شفاانلاین»جامعه آمارهای مرکز پژوهشهای مجلس که می گوید تنها حدود ۳۰ درصد از خانوارهای ایرانی در سال گذشته سفر کردهاند و ۷۰ درصد اصلاً مسافرت نداشتهاند، تصویری نگرانکننده از وضعیت گردشگری داخلی و شرایط اجتماعی-اقتصادی ایران ارائه میدهد. این آمار نشان دهنده یک چالش بزرگ در سبک زندگی و اقتصاد خانوارهای ایرانی است که نیازمند توجه سیاستگزاران و فعالان گردشگری است. نکته مهم این که حتی این آمار گردشگری ارائه شده خود، قابل تامل است : مثلا در تعریف «سفر»، آیا سفرهای کوتاهمدت (مثلاً یک روزه) نیز در این آمار لحاظ شدهاند؟ دیگر اینکه آمار داده شده بر اساس خانوار است، نه افراد. یعنی ممکن است در یک خانوار ۴ نفره، تنها یک نفر سفر کرده باشد، ولی در آمار بهعنوان یک خانوار مسافر محسوب شود. در هر حال یکی از مهمترین دلایل کاهش سفرهای داخلی، وضعیت نامساعد اقتصادی مردم است. تورم بالا، کاهش ارزش پول ملی و افزایش هزینههای زندگی باعث شده که بسیاری از خانوارها مجبور شوند سفر را از فهرست هزینههای زندگی خود حذف کنند. هزینههای حمل و نقل عمومی اعم از هواپیما، قطار و حتی اتوبوس، اقامت، بازدید و استفاده از جاذبههای گردشگری در سالهای اخیر به شدت افزایش یافته، درحالی که درآمدها ثابت یا کاهش پیدا کرده است. این وضعیت به ویژه بر طبقه متوسط و کم درآمد به عنوان مشتریان اصلی گردشگری داخلی، فشار بیشتری وارد نموده است. تغییر اولویتهای زندگی و افزایش دغدغههای معیشتی باعث شده که بسیاری از مردم سفر را یک امر «غیرضروری» دانسته و ترجیح دهند پول خود را برای نیازهای ضروریتر خرج یا پسانداز کنند. این روند میتواند تأثیرات منفی گستردهای در ابعاد مختلف زندگی مردم داشته باشد از جمله:
از یک سو، بسیاری از شهرها و روستاهایی که اقتصادشان وابسته به گردشگری است، با کاهش درآمد مواجه میشوند و این موضوع به رکود کسب و کارهای محلی و افزایش نرخ بیکاری در جوامع محلی، منجر میشود. از آنجا که سفر نقش مهمی در کاهش استرس و افزایش نشاط اجتماعی دارد، لذا کاهش آن بر سلامت روان جامعه تأثیر منفی گذاشته و بر افزایش نرخ افسردگی و نا امیدی، کاهش آستانه تحمل مردم در برابر ناملایمات زندگی و افزایش نرخ زد و خورد و نزاع های خانوادگی و خیابانی، موثر است
همچنین، کاهش سفر باعث میشود مردم کمتر با فرهنگهای مختلف داخل کشور آشنا شده و منجر به کاهش انسجام اجتماعی لازم، گردد.
دولت میتواند با حمایت از صنعت گردشگری از طریق ارائه تسهیلات به حمل و نقل عمومی، هتلها و اقامتگاهها و کاهش مالیاتهای مرتبط، یا ارائه بن های سفر به کارمندان و کارگران و نیز خانوادههای کم درآمد، به توسعه گردشگری داخلی کمک کرده یا هزینههای سفر را برای خانواده ها کاهش دهد.
از طرف دیگر، معرفی و تبلیغ اقامتگاههای محلی، ترویج سفرهای کوتاه و مقرون به صرفه از طریق رسانهها و معرفی مقاصد کمتر شناخته شده، میتواند انگیزه مردم برای سفر را افزایش دهد. فرهنگ سازی برای سفرهای کم هزینه و کوتاه مدت از طریق رسانهها میتواند به مردم نشان دهد که حتی با بودجه محدود نیز میتوان تجربههای خوبی از سفر داشت. در نهایت، این آمار نه تنها نشان دهنده مشکلات گردشگری داخلی، بلکه بازتابی از وضعیت کلی اقتصاد و جامعه ایران است. بدون بهبود شرایط اقتصادی و ارتقای کیفیت خدمات گردشگری داخلی، بعید است که این روند در کوتاه مدت تغییر کند. بنابراین، نیاز به برنامهریزی بلند مدت و همکاری بین بخشهای مختلف دولت و بخش خصوصی احساس میشود.