شفاانلاین»سلامت» کشور ما، کشوری تهیدست در زمینه نشاط اجتماعی است، ایجاد فضای اجتماعی همراه با شادابی و نشاط را بی شک باید از پروژه های مغفول در کشور دانست. با وجود ظرفیت های متعدد فرهنگی، اجتماعی و هنری که از آن میتوان به عنوان کارآمدترین ابزار برای توسعه نشاط در جامعه بهره برد اما باید اذعان کرد که جامعه ایرانی آن طور که باید شرایط نشاط و شادابی اجتماعی را تجربه نمیکند. در این رابطه روز گذشته سیدمحمد بطحایی، رئیس سازمان امور اجتماعی با اشاره به مسئولیت دولت در افزایش شادی مردم گفت: «ما متاسفانه به دلایل مختلف این نقطه ضعف را داریم؛ در آخرین جلسه شورای اجتماعی آیین نامه نشاط اجتماعی را تصویب کردیم. ما نمیتوانیم نسخه بپیچیم چرا که برنامههایی که در جنوب میشود اجرا کرد با شمال کشور متفاوت است. در این آیین نامه فرمانداریها مکلف شدند با استفاده از ظرفیتهای مردم نهاد و بومی منطقه کار را شروع کنند. ما در سال ۱۴۰۴ در حال کار هستیم که به تدریج این برنامه را بیشتر کنیم. حجم برنامهها برای افزایش شادی کم است و گاهی وقتها در صدا و سیما هم چنین چیزی را نمیبینیم. تلویزیونهای خانگی، برنامههای کوچه و خیابان و صدا و سیما باید چنین برنامههایی بیشتر باشد. با فدراسیون زورخانهای همکاری مشترکی داریم که بتوانیم در خیابانها برنامهای در این حوزه اجرا کنیم و از فرهنگ و آداب و رسوم خودمان استفاده کنیم. زمینههای شادی را باید فراهم کنیم و اگر واقع بینانه وارد این مقولهها نشویم، برنامههای بیرونی ما را با خود میبرد و در مقابل موسیقیهای مبتذل نمیتوانیم قرار بگیریم.»
به گزارش شفاآنلاین این گفته ها در شرایطی مطرح می شود که برای دستیابی به وضعیت کیفی نشاط، شادابی و تفریح در فضای عمومی کشور و خانوار ایرانی می توان به برخی آمارهای رسمی مراجعه کرد مراجعه به این آمار، ما را در شرایط نگران کننده ای قرار می دهد؛ البته که موضوع نشاط اجتماعی هم از آن دسته مسائلی است که با نگاهی حتی اجمالی به پیرامون و اطرافمان می توانیم دریابیم که این نیاز، در بخش قابل توجهی از ساختارهای اجتماعی کم رنگ و کم اثر است. در گزارشی نوشته شده: «سهم تفریح و سرگرمی در سبد هزینههای مردم از سال ۱۳۹۶ که ۲.۹ بوده، در سال ۱۴۰۲ به زیر یک درصد یعنی ۸ دهم درصد رسیده است. اکو ایران نیز در نیمه دوم سال قبل، این آمار را با سالهای قبلتر مقایسه کرده که نشان میدهد از ۹۶ تا ۱۴۰۱ سبد تفریح مردم خالیتر شده است: «سهم گروه تفریحات، سرگرمیها و خدمات فرهنگی از کل هزینه متوسط ایرانیان در سال ۱۴۰۰، ۱.۶ درصد برآورد شده، در حالی که این سهم در سال ۹۶ حدود ۳ درصد بوده است. به طور کلی این سهم در پنج سال گذشته به طور مداوم کاهش یافته است. به بیان دیگر، در چند سال گذشته هزینهای که ایرانیان برای تفریح و فعالیتهای فرهنگی انجام دادهاند، کاملا روندی نزولی داشته و به شکل قابل توجهی کاهش یافته است.»
چرا ملت شاد نیستیم؟
اردشیر گراوند، جامعهشناس در این رابطه می گوید: «برخی شاخصها میتواند نشاندهنده نشاط در جامعه باشد. شاخصهایی همچون تورم، گرانی، بیکاری، اعتیاد و طلاق هم هستند که افزایش هرکدام از این شاخصها ادعا میکند که جامعه ایران، شاد نیست!»وی با بیان اینکه برای ایجاد نشاط درجامعه باید درسه سطح بنیادی، میانی و فردی عمل کرد، میگوید: «یکی از کارهای زیربنایی و بنیادی، حل معضلات اقتصادی و اجتماعی همچون رفع تبعیض است. اما برخی برنامهها، زیر بنایی نیست و به نقش رسانهها و خود مردم برمیگردد. در سطح فردی هم مردم، حتی شادیهای خیابانی و سطحی را از یکدیگر دریغ کرده و ذهنشان را بیعلت درگیر موضوعات تلخ میکنند که این یک عامل مهم در نبود شادکامی است.» گراوند با اشاره به نقش دولتها در این حوزه اینطور توضیح میدهد: «دولت و نهادها در این زمینه نقش تسهیل گری دارند، مثل اینکه شهرداری، ترافیک را کاهش دهد و با این کار، آرامش ایجاد کند. براین اساس نمیتوان انتظار داشت که دولت، عامل نشاط در جامعه باشد. اتفاقاً دولت باید خود را کنار بکشد، جامعه دراینصورت خودش میداند که چگونه شادی را خلق کند. گاهی همین سیستم، مزاحم نشاط اجتماعی مردم است.به گفته این جامعهشناس، یک چرخه طبیعی برای ایجاد نشاط در جامعه وجود دارد، یک جامعه شادمان، امیدوار میشود، جامعه امیدوار، تلاش میکند، جامعه تلاشگر، تولید و فرصت ایجاد میکند و به همین ترتیب دوباره این چرخه تکرار میشود و البته این چرخه حالت معکوس هم دارد.»