از شرایطم کسب کند و کمک می‌کند آنچه را که در ذهنم دارم بیان کنم، سپس خدماتی را که می‌تواند در همین راستا ارائه شود شرح می‌دهد. می‌خواهد نشانی محلی را که در آن حضور دارم به او بگویم تا همکارانش برای کمک و مشاوره به آنجا بیایند.

 می‌گویم دوست ندارم با افراد رودررو صحبت کنم. تلاش می‌کند متقاعدم کند تا نشانی را به او بدهم. می‌پرسد محل کار و زندگی‌ام کجاست. جواب می‌دهم. شماره تلفنم را می‌گیرد تا همکارانش تلفنی با من تماس بگیرند. کمتر از ربع ساعت بعد، همکارش، خانم سعیده  قاجار تماس می‌گیرد. شاید توضیح‌دادن برای یک روزنامه‌نگار سخت باشد اما تلاش می‌کند بخشی از واقعیت را که نمی‌بینم برایم روشن کند. از معنای زندگی می‌گوید. پافشاری نمی‌کند اما قطعا حرف‌هایش آرام‌بخش است. پیشنهاد می‌دهد با روان‌پزشک صحبت کنم. شماره ۱۴۸۰ را هم می‌دهد که اگر نیاز به مشاوره رایگان داشتم با آن‌تماس بگیرم و می‌گوید برای پیگیری دوباره تماس خواهد گرفت. این روند اعلام یک اتفاق به اورژانس اجتماعی است. 

آن‌ها واقعا در تلاشند که پیگیری کنند تا شاید مشکلی حل شود و جانی از مرگ نجات یابد؛ هرچند خسته، هرچند افسرده و فروپاشیده. حس خوبی است که می‌دانی هنوز ارزشمندی. هنوز کسی هست که صدایت را می‌شنود و در تلاش است تا طناب زندگی‌ات پاره نشود. با وجود این که این شرایط فرضی است اما خوشحالم چون حس می‌کنم جان انسان‌ها هنوز ارزشمند است و مرجعی برای مراجعه وجود دارد که در راستای وظایفش عمل می‌کند و مانند بسیاری از نهادها و مراکز فقط یک نام بدون کارکرد نیست. 

مرضیه شانه‌جانی، رئیس اداره فوریت‌های اجتماعی و پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی و بازتوانی اعتیاد بهزیستی تهران می‌گوید بیشترین تماس‌هایی که با اورژانس اجتماعی استان تهران برقرار می‌شود متأسفانه مربوط به کودک‌آزاری است.

اورژانس اجتماعی، اواخر دهه هفتاد در ایران شکل گرفت، این ایده بر اساس چه ضرورت و مبنایی اجرایی شد؟

رشد آسیب‌های اجتماعی و اقتضائات جامعه در دهه ۷۰ حاکی از این بود که باید مراکز تخصصی برای مداخله در بحران ایجاد شود تا به‌موقع در دسترس افراد آسیب‌دیده یا در معرض آسیب باشد. در بسیاری کشورها خط «Hot Line» یا همان اورژانس اجتماعی وجود داشت که خدمات مداخله در بحران را انجام می‌داد و البته زیر نظر شهرداری‌ها بود.

در ایران هم خدماتی مانند فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ و اورژانس ۱۱۵ و آتش‌نشانی ۱۲۵ فعالیت می‌کردند، به همین جهت بهزیستی درصدد آن برآمد تا اورژانس اجتماعی را راه‌اندازی کند. به دلیل شماره‌گیری آسان برای همه اقشار جامعه به‌خصوص کودکان، خط ۱۲۳ به اورژانس اجتماعی اختصاص یافت. خوشبختانه اکنون در کل استان تهران و شهرستان‌های آن ۲۱ مرکز فعال در حال خدمات‌رسانی هستند. در برنامه‌های امسال و باتوجه‌به پهنه‌بندی جدید استان تهران در تلاشیم تا پنج مرکز دیگر به مراکزمان اضافه کنیم. 

اورژانس اجتماعی بر مبنای چه اصول و با چه اهدافی شکل گرفت؟

اولین اصلمان بر این مبنا بود که خدمات، بدون فوت وقت در اختیار افراد آسیب‌دیده یا در معرض آسیب قرار گیرد. دسترسی آسان، به‌موقع بودن و ارائه خدمات تخصصی، جزو اصولی است که به آن پایبند بودیم و قرار بود این خدمات در دسترس همگان باشد. تیم اورژانس اجتماعی متشکل از روان‌شناس و مددکار است که با اولین تماس برای پیگیری اتفاقاتی اعم از کودک‌آزاری، همسرآزاری، افکار خودکشی و اقدام برای آن و... به محل اعزام می‌شوند و بر مبنای آن اتفاق، خدمات گوناگونی به افراد آسیب‌دیده یا در معرض آسیب ارائه می‌شود.

تمامی همکارانمان، دوره‌های تخصصی بحران را گذرانده‌اند و تیمی که برای مأموریت اعزام می‌شود آماده رویارویی با هر بحرانی است؛ یعنی وقتی یک تیم برای مقابله با خودکشی اعزام می‌شود دوره‌های تخصصی مداخله و پیشگیری از آن را گذرانده یا در بحث کودک‌آزاری و سایر موارد، تیم‌ها آماده مداخله و خدمت‌رسانی به فرد آسیب‌دیده و سایر افراد آن خانواده هستند. 

باتوجه‌به گسترش بحران‌های اجتماعی آیا تغییراتی در خدمات‌رسانی در اورژانس اجتماعی هم اتفاق افتاده است؟ 

واقعیت اینجاست که بحران‌های اجتماعی در جامعه ایران و به‌خصوص استان تهران، روند روبه‌رشدی دارند، افراد بسیاری از فرهنگ‌ها و اقلیم‌های گوناگون در استان تهران زندگی می‌کنند و همه این عوامل دست‌به‌دست هم می‌دهد و ما دچار آسیب‌های اجتماعی می‌شویم. 

طی این سال‌ها همکارانمان در تلاشند تا آگاهی مردم را نسبت به خدمات اورژانس اجتماعی افزایش دهند. در گذشته به دلیل محدودیت در تعداد نیروها و مراکز نمی‌توانستیم به این میزان در باب فعالیت‌هایمان اطلاع‌رسانی کنیم اما اکنون پیگیر آنیم تا تعداد مراکز و نیروها را افزایش دهیم. برگزاری دوره‌های پیشگیری از آسیب و خودمراقبتی از جمله اقداماتی است که توسط اورژانس اجتماعی انجام می‌شود تا افراد بدانند اگر در معرض آسیب قرار گرفتند چه خدمات و حمایت‌هایی می‌توانند دریافت کنند و شیوه مقابله با بحران را در مراحل ابتدایی بشناسند. 

آیا نهادهای دولتی به‌منظور ارتقای آگاهی و دانش مردم در باب خدمات اورژانس اجتماعی با شما همکاری می‌کنند؟ مثلا در مدارس مناطق کم‌برخوردار که انواع آسیب‌های اجتماعی در آن‌ها وجود دارد میزان همکاری با شما چقدر است؟

اورژانس اجتماعی هرسال تفاهم‌نامه‌هایی را برای همکاری‌های مشترک با دیگر نهادها امضا می‌کند. همگان آگاهند که بسیاری از مشکلات فرزندان از خانه به مدرسه منتقل می‌شود و ما در جلساتی که با آموزش و پرورش داریم برنامه‌هایی را برای این مسائل پیش‌بینی کرده‌ایم. بچه‌ها در مدارس، بسیاری از مشکلاتشان را برای همکلاسی‌ها و معلمانشان تعریف می‌کنند و از این طریق ممکن است به اورژانس اجتماعی ارجاع داده شوند. ما با طرح «نماد» با آموزش و پرورش، همکاری مستقیم داریم.

طرح نماد برای اولین‌بار در سال ۱۳۹۴ با عنوان «سند ائتلاف نظام مراقبت اجتماعی دانش‌آموزان» به منظور کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی دانش‌آموزان تصویب شد. طبق این سند، آموزش و پرورش به همراه ۱۴ نهاد دیگر، مکلف به اجرای نظام مراقبت از دانش‌آموزان در برابر آسیب‌های اجتماعی است و اجرای این نظام پنج مرحله اعم از غربالگری، تشخیص، آموزش، توانمندسازی و مداخله و
 درمان دارد. 

غربالگری به اولیا و آموزش‌وپرورش کمک می‌کند آسیبهای دانش‌آموزان تشخیص داده شود و بدانیم که آن‌ها از نظر سلامت روانی و اجتماعی در چه وضعیتی هستند. در غربالگری مباحث افسردگی، خشونت، آرامش و کنشگری اجتماعی سنجیده می‌شود. اگر تشخیص داده شود دانش‌آموز در شرایط فوریت روانی اجتماعی است، به مراکز مشاوره و درمانگران ارجاع داده می‌شود و به موارد ارجاعی بدون فوت وقت رسیدگی خواهد شد. 

آیا مدارس و خانواده‌ها پذیرای آموزش در همه جنبه‌ها هستند؟ برخی مدیران مدارس و گاهی اولیا بر این باورند که آموزش‌هایی مانند بهداشت جنسی و ایدز نباید به نوجوانان ارائه شود، این مشکل چقدر برای شما هم اتفاق می‌افتد؟

یکی از طرح‌هایی که در دفتر پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی بهزیستی انجام می‌شود و نه در اورژانس اجتماعی، طرح خودمراقبتی و سلامت جنسی است که طرح «خاتم» نام دارد. این طرح اهداف گوناگونی را دنبال می‌کند. ارتقا سطح دانش، آگاهی و تاب‌آوری گروه هدف در راستای سواد سلامت اجتماعی و رسانه‌ای، آموزش و مشاوره به گروه هدف، تربیت و مراقبت از نسل سالم و ایمن، به‌عنوان سرمایه‌های اجتماعی، برقراری یک نظام شناسایی و ارجاع برای دریافت خدمات مشاوره‌ای به افراد در معرض خطر از طریق مراکز مشاوره و برقراری یک شبکه ارتباطی سازنده بین نوجوانان، جوانان و والدین آن‌ها در گروه‌های هدف و ارائه‌دهندگان خدمات تخصصی سلامت از اهداف این طرح است. 

در ابتدا نام این طرح، «سلامت جنسی» بود و باتوجه‌به این که بار معنایی سنگینی داشت و برای بسیاری افراد جامعه تابو محسوب می‌شد نام این طرح به خاتم تغییر یافت. پیش‌ازاین تغییر، برگزاری دوره‌ها بسیار سخت بود اما خوشبختانه با این تغییر، جریان آموزش شکل گرفت و البته مدارس هم همکاری بهتری با ما در این زمینه دارند.

در مسائل اجتماعی و بسیاری از موارد دیگر، آمارها محرمانه‌اند. آمار مرکز اورژانس اجتماعی چقدر به واقعیت نزدیک است؟ 

آمار دقیق در اورژانس اجتماعی و بسیاری نهادهای دیگر محرمانه‌اند و اغلب اعلام نمی‌شوند اما بررسی‌های صورت‌گرفته در استان تهران نشان می‌دهد بالاترین تماس‌هایی که با خط ۱۲۳ برقرار شده در راستای کودک‌آزاری و دومین آمار مربوط به افکار و اقدام به خودکشی است و بقیه موارد در مراتب پایین‌تر قرار دارند. 

از نتایج آماری چگونه استفاده می‌کنید؟

براساس این نتایج، آسیب‌شناسی انجام می‌شود. وقتی معضلی در استان تهران شدت بگیرد برنامه‌ریزی‌ها نیز در همان راستا انجام خواهد شد. اکنون روی موضوع کودک‌آزاری و اقدام و افکار خودکشی تمرکز بیشتری داریم و برای آن برنامه‌ریزی کرده‌ایم. این روزها در حال راه‌اندازی پایگاهی هستیم که قرار است به‌صورت تخصصی در زمینه افکار خودکشی فعالیت کند. شیوه فعالیت این پایگاه، فرایندی است که دربردارنده برنامه‌ریزی، جستجو، حمایت و نظارت این افراد خواهد بود تا پیگیری‌ها و ارجاعات مناسب انجام شود و رشد خودکشی در استان تهران کاهش پیدا کند. 

خدمات اورژانس اجتماعی، رایگان و ۲۴ ساعته است. آیا اقداماتی ارجاعی نیز همین‌گونه است؟

ارجاعات ما به مراکز دولتی خودمان است و مرکز مداخله در بحران نیز در این زمینه فعالیت می‌کند. خدمات اورژانس اجتماعی به اشکال گوناگونی ارائه می‌شود. رسیدگی به تماس‌ها و ارائه خدمات ۲۴ ساعته به خط ۱۲۳ یکی از اقداماتمان است. در اورژانس تیم خدمات سیار نیز وجود دارد که برخی تماس‌ها به آن‌ها ارجاع می‌شوند و در کل استان تهران فعالند . تیم متشکل از روان‌شناس و مددکار است که در صورت نیاز به محل اعزام می‌شوند.

اگر بحران رفع نشود این افراد به مراکز مداخله در بحران ارجاع داده خواهند شد. در این مرکز اگر فردی مثلا به خدمات مشاوره یا روانپزشکی نیاز داشته باشد به مراکز مشاوره سازمان بهزیستی یا مراکزی که از سازمان مجوز گرفته‌اند ارجاع داده می‌شوند تا با ارائه «یاری‌برگ»، خدمات تخصصی رایگان دریافت کنند. کسانی هم که بدسرپرست یا بی‌سرپرست هستند یا از منزل فرار کرده‌اند در مراکز نگهداری خدمات شبانه‌روزی، رایگان دریافت می‌کنند. 

اگر زنان در معرض خشونت خانگی یا همسرآزاری قرار بگیرند خانه‌های امنی وجود دارد که افراد می‌توانند به‌صورت رایگان در آن‌ها زندگی کنند و خدمات حقوقی، روان‌شناختی و مددکاری دریافت کنند. این افراد تا زمانی که شرایطشان به انسجام نرسیده باشد خدمات دریافت خواهند کرد و پرونده آن‌ها مختومه نمی‌شود. 

آیا اتفاقاتی مانند قتل‌های ناموسی به دلیل ناآشنایی با اورژانس اجتماعی یا عدم دسترسی به آن صورت می‌گیرد؟ آیا افراد واقعا نمی‌دانند که پیش از بحران و در هنگام بروز آن باید با چه مرجعی تماس بگیرند؟ 

اغلب مردم نمی‌دانند در شرایط بحرانی باید با کجا تماس بگیرند و چه خدماتی دریافت کنند. ما اگر در اورژانس اجتماعی تماسی دریافت کنیم بلافاصله درباره آن اقدام می‌کنیم و فارغ از این که چه کسی و چه زمانی با ما تماس گرفته برای انجام خدمات در محل حاضر می‌شویم. در برخی موارد مانند افکار و اقدام به خودکشی، اگر کسی با ما تماس بگیرد و اعلام کند که مثلا بر روی پلی، فردی قصد دارد خودکشی کند در صحنه حاضر می‌شویم و از انجام خودکشی جلوگیری می‌کنیم. حتی اگر کسی افکار خودکشی داشته باشد و اطرافیانش به ما اطلاع دهند به‌موقع اقدام خواهیم کرد. 

اما گاهی اتفاق رخ‌داده است و سایر اعضای خانواده آن را مشاهده کرده‌اند. در این شرایط، اعضای خانواده ذیل خدمات ما قرار می‌گیرند. فرض کنید در محلی قتلی رخ‌داده است، در آنجا قطعا وضعیت افراد مناسب نیست و در اولین اقدام ما آن‌ها را از محل بحران خارج می‌کنیم. 

چندی پیش مردی همسرش را در مقابل دیدگان فرزند هفت‌ساله‌اش با ضربات متعدد چاقو به قتل رساند و در نهایت خودش را از ساختمان به پایین پرت کرد. به عنوان مثال این کودک قرار است چه خدماتی دریافت کند؟

این کودک در ابتدا وارد بهزیستی خواهد شد و اقدامات تخصصی درمانی روی او صورت خواهد گرفت. به‌هرحال بسیاری از زخم‌های عاطفی که در دوران کودکی متحمل می‌شویم آن‌قدر عمیقند که به روان‌درمانی نیاز دارند و تا زمانی که زخم التیام یابد و اثرات آن کمرنگ شود سال‌ها زمان لازم است. وقتی کودکی با چنین صحنه‌ دلخراشی مواجه می‌شود که دو مراقب اصلی زندگی‌اش به طرز فجیعی از دست رفته‌اند این بچه تحت قیمومیت بهزیستی قرار خواهد گرفت و درمان‌های تخصصی روی او انجام خواهد شد. 

اگر کودک پس از بهبود، شرایط فرزندخواندگی را داشته باشد و خانواده‌ای بتوانند سلامت جسم و روان او را تضمین کنند واگذار خواهد شد. در غیر این صورت در مراکز بهزیستی خواهد ماند و در دوران تحصیل، ازدواج و حتی تا زمان فرزنددار شدن و تا وقتی که خودش بخواهد خدمات دریافت خواهد کرد. 
 
گاهی برخی افراد به‌خصوص در مناطق آسیب‌پذیر، ادعا می‌کنند که ۱۲۳ برای ارائه خدمات مراجعه نکرده است. آیا شما برای همه موارد اقدام می‌کنید؟

این موضوع نمی‌تواند صحت داشته باشد، زیرا سیستم ما به شکلی است که تمامی مکالمات ضبط می‌شود و تیم نظارتی، تماس‌ها را بررسی می‌کنند. تمامی فرایند ۱۲۳ در سامانه ثبت خواهد شد؛ از تماسی که گرفته شده تا ارجاعی که به تیم سیار داده شده مورد بررسی است. هر پرونده تا جایی که به سامانی برسد و مشکل رفع شود یا نیاز به ارجاع به خانواده باشد پیگیری می‌شود و اگر مسأله حل شود در نهایت پرونده مختومه خواهد شد. 

بهزیستی، متولی بحث کودک و قانون حمایت از کودک است و هر فرد زیر ۱۸ سالی که نیاز به کمک داشته باشد حتما برای کمک به او اقدام خواهد کرد. جایی که مصلحت کودک در خطر باشد اورژانس اجتماعی نقشش را ایفا می‌کند. حتی ممکن است تماس به جهت ایجاد مزاحمت باشد اما باز هم بررسی انجام می‌گیرد. همان‌طور که می‌دانید خط اورژانس اجتماعی هم مانند سایر خطوط خدماتی، مزاحم دارد و همیشه درصدی از مزاحمت ایجاد می‌شود. گاهی افراد تماس می‌گیرند و گزارش دروغ می‌دهند، حتی این گزارش‌ها هم بررسی می‌شود و ما موظفیم حتی گزارش‌های فردی را که قبلا سابقه مزاحمت داشته نیز بررسی کنیم. 

بیشترین آسیب‌ها در کدام بخش استان تهران اتفاق می‌افتد؟

میزان بروز اتفاقات در بخش‌های مختلف تهران متفاوت است. در برخی بخش‌ها بیشترین آمار مربوط به همسرآزاری است و در برخی بخش‌ها مربوط به کودک‌آزاری و خودکشی. بیشترین تماس‌ها متأسفانه مربوط به کودک‌آزاری است. 

آیا موارد خشونت علیه مردان نیز به شما گزارش می‌شود و فراوانی آن چقدر است؟

گاهی تماس‌هایی درباره همسرآزاری گرفته می‌شود که آقا مورد خشونت و آزار توسط همسرش قرار گرفته اما آمار آن قابل‌توجه نیست. باتوجه‌به وجود مردسالاری، موارد خشونت علیه مردان کمتر است.

گویا خانواده‌های نوجوانان هم با شما تماس می‌گیرند. آیا این تماس‌ها مربوط به خشونت نوجوان علیه خانواده است یا موارد دیگری هم وجود دارد؟

گاهی خانواده‌ها تماس می‌گیرند و می‌گویند دیگر نمی‌توانند از فرزندشان نگهداری کنند و به دلیل آزار و اذیت‌های مکرر یا رفتارهای خارج از عرف و خطرناک او قادر نیستند کنترلش کنند. این اتفاقات در بسیاری موارد به دلیل ناآگاهی خانواده رخ می‌دهد؛ چون ممکن است برخی کودکان در دوره خردسالی دچار برخی اختلالات شخصیتی باشند و خانواده برای درمان آن اقدام نکرده باشد.
خوشبختانه در سازمان بهزیستی، کودکان غربالگری می‌شوند تا میزان استرس و اضطراب آن‌ها مشخص شود و برای کودکانی که اضطراب بالایی دارند اقدامات درمانی انجام می‌شود. تا زمانی که شرایط کودک به ثبات نرسد خدمات مشاوره را دریافت خواهد کرد. 

برخی از مسائل به دلیل بی‌مهری خانواده به وجود می‌آید و گاهی به دلیل شرایط جامعه و حجم مشکلات گوناگون اقتصادی و اجتماعی، خانواده‌ها نمی‌توانند از فرزندانشان مراقبت کنند. البته خانواده‌ها هم مانند گذشته نیستند و تحملشان کم شده است؛ باوجوداین که تعداد بچه‌ها کم شده انگار پدر و مادرها آمادگی پذیرش مسئولیتشان را ندارند. بچه‌ها هم تغییرات زیادی داشته‌اند، آن‌ها بسیار باهوش و مطالبه‌گرند و سبکشان با بچه‌های قدیم متفاوت است. به همین جهت بسیاری از خانواده‌ها تماس می‌گیرند و می‌گویند دیگر از پس دختر یا پسرشان برنمی‌آیند و می‌خواهند او را به بهزیستی بسپارند. 

در این شرایط چه اقدامی می‌کنید؟

متأسفانه هنوز در کشور ما عدم نگهداری و مراقبت از فرزند، جرم‌انگاری نشده و چون در فرهنگ ما وظیفه اصلی پدر و مادر، تربیت فرزند و نگهداری اوست، قانون به آن نپرداخته است. ما چنین مواردی را بررسی می‌کنیم و اگر فردی واقعا شرایط مناسبی نداشته و نیاز به خدمات نگهداری و مشاوره داشته باشد به او خدمات می‌دهیم، اگر هم خانواده نیاز به درمان داشته باشند حتما به مراکز مشاوره ارجاع خواهند شد تا خدمات لازم را دریافت کنند. 

آیا از تجربیات سایر کشورها و داده‌های آماری آن‌ها و دستاوردهای جدیدشان استفاده می‌کنید؟ 

در برنامه‌ریزی‌های کلان که در سطح کشور انجام می‌شود حتما این موارد مورد توجه قرار می‌گیرند. ما در بازه‌های مختلف زمانی از اورژانس اجتماعی دیگر کشورها بازدید می‌کنیم و آن‌ها هم متقابلا به کشورمان می‌آیند و همین بازدیدها سبب می‌شود دریابیم که آیا سطح خدماتمان استاندارد است یا نه. در حال حاضر اقدامات مناسبی در این حوزه در حال انجام است و خوشبختانه روند کارها به‌خوبی پیش می‌رود اما همواره در تلاشیم تا بضاعتمان را در زمینه توسعه مراکز و تعداد همکاران بیشتر کنیم.  

هم اکنون بهترین خدمات اورژانس اجتماعی در کدام کشورها ارائه می‌شود؟ 

طبق معیارهای جهانی، بهترین خدمات توسط سوئد و مالزی ارائه می‌شود. خوشبختانه اورژانس اجتماعی ایران، جایگاه پایینی در میان کشورها ندارد. 

آیا باتوجه‌به شرایط فعلی جامعه و آسیب‌های اجتماعی، تعداد مراکز و پرسنل اورژانس اجتماعی اعم از مددکار و روان‌شناس کافی است؟

اورژانس اجتماعی همواره نیازمند نیروهای بیشتر و تازه‌نفس است، زیرا کارکنان آن همیشه در معرض تنش و اضطرابند و همین فشار کاری، آن‌ها را به‌شدت دچار فرسودگی شغلی می‌کند. اگر تعداد نیروها افزایش یابد افراد می‌توانند زمان بیشتری برای استراحت داشته باشند تا انرژیشان را بازیابند و این اقدامات، نیازمند تخصیص اعتبار و هزینه کافی است. باتوجه‌به تقسیم‌بندی جدید استان تهران درصددیم دست‌کم پنج مرکز در مناطق پرتردد و پرریسک استان تهران تأسیس کنیم تا برای ارائه خدمات، دسترسی ساده‌تری داشته باشیم. 

امسال قرار است چند «موتورلانس» به ظرفیت اورژانس اجتماعی افزوده شود تا در مواردی مانند اقدام به خودکشی، امدادرسانی که به دلیل ترافیک شدید تهران ممکن است به تعویق افتد با سرعت بیشتری انجام شود. 

برای مقابله با فرسودگی شغلی همکارانتان چه برنامه‌ای دارید و آیا آن‌ها هم از خدمات مشاوره استفاده می‌کنند؟

قطعا به دلیل حجم و نوع آسیب‌های اجتماعی، سلامت جسم و روان همکارانمان هم در معرض خطر قرار می‌گیرد و اگر نیازمند خدمات مشاوره‌ای باشند این خدمات را به‌صورت رایگان دریافت می‌کنند. ما سعی داریم با تخصیص خدمات و پاداش رفاهی به افراد این فرصت را بدهیم که بتوانند در مسیر سلامت روان قرار بگیرند. 

امنیت شغلی کارکنان اورژانس اجتماعی حتما باید تأمین شود. ما در تلاشیم تا در برنامه‌ریزی‌های جدید، قرارداد نیروهایمان را که اکنون به‌صورت خرید خدمات است ارتقا دهیم؛ چون شرایط فعلی و بی‌ثباتی شغلی نیز می‌تواند دغدغه مهمی برای همکاران باشد. اگر ردیف استخدامی برای این افراد در نظر گرفته شود تا حد زیادی اوضاع بهبود خواهد یافت؛ چون افراد از قرارداد شرکتی خارج می‌شوند و به‌عنوان نیروهای سازمان، رسمیت می‌یابند و به همین جهت می‌توانند خدمات بهتری ارائه دهند. 

آیا تلاش کرده‌اید که این شغل به‌عنوان یکی از مشاغل سخت در نظر گرفته شود؟

این موضوع از جانب سازمان بهزیستی کشور در حال پیگیری است و اگر برای افراد، پست تعریف شود حق سختی کار و فوق‌العاده ویژه هم به آن‌ها تعلق خواهد گرفت و همه این‌ موارد مستلزم آن است تا وضعیت استخدامی افراد تغییر کند. 

برچسب ها: شماره های ضروری
نظرات بینندگان