شفاانلاین»اقتصاد»در ماههای اخیر، فشارهای اقتصادی بر دوش مردم ایران بیش از پیش احساس میشود؛ از گرانی روزافزون کالاهای اساسی گرفته تا کاهش قدرت خرید خانوارها، همگی نشانههایی از شرایطی هستند که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، نیز در سخنانی صریح، به این وضعیت اذعان کرده و گفته است: «حال اقتصادی مردم خوب نیست.» این جمله، فراتر از یک بیان ساده، نشاندهنده واقعیتی تلخ و نیازمند واکنش فوری است. چرا وضعیت به این نقطه رسیده؟ چه عواملی باعث شدهاند که جامعه ایرانی به جای تمرکز بر رشد، به بقا فکر کند؟ و مهمتر از آن، چه باید کرد تا حال اقتصادی مردم بهتر شود؟ برای پاسخ به این سؤالات، باید نگاهی دقیق به ساختار اقتصادی کشور، شیوههای حکمرانی، تیمهای مدیریتی و نحوه تعامل با جهان داشت.
آمارها سخن می گویند
به گزارش شفاآنلاین در بررسی وضعیت اقتصادی ایران، آمارهای رسمی بهوضوح بیانگر شرایط دشوار معیشتی مردم هستند. نرخ تورم سالانه در سالهای اخیر همواره بالای ۴۰ درصد بوده است؛ رقمی که نشاندهنده کاهش شدید قدرت خرید خانوارهاست. بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، نرخ تورم خوراکیها در برخی ماهها از مرز ۶۰ درصد نیز عبور کرده است؛ یعنی هزینه تهیه مایحتاج روزانه برای بسیاری از خانوادهها به شدت افزایش یافته و فقر غذایی در حال گسترش است. از سوی دیگر، نرخ بیکاری رسمی اگرچه در ظاهر حدود ۹ تا ۱۰ درصد اعلام میشود، اما بررسی نرخ مشارکت اقتصادی و اشتغال ناقص نشان میدهد که بخش زیادی از جمعیت درگیر مشاغل موقت، غیررسمی و بدون امنیت شغلی هستند. طبق دادههای بانک مرکزی، رشد اقتصادی کشور نیز یا منفی بوده یا در بهترین حالت، بسیار پایین و غیرپایدار بوده است.
نرخ سرمایهگذاری نیز بهشدت کاهش یافته و این یعنی بخش خصوصی اعتماد خود را به آینده اقتصاد از دست داده است. مجموع این شاخصها تصویری نگرانکننده از وضع موجود ترسیم میکنند؛ جایی که مردم هر روز فقیرتر میشوند، چشمانداز بهبود کمرنگتر میشود و اعتماد عمومی به اقتصاد تضعیف شده است.
علل وضعیت نامطلوب اقتصادی
1. عدم برخورد علمی با مسائل اقتصادی: مهدی پازوکی معتقد است که یکی از مشکلات اساسی اقتصاد ایران، عدم استفاده از روشهای علمی در مدیریت اقتصادی است. به گفته وی، در دولتهای گذشته، بهویژه دولت احمدینژاد، اعتقادی به کار کارشناسی وجود نداشت و علم اقتصاد بهعنوان دانشی غربی تلقی میشد. این نگرش منجر به تصمیمگیریهای غیرعلمی و ناکارآمد شد که تأثیرات منفی بر اقتصاد کشور داشت.
2. تحریمهای اقتصادی و مدیریت ناکارآمد داخلی: تحریمهای بینالمللی تأثیرات منفی بر اقتصاد ایران داشتهاند، اما پازوکی بر این باور است که بخش عمدهای از مشکلات اقتصادی ناشی از مدیریت ناسالم و غیرعلمی داخلی است. وی تخمین میزند که ۷۰ درصد مشکلات اقتصادی ایران ریشه در مدیریت داخلی دارد و تنها ۳۰ درصد آن به تحریمها مرتبط است.
3. عدم انضباط مالی و پولی: برای کنترل تورم و ایجاد ثبات اقتصادی، نیاز به انضباط مالی و پولی است. پازوکی تأکید میکند که دولت باید مخارج خود را با درآمدها متوازن کند و هماهنگی بین سیاستهای پولی و مالی ایجاد نماید. عدم رعایت این اصول منجر به افزایش تورم و بیثباتی اقتصادی میشود.
4. **تیم اقتصادی ضعیف و ناکارآمد**: پازوکی به ضعف تیم اقتصادی دولت قبل اشاره کرده و معتقد است که حضور افراد ناآگاه، کمتجربه و فاقد تخصص لازم در مناصب کلیدی اقتصادی، منجر به تصمیمگیریهای نادرست و تشدید مشکلات اقتصادی شده است. وی بر ضرورت تغییرات اساسی در تیم اقتصادی دولت تأکید دارد.
5. عدم تعامل سازنده با جامعه جهانی: اقتصاد ایران به شدت تحت تأثیر سیاست خارجی است. پازوکی بر این باور است که دولت باید با اتخاذ سیاستهای بخردانه، به دنبال کاهش و رفع تحریمها باشد و روابط خود را با کشورهای دیگر، بهویژه اتحادیه اروپا، در چارچوب منافع ملی ارتقا دهد.
**راهکارهایی برای بهبود وضعیت
1. اتخاذ سیاستهای علمی و کارشناسی در مدیریت اقتصادی: ضروری است که تصمیمگیریهای اقتصادی بر پایه مطالعات علمی و نظرات کارشناسان صورت گیرد. این امر مستلزم استفاده از نیروهای متخصص و با تجربه در مناصب کلیدی اقتصادی است.
2. ایجاد انضباط مالی و پولی: دولت باید با کنترل مخارج و افزایش درآمدهای پایدار، توازن بودجه را حفظ کند. همچنین، هماهنگی بین سیاستهای پولی و مالی میتواند به کنترل تورم و ایجاد ثبات اقتصادی کمک کند.
3. تغییر و تقویت تیم اقتصادی دولت: استفاده از افراد متخصص، با تجربه و آگاه در تیم اقتصادی دولت میتواند به بهبود تصمیمگیریها و اجرای سیاستهای مؤثر اقتصادی منجر شود.
4. تعامل سازنده با جامعه جهانی: با بهبود روابط بینالمللی و کاهش تنشها، میتوان زمینه را برای جذب سرمایهگذاری خارجی و دسترسی به بازارهای جهانی فراهم کرد که این امر به رشد اقتصادی کمک میکند.
5. شفافسازی و مبارزه با فساد اقتصادی: افزایش شفافیت در عملکردهای اقتصادی دولت و مبارزه جدی با فساد میتواند اعتماد عمومی را جلب کرده و فضای کسبوکار را بهبود بخشد.
مهدی پازوکی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه، نظرات جامعی درباره وضعیت اقتصادی ایران و راهکارهای بهبود آن ارائه داده است. وی معتقد است که یکی از مشکلات اساسی اقتصاد ایران، حضور مدیران ناآگاه و کوتهبین در مناصب کلیدی است که بدون تخصص و تجربه لازم، تصمیمگیریهای نادرستی انجام میدهند.
وی همچنین به ضعف تیم اقتصادی دولت قبل اشاره کرده و معتقد است که این تیم به دلیل عدم تخصص و تجربه کافی، قادر به مدیریت صحیح اقتصاد کشور نبود. پازوکی بر این باور است که اقتصاد با شعار و دستور درست نمیشود، بلکه نیاز به علم و کارشناسی دارد. وی تأکید میکند که مدیران قبلی در همه حوزهها به طرز عجیبی از مدیران امروز ضعیفتر بودند و این امر منجر به تصمیمگیریهای نادرست و تشدید مشکلات اقتصادی شد.
پازوکی بر ضرورت تغییرات اساسی در تیم اقتصادی دولت تأکید دارد و معتقد است که دولت باید سیاستگذاری داخلی را از وجود افراد ناآگاه، نادان، تکسلیقه، کمسواد و فاقد تجربه لازم به دور بریزد. وی همچنین بر اهمیت تعامل سازنده با جامعه جهانی و بهبود روابط بینالمللی برای کاهش و رفع تحریمها تأکید میکند.