کد خبر: ۳۶۱۲۶۸
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۰ - ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۴ - 2025May 18

درمان روان‌ شناختی و تاثیر آن بر مغز؛ راهی نو برای کاهش دردهای مزمن

مطالعه‌ای تازه، پاسخی امیدبخش به این سؤال داده است: درمان‌های روان‌شناختی نه‌تنها احساس درد را کاهش می‌دهند، بلکه با ایجاد تغییرات واقعی در مغز، مسیر تجربه‌ی درد را از پایه دگرگون می‌کنند.

شفاانلاین»سلامت درد مزمن، تنها یک حس فیزیکی نیست؛ گاهی مانند سایه‌ای سنگین، بر زندگی روزمره، روابط، و حتی امید انسان تأثیر می‌گذارد. بسیاری از افراد سال‌ها با دردهایی مانند میگرن، کمردرد یا آرتروز زندگی می‌کنند، در حالی‌که داروها همیشه پاسخ‌گو نیستند. اما آیا ممکن است ذهن، کلید رهایی از این دردها باشد؟

به گزارش شفاآنلاین مطالعه‌ای تازه، پاسخی امیدبخش به این سؤال داده است: درمان‌های روان‌شناختی نه‌تنها احساس درد را کاهش می‌دهند، بلکه با ایجاد تغییرات واقعی در مغز، مسیر تجربه‌ی درد را از پایه دگرگون می‌کنند.

مغزت را دوباره برنامه‌ریزی کن؛ درد کمر و میگرن را کاهش بده

پژوهشی جدید که در The Lancet منتشر شده، نشان می‌دهد درمان‌های روان‌شناختی مانند رفتاردرمانی شناختی (CBT) می‌توانند با ایجاد تغییرات واقعی در مغز، به کاهش دردهای مزمن مانند میگرن، آرتروز و کمردرد کمک کنند. این درمان‌ها با تغییر الگوهای فکری خودکار، شبکه‌های مغزی مرتبط با درد و احساسات را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند. پژوهشگران می‌گویند حتی استفاده از اپلیکیشن‌های مبتنی بر CBT نیز می‌تواند در کاهش درد مؤثر باشد.

کمر درد، میگرن، آرتریت، علائم طولانی‌مدت ضربه مغزی، و عوارض پس از درمان سرطان—این‌ها تنها چند نمونه از شرایطی هستند که با درد مزمن در ارتباط‌اند؛ مشکلی که از هر پنج بزرگسال، یک نفر را درگیر می‌کند و دارو همیشه پاسخ‌گوی آن نیست.

اکنون یک مطالعه مروری جدید، نگاهی دقیق‌تر به این موضوع دارد که چگونه برخی انواع خاص درمان روان‌شناختی می‌توانند از طریق تغییرات فیزیکی در مغز، درد را کاهش دهند.

این مقاله پژوهشی امروز در مجله Lancet منتشر شد. این تحقیق به سرپرستی پروفسور لِنه واس (Lene Vase) از گروه روان‌شناسی دانشگاه آرهوس دانمارک انجام شده است.

دردهای مزمن مانند کمردرد، میگرن، آرتروز، عوارض پس از درمان سرطان یا آسیب‌های مغزی طولانی‌مدت، سالانه میلیون‌ها انسان را درگیر می‌کنند. در حالی‌که دارو همیشه راه‌حل مؤثری برای این نوع دردها نیست، یافته‌های یک مطالعه جدید در مجله معتبر The Lancet نشان می‌دهد که درمان‌های روان‌شناختی، به‌ویژه رفتاردرمانی شناختی (CBT)، می‌توانند با تغییرات فیزیکی در مغز، نقش مهمی در کاهش این دردها داشته باشند.

این پژوهش به سرپرستی پروفسور لِنه واس (Lene Vase) از دانشگاه آرهوس دانمارک انجام شده است. او در کنار تخصص در روان‌شناسی، دارای دکترای پزشکی نیز هست. واس و تیمش با مرور مطالعات مختلف دریافتند که درمان‌های روان‌شناختی نه‌تنها احساس درد را کاهش می‌دهند، بلکه با تغییر در فعالیت‌های شبکه‌های مغزی مرتبط با درد، تأثیری واقعی و قابل اندازه‌گیری در مغز ایجاد می‌کنند.

درمان روان‌ شناختی و تاثیر آن بر مغز؛ راهی نو برای کاهش دردهای مزمن / درمان روان‌ شناختی با تغییرات فیزیکی در مغز، به کاهش درد مزمن کمک می‌ کند/ تاثیر CBT برکاهش دردهای بدن

پروفسور واس می‌گوید:

«به‌طور سنتی، وقتی افراد دچار درد می‌شوند، به پزشک مراجعه می‌کنند و پزشک معمولاً دارویی برای کاهش درد تجویز می‌کند. اما داروها همیشه برای درد مزمن مؤثر نیستند و بسیاری از پزشکان به دنبال گزینه‌های درمانی دیگری هستند. یکی از این گزینه‌ها، درمان روان‌شناختی است، و ما اکنون یک گام به درک نحوه‌ی عملکرد آن نزدیک‌تر شده‌ایم.»

 

توضیح علمی

اینکه درمان روان‌شناختی می‌تواند باعث کاهش درد شود، موضوع تازه‌ای نیست. اما آنچه جدید است، توضیح علمی دقیق‌تری است که اکنون برای آن ارائه شده است.

مطالعات متعددی نشان داده‌اند که بیماران پس از دریافت درمان روان‌شناختی، کاهش درد را تجربه می‌کنند. اما این سؤال مطرح بود که:
آیا این صرفاً یک احساس است؟ آیا ذهن فقط ما را از توجه به درد منحرف می‌کند؟ یا واقعاً تغییراتی فیزیکی در بدن اتفاق می‌افتد؟

واس و همکارانش در این مقاله، مجموعه‌ای از مطالعات پیشین را مرور کرده‌اند. هر یک از این مطالعات به‌تنهایی برای نتیجه‌گیری قطعی کافی نیستند، اما زمانی که به‌صورت گروهی تحلیل می‌شوند، الگوی مشخصی آشکار می‌شود.

واس می‌گوید:
«ما به مطالعات بیشتری نیاز داریم تا دقیقاً مشخص کنیم کدام مؤلفه‌های درمان روان‌شناختی بر مغز اثر می‌گذارند و چگونه. اما تحلیلی که امروز منتشر کردیم، نشانه‌های روشنی از عناصر کلیدی درمان روان‌شناختی را ارائه می‌دهد—و اینکه این عناصر چگونه با تغییر در نحوه پردازش درد توسط مغز و نخاع مرتبط هستند.»

وقتی مغز روی حالت خودکار قرار دارد

واس به‌ویژه به رفتاردرمانی شناختی (CBT) اشاره می‌کند که تأثیرات روشنی نشان داده است. این نوع درمان، عمدتاً روی تغییر الگوهای فکری خودکار تمرکز دارد—افکار و احساساتی که زمانی به ذهن ما می‌آیند که به‌طور فعال فکر نمی‌کنیم و مغز در حالت «خلبان خودکار» قرار دارد.

در این حالت، شبکه‌ای خاص از مغز که با نام «شبکه پیش‌فرض» (default mode network) شناخته می‌شود فعال است. این شبکه با دیگر شبکه‌های مغزی که مستقیماً به درد و احساسات مربوط‌اند در تعامل است. پژوهشگران اکنون می‌توانند ببینند—به زبان ساده—که با تغییر الگوهای فکری و احساسی در جریان درمان، فعالیت در این شبکه‌ها نیز تغییر می‌کند.

واس می‌گوید:
«وقتی دردی دارید، به‌راحتی می‌تواند تمام زندگی‌تان را تحت تأثیر قرار دهد. ممکن است نگران شغل یا خانواده‌تان شوید یا از کارهایی که قبلاً از آن‌ها لذت می‌بردید دوری کنید. اما اگر بتوانید از این افکار و احساسات فاصله بگیرید و تا حد امکان به زندگی عادی بازگردید، می‌توانیم ببینیم که این تغییرات با تغییرات قابل مشاهده‌ای در مغز، کاهش درد و بهبود کیفیت زندگی همراه است.»

ابزارهایی برای عمل

واس معتقد است که این یافته‌ها می‌توانند در عمل توسط روان‌شناسان، پزشکان و خود بیماران مورد استفاده قرار بگیرند.

او می‌گوید:
«در حال حاضر بیشترین چیزی که در موردش می‌دانیم، تأثیر حضور فردی در برابر روان‌شناس است. اما متأسفانه روان‌شناس کافی برای درمان همه‌ی مبتلایان به درد مزمن وجود ندارد. خوشبختانه، به نظر می‌رسد که پزشکان، فیزیوتراپیست‌ها و پرستاران نیز می‌توانند بیماران را در مسیر شیوه‌های تفکر کاهش‌دهنده درد راهنمایی کنند. حتی برخی افراد ممکن است بتوانند با استفاده از یک اپلیکیشن، خودشان به خود کمک کنند.»

بر اساس نوشته Lancet، در حال حاضر بیش از ۵۰۰ اپلیکیشن برای تسکین روان‌شناختی درد وجود دارد—اگرچه هنوز تأثیر آن‌ها به‌طور کامل مستند نشده است.

واس در پایان می‌گوید:
«تا زمانی که شواهد علمی قوی‌تری در دسترس باشد، اگر بخواهم از اپلیکیشنی استفاده کنم، اپلیکیشنی بر پایه رفتاردرمانی شناختی را انتخاب می‌کنم.»

مغز در حالت «خلبان خودکار» چه نقشی دارد؟

یکی از یافته‌های کلیدی این مطالعه، نقش «شبکه پیش‌فرض مغز» (Default Mode Network) است—شبکه‌ای که هنگام فکر کردن ناخودآگاه و خودکار فعال می‌شود. رفتاردرمانی شناختی با اصلاح الگوهای فکری خودکار، فعالیت این شبکه را تغییر داده و تعامل آن با مراکز درد در مغز را دگرگون می‌سازد.

به گفته واس:

«وقتی درد بر زندگی شما سایه می‌اندازد، ذهن‌تان درگیر نگرانی و اجتناب می‌شود. اما اگر با کمک درمان روان‌شناختی بتوانید این چرخه را بشکنید، هم مغزتان تغییر می‌کند و هم کیفیت زندگی‌تان بهتر می‌شود.»

از مطب تا موبایل: درمان در دسترس‌تر از همیشه

در حالی‌که حضور در جلسه درمان حضوری با روان‌شناس بیشترین اثربخشی را دارد، واقعیت این است که بسیاری از بیماران به چنین امکاناتی دسترسی ندارند. واس پیشنهاد می‌دهد که حتی پزشکان، فیزیوتراپیست‌ها و پرستاران نیز می‌توانند با آموزش دیدن، بیماران را در مسیر تفکر درمان‌گرانه هدایت کنند.

از سوی دیگر، بیش از ۵۰۰ اپلیکیشن روان‌شناختی برای تسکین درد در بازار موجود است. اگرچه هنوز همه‌ی آن‌ها به‌طور علمی تأیید نشده‌اند، واس پیشنهاد می‌کند از اپ‌هایی استفاده شود که مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی (CBT) طراحی شده‌اند.

این پژوهش گامی مهم در درک علمی رابطه ذهن و جسم برداشته است. اکنون می‌دانیم که روان انسان نه‌تنها می‌تواند تجربه درد را تغییر دهد، بلکه ساختارهای فیزیکی مغز را نیز دگرگون می‌کند. شاید زمان آن رسیده که در کنار دارو، گفت‌وگو و تفکر هم بخشی جدی از نسخه درمانی دردهای مزمن باشد.

یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که درمان‌های روان‌شناختی مانند رفتاردرمانی شناختی (CBT) تنها به کاهش احساس درد کمک نمی‌کنند، بلکه ساختار و عملکرد مغز را نیز به‌گونه‌ای تغییر می‌دهند که بدن بهتر با درد مزمن کنار بیاید. این یعنی ذهن ما، نه‌تنها شریک تجربه‌ی درد، بلکه بخشی از راه‌حل آن است.

این آگاهی می‌تواند نگاه ما به درمان دردهای مزمن را دگرگون کند؛ به‌ویژه در دورانی که دسترسی به روان‌شناس برای همه ممکن نیست، آموزش تفکر درمان‌گرانه به بیماران از سوی پزشکان، پرستاران و حتی اپلیکیشن‌ها، می‌تواند نقش مؤثری در کاهش رنج میلیون‌ها انسان ایفا کند.

برچسب ها: میگرن
نظرات بینندگان